لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
مولانا اثیر اخسیکتی

در این بخش شعرهایی را فهرست کرده‌ایم که در آنها مولانا مصرع یا بیتی از اثیر اخسیکتی را عیناً نقل قول کرده است:


  1. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۱ :: اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸

    مولانا (بیت ۱): طبیب درد بی‌درمان کدام است - رفیق راه بی‌پایان کدام است

    اثیر اخسیکتی (بیت ۱): طبیب درد بیدرمان کدام است - رفیق راه بی پایان کدام است



در این بخش مجموعه شعرهایی از دو شاعر را که توأماً هموزن و همقافیه هستند در گروه‌های مجزا فهرست کرده‌ایم:


  1. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸:رسید آن شه رسید آن شه بیارایید ایوان را - فروبرید ساعدها برای خوب کنعان را


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱:زهی سر بر خط فرمان تو افلاک و ارکان را - چو چابک دست معماری است لطفت عالم جان را


  2. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۰:بیا ای جان نو داده جهان را - ببر از کار عقل کاردان را


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲:زهی فرمانده مطلق جهان را - مشرف کرده نامت هر زبان را


  3. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۱:من چو موسی در زمان آتش شوق و لقا - سوی کوه طور رفتم حبذا لی حبذا

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۴:عقل دریابد تو را یا عشق یا جانِ صفا ؟ - لوح محفوظت شناسد یا ملایک بر سما ؟

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۱:سر برون کن از دریچه جان ببین عشاق را - از صبوحی‌های شاه آگاه کن فساق را

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۲:دوش آن جانان ما افتان و خیزان یک قبا - مست آمد با یکی جامی پر از صرف صفا

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۵:از فراق شمس دین افتاده‌ام در تنگنا - او مسیح روزگار و درد چشمم بی‌دوا

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۶:ای هوس‌های دلم بیا بیا بیا بیا - ای مراد و حاصلم بیا بیا بیا بیا

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۸:امتزاج روح‌ها در وقت صلح و جنگ‌ها - با کسی باید که روحش هست صافی صفا


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶ - مدح:مرزبان خطه ی اول فلک معزول باد - حاش لله گر برین در گه ندارد انتما


  4. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۶:صد دهل می‌زنند در دل ما - بانگ آن بشنویم ما فردا


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲ - لغز:بر دَوَد چون سمندراز آتش - بگذرد چون سفینه از دریا


  5. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۱:هله صدر و بدر عالم منشین مخسب امشب - که براق بر در آمد فاذا فرغت فانصب


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳:ز میان ببرد ناگه، دل من بتی شکر لب - بدو رخ برادر مه، بدو زلف نایب شب


  6. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۸:خوابم ببسته‌ای بگشا ای قمر نقاب - تا سجده‌های شکر کند پیشت آفتاب

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۹:واجب کند چو عشق مرا کرد دل خراب - کاندر خرابه دل من آید آفتاب

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۰:بازآمد آن مهی که ندیدش فلک به خواب - آورد آتشی که نمیرد به هیچ آب


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷ - مدح سلطان مظفرالدین قزل ارسلان سلجوقی:خوش گرد چرخ گوش ممالک بدین خطاب - کامد نهنگ رزم چو دریا در اضطراب

    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳:خواهد که چون سپند در آتش وطن کند - مرغابی آنزمان که بود در میان آب


  7. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۳:رباب مشرب عشقست و مونس اصحاب - که ابر را عربان نام کرده‌اند رباب


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳ - تاسف از جوانی و یاد از گذشته:وداع و فرقت احباب و یاد عهد شباب - دیار عمر امیدم، خراب کرد خراب

    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴:ایا دقیق نظر دلبری که گاه سخا - تو آنی ار بچکانی همی ز آتش آب


  8. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۵:چشم‌ها وا نمی‌شود از خواب - چشم بگشا و جمع را دریاب

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷:یار آمد به صلح ای اصحاب - ما لکم قاعدین عند الباب


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - مدح یکی از صدور- در بحر خفیف:ای فلک قدر آفتاب جناب - مشتری مسند و هلال رکاب


  9. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۱:طبیب درد بی‌درمان کدام است - رفیق راه بی‌پایان کدام است


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸:طبیب درد بیدرمان کدام است - رفیق راه بی پایان کدام است


  10. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۵:خلق‌های خوب تو پیشت دود بعد از وفات - همچو خاتونان مه رو می‌خرامند این صفات

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۶:چون نداری تاب دانش چشم بگشا در صفات - چون نبینی بی‌جهت را نور ِاو بین در جهات


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۶ - مدح اقضی القضات خواجه رکن الدین حافظ همدانی:ای خرد را خاک درگاه تو اکسیر نجات - خوانده حق برخطه عالم تو را اقضی القضات


  11. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۹:عشق جز دولت و عنایت نیست - جز گشاد دل و هدایت نیست


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸:محرم عشق را حکایت نیست - همره راز تو روایت نیست


  12. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۱:همچو گل سرخ برو دست دست - همچو میی خلق ز تو مست مست

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۶:بازرسیدیم ز میخانه مست - بازرهیدیم ز بالا و پست

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۷:ای ز بگه خاسته سر مست مست - مست شرابی و شراب الست


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵:صبحدمان، ازمی گل بوی مست - همچو نسیم سحرازجا به جست

    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۱:نیم شبان دلبرک نیم مست - بهر صبوحی زِ بَرَم چست جست


  13. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۵:خواب از پی آن آید تا عقل تو بستاند - دیوانه کجا خسبد دیوانه چه شب داند


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳:من خاکِ چنان بادم کو زلفِ تو جنباند - در آتشم از آبی کاندامِ تو را ماند


  14. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۱۲:خوش باش که هر که راز داند - داند که خوشی، خوشی کشاند


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۸:لعل تو به نکته دُر چکاند - وین قاعده کس چو تو نداند


  15. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷۲:صنما سپاه عشقت به حصار دل درآمد - بگذر بدین حوالی که جهان به هم برآمد

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷۳:سحری چو شاه خوبان به وثاق ما درآمد - به مثال ساقیان او به سبو و ساغر آمد


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲:چو لب افق بخندید و دم صبا بر آمد - بمبارکی و شادی غمش از درم درآمد


  16. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۱۳:بگو به گوش کسانی که نور چشم منند - که باز نوبت آن شد که توبه‌ها شکنند

