داد ضیا به عالمی پرده ز رخ کشادنش
پنجه آفتاب شد دست برو نهادنش
برد ز جای خود مرا جلوه کنان ستادنش
بست زبان شکوه ام لب به سخن کشادنش
عذر عتاب گفتن و وعده وصل دادنش
بر سر دست غمزه اش داده ز ابروان کمان
تیر ستمگری زند بر دل زار خستگان
نرگس او بلای دل عشوه او بلای جان
هست جهان جهان فریب از پی قتل عاشقان
آمدن و گذشتن و گشتن و ایستادنش
پیش نهال قد او سرو روان رود ز جا
فاخته زیر بال خود سر کشد از سر حیا
جلوه کنان قدم نهد جانب باغ هر صبا
ناز دماند از زمین عشوه نشاند از هوا
طرز خرام کردن و پا به زمین نهادنش
قامت همچو سرو او گشت به غیر جلوه گر
در ره او چو نقش پا خاک همی کنم به سر
سوی من آن نگار را کس نشدست راهبر
جذب محبتم کشد نیست بهانه دگر
این همه تند گشتن و در پی من فتادنش
شد ز جفای آسمان قامت ماه در کمین
چشم کشاده سیدا گردش چرخ را بوبین
کار فلک به بیدلان هست مدام جور و کین
وحشی اگر چنین بود طور زمانه بعد از این
وای بر آنکه باید از مادر دهر زادنش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و جذابیت معشوقهاش اشاره میکند. او توصیف میکند که معشوقهاش چگونه با جلوههای خود دل عاشقان را میرباید و به آنها آسیب میزند. هنرمندانه، شاعر از نرگس و چشمان او به عنوان بلای جان و دل یاد میکند. در ادامه، به عظمت و زیبایی قامت او میپردازد و بیان میکند که هیچکس نمیتواند در مسیر عشق او به او کمک کند. شاعر همچنین از تنگدستی و نامهربانی زمانه گلایه دارد و به بیعدالتیهای موجود در جهان اشاره میکند. در نهایت، او با حسرت نسبت به سرنوشت عاشقان و تأثیرات مخرّب عشق صحبت میکند.
هوش مصنوعی: نور خداوند به عالم تابید و مانند آفتاب پرده را از چهره برداشت و دستش را بر آن نهاد.
هوش مصنوعی: مرا از جای خود برده و با زیباییاش نگه میدارد، زبانم را برای بیان شکایت باز میکند و به سخن گفتن وامیدارد.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که کسی به بهانههای مختلف از انتقاد و سرزنش دیگران عذر میآورد و وعده میدهد که در آینده به ملاقات یا پیوندی نزدیکتر خواهد آمد.
هوش مصنوعی: غمزهای که او دارد، مانند کمان ابرویش است که تیر ستم و درد را بر دل بیپناهان میزند.
هوش مصنوعی: چشمهای زیبا و فریبندهی او باعث درد و رنج دل من شده و جذابیتهایش، جانم را به خطر انداخته است. در این دنیا، همه چیز در پیٰ به قتل رساندن عاشقان است.
هوش مصنوعی: حضور و عدم حضور، تغییرات و توقفهایش.
هوش مصنوعی: در برابر قد بلند او مانند درخت سرو، دیگران از جایشان حرکت کرده و به زیر سایهاش پناه میبرند، حتی پرندهای مانند فاخته هم از روی شرم و حیا به زیر بال او میآید.
هوش مصنوعی: نسیمی ملایم به باغ میآید و زیباییاش را به نمایش میگذارد. این نسیم به آرامی از زمین میگذرد و به هوای اطراف زیبایی و جوانی میبخشد.
هوش مصنوعی: شیوه حرکت کردن و گذاشتن پا بر روی زمین.
هوش مصنوعی: قد او مانند درخت سروی است و زیبایی او فقط در راهش بروز میکند. من نیز در این مسیر، نشان قدمهای او را بر زمین میگذارم و سر را بر خاک میزنم.
هوش مصنوعی: هیچکس در جذب محبت آن معشوق به من راهنمایی نکرده است و بهانهای برای این جذبه وجود ندارد.
هوش مصنوعی: این همه شتاب و عجله برای دنبال کردن من به چه معناست؟
هوش مصنوعی: به خاطر ظلم و بیعدالتی آسمان، قامت زیبا و ماهسانی در انتظار است. ای سید، به گردش فلک و چرخ روزگار نظر کن.
هوش مصنوعی: کارهای آسمانی همیشه بر اساس ظلم و دشمنی بر افراد بیدل و بیخبر از عشق است. اگر چنین روندی ادامه داشته باشد، سرنوشت زمانه بعد از این تغییر نخواهد کرد.
هوش مصنوعی: آه بر آن کسی که باید از مادر زمان به دنیا بیاید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.