گنجور

 
یغمای جندقی

شمارهٔ ۱: از ماریه رفتی اگر اخبار رسیدن - گرگان عجم را

شمارهٔ ۲: قصد هلاک کردند مقصود کن فکان را - در سجده سر بریدند مسجود انس و جان را

شمارهٔ ۳: ماه مدینه از حرم کرد چو راه کربلا - گشت طلایه اجل قاید شاه کربلا

شمارهٔ ۴: کمر بستی به خون ای پیر گردون نوجوانی را - بخواری بر زمین افکندی آخر آسمانی را

شمارهٔ ۵: زهی از دست سوکت چاک تا دامن گریبان ها - ز آب دیده از سودای لعلت دجله دامان ها

شمارهٔ ۶: حریم عصمت آنگه ناقه عریان سواری ها - نگون باد ازهیون چرخ این زرین عماری ها

شمارهٔ ۷: درفش افتاد عباس جوان را - فلک داد ای فلک داد

شمارهٔ ۸: آشوب بهم برزده ذرات جهان را - کامشب شب قتل است

شمارهٔ ۹: مقرون به هدف خواهی اگر تیر دعا را - با عیش بدل گر طلبی طیش عزا را

شمارهٔ ۱۰: در شبت پوشیده بینم روز محشر آفتاب - آفتاب باز سرکش آفتاب

شمارهٔ ۱۱: نی همین در چار ارکان شش جهت ماتم بپاست - کی رواست سرنگون گردی فلک

شمارهٔ ۱۲: زین مصیبت نه همین از خاکیان ماتم بپاست - کی رواست سرنگون گردی فلک

شمارهٔ ۱۳: سلخ ماه طرب و غره شهر الم است - نوبت ماتم خورشید کواکب حشم است

شمارهٔ ۱۴: هفته کین مه شر سال دغل قرن دغاست - خون هدر مال هباست

شمارهٔ ۱۵: خود کجا آن جسم نغز آن جان پاک ای ذوالجناح - جای جست از پشت زین بر روی خاک ای ذوالجناح

شمارهٔ ۱۶: خود ندانم تا چه خواهد کرد یزدان با یزید - روز محشر در قصاص خون یک عالم شهید

شمارهٔ ۱۷: زین عجب نشگفت اگر آمد شگفتی ها پدید - گوهر هستی هلاک و معنی کوثر شهید

شمارهٔ ۱۸: رزم شامی و حجازی کم تر از محشر نباشد - یک نظر در نینوا کن گر ترا باور نباشد

شمارهٔ ۱۹: شد چو گرد ذوالجناح از عرصه هیجا بلند - شور رستاخیز گشت از خطه غبرا بلند

شمارهٔ ۲۰: آن خدیو چار بالش صدر هفت ایوان چه شد - ذوالجناح ای ذوالجناح

شمارهٔ ۲۱: آن که با موکب او قافله ها دل برود - در رکابش دل دیوانه و عاقل برود

شمارهٔ ۲۲: بیش از این در غم هجران تو خون خورد نشاید - ای سفر کرده سفر کرده چنین دیر نیاید

شمارهٔ ۲۳: ای ز بی آب لبت چشمی و هفتاد شمر - وی ز پرتاب دلت آهی و صد چرخ شرر

شمارهٔ ۲۴: در عزایت چکنم گر نکنم خاک به سر - زین مصیبت چه خورم گر نخورم خون جگر

شمارهٔ ۲۵: سرو و مه اگر نیست رخ و قامت اکبر - از بهر چه آمد سر بی تن تن بی سر

شمارهٔ ۲۶: از مه نو باز در دست فلک خنجر نگر - درنگر کینه اختر نگر

شمارهٔ ۲۷: اوفتد یوسف دیگر ز تو در چاه دگر - در هراسم ز دم گرگ تو ای خیره سحر

شمارهٔ ۲۸: زاده زهرا به کام زاده مروان نگر - آه آه گردش دوران نگر

شمارهٔ ۲۹: شهنشاهی که بودی گوی گردون گوی چوگانش - سر از چوگان کین گردید گوی آسا به میدانش