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۳۷:فراغتی دهدم عشق تو ز خویشاوند - از آنک عشق تو بنیاد عافیت برکند


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۷ - مدح خواجه جمال الدین خجندی از رؤسای شافعیه اصفهان:در این دو پهنه که میدان ادهم است و سمند - خیال همچو توئی در نیاورد بکمند


  17. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۱۴:ز بانگ پست تو ای دل بلند گشت وجود - تو نفخ صوری یا خود قیامت موعود

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲۳:رسید ساقی جان ما خمار خواب‌آلود - گرفت ساغر زرین سر سبو بگشود

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴۰:ربود عشق تو تسبیح و داد بیت و سرود - بسی بکردم لاحول و توبه دل نشنود

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴۱:ز بعد خاک شدن یا زیان بود یا سود - به نقد خاک شوم بنگرم چه خواهد بود

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۵۰:سپاس آن عدمی را که هستِ ما بربود - ز عشقِ آن عدم آمد جهانِ جان به وجود

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۱۳:اگر حریف منی پس بگو که دوش چه بود - میان این دل و آن یار می فروش چه بود


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۵ - شاد باش میلاد خواجه سعد الدین مسعود و مدح سلطان قزل ارسلان سلجوقی:به مهد کرد طبیعت مشیمه های ودود - پس از سعادت میلاد سعد دین مسعود

    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۲ - مدح رضا ابن محمود:رسید، کان مروت بقعر گوهر جود - رضا بن دین دریای مکرمت محمود


  18. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲۲:چو عشق را هوس بوسه و کنار بود - که را قرار بود جان که را قرار بود

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۳۸:سخن به نزد سخندان بزرگوار بود - ز آسمان سخن آمد سخن نه خوار بود


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۳:تو را اگر تو، توئی عالمی شکار بود - به عهد تو علم فتنه آشکار بود


  19. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴۳:نماز شام چو خورشید در غروب آید - ببندد این ره حس راه غیب بگشاید

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۵۳:سپیده دم بدمید و سپیده می‌ساید - که ویس روز رخ خویش را بیاراید


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۴:نهاد طبع لطیفت چه گوهری است کزو - هزار دریا در لحظه ئی همی زاید


  20. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۵۵:سلام بر تو که سین سلام بر تو رسید - سلام گرد جهان گشت جز تو نپسندید


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۹ - تاسف از درگذشت سیف الدین سنقر همدانی معروف به خمار تکین:نمی توان بسر سرّ روزگار رسید - که خانه بسته در است و نظر شکسته کلید

    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۲:بروزگار خودم بعد از این امید نماند - که گشت عودمن از گشت روزگار چوبید


  21. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۶۸:سیبکی نیم سرخ و نیمی زرد - از گل و زعفران حکایت کرد

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۶۹:سیبکی نیم سرخ و نیمی زرد - زعفران لاله را حکایت کرد

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۸۱:شعر من نان مصر را ماند - شب بر او بگذرد نتانی خورد


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۰:ای بجائی که پیش صورت تو - خانه بشکست نقشبند خرد


  22. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۱۵:ای شاهد سیمین ذقن درده شرابی همچو زر - تا سینه‌ها روشن شود افزون شود نور نظر

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۱۶:انا فتحنا عینکم فاستبصروا الغیب البصر - انا قضینا بینکم فاستبشروا بالمنتصر

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۱۷:آمد ترش رویی دگر یا زمهریر است او مگر - برریز جامی بر سرش ای ساقی همچون شکر

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۱۸:رو چشم جان را برگشا در بی‌دلان اندرنگر - قومی چو دل زیر و زبر قومی چو جان بی‌پا و سر

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۱۹:ما را خدا از بهر چه آورد بهر شور و شر - دیوانگان را می‌کند زنجیر او دیوانه‌تر

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۷۲:جاء الربیع و البطر زال الشتاء و الخطر - من فضل رب عنده کل الخطایا تغتفر


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۳ - در تجرید و تفرید و مقام شامخ انسان و منزلت عرفان::افدیک یا خیر البشر، ای تاج عالم بلکه سر - چونت فتاد اینجا گذر، این المقام ایش الخبر


  23. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۳۰:نیمیت ز زهر آمد نیمی دگر از شکر - بالله که چنین منگر بالله که چنان منگر

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۳۱:جان من و جان تو بستست به همدیگر - همرنگ شوم از تو گر خیر بود گر شر

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۳۳:ای دیده مرا بر در واپس بکشیده سر - باز از طرفی پنهان بنموده رخ عبهر

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۷۳:بشنو خبر صادق از گفته پیغامبر - اندر صفت مؤمن المؤمن کالمزهر


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۰ - توصیف جشن و تعریف شهرود و رباب و مدح فخرالدین عربشاه:ای بزم جهان آرا، ای جشن جنان پیکر - در رشک رخت حورا در رشک، میت کوثر


  24. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۵۲:نوریست میان شعر احمر - از دیده و وهم و روح برتر

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۵۵:انجیرفروش را چه بهتر - انجیرفروشی ای برادر

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۵۶:انجیرفروش را چه بهتر - انجیرفروشی ای برادر

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۷۵:انجیرفروش را چه بهتر - انجیرفروشی ای برادر


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۳ - توصیف رباب، چنگ، کمانچه، دف، بربط - مدح سید عزالدین خسروشاه فرزند علاء الدوله فخرالدین عربشاه رئیس همدان:بزمی است ز لطف خلد پیکر - حورانش بکف در آب کوثر


  25. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۶۷:سر برآور ای حریف و روی من بین همچو زر - جان سپر کردم ولیکن تیر کم زن بر سپر

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۶۸:نیشکر باید که بندد پیش آن لب‌ها کمر - خسروی باید که نوشم زان لب شیرین شکر

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۷۸:شادیی کان از جهان اندر دلت آید مخر - شادیی کان از دلت آید زهی کان شکر


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۷ - وصف دیماه و تعریف آتش و توصیف مجلس بزم خواجه اثیرالدین تورانشاه وزیر:تا باوج آمد سر رایات خیل ز مهریر - در حضیض افتاد سلطان کواکب را میسر


  26. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۹۲:اختران را شب وصلست و نثارست و نثار - چون سوی چرخ عروسیست ز ماه ده و چار

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۹۳:روستایی بچه‌ای هست درون بازار - دغلی لاف زنی سخره کنی بس عیار


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۱:تا تولای تو کردم شدم از خود بیزار - باجفای تو خوشم گر تو نگیری آزار


