شماره ۱: شد مدتی که بخت نسازد مدد مرا
شماره ۲: صدف گوهر اسرار نهان گوش من است
شماره ۳: با حریفان می روی در باغ مسکن می کنی
شماره ۴: بر سر کوی تو ای شوخ عسس بسیار است
شماره ۵: می نشینی روز و شب با مردم غافل چرا
شماره ۶: روزه محمل بست و دارم آه و افغان چون جرس
شماره ۷: دلا ز بزم حریفان چو غنچه پنهان باش
شماره ۸: تا مرا گوشه نشین کرد غم تنهایی
شماره ۹: مدتی بود ما را با تو دلگشائی هاست
شماره ۱۰: می وصل دادم از کف غم دردسر گرفتم
شماره ۱۱: فراق دوستان چون لاله داغم بر جگر دارد
شماره ۱۲: صبا را بر سر کویت توانایی چه می باشد
شماره ۱۳: رفت آن شوخ از نظر بر روی افگنده نقاب
شماره ۱۴: دارم بتی که دارد از لب شراب بی غش
شماره ۱۵: رخ چو برگ گل و قد دلربا داری
شماره ۱۶: مرا در انتظارت خانه دل روشن است امشب
شماره ۱۷: تا لب لعل تو را شد آشنایی با شراب
شماره ۱۸: ای مه من خانه زین جلوه گاه خود مکن
شماره ۱۹: بستم از غیر چو یوسف دل هر جایی را
شماره ۲۰: به دل تا در سخن آورده بودم لعل نابش را
شماره ۲۱: اگر چو غنچه کف زر نگار داشتمی
شماره ۲۲: عقل و هوش زلفت را دسترس نمی داند
شماره ۲۳: تا سبزه به گلزار جمال تو دمیده
شماره ۲۴: غم مرا چون عود شبها جای در مجمر دهد
شماره ۲۵: شوخ من بی پرده در بازارها جولان مکن
شماره ۲۶: اشک حسرت تا کی ای گل در کنارم می کنی
شماره ۲۷: یوسف من پیرهن چاک از زلیخای کیئی
شماره ۲۸: ز خون بیگناهان قد شمشیرت دو تا باشد
شماره ۲۹: رفتم شبی به کویش با قامت خمیده
شماره ۳۰: ای گل امروز تو همبزم حریفان شدهای
شماره ۳۱: چو غنچه تا به تبسم کشادهای لبها
شماره ۳۲: تا به می خوردن به گلشن آن گل رعنا نشست
شماره ۳۳: فگندی بر جگر آتش چو من بی خان و مانی را
شماره ۳۴: داد ضیا به عالمی پرده ز رخ کشادنش
شماره ۳۵: تندخویی آمد و چون لاله داغم کرد و رفت
شماره ۳۶: هستم از جان بنده رخساره آن پادشاه
شماره ۳۷: از شوق تو افتادم در بادیه پیمایی
شماره ۳۸: امروز به عالم نبود اهل وفا را غیر از تو پناهی
شماره ۳۹: هر که در غم صبر کرد ایوب می دانیم ما
شماره ۴۰: مه من علم به عالم شده ای به دلربایی
شماره ۴۱: مصفا سینه را چون مهر انور می توان کردن
شماره ۴۲: ارباب جود را کف گوهرفشان نماند
شماره ۴۳: نقاب از رخ برافگندی نمودی روی زیبا را
شماره ۴۴: چون تاب به کلبه ام ای سیمتن درای
شماره ۴۵: به بزم غیر تا سرو تو خود را جلوه گر کرده
شماره ۴۶: عشق چون آمد به دل در سینه غم نامحرم است
شماره ۴۷: سیر پرشور و چشم لاغر و پشت خمی دارم
شماره ۴۸: به میدان آمدی و گوی و چوگان باختی رفتی
شماره ۴۹: خوردی شراب ناب سرانجامیی تو رفت
شماره ۵۰: شبی ای رشک یوسف بی تو از بیت الحزن رفتم
شماره ۵۱: آب و تاب دوستی در سنبل موی تو نیست
شماره ۵۲: شبی ز خانه برون با صد آرزو رفتم
شماره ۵۳: قامت خمگشته را مرگ خبر میکند
شماره ۵۴: بهار آمد بکش در باغ رخت کامرانی را
شماره ۵۵: دیده را عمری به مردم آشنا کردم نشد
شماره ۵۶: برده تیغ ابرویت آب از دم شمشیرها
شماره ۵۷: اسیرم کرده جادویی جهان زو کافرستانی
شماره ۵۸: عید شد آمد به رقص از جوش می دستارها
شماره ۵۹: ای ستمگر ز کجا تازه و تر می آیی
شماره ۶۰: ز گلشن می رسد رنگ حجاب آلوده بینیدش
شماره ۶۱: در چمن امروز بلبل مست گفتار خود است
شماره ۶۲: ای فدای تو عز و جاه همه
شماره ۶۳: سویم آن بت بدخو دوش با درنگ آمد
شماره ۶۴: جانب کلبهام ای دوستنواز آمدهای
شماره ۶۵: غنچه ها پیش رخت سر به گریبانی چند
شماره ۶۶: تا کی ای دل در هوای اطلس و دیبا شوی
شماره ۶۷: نسازد توبه از کردار خود جانی که من دارم
شماره ۶۸: در چمن گل چو حدیث تو شنیدن گیرد
شماره ۶۹: پیش ما دام طرب نقل و شراب افسانه
شماره ۷۰: برای پرسشم ای آهوی حرم برخیز
شماره ۷۱: ای سرو ناز بنده ره رفتنت شوم
شماره ۷۲: ای چراغ سلطنت را رونق از سیمای تو
شماره ۷۳: صاحبدلان نظاره چو بر پشت پا کنند
شماره ۷۴: ای دیده از تو دوران جمشید دستگاهی
شماره ۷۵ - واسوخت: ای پری چهره لبی چون گل خندان داری