اسیرم کرده جادویی جهان زو کافرستانی
خرابم کرده ظالم مشربی صحبت گریزانی
فریبم می دهد صیاد هوشی برق جولانی
ز من رم می کند آهو نگاهی آفت جانی
به وحشت آشنا چشمی فرنگی زاده مژگانی
بدن گلقند ترکیبی شکرآمیز گفتاری
کمند افگن پری زادی قوی بازو ستمگاری
بلاانگیز بالایی سمن آغوش رخساری
چمن گلبرگ اعضایی بهارانگیز رفتاری
به قامت رو موزونی به رخ شمع شبستانی
غزال دشت پیمایی بیابان گرد نخجیری
عداوت جوی بی رحمی ز سر تا پای تزویری
جبین از خشم پرچینی کمان از کینه پر تیری
غضب آلوده ابرویی به خون تر کرده شمشیری
کجا از دست این کافر امان یابد مسلمانی
سیه چشمی گل اندامی نظر عاشق خریداری
سراپا ناز مطلوبی به حسن خود گرفتاری
تماشا دوست محبوبی تجلی بخش دیداری
نگه دل برده معشوقی صفا آئینه کرداری
به شوخی فتنه دهری به ناز آشوب دورانی
به دوش افگنده می آیی پریشان کرده کاکل
مرا چون سیدا باشد به ره دست تهی از مل
تو را طبعی چو می خرم مرا احوال چون سنبل
من از دست تو مجنونی تو از فریاد من چون گل
تو داری یک قفس بلبل ادا چاک گریبانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.