  27. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱۶:هر کس به جنس خویش درآمیخت ای نگار - هر کس به لایق گهر خود گرفت یار

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱۷:دل ناظر جمال تو آن گاه انتظار - جان مست گلستان تو آن گاه خار خار

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱۸:میر شکار من که مرا کرده‌ای شکار - بی‌تو نه عیش دارم و نه خواب و نه قرار

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۲۱:آمد بهار خرم و آمد رسول یار - مستیم و عاشقیم و خماریم و بی‌قرار


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۴ - مدح سلطان رکن الدین ارسلان بن طغرل:چون خرقه گشت بر کتف شب ردای قار - شد غرق در غلاله زر فرق کوهسار


  28. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۳۳:نه در وفات گذارد نه در جفا دلدار - نه منکرت بگذارد نه بر سر اقرار

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۳۴:چرا ز قافله یک کس نمی‌شود بیدار - که رخت عمر ز کی باز می‌برد طرار

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۳۵:بیار ساقی بادت فدا سر و دستار - ز هر کجا که دهد دست جام جان دست آر

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۳۶:نبشته‌ست خدا گِردِ چهره دلدار - خطی که فاعتبروا منه یا اولی‌الابصار

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۳۷:شده‌ست نور محمد هزار شاخ هزار - گرفته هر دو جهان از کنار تا به کنار

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۳۸:چه مایه رنج کشیدم ز یار تا این کار - بر آب دیده و خون جگر گرفت قرار

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۳۹:مجوی شادی چون در غمست میل نگار - که در دو پنجه شیری تو ای عزیز شکار

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۴۰:بیامدیم دگربار چون نسیم بهار - برآمدیم چو خورشید با صد استظهار

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۴۱:ز بامداد چه دشمن کشست دیدن یار - بشارتیست ز عمر عزیز روی نگار

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۴۶:مرا بگاه ده ای ساقی کریم عقار - که دوش هیچ نخفتم ز تشنگی و خمار

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۴۷:بکش بکش که چه خوش می‌کشی بیار بیار - هزیمتان ره عشق را قطار قطار


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۵ - وصف شکار و شکارگاه و مدح ارسلان بن طغرل:چو شاه شرق برآید برهنورد شکار - ز شیر نعره برآید که، خسروا، زنهار

    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۶ - مدح سلطان مظفرالدین قزل ارسلان:کجاست راوی اخبار و ناقل آثار - بیا و قصه پیشینکان تمام بیار


  29. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۴۲:درخت اگر متحرک بدی به پا و به پر - نه رنج اره کشیدی نه زخمه‌های تبر

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۴۸:کسی بگفت ز ما یا از اوست نیکی و شر - هنوز خواجه در اینست ریش خواجه نگر

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۵۴:چو دررسید ز تبریز شمس دین چو قمر - ببست شمس و قمر پیش بندگیش کمر

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۵۵:از آن مقام که نبود گشاد زود گذر - برو به سوی خریدار خویش همچون زر


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۶ - مدح خواجه جلال الدین ابوالفضل بن قوام الدین درگزینی وزیر سلطان ارسلان بن طغرل:ایا خدای بخلقت نیافریده نظیر - ستانه تو جهان را ز حادثات مجیر


  30. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۴۴:ندا رسید به جان‌ها ز خسرو منصور - نظر به حلقه مردان چه می‌کنید از دور

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۴۵:به من نگر که منم مونس تو اندر گور - در آن شبی که کنی از دکان و خانه عبور

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۵۱:قدح شکست و شرابم نماند و من مخمور - خراب کار مرا شمس دین کند معمور


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۸ - وصف خزان و مدح ابو منصور وزیر:بهار چون خط بطلان کشید بر منشور - صبا کلید بساتین نهاد پیش دبور

    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۱ - مدح خواجه جلال الدین ابوالفضل در گزینی معروف به نظام الملک وزیر:زهی مناقب مجد تو در جهان مشهور - بدور دولت تو، رایت هدی منصور

    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۷ - مدح سلطان مظفرالدین قزل ارسلان:خجسته جشن عرب کرد سایه بر جمهور - بلند سایه او روی بند چشمه حور

    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۰:مرا براین نسزاید که از تو باشم دور - مکن مکن که نئی در هلاک من معذور


  31. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱۰:نیست در آخرزمان فریادرس - جز صلاح الدین صلاح الدین و بس


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۶:ای ز تو بر هر دماغی صد هوس - وز وصالت خود نشان نادیده کس


  32. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۴۸:ساقیا بی‌گه رسیدی می بده مردانه باش - ساقی دیوانگانی همچو می دیوانه باش


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۸:گر ز کوی عاشقانی، تا عدم هم خانه باش - خویش خوش رویان شدی، با خویشتن بیگانه باش


  33. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۹۳:علی الله ای مسلمانان از آن هجران پرآتش - ظلام فی ظلام من فراق الحب قد اغطش


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۱ - مدح سلطان مظفرالدین قزل ارسلان:بنامیزد، بنامیزد زهی خورشید گلرنگش - بخرواران شکر پنهان، شده در پسته تنگش


  34. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۵۳:چگونه برنپرد جان چو از جناب جلال - خطاب لطف چو شکر به جان رسد که تعال

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۵۴:تو را سعادت بادا در آن جمال و جلال - هزار عاشق اگر مرد خون مات حلال

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۵۵:دو چشم اگر بگشادی به آفتاب وصال - برآ به چرخ حقایق دگر مگو ز خیال

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۶۹:تعال یا مدد العیش و السرور تعال - تعال یا فرج الهم فاتح الاقفال


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۹ - مدح کمال الدین زنجانی معروف به تعجیلی، وزیر سلطان رکن الدین طغرل:ایا چو ذات خرد جوهرت عدیم مثال - نه نیک رفت که گفتم وجود نیست محال

    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۷:چهار چیز که اصل فراغت است و منال - نیرزد آن به چهار دگر در آخر حال


  35. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۵۷:پیام کرد مرا بامداد بحر عسل - که موج موج عسل بین به چشم خلق غزل

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۵۸:به گوش دل پنهانی بگفت رحمت کل - که هر چه خواهی می‌کن ولی ز ما مسکل


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۸ - مدح رکن الدین ارسلانشاه غازی:چو رفت شاه کواکب ببار گاه حمل - هزار نقش بر آورد کار گاه عمل


