قاسم ای خانه صبر از تو خراب
ز آتش داغ توام سینه کباب
روز شادی است نه هنگام شتاب
مرو از صحبت ما روی متاب
به تن پاره اکبر سوگند
به جگرسوزی اصغر سوگند
به سر میر علمدار قسم
به تن عابد بیمار قسم
ای عروس از تو نبرم به خدا
چکنم لیک به فرمان قضا
قسمت این بود که دردشت بلا
گرددم بزم طرب کاخ عزا
به من وعرصه ناورد قسم
به تو و گونه پر گرد قسم
به قضاهای خدائی سوگند
به تعب های جدائی سوگند
برگ میدان به خدا ساز مکن
تشنه لب سوی عدو تاز مکن
مویم از ماتم خود باز مکن
با غمم مونس و دم ساز مکن
به سیه پوشی گیسو سوگند
به کمان سازی ابرو سوگند
به سر کشته اصحاب قسم
به لب تشنه احباب قسم
ساخت بر من ستم لشکر شام
دولت وصل حلال تو حرام
قتلگان است مرا حجله کام
تو به شادی به سوی خیمه خرام
به طرب ساز و ثاق تو قسم
به جگر سوز فراق تو قسم
به تو و حسرت شادی سوگند
به من و رزم اعادی سوگند
رخ متاب از من و از یاری من
دل بگردان ز دل آزاری من
پاس کن حق وفاداری من
رحمت آور به گرفتاری من
به تو و کاوش شامی سوگند
به من و نهب حرامی سوگند
به تو و زخمه شمشیر قسم
به من و حلقه زنجیر قسم
چهره کاهی مژه گلرنگ مساز
آه حسرت فلک آهنگ مساز
دلم از منع جدل تنگ مساز
صلح را واسطه جنگ مساز
به تو و آه فلک آهنگ قسم
به من و دیده گلرنگ قسم
به تو و صلح احبا سوگند
به من و چالش اعدا سوگند
اسب سوی جدل انگیخته گیر
تن ز پشت فرس آویخته گیر
خاک با خون خود آمیخته گیر
گرد غم بر سر ما بیخته گیر
به تو و عز دلیری سوگند
به من و ذل اسیری سوگند
به تو و آن رخ پر گرد قسم
به من و این دل پر درد قسم
تن اکبر نگر آغشته به خون
علم هستی عباس نگون
بخت بدخیره اجل خصم فزون
زیستن زنده زهی جهل و جنون
سیرم از جان به وجود تو قسم
غیبتم به، به شهود تو قسم
مهر بگسل به محبت سوگند
سخت کن دل به مودت سوگند
روز محشر که زند صعوه به باز
شیب را پایه بچربد به فراز
همه را چشم شفاعت به تو باز
نظری سوی صفائی انداز
به تو و سینه صد چاک قسم
به من و دیده نمناک قسم
به تو و عفو الهی سوگند
به من و نامه سیاهی سوگند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به نحوی خطاب به قاسم است و نشاندهنده درد و رنجی عمیق است که شاعر از فراق و جدایی احساس میکند. شاعر با سوگند به عزیزان و مصائب مختلف، از قاسم میخواهد که از جدایی و دوری موازنی نکند و در کنار او بماند. او از سختیهای جنگ و مصیبتها میگوید و احساسی از ناامیدی، عشق و وفاداری را ابراز میکند. در نهایت، شاعر با استفاده از سوگندهای گوناگون، نشان میدهد که ارتباطش با قاسم و یاد عزیزانش برایش بسیار ارزشمند و پرمعناست.
هوش مصنوعی: قاسم، ای خانهای که پر از صبر و تحمل هستی، آتش عشق تو باعث شده سینهام بسوزد و داغی را در من ایجاد کند.
هوش مصنوعی: امروز روز خوشحالی است و زمان مناسبی برای عجله نیست. از گفتوگو با ما دور نشو و رویت را برگردان نکن.
هوش مصنوعی: به بدن پاره پاره اکبر و به درد جانسوز اصغر قسم میخورم.
هوش مصنوعی: به علمدار زحمتکش قسم و به جسم عابدی که بیمار است، قسم میخورم.
هوش مصنوعی: ای عروس، از تو جدا نمیشوم به خدا، اما به خواست سرنوشت چه میتوانم کرد؟
هوش مصنوعی: سرنوشت من این بود که در بیابان سیاه و پر از درد زندگی کنم و در عوض، در مراسم شادی و خوشی شرکت نکنم.
هوش مصنوعی: به من و به این مکان قسم میخورم که به خاطر تو و زیبایی خاصت قسم میزنم.
هوش مصنوعی: به سرنوشتهای الهی قسم میخورم و به دردهای ناشی از جدایی نیز قسم میزنم.
هوش مصنوعی: به خدا قسم، برگ میدان را نپذیر و به سمت دشمن با تشنگی نرو.
هوش مصنوعی: موهایم را از غم خودم نریز، با اندوه من همراه نشو و به آن عادت نکن.
هوش مصنوعی: به رنگ لباس سیاه موهایت قسم میخورم و به انحنا و زیبایی ابروهایت قسم میخورم.
هوش مصنوعی: به یاد دوستانی که جانشان را فدای آرمانها کردند و به خاطر تشنگی عزیزان قسم میخورم.
هوش مصنوعی: بر من لشکر شام ظلم و ستم کرده است، در حالی که وصال تو برای من یک نعمت و حلال است.
هوش مصنوعی: در میان لذتها و زیباییهای تو، دل و جانم برای تو قربانی شدهاند و با شادی به سوی خیمهات میآیم.
هوش مصنوعی: به شادی و شور تو قسم، به دلتنگی و سوزی که از دوری تو دارم قسم.
هوش مصنوعی: به تو و آرزوی خوشحالی سوگند، و به من و تلاش برای مقابله با دشمنان سوگند.
هوش مصنوعی: چهرهات را از من برگردان و دل را از دوستیام مشغول نکن، چون دلخوشیهایم باعث آزار تو شده است.
هوش مصنوعی: از تو میخواهم که در برابر وفاداریام، به درد و مشکلاتم رحم کنی و به آنها توجه نشان دهی.
هوش مصنوعی: به تو و جستجوی شام سوگند، به من و غارت حرام سوگند.
هوش مصنوعی: به تو و زخمهایی که شمشیر میزند سوگند میخورم، به من و زنجیرهایی که به گردنم است نیز سوگند میزنم.
هوش مصنوعی: چهرهی کاهی و مژهی گلرنگ، زیباییهای خاصی دارند و نباید با حسرت و غم به آنها نگاه کرد. نباید اجازه داد که آه و نالهی آسمان بر این زیباییها تأثیر بگذارد.
هوش مصنوعی: دل من را از بحث و جدل خسته نکن، آرامش را بهانه جنگ قرار نده.
هوش مصنوعی: به تو و نالههای آسمان قسم، به من و چشمان زیبا قسم.
هوش مصنوعی: به دوستی و آرامش دوستان سوگند، و به مبارزه با دشمنان سوگند.
هوش مصنوعی: اسب را به سمت جدل و درگیری هدایت کن، و بدن خود را از پشت اسب آویزان نگهدار.
هوش مصنوعی: خاک و خون با هم ترکیب شدهاند و غم و اندوه، بر سر ما مانند گرد و غبار نشسته است.
هوش مصنوعی: به شجاعت تو سوگند، و به ذلت و اسیری من سوگند.
هوش مصنوعی: به تو و آن چهره زیبا، قسم میخورم؛ به من و این دل پر از درد، نیز قسم میزنم.
هوش مصنوعی: به جسم بزرگتر نگاه کن که به خون علم آلوده شده است، وجود عباس که به فنا رفته است.
هوش مصنوعی: بخت بد به سراغ کسی میآید که نادانی و دیوانگی بیشتری دارد و در نتیجه، مرگ او دیرتر سراغش میآید.
هوش مصنوعی: من از عشق تو سیرابم و به جان خودم قسم میخورم که غیبت تو را تحمل نمیکنم، به حقیقت وجود تو قسم میزنم.
هوش مصنوعی: عشق را رها کن و به محبت قسم بخور، دل را به دوستی قسم بده.
هوش مصنوعی: روز قیامت، زمانی که صدای عذاب به گوش میرسد، قدرت و استقامت به اوج خود میرسد و سختیها و چالشها برطرف خواهند شد.
هوش مصنوعی: همه به تو امید دارند و به دعا و شفاعت تو نگاه میکنند، پس بر بیقراران نظر رحمتت را بیفکن.
هوش مصنوعی: به تو و کسانی که به خاطر تو شکستهدل هستند، قسم به من و چشمانی که از اشک پر شدهاند.
هوش مصنوعی: به تو و بخشش خدا قسم میخورم، و به سرنوشت تلخی که برای من نوشته شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.