بر تو آن دیده و دل کو که به قانون گریم
خوشتر آن است که از قاعده بیرون گریم
گاه چون رعد به آبادی و ویران نالم
گاه چون بر به کهسار و به هامون گریم
درد اندوه تعب قتل عطش سوز گداز
بر تو ای کشته انواع ستم چون گریم
بر لب خشک تو از دیده تر دارد جای
جاودان در عوض اشک اگر خون گریم
در هلاک تو ندانم ز گران خسبی خاک
یا همی خود ز سبک خیزی گردون گریم
ننگرم سرو بنی جز که ز مژگان به کنار
جوی ها کرده بر آن قامت موزون گریم
بینم ار گونه گل چاک زنم غنچه مثال
جامه جان و بر آن عارض گلگون گریم
چکنم گر نه بر آن کشته ممنوع فرات
دجله از دیده فرو ریزم و جیحون گریم
خسته او کشته و من زنده رها کن که به درد
راست بر کژی این طالع وارون گریم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آب شد دیده ز بس گریه دگر چون گریم
خون کن ای عشق دلم تا پس از این خون گریم
تا تو ای خسرو خوبان همه شیرین خندی
من چو فرهاد به تلخی همه گلگون گریم
تو گلستانی و من ابر بهاران نه عجب
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.