  36. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۱۳:کشید این دل گریبانم به سوی کوی آن یارم - در آن کویی که می خوردم گرو شد کفش و دستارم


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۴:چو من عادت چنین دارم که غم را شادی انگارم - به بیماری چنان کآمد تو هم می‌دار تیمارم


  37. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۸۳:می خرامد جان مجلس سوی مجلس گام گام - در جبینش آفتاب و در یمینش جام جام

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸۰:اقبل الساقی علینا حاملا کاس المدام - فاشربوا من کاس خلد و اترکوا کل الطعام


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴۲ - لغز- چیستان:چیست آن معشوقه ای کاو نه زخاص است و نه عام - با حریفان سر بسر یکسان بود در ابتسام


  38. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۳۲:مانده شده‌ست گوش من از پی انتظار آن - کز طرفی صدای خوش دررسدی ز ناگهان


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۹:ای جهان را، یادگار از طغرل و الب ارسلان - آسمان داد و دینی آفتاب دودمان


  39. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۴۴:مرا در دل همی‌آید که من دل را کنم قربان - نباید بددلی کردن بباید کردن این فرمان

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۴۵:عدو توبه و صبرم مرا امروز ناگاهان - میان راه پیش آمد نوازش کرد چون شاهان

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۱۹:اگر امروز دلدارم درآید همچو دی خندان - فلک اندر سجود آید نهد سر از بن دندان


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۹ - در توحید و چگونگی خلقت جهان و انسان:جهان را هم جهان بانی است، پیدابین و پنهان دان - که زیر گنبد نیلی، پدید آورد چار ارکان


  40. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۲۰:دیر آمده‌ای مرو شتابان - ای رفتن تو چو رفتن جان

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۲۲:ما شادتریم یا تو ای جان - ما صافتریم یا دل کان

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۲۵:بازآمد آستین فشانان - آن دشمن جان و عقل و ایمان

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۳۳:برخیز و صبوح را برنجان - ای روی تو آفتاب رخشان


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۲ - مدح فخرالدین عربشاه پادشاه کهستان:ای روی تو عید عالم جان - خلقی ز تو روزه دار حرمان


  41. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۳۵:دلبر بیگانه صورت مهر دارد در نهان - گر زبانش تلخ گوید قند دارد در دهان

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴۰:ای ز تو مه پای کوبان وز تو زهره دف زنان - می زنند ای جان مردان عشق ما بر دف زنان

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴۱:مهره‌ای از جان ربودم بی‌دهان و بی‌دهان - گر رقیب او بداند گو بدان و گو بدان

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴۲:من ز گوش او بدزدم حلقه دیگر نهان - تا نداند چشم دشمن ور بداند گو بدان

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۵۵:ای زیان و ای زیان و ای زیان و ای زیان - هوشیاری در میان بیخودان و مستیان

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶۶:جام پر کن ساقیا آتش بزن اندر غمان - مست کن جان را که تا اندررسد در کاروان

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶۷:ای تو را گردن زده آن تسخرت بر گرد نان - ای سیاهی بر سیاهی جان تو از گرد نان

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶۸:ای دل من در هوایت همچو آب و ماهیان - ماهی جانم بمیرد گر بگردی یک زمان


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۵۶:دل گواهی می دهد این کعبه اقبال را - کرد معمار فلک دایم به معموری ضمان


  42. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۳۶:عاشقان نالان چو نای و عشق همچون نای زن - تا چه‌ها در می دمد این عشق در سرنای تن

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴۳:می گزید او آستین را شرمگین در آمدن - بر سر کویی که پوشد جان‌ها حله بدن

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴۹:آنچ می آید ز وصفت این زمانم در دهن - بر مرید مرده خوانم اندراندازد کفن

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۵۶:سر فروکرد از فلک آن ماه روی سیمتن - آستین را می فشاند در اشارت سوی من

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۵۹:روی او فتوی دهد کز کعبه بر بتخانه زن - زلف او دعوی کند کاینک رسن بازی رسن

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶۲:یار خود را خواب دیدم ای برادر دوش من - بر کنار چشمه خفته در میان نسترن

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶۹:از بدی‌ها آن چه گویم هست قصدم خویشتن - زانک زهری من ندیدم در جهان چون خویشتن

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۷۷:در ستایش‌های شمس الدین نباشم مفتتن - تا تو گویی کاین غرض نفی من است از لا و لن

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۷۸:ایها الساقی ادر کأس الحمیا نصف من - ان عشقی مثل خمر ان جسمی مثل دن

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۸۱:مطربا نرمک بزن تا روح بازآید به تن - چون زنی بر نام شمس الدین تبریزی بزن


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۹ - مدح خواجه رکن الدین حسن:عرض داد از چابکی خورشید شمعی پیرهن - در جلال آسمان بر مهد اطفال چمن


  43. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۰۶:هر کجا که پا نهی ای جان من - بردمد لاله و بنفشه و یاسمن

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۱۰:بشنو از دل نکته‌های بی‌سخن - و آنچ اندر فهم ناید فهم کن

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۱۲:ای دلارام من و ای دل شکن - وی کشیده خویش بی‌جرمی ز من

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۱۶:جان من جان تو جانت جان من - هیچ دیدستی دو جان در یک بدن

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۱۷:آمد آمد در میان خوب ختن - هر دو دستت را بشو از جان و تن

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۲۷:یا صغیر السن یا رطب البدن - یا قریب العهد من شرب اللبن


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۴ - مدح الغ جاندار نور الدین حسن:مملکت خوش سر برآورد از وسن - کی الغ جاندار نورالدید حسن


  44. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۴۷:می‌آیدم ز رنگ تو ای یار بوی آن - برکنده‌ای به خشم دل از یار مهربان


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۸ - وصف صبح و مدح سلطان مظفرالدین قزل ارسلان:چون شب بآفتاب رخ شاه داد جان - یک رنگ شد قبای گهر بفت آسمان

    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۵ - در نعت رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم و ثنای مولای متقیان علی ابن ابی طالب علیه السلام:ای عقل خنجر تو و ناوردگاه جان - بیرون جهان سمند کمال از پل جهان

    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۶ - مدح عمادالدین عبدالرحیم احمد قاید:در بند آن مشو که چرا پیر شد جهان - آن بخت خواجه نیست که دایم بود جوان


  45. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۵۵:مست شدی عاقبت آمدی اندر میان - مست ز خود می‌شوی کیست دگر در جهان

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۵۹:گفت لبم ناگهان نام گل و گلستان - آمد آن گلعذار کوفت مرا بر دهان

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۶۰:یک غزل آغاز کن بر صفت حاضران - ای رخ تو همچو شمع، خیز درآ در میان

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۶۳:ای رخ خندان تو مایه صد گلستان - باغ خدایی درآ خار بده گل ستان

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۷۰:یا تو ترش کرده رو! مایه ده شکّران - تنگ شکر می‌کشد تا بنهد در میان


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۰ - مدح علاءالدوله فخرالدین عربشاه پادشاه کهستان - مطلع نخست:طفل نه ای چند از این، دایه نا مهربان - گاه قماط بهار گه کفن مهرگان

    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۱ - مدح علاءالدوله فخرالدین عربشاه پادشاه کهستان - مطلع دوم:ای صف شمشاد تو تاخته بر ارغوان - گل ز پی بند کیت بسته کمر بر میان

    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۲ - مدح علاءالدوله فخرالدین عربشاه پادشاه کهستان - مطلع سوم:تا نفس عیسوی زاد نسیم از دهان - مرده ی یکساله شاخ یافت دگر ره روان

    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۳ - مدح علاءالدوله فخرالدین عربشاه پادشاه کهستان - مطلع چهارم:دوش چو برد آفتاب دست به تیغ یمان - کرد سحر ترکتاز بر سپه زنگیان

    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۴ - مدح علاءالدوله فخرالدین عربشاه پادشاه کهستان - مطلع پنجم:غنچه دو اسبه رسید با سپه ضیمران - پهلوی گلگونشان کوفته از ضیم ران


  46. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۸۸:ببردی دلم را بدادی به زاغان - گرفتم گروگان خیالت به تاوان


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۵۲:دعا گوی دولت اثیر آنکه وقتی - بخدمت رسیده است درجیش سلطان


  47. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۵۰:عید نمی‌دهد فرح بی‌نظر هلال تو - کوس و دهل نمی‌چخد بی‌شرف دوال تو


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۱:گوهر دیده کرده ام، پیشکش جمال تو - اطلس رخ کشیده ام، در قدم خیال تو


  48. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۲۹:ای غذای جان مستم نام تو - چشم و عقلم روشن از ایام تو


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۹:ای همه شیران اسیر دام تو - تو سنان خویشتن بین رام تو


  49. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۹۲:ای کهربای عشقت دل را به خود کشیده - دل رفته ما پی دل چون بی‌دلان دویده

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۹۳:برجه ز خواب و بنگر صبحی دگر دمیده - جویان و پای کوبان از آسمان رسیده


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۸ - مدح سلطان رکن الدین ابوطالب طغرل بن ارسلان سلجوقی (قسیم امیرالمؤمنین):ای کعبه سپهرت، تا کعب پا رسیده - شرعت خطاب کرده، ای رکن کعبه دیده


  50. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۶۸:نیست به جز دوام جان ز اهل دلان روایتی - راحت‌های عشق را نیست چو عشق غایتی


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۱:ای به هلاک جان من، عشق تو را کفایتی - رخصت خون خلق را، حسن تو محکم آیتی


  51. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۷۹:ز ما برگشتی و با گل فتادی - دو چشم خویش سوی گل گشادی

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۸۰:چنین باشد چنین گوید منادی - که بی‌رنجی نبینی هیچ شادی


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۷:دگر بار ای دل سنگین فتادی - عنان در دست بد عهدی نهادی


  52. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۲۹:با این همه مهر و مهربانی - دل می‌دهدت که خشم رانی

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۳۰:آورد خبر شکرستانی - کز مصر رسید کاروانی

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۳۱:بشنیده بدم که جان جانی - آنی و هزار همچنانی

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۳۲:ای ساقی باده معانی - درده تو شراب ارغوانی

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۳۳:ای وصل تو آب زندگانی - تدبیر خلاص ما تو دانی

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۵۳:ای آنک تو شاه مطربانی - زان دلبرکش بگو که دانی

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۵۴:روزی که مرا ز من ستانی - ضایع مکن از من آنچ دانی

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۵۵:چون عشق کند شکرفشانی - در جلوه شود مه نهانی

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۵۶:ای وصل تو اصل شادمانی - کان صورت‌هاست وین معانی

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۵۷:کژزخمه مباش تا توانی - هر زخمه که کژ زنی بمانی

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۵۸:مست می عشق را حیا نی - وین باده عشق را بها نی

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۵۹:گویم سخن لب تو یا نی - ای لعل لب تو را بها نی

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۷۰:رخ‌ها بنگر تو زعفرانی - کز درد همی‌دهد نشانی

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۷۳:با یار بساز تا توانی - تا بی‌کس و مبتلا نمانی

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۱۴:یا مالک دمة الزمان - یا فاتح جنة الامعانی


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۶۴:ای فکرت تو بکام کرده - بالای زمانه در زبانی


  53. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۳۶:چون سوی برادری بپویی - باید که نخست رو بشویی


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۲:من تنگدل و تو تنگ خوئی - من خوب سخن، تو خوبروئی

    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۵:جانا، همه آیت نکوئی - درشان تو آمده است گوئی


  54. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۴۶:آن را که به لطف سر بخاری - از عقل و معامله برآری

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۴۷:خضری به میان سینه داری - در آب حیات و سبزه زاری

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۴۸:می‌آید سنجق بهاری - لشکرکش شور و بی‌قراری

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۴۹:ای چشم و چراغ شهریاری - والله به خدا که آن تو داری


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۶:ای قاعده ی بزرگواری - از حزم تو برده استواری


  55. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۸۴:در جهان گر بازجویی نیست بی‌سودا سری - لیک این سودا غریب آمد به عالم نادری

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۹۷:تا بنستانی تو انصاف از جهود خیبری - جان به جانان کی رسانی دل به حضرت کی بری

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۹۹:بی‌گهان شد هر رفتن سوی روزن ننگری - آتشی اندرزنی از سوی مه در مشتری


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۵ - مدح خواجه اثیرالدین نورانشاه:ای برویت چشم روشن اختر نیک اختری - آفتاب مهترانی آسمان مهتری


  56. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۶۶:گر گریزی به ملولی ز من سودایی - روکشان دست گزان جانب جان بازآیی

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۸۹:ای که تو چشمه حیوان و بهار چمنی - چو منی تو خود خود را کی بگوید چو منی


