گنجور

 
خاقانی

ای راحت سینه، سینه رنجور از تو

وی قبلهٔ دیده، دیده مهجور از تو

با دشمن من ساخته‌ای دور از من

با دوری تو سوخته‌ام دور از تو

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode