ای گل امروز تو همبزم حریفان شدهای
شعله جان من بیسر و سامان شدهای
دست بر دست سبو کرده خرامان شدهای
شوخ و میخواره و شبگرد و غزلخوان شدهای
چشم بد دور که سرفتنه دوران شدهای
ای که در کلبهام از دور چو مه میتابی
گاه در خرمن من آتش و گاهی آبی
با وجودی که چو نرگس همه دم در خوابی
هرچه در خاطر هرکس گذرد مییابی
خوش ادایاب ادافهم و سخندان شدهای
رخ خود را مه تابنده نمیدانستی
به خود این مرتبه زیبنده نمیدانستی
همچو گل حرف پراکنده نمیدانستی
تا پریروز شکرخنده نمیدانستی
این زمان صاحب چندین شکرستان شدهای
غنچه باغ زلیخای ملامتزده است
بوی پیراهن گل گرگ فلاکتزده است
مصر در پیش رخت گلشن آفتزده است
یوسف از قافله حسن تو غارتزده است
به دعای که چنین صاحب سامان شدهای
هیچ حرفی ز کتابی نشنیدی هرگز
ناز تعلیم معلم نکشیدی هرگز
گلی از عکس رخ خویش نچیدی هرگز
تو که از شرم در آیینه ندیدی هرگز
به اشارت که این طور شفاخوان شدهای
داشتی پیشتر ای شوخ به من قهر و ستیز
نرگست عربدهجو بود و دو لب شورانگیز
این زمان با من دلخسته شدی شکرریز
از ادای سخن و از نگه عذرآمیز
میتوان یافت که از کرده پشیمان شدهای
سیدا کرده تماشای بتان را صایب
آرزو برده چو تو موی میان را صایب
عمرها در طلبت گشته جهان را صایب
چون فدای تو نسازد دل و جان را صایب
که همان نوع که میخواست همان سان شدهای
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر با زیبایی و لطافت به توصیف محبوبی میپردازد که حالا به جمع دوستان و عاشقان پیوسته و جذابیتهایش را به نمایش میگذارد. او از شعلهور شدن دل خود و پیچیدگیهای احساسش سخن میگوید. محبوب اکنون تغییر کرده و میخوار و شاداب شده است. شاعر با اشاره به زیبایی و هارمونی محبوب، حسرت گذشته و ناتوانی در درک زیباییهایش را نیز بیان میکند و به این نکته اشاره میکند که محبوب از نقایص خود پشیمان است و اکنون در پی جلب توجه و عشق دیگران است. در نهایت، شاعر ابراز میکند که این محبوب اکنون به معیار زیبایی و شکر به دنیا آمده و به عشق و زیباییهایش آگاه شده است.
هوش مصنوعی: ای گل، امروز تو در جمع دوستان و همنشینان قرار گرفتهای و این در حالی است که آتش عشق و جان من حساب و کتابی ندارد و بیچاره و بیسر و سامان شده است.
هوش مصنوعی: دستت را روی سبو گذاشتهای و با ناز و شادی قدم میزنی. حالا شاداب و خوشگذران شدهای، شبگردی میکنی و اشعاری میخوانی.
هوش مصنوعی: چشم بد دور، تو در پاسخی به چالشهای زمان خود، به شکل ویژهای متمایز و برجسته شدهای.
هوش مصنوعی: ای که از دور به کلبهام میآیی و مانند ماه نور میافشانی، گاهی در میان خوشیهایم حس آتش را احساس میکنم و گاهی هم آرامش و شادابی را.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه تو مانند نرگس همیشه در خواب و خوابآلودی، اما هر چیزی که در دل و ذهن دیگران بگذرد، تو آن را میفهمی و درک میکنی.
هوش مصنوعی: تو به گونهای صحبت میکنی و رفتار میکنی که نشاندهندهی فهم و استعداد بالای توست.
هوش مصنوعی: تو چهرهی خود را چون مه تابان نمیدانستی و این زیبایی را شایستهی خود نمیانگاشتی.
هوش مصنوعی: دوست من، تا پریروز نمیدانستی که چگونه در سخن گفتن مانند گل، زیبا و دلنشین باشد.
هوش مصنوعی: الان تو صاحب نعمتهای زیادی هستی و به نوعی خوشبختیهای زیادی را تجربه میکنی.
هوش مصنوعی: غنچهای که در باغ قرار دارد، به نوعی شبیه زلیخا است که مورد سرزنش و ملامت قرار گرفته. بوی پیراهن گل، حسرت و ناخوشی را به یاد میآورد، مثل گرگی که در فلاکت و بدبختی به سر میبرد.
هوش مصنوعی: مصر در مقابل زیبایی تو پژمرده و بیحال به نظر میرسد؛ مانند یوسف که از زیبایی و حسن تو دزدیده شده و حالش خراب است.
هوش مصنوعی: به خاطر دعای کسی که در زندگیاش نظم و ترتیب پیدا کردهای.
هوش مصنوعی: هرگز از کتابها چیزی نشنیدی و هرگز هم از آموزههای معلم بهرهمند نشدی.
هوش مصنوعی: تو هرگز گلی از زیبایی خودت نچیدی، چون به خاطر شرم هرگز در آینه به خودت نگاه نکردی.
هوش مصنوعی: تو با یک علامت و اشاره، به این حالتی رسیدهای که مثل یک پزشک میخواهی شفای دلها را بدهی.
هوش مصنوعی: تو قبلاً با ناز و نرمی با من قهر کردی و حالا چشمان زیبایت مثل نرگس به طعنه و چالش آمدهاند، و لبهایت هم جذاب و دلانگیز هستند.
هوش مصنوعی: این زمان با من، دلخسته شدهای و از گفتار زیبا و نگاه معذرتخواهانهات سپاسگزارم.
هوش مصنوعی: میتوان فهمید که از عمل خود پشیمان هستی.
هوش مصنوعی: سیدا، با تماشای معشوقان دلش را گرفته و آرزویشان را به دست آورده، مانند تو که با داشتن موهای پریشان روحی آرام را تجربه میکنی.
هوش مصنوعی: جوانیها و سالها در جستجوی تو سپری شده است. ای کاش کسی بتواند دل و جانش را برای تو فدای کند.
هوش مصنوعی: تو به همان صورتی که میخواهی، تبدیل شدهای.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.