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۱۴:کس چه داند که میانی و دهانی داری - گر نبندی کمر ای دلبر و لب نگشائی


  57. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۴۴:ای مبدعی که سگ را بر شیر می‌فزایی - سنگ سیه بگیری آموزیش سقایی

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۶۳:می‌زن سه‌تا که یک‌تا گشتم مکن دوتایی - یا پردهٔ رهاوی یا پردهٔ رهایی

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۶۴:دی دامنش گرفتم کای گوهر عطایی - شب خوش مگو مرنجان کامشب از آن مایی

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۶۶:هر چند بی‌گه آیی بی‌گاه خیز مایی - ای خواجه خانه بازآ بی‌گاه شد کجایی

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۶۷:آمد ز نای دولت بار دگر نوایی - ای جان بزن تو دستی وی دل بکوب پایی

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۶۸:ای چنگیان غیبی از راه خوش نوایی - تشنه دلان خود را کردید بس سقایی


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۸ - مدح فخرالدین عربشاه:خه خه تبارک الله ای ماه تو بجائی - کم زانکه هر مه آخر روئی بمانمائی


  58. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۷۵:هر روز بامداد به آیین دلبری - ای جان جان جان به من آیی و دل بری

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۷۶:شد جادوی حرام و حق از جادوی بری - بر تو حرام نیست که محبوب ساحری

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۷۷:هر روز بامداد درآید یکی پری - بیرون کشد مرا که ز من جان کجا بری

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۷۸:ای دل ز بامداد تو بر حال دیگری - وز شور خویش در من شوریده ننگری

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۹۰:جان خاک آن مهی که خداش است مشتری - آن کس ملک ندید و نه انسان و نی پری

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۹۱:ای عشق پرده در که تو در زیر چادری - در حسن حوریی تو و در مهر مادری

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۹۲:ای بس فراز و شیب که کردم طلب گری - گه لوح دل بخواندم و گه نقش کافری

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۰۴:بزم و شراب لعل و خرابات و کافری - مُلک قلندرست و قلندر از او بری

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۰۶:سیمرغ و کیمیا و مقام قلندری - وصف قلندرست و قلندر از او بری

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۲۳:یا من یزید حسنک حقا تحیری - اهلا و مرحبا بسراج منور


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۶ - تهنیت میلاد یکی از وزراء:بر تخت اوج رفت درخشنده اختری - زندان کار شکست فروزنده گوهری


  59. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۹۴:ای نای خوش نوای که دلدار و دلخوشی - دم می‌دهی تو گرم و دم سرد می‌کشی


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۷ - مدح خواجه امام صفی الدین اصفهانی:ای صورت تو آیت زیبائی و خوشی - نقشی کجا چو قامت آن دلربا کشی

    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۱۵:ای صورت تو آیت زیبائی و خوشی - وی قامت تو غایت رعنائی و کشی


  60. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۶۰:نهان شدند معانی ز یار بی‌معنی - کجا روم که نروید به پیش من دیوی ؟


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۳ - مدح اثیرالدین تورانشاه:نصیب یافت جهان از سعادت کبری - بفر مقدم میمون خواجه دینی


  61. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۷۳:بیا بیا که پشیمان شوی از این دوری - بیا به دعوت شیرین ما چه می‌شوری


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۶۳ - اثیر رفت و بحضرت سپرد گنج سخن:سماک قدرا، افلاک قدر تا، توئی آنک - به تیغ قادر بیچون قضای مقدوری


  62. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۱۶:دلا گر مرا تو ببینی ندانی - به جان آتشینم به رخ زعفرانی

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۱۹:نشانت کی جوید که تو بی‌نشانی - مکانت کی یابد که تو بی‌مکانی

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۲۵:بتا گر مرا تو ببینی ندانی - به جان لاله زارم به رخ زعفرانی

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۲۶:گل سرخ دیدم شدم زعفرانی - یکی لعل دیدم شدم زر کانی


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۱:بتن بودم امروز چون ناتوانی - شدم با رفیقی سوی بوستانی


  63. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۴۵:آوخ آوخ چو من وفاداری - در تمنای چون تو خون‌خواری

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۴۷:ساقیا ساقیا روا داری - که رود روز ما به هشیاری

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۵۸:رو، مسلم تراست بی‌کاری - چونک اندر عنایت یاری

    مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۶۳:عشق در کفر کرد اظهاری - بست ایمان ز ترس زناری


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۱:ای پشیمان شده ز دلداری - عهد نو کرده با جگرخواری


  64. مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۴:نور فلکست این تن خاکی ما - رشک ملک آمدست چالاکی ما


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱:گر رشک برد فرشته بر پاکی ما - گر دیو کند ننگ ز بی باکی ما


  65. مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۹:آنی که فلک با تو درآید به طرب - گر آدمیی شیفته گردد چه عجب


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶:ای داروی جان خستگانت، در لب - گردون ز تو سرگشته و خورشید، به تب


  66. مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۰:از بانگ سرافیل دمیده است رباب - تا زنده و تازه کرده دلهای کباب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۱:امروز چو هر روز خرابیم خراب - مگشا در اندیشه و برگیر رباب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۳:اندیشه مکن بکن تو خود را در خواب - کاندیشه ز روی مه حجابست حجاب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۵:ای آنکه تو دیر آمده‌ای در کتاب - گر بشتابند کودکان تو مشتاب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۵:بیکار مشین درآ درآمیز شتاب - بیکار بدن به خور برد یا سوی خواب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۶:حاجت نبود مستی ما را به شراب - یا مجلس ما را طرب از چنگ و رباب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۷:خواب آمد و در چشم نبد موضع خواب - زیرا ز تو چشم بود پرآتش و آب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۸:دانیکه چه میگوید این بانگ رباب - اندر پی من بیا و ره را دریاب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۹:در چشم آمد خیال آن در خوشاب - آن لحظه کزو اشک همی رفت شتاب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۰:دل در هوس تو چون ربابست رباب - هر پاره ز سوز تو کبابست کباب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۱:ساقی در ده برای دیدار صواب - زان باده که او نه خاک دیده است و نه آب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۲:سبحان‌الله من و تو ای در خوشاب - پیوسته مخالفیم اندر همه باب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۳:شب گردم گرد شهر چون باد و چو آب - از گشتن گرد شهر کس ناید خواب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۷:گرم آمد عاشقانه و چست شتاب - برتافته روح او ز گلزار صواب