شمارهٔ ۳۰: ای شمر شرمی از خدا خنجر مکش خنجر مکش - آزرمی از روز جزا خنجر مکش خنجر مکش

شمارهٔ ۳۱: نوری که در لطافت از سایه تن بتابش - کوکب فکند عریان پیکر در آفتابش

شمارهٔ ۳۲: آسمان سا علم لشکر کفار دریغ - رایت خسرو اسلام نگون سار دریغ

شمارهٔ ۳۳: کوه و صحرا خصم و شاه کم سپه تنها دریغ - وا دریغ نصرت اعدا دریغ

شمارهٔ ۳۴: افراخت چو در ماریه سبط شه لولاک - خرگاه اقامت

شمارهٔ ۳۵: همه زانداز توام بهره غم افتاد فلک - از تو فریاد فلک

شمارهٔ ۳۶: شکوه از چرخ ستمگر چکنم گر نکنم - چکنم گر نکنم

شمارهٔ ۳۷: درین ماتم خلیل از دیده خون بارید آذر هم - به داغ این ذبیح الله مسلمان سوخت کافر هم

شمارهٔ ۳۸: ای تشنه لبان را سر و سردار حسینم - سردار حسینم

شمارهٔ ۳۹: تا بخاطر دری ای هیچ طرب دامادم - هر چه رفت ار چه عروس تو برفت از یادم

شمارهٔ ۴۰: نه به آزادی ویران نه به بند آزادم - نز اسیری است ملامت نه به شاهی شادم

شمارهٔ ۴۱: بر تو آن دیده و دل کو که به قانون گریم - خوشتر آن است که از قاعده بیرون گریم

شمارهٔ ۴۲: آه که شد شکسته دل خسته جگر برادرم - با لب خشک و چشم تر غرقه به خون برادرم

شمارهٔ ۴۳: می رسد خشک لب از شط فرات اکبر من - نوجوان اکبر من

شمارهٔ ۴۴: شهسوار دین فکندی از تکاور آسمان - آسمان شرمی آخر آسمان

شمارهٔ ۴۵: شهسوار ملک دین از زین فتاد ای آسمان - آسمان از تو داد ای آسمان

شمارهٔ ۴۶: دل کان آتش رخ رود جیحون - در دامن دشت بر طرف هامون

شمارهٔ ۴۷: چون به مصیبت از ازل رفت همی قضای من - چیست مصیبت دگر ساز طرب برای من

شمارهٔ ۴۸: خشک لب دل سوختی دریای دین را دهر دون - آسمانت دشت آتش آفتابت طشت خون

شمارهٔ ۴۹: خود چگویم ای دل اندر این رزیت چون شوی چون - از گزند مالش سر پنجه غم خون شوی خون

شمارهٔ ۵۰: ناوک کینه در کمان لشکر فتنه در کمین - گاه زغش به سرنگون گه زعطش به لب نگین

شمارهٔ ۵۱: تفریق جسم و جان است بدرود دوستداران - با آتش جدائی باد است پند یاران

شمارهٔ ۵۲: سوی مدینه ای صبا افتد اگر عبور تو - گفت بگو به فاطمه زینب ناصبور تو

شمارهٔ ۵۳: دلم از زندگانی سخت سیره - بمیرم هر چه زوتر باز دیره

شمارهٔ ۵۴: چگویم زانچه کردی ای سپهر سفله چون گردی - بست گردش زمین آسا گرفتار سکون گردی

شمارهٔ ۵۵: بر آفتاب یثرب افکند سایه شامی - کز صبح زستخیزش با خاکیان پیامی

شمارهٔ ۵۶: پس از مرگ تو گیتی جاودانی - واویلا واویلا صد واویلا

شمارهٔ ۵۷: خون بود دل ز هجرم نیمی کباب نیمی - ز امید و بیم نیمی خراب نیمی

شمارهٔ ۵۸: نه ز آسمان توجه نه زاختر اعتنائی - نه ز دوستان حمیت نه ز دشمنان حیائی

شمارهٔ ۵۹: از توام با همه حسرت نه سراغی نه صفائی - بر منت با همه رحمت نه عبوری نه عطائی

شمارهٔ ۶۰: قاسم ای جشن طرب بر تو تباه - حجله عیش عروس از تو سیاه

شمارهٔ ۶۱: قاسم ای خانه صبر از تو خراب - ز آتش داغ توام سینه کباب

شمارهٔ ۶۲ - نوحه سینه زنی به شکل رباعی: تا ماریه شد حریر پوش از دم تو - پوشد نه همین کعبه سیاه ازغم تو

شمارهٔ ۶۳: چو از گردش چرخ زینت عرش برین - از عرشه زین فتاد بر فرش زمین

شمارهٔ ۶۴: از خیل بشر آه به گردون خیزد - از چشم ملک به چشم ها خون خیزد

شمارهٔ ۶۵: ای بر تن تو جامه جان چاک دریغ - آرام زمین جنبش افلاک دریغ

شمارهٔ ۶۶: خم پشت سپهر از قد موزون حسین - مه نیلی پوش از رخ گلگون حسین

شمارهٔ ۶۷: ماند آه بهین گوهر دریای حیات - ممنوع برای دم آبی ز جهات

شمارهٔ ۶۸: در سوگ تو آسمان زمین زیر و زبر - دشت خسک اولی و تل خاکستر

شمارهٔ ۶۹: از هفت سپهر اگر چه افزون گریم - بر کشته هفتاد و دو تن چون گریم

شمارهٔ ۷۰ - نویافته ها: شاه دین گفت به رحمت همه اصحاب صفا را - فارغ از بیعت خود می کنم این لحظه شما را

شمارهٔ ۷۱: ای دل به عزا راست کن آهنگ فغان را - کامشب شب قتل است

شمارهٔ ۷۲: پا منه بر طاق این فیروزه منظر آفتاب - آفتاب باز کش سر آفتاب

شمارهٔ ۷۳: تا زچمن خانه زین بر زمین - نخل برازنده اکبر فتاد

شمارهٔ ۷۴: باز چرخ سفله پرور طرح دیگر می کشد - از نیام شمر خنجر می کشد

شمارهٔ ۷۵: به دشت کربلا سلطان دین را چون گذار آمد - برای قتلش از هر سو سپاه بی شمار آمد

شمارهٔ ۷۶: شاهنشهی که برتر از عرش آستانش - از راه کینه بر خاک افکند آسمانش

شمارهٔ ۷۷: چشم و دل از جمال تو گشت چو داد ایمنم - شکر خدا که باز شد دیده بخت روشنم

شمارهٔ ۷۸: عباس عمو جان تو مرو جانب میدان - در فرقت خود جان من زار مسوزان

شمارهٔ ۷۹: افق از عکس شفق باز به خون شسته جبین - شیعیان ماتم کیست

شمارهٔ ۸۰: خم شد از باد مخالف قد رعنای حسین - ای فلک وای حسین

شمارهٔ ۸۱: شد نگون رایت عباس علم دار حسین - بی علم دار و علم تا چه شود کار حسین

شمارهٔ ۸۲: می کشد دیگر سپه سلطان کین - غم قرین باز آمد اربعین

شمارهٔ ۸۳: از کید اختر از جور گردون علی - از ظلم دشمن از بخت وارون علی

شمارهٔ ۸۴: این نوحه از سیف الله میرزا فرزندفتحعلیشاه است که یغما جرح و تعدیلی در آن کرده. لیکن در برخی از نسخه های خطی به نام یغما درج شده و نوحه خوانان و مرثیه گویان ولایت جندق و بیابانک نیز آنرا از وی می دانند: - امشب اندر کربلا شور است و واویلا عیان

شمارهٔ ۸۵: نوحه زیر نیز از آثار سیف الله میرزا است که به نام یغما شهرت یافته و مرحوم اسمعیل هنر درحاشیه نسخه خطی خود توضیح داده که مرحوم یغما فقط حک و اصلاحی در آن نموده است: - آه از آن ساعت که شاه دین ره هیجا گرفت