گنجور

 
سیدای نسفی

شماره ۱: شد مدتی که بخت نسازد مدد مرا

شماره ۲: صدف گوهر اسرار نهان گوش من است

شماره ۳: با حریفان می روی در باغ مسکن می کنی

شماره ۴: بر سر کوی تو ای شوخ عسس بسیار است

شماره ۵: می نشینی روز و شب با مردم غافل چرا

شماره ۶: روزه محمل بست و دارم آه و افغان چون جرس

شماره ۷: دلا ز بزم حریفان چو غنچه پنهان باش

شماره ۸: تا مرا گوشه نشین کرد غم تنهایی

شماره ۹: مدتی بود ما را با تو دلگشائی هاست

شماره ۱۰: می وصل دادم از کف غم دردسر گرفتم

شماره ۱۱: فراق دوستان چون لاله داغم بر جگر دارد

شماره ۱۲: صبا را بر سر کویت توانایی چه می باشد

شماره ۱۳: رفت آن شوخ از نظر بر روی افگنده نقاب

شماره ۱۴: دارم بتی که دارد از لب شراب بی غش

شماره ۱۵: رخ چو برگ گل و قد دلربا داری

شماره ۱۶: مرا در انتظارت خانه دل روشن است امشب

شماره ۱۷: تا لب لعل تو را شد آشنایی با شراب

شماره ۱۸: ای مه من خانه زین جلوه گاه خود مکن

شماره ۱۹: بستم از غیر چو یوسف دل هر جایی را

شماره ۲۰: به دل تا در سخن آورده بودم لعل نابش را

شماره ۲۱: اگر چو غنچه کف زر نگار داشتمی

شماره ۲۲: عقل و هوش زلفت را دسترس نمی داند

شماره ۲۳: تا سبزه به گلزار جمال تو دمیده

شماره ۲۴: غم مرا چون عود شبها جای در مجمر دهد

شماره ۲۵: شوخ من بی پرده در بازارها جولان مکن

شماره ۲۶: اشک حسرت تا کی ای گل در کنارم می کنی

شماره ۲۷: یوسف من پیرهن چاک از زلیخای کیئی

شماره ۲۸: ز خون بیگناهان قد شمشیرت دو تا باشد

شماره ۲۹: رفتم شبی به کویش با قامت خمیده

شماره ۳۰: ای گل امروز تو هم‌بزم حریفان شده‌ای

شماره ۳۱: چو غنچه تا به تبسم کشاده‌ای لب‌ها

شماره ۳۲: تا به می خوردن به گلشن آن گل رعنا نشست

شماره ۳۳: فگندی بر جگر آتش چو من بی خان و مانی را

شماره ۳۴: داد ضیا به عالمی پرده ز رخ کشادنش

شماره ۳۵: تندخویی آمد و چون لاله داغم کرد و رفت

شماره ۳۶: هستم از جان بنده رخساره آن پادشاه

شماره ۳۷: از شوق تو افتادم در بادیه پیمایی

شماره ۳۸: امروز به عالم نبود اهل وفا را غیر از تو پناهی

شماره ۳۹: هر که در غم صبر کرد ایوب می دانیم ما

شماره ۴۰: مه من علم به عالم شده ای به دلربایی

شماره ۴۱: مصفا سینه را چون مهر انور می توان کردن

شماره ۴۲: ارباب جود را کف گوهرفشان نماند

شماره ۴۳: نقاب از رخ برافگندی نمودی روی زیبا را

شماره ۴۴: چون تاب به کلبه ام ای سیمتن درای

شماره ۴۵: به بزم غیر تا سرو تو خود را جلوه گر کرده

شماره ۴۶: عشق چون آمد به دل در سینه غم نامحرم است

شماره ۴۷: سیر پرشور و چشم لاغر و پشت خمی دارم

شماره ۴۸: به میدان آمدی و گوی و چوگان باختی رفتی

شماره ۴۹: خوردی شراب ناب سرانجامیی تو رفت

شماره ۵۰: شبی ای رشک یوسف بی تو از بیت الحزن رفتم

شماره ۵۱: آب و تاب دوستی در سنبل موی تو نیست

شماره ۵۲: شبی ز خانه برون با صد آرزو رفتم

شماره ۵۳: قامت خم‌گشته را مرگ خبر می‌کند

شماره ۵۴: بهار آمد بکش در باغ رخت کامرانی را

شماره ۵۵: دیده را عمری به مردم آشنا کردم نشد

شماره ۵۶: برده تیغ ابرویت آب از دم شمشیرها

شماره ۵۷: اسیرم کرده جادویی جهان زو کافرستانی

شماره ۵۸: عید شد آمد به رقص از جوش می دستارها

شماره ۵۹: ای ستمگر ز کجا تازه و تر می آیی

شماره ۶۰: ز گلشن می رسد رنگ حجاب آلوده بینیدش

شماره ۶۱: در چمن امروز بلبل مست گفتار خود است

شماره ۶۲: ای فدای تو عز و جاه همه

شماره ۶۳: سویم آن بت بدخو دوش با درنگ آمد

شماره ۶۴: جانب کلبه‌ام ای دوست‌نواز آمده‌ای

شماره ۶۵: غنچه ها پیش رخت سر به گریبانی چند

شماره ۶۶: تا کی ای دل در هوای اطلس و دیبا شوی

شماره ۶۷: نسازد توبه از کردار خود جانی که من دارم

شماره ۶۸: در چمن گل چو حدیث تو شنیدن گیرد

شماره ۶۹: پیش ما دام طرب نقل و شراب افسانه

شماره ۷۰: برای پرسشم ای آهوی حرم برخیز

شماره ۷۱: ای سرو ناز بنده ره رفتنت شوم

شماره ۷۲: ای چراغ سلطنت را رونق از سیمای تو

شماره ۷۳: صاحبدلان نظاره چو بر پشت پا کنند

شماره ۷۴: ای دیده از تو دوران جمشید دستگاهی

شماره ۷۵ - واسوخت: ای پری چهره لبی چون گل خندان داری