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۱:یارب یارب به حق تسبیح رباب - کش در تسبیحِ صد سوالست و جواب


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵:تا دورم از آن دو زلف مشکین بتاب - از آتش دل، ز دیده می ریزم آب


  67. مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۰:آن تلخ سخنها که چنان دل شکن است - انصاف بده چه لایق آن دهن است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۲:آن جان که از او دلبر ما شادانست - پیوسته سرش سبز و لبش خندان است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۸:آن نور مبین که در جبین ما هست - وان ضوء یقین که در دل آگاهست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۲:از جمله طمع بریدنم آسانست - الا ز کسی که جان ما را جانست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۴:امروز من و جام صبوحی در دست - می‌افتم و می‌خیزم و می‌گردم مست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۶:امشب آمد خیال آن دلبر چست - در خانهٔ تن مقام دل را میجست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۷:ای آمده بامداد شوریده و مست - پیداست که باده دوش گیرا بوده است

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۷:ای خواجه ترا غم جمال و جاهست - و اندیشهٔ باغ و راغ و خرمنگاهست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۸:ای در دل من نشسته شد وقت نشست - ای توبه شکن رسید هنگام شکست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۷:ای طالب اگر ترا سر این راهست - واندر سر تو هوای این درگاهست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۰۰:ای کز تو دلم پر سمن و یاسمنست - وز دولت تو کیست که او همچو منست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۳۸:پای تو گرفته‌ام ندارم ز تو دست - درمان ز که جویم که دلم مهر تو خست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۳۹:پائی که همی رفت به شبستان سر مست - دستی که همی چید ز گل دسته بدست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۶۹:توبه چکنم که توبه‌ام سایهٔ تست - بار سر توبه جمله سرمایهٔ توست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۸۸:چون دید مرا مست بهم برزد دست - گفتا که شکست توبه بازآمد مست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳۰:دل یاد تو کرد چون به عشرت بنشست - جام از ساقی ربود و انداخت شکست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵۷:صد بار بگفتمت، چه هشیار و چه مست - شوخی مکن و مزن به هر شاخی دست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵۹:عشق آمد و توبه را چو شیشه بشِْکست - چون شیشه شکست کیست کو داند بست؟

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۸۴:گفتا که شکست توبه بازآمد مست - چون دید مرا مست بهم برزد دست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۹۳:گفتی چونی بنده چنانست که هست - سودای تو بر سر است و سر بر سر دست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۰۷:ماهی تو که فتنه‌ای ندارم ز تو دست - درمان ز که جویم که دلم از تو بخست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱۴:مستی ز ره آمد و بما در پیوست - ساغر می‌گشت در میان دست بدست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱۶:من آن توام کام منت باید جست - زیرا که در این شهر حدیث من و تست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۲۷:ناگه ز درم درآمد آن دلبر مست - جام می لعل نوش کرده بنشست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۴۴:هر روز به نو برآید آن دلبر مست - با ساغر پرفتنهٔ پرشور بدست

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۴۸:هر صورت کاید به از او امکان هست - چون بهتر از آن هست نه معشوق منست


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۳:چون دایره‌ی لب تو‌، در هم پیوست - بنگر که چه تنگ عرصه‌یی داشت به‌دست


  68. مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۴۳:بر ما رقم خطا پرستی همه هست - بدنامی و عشق و شور و مستی همه هست


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷:بر ما رقم خطا پرستی همه هست - ناکامی عشق و تنگدستی همه هست


  69. مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۰۱:لطف تو جهانی و قرانی افراشت - وین تعبیه‌های خود به چیزی ننگاشت


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۶:در نامه‌ی تو‌، قلم چو گردن بفراشت - گفتم بنویسمت، سرشکم نگذاشت


  70. مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۹۸:آن لحظه که از پیرهنت بوی رسد - من خود چه کسم چرخ و فلک جامه درد

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۰۰:آن وسوسه‌ای که شرمها را ببرد - آن داهیه‌ای که بندها را بدرد

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۳۳:امشب چه لطیف و با نوا می‌گردد - لطفی دارد که کس بدان پی نبرد

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۴۶:ای اطلس دعوی ترا معنی برد - فردا به قیامت این عمل خواهی برد

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۷۸:بر خاک نظر کند چو بر ما گذرد - تا چهرهٔ ما به خاک ره رشک برد

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۷۳:فردا که به محشر اندر آید زن و مرد - از بیم حساب رویها گردد زرد

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۵۷:هم کفرم و هم دینم و هم صافم و درد - هم پیرم و هم جوان و هم کودک خرد


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۸:تقدیر هر آنچه کردنی بود بکرد - خواهی به طرب نشین و خواهی که به درد

    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۳:تقدیر هر آنچه کردنی بود بکرد - خواهی به طرب باش از او خواه به درد


  71. مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۰۶:آن یار که از طبیب دل برباید - او را دارو طبیب چون فرماید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۵۱:ای دل اگرت رضای دلبر باید - آن باید کرد و گفت کو فرماید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۷۱:این واقعه را سخت بگیری شاید - از کوشش عاجزانه کاری ناید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۹۹:بی‌من به زبان من سخن می‌آید - من بی‌خبرم از آنکه می‌فرماید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۸۰:در می‌طلبی ز چشمه در بر ناید - جوینده در به قعر دریا باید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۳۷:شاد آنکه ز دور ما یار ما بنماید - چون بچهٔ خرد آستین برخاید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۷۷:کاری ز درون جان میباید - وز قصه شنیدن این گره نگشاید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۸۲:گر در طلبی ز چشمه در بر ناید - جویندهٔ در به قعر دریا باید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۲۳:معشوقه خانگی بکاری ناید - کو عشوه نماید و وفا ننماید

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۵۶:هل تا برود سرش به دیوار آید - سر بشکند و جامه به خون آلاید


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۷:دست تو، کزو گنج گهر می‌زاید - بحری است، که یک دم از سخا ناساید


  72. مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۲۹:جز صحبت عاشقان و مستان مپسند - دل در هوس قوم فرومایه مبند

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۶۰:در بندم از آن دو زلف بند اندر بند - در ناله‌ام از لبان قند اندر قند

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۱۰:رفتم بدر خانهٔ آنخوش پیوند - بیرون آمد بنزد من خنداخند

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۱۰:ما می‌خواهیم و دیگران میخواهند - تا بخت کرا بود کرا راه دهند


