بیدقی مدح شاه میگوید
کوکبی وصف ماه میگوید
بلکه مزدور دار خانهٔ نحل
صفت عدل شاه میگوید
ذره در بارگاه خورشید است
سخن از بارگاه میگوید
مور در پایگاه جمشید است
قصه از پیشگاه میگوید
خاطرم وصف او نداند گفت
گرچه هر چند گاه میگوید
باز پرسید تا مناقب او
مویهگر بر چه راه میگوید
نور پیغمبرش همی خواند
یاش سایهٔ الاه میگوید
مفتی مطلقش همی خواند
داور دین پناه میگوید
امتش دین فزای میخواند
ملتش کفرگاه میگوید
آفتابش به صد هزار زبان
سایهٔ پادشاه میگوید
پشت دنیا ز مرگ او بشکست
روی دین ترک جاه میگوید
از سر دین کلاه عزت رفت
سر دریغا کلاه میگوید
چشم بیدار شرع شد در خواب
راز با خوابگاه میگوید
والله ار کس ثناش داند گفت
هر که گوید تباه میگوید
خاطرم نیز عذر میخواهد
که نه بر جایگاه میگوید
هر حدیثی گناه میشمرد
پس حدیث از گناه میگوید
اشک من چون زبان خونین هم
حیلت عذرخواه میگوید
مرثیتهای او مگر دل خاک
بر زبان گیاه میگوید
غم آن صبح صادق ملت
آسمان شام گاه میگوید
گر سوار از جگر سپه سازد
غم دل با سپاه میگوید
چشم خور اشک ران به خون شفق
راز با قعر چاه میگوید
دانش من گواه عصمت اوست
بشنو آنچ این گواه میگوید
آه کز فرقت امام جهان
جان خاقانی آه میگوید
تا شد از عالم اسعد بو عمرو
عالونم وا اسعداه میگوید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر به ستایش شاه و اوصاف او پرداخته است. شاعر به توصیف ویژگیهای شاه از دیدگاههای مختلف میپردازد و میگوید که مانند یک ستاره نورانی، عدالت و عظمت او بر همه نمایان است. او به مقایسهی شاه با خورشید، جمشید و پیامبر پرداخته و به این نکته اشاره میکند که حتی در عالم خواب هم عظمت و کرامت او حس میشود.
شاعر همچنین از غم و اندوه ناشی از فقدان این شاه سخن میگوید و به تأثیر فقدان او بر دین و جامعه اشاره میکند. او به تاسف و عذرخواهی خود بابت ناتوانی در وصف کامل شاه اعتراف میکند و به این نتیجه میرسد که هر سخنی دربارهی او ناقص و ناتوان است. نهایتاً، شاعر با احساس عمیق غم و اندوهی که از فرقت امام و رهبر خود دارد، ابراز احساسات میکند.
هوش مصنوعی: در این جمله به یک بیدق (بیدق به معنای مهره کوچکی است که در بازی شطرنج یا برخی بازیهای دیگر استفاده میشود) اشاره شده که دربارهی صفات و ویژگیهای شاه صحبت میکند. همچنین به یک کوکب اشاره شده که توصیف زیبایی و صفات یک ماه را دارد. به طور کلی، این عبارت بیانگر این است که موجودات کوچک و عادی نیز میتوانند در وصف و تمجید از بزرگترها و زیباترها بکوشند.
هوش مصنوعی: مزدوری که در خانهٔ زنبور عسل است، به ویژگیهای عدالت پادشاه اشاره میکند.
هوش مصنوعی: یک ذره ریز در حضور خورشید هم دربارهی عظمت و grandeur خود صحبت میکند.
هوش مصنوعی: مور در جایی که جمشید بوده، داستانی را از مقام والایش روایت میکند.
هوش مصنوعی: خاطرم نمیتواند به خوبی او را توصیف کند، هرچند گاهی دربارهاش صحبت میکند.
هوش مصنوعی: دوباره سوال کرد که چرا مداحان در وصف او چه حرفهایی میزنند و چه راهی را دنبال میکنند.
هوش مصنوعی: نور پیامبر به روشنی بر فراز است و سایهٔ خداوند همواره بر او ناظر است.
هوش مصنوعی: داور دین که همواره به عنوان مرجع معتبر شناخته میشود، در حال خواندن فتوای مفتی مطلق است.
هوش مصنوعی: اهل دیانت او به ایمان و دین میپردازند، اما مردم او به کفر و ناامیدی اشاره میکنند.
هوش مصنوعی: نور خورشید به طور وسیع و با شکوهی میگوید که سایه پادشاه به اندازهی صدها زبان، حضور و قدرت او را اعلام میکند.
هوش مصنوعی: زمانی که مرگ او به وقوع بپیوندد، پشت دنیاست که از آن به زشتترین حالت ممکن سقوط میکند و دینداری در این میان کنار میرود، در حالی که شخصی که جاه و مقام دارد، به سرزنش و بیخیالی نسبت به این موضوع میپردازد.
هوش مصنوعی: به خاطر دین و ایمان، کلاهی از سر عزت افتاد و افسوس که این کلاه به میسازد.
هوش مصنوعی: چشم آگاه در حالت خواب، اسرار را با مکان خواب در میان میگذارد.
هوش مصنوعی: به خدا سوگند، اگر کسی ثنای او را بداند، هر کس که در این باره سخن بگوید، در حقیقت باطل میگوید.
هوش مصنوعی: من از یادآوری خاطراتم نیز عذرخواهی میکنم که نمیتوانم در جایگاه درست خود صحبت کنم.
هوش مصنوعی: هر گفتاری به شمارش گناهها میپردازد، بنابراین سخن از گناه به میان میآید.
هوش مصنوعی: چشمهایم که پر از اشک است، به زبان خود گویای درد و رنجی است که دارم و به نوعی از تو طلب بخشش میکند.
هوش مصنوعی: جای تأسف است که گلها و گیاهان اجازه ندارند درد و غم خود را بازگو کنند؛ انگار دل زمین فقط به خاموشی و اندوه بسنده کرده است.
هوش مصنوعی: غم آن صبح روشنی بخش ملت، در دل آسمان شب به تصویر کشیده میشود.
هوش مصنوعی: اگر سواری از دل خود غم و ناراحتی را به نمایش بگذارد، با سپاه خود این موضوع را بیان میکند.
هوش مصنوعی: چشم خورشید، اشکها را به رنگ خون آسمان میریزد و در دل چاه، رازها را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: دانش من شهادتی بر پاکی اوست. به آنچه که این گواه میگوید گوش کن.
هوش مصنوعی: آه، از دوری امام جهان، جان خاقانی ناله میزند.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که بعد از آمدن شخصی به نام اسعد بو عمرو، حالتی از شادابی و سروری در جمع احساس میشود و او به شوق و شادی میگوید: "به شدت خوشحالم!"
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
همین شعر » بیت ۲۲
دانش من گواه عصمت اوست
بشنو آنچ این گواه میگوید
گر من آلوده دامنم چه عجب
همه عالم گواهِ عصمتِ اوست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.