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۰:امشب منم و وصال آن سرو بلند - می را ز لبش چاشنی‌‌یی داده به قند


  73. مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۸۷:گر ما نه همه تنور سوزان باشد - ناگه ز درم درآی گرم آن باشد

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۱۷:مرغی که ز باغ پاکبازان باشد - هم سرکش و هم سرخوش و شادان باشد


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۱:چندانکه مجال وهم انسان باشد - بر بنده سخن گذاری آسان باشد


  74. مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۷۰:امروز من از تشنه دهانی و خمار - نی دل دارم نه عقل و نه صبر و قرار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۷۷:ای دل بگذر ز عشق و معشوق و دیار - گر دیده وری ز هر سه بندی زنار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۸۱:ای مرد سماع معده را خالی دار - زیرا چو تهیست نی کند نالهٔ زار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۸۸:تا چند کشی سخرهٔ نفس بیکار - تا چند خوری چو اشتران خوشهٔ خار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۸۹:چون از رخ یار دور گشتم به بهار - با غم بچه کار آید و عیشم بچه کار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۹۱:چون دید رخ زرد من آن شهره نگار - گفتا که دگر به وصلم امید مدار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۹۳:خورشید همی زرد شود بر دیوار - ما نیز همی زرد شویم از غم یار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۹۷:در نوبت عشق چشم باشد در بار - چون او بگذشت دل بروید چو بهار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۰۰:رفتم به سر گور کریم دلدار - میتافت ز گلزار تنش چون گلزار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۰۹:گر گل کارم بیتو نروید جز خار - ور بیضهٔ طاوس نهم گردد مار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۱۲:گر رنگ خزان دارم و گر رنگ بهار - تا هردو یکی نشد نیامد گل و خار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۱۳:گفتی که: بیا که باغ خندید و بهار - شمعست و شراب و شاهدان چو نگار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۱۵:ای بسته حجاب، پردها را بردار - تا کس نرود دگر به صید مردار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۲۰:من رنگ خزان دارم و تو رنگ بهار - تا این دو یکی نشد نیامد گل و خار

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۲۵:هین وقت صبوحست می ناب بیار - زیرا مرگست زندگانی هشیار


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۶:چون بی رخ دلبر است ایام بهار - عیشم به چه دل باید و شادی به چه کار


  75. مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۴۳:کاری کردم نگه نکردم پس و پیش - آنرا که چنان کند چنین آید پیش


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۷:امروز میی در کف و یاری در پیش - دستی بزن، از حدیث فردا مندیش


  76. مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۴۴:تا با خودی دوری ارچه هستی با من - ای بس دوری که از تو باشد تا من


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۷:عشق تو، کزو چاک زدم پیراهن - بگرفت مرا، چو پیرهن پیرامن


  77. مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۵۷:حرص و حسد و کینه ز دل بیرون کن - خوی بدو اندیشه تو دیگرگون کن


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۹:سودای میان تهی، ز دل بیرون کن - از ناز بکاه و بر نیاز افزون کن


  78. مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۲۴:هم نور دل منی و هم راحت جان - هم فتنه برانگیزی و هم فتنه نشان


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۶:بنشین و ز دل هوای خوبان بنشان - کاین قوم، ز مردمی ندارند نشان


  79. مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۵۳:آمد بر من دوش مه یغمائی - گفتم که برو امشب اینجا نائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۵۹:آن روز که دیوانه سر و سودائی - در سلسلهٔ دولتیان می‌آئی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۹۴:ای آنکه ز حد برون جان‌افزایی - بی‌حدی و حد هر نفس بنمایی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۱۰:ای بانگ رباب از کجا می‌آئی - پرآتش و پر فتنه و پر غوغائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۱۶:ای چون علم بلند در صحرائی - وی چون شکر شگرف در حلوائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۱۷:ای چون علم سپید در صحرائی - ای رحمت در رسیده از بالائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۲۸:ای دل تو بدین مفلسی و رسوائی - انصاف بده که عشق را چون سائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۳۹:ای روی ترا پیشه جهان‌آرائی - وی زلف ترا قاعده عنبر سائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۸۴:با قلاشان چو رد نهادی پائی - در عشق چو پخت جان تو سودائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۲۸:جانم دارد ز عشق جان‌افزائی - از سوداها لطیفتر سودائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۳۵:چون ساز کند عدم حیات افزائی - گیری ز عدم لقمه و خوش می‌خائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۳۷:چون شب بر من زنان و گویان آئی - در نیم شبی صبح طرب بنمائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۵۷:در دست اجل چو درنهم من پائی - در کتم عدم در افکنم غوغائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۸۵:رفتم به طبیب گفتم ای بینائی - افتادهٔ عشق را چه می‌فرمایی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۳۴:گفتم به طبیب دارویی فرمایی - نبضم بگرفت از سر دانایی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۵۱:مائیم در این زمان زمین پیمائی - بگذاشته هر شهر به شهر آرائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۶۹:میدان و مگو تا نشود رسوائی - زیبائی مرد هست در تنهائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۷۰:می‌فرماید خدا که ای هرجائی - از عام ببر که خاص آن مائی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۸۰:هر روز ز عاشقی و شیرین‌رایی - من عاشق را پیرهنی فرمایی

    مولانا » مجالس سبعه » المجلس الثالث » حکایت:می‌دان و مگو تا نشود رسوایی - زیبایی مرد، هست درگنجایی


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۴:تا از بر من برفتی ای بینائی - ز اندیشه هجر تو شدم شیدائی


  80. مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۸۶:اندر دو جهان دلبر و جانم تو بسی - زیرا که بهر غمیم فریادرسی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۶۱:ای نفس عجب که با دلم همنفسی - من بندهٔ آن صبح که خندان برسی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۶۹:در هر دو جهان دلبر و یارم تو بسی - زیرا که به هر غمیم فریاد رسی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۸۱:دیروز فسون سرد برخواند کسی - او سردتر از فسون خود بود بسی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۴۷:مادام که در راه هوا و هوسی - از کعبهٔ وصل هردمی باز پسی

    مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۷۴:نی گفت که پای من به گل بود بسی - ناگاه بریدند سرم در هوسی


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۷:نی گفت که پای در گلم بود بسی - با آنکه بریدند سرم در هوسی


  81. مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۲۷:ای دل تو اگر هزار دلبر داری - شرط آن نبود که دل ز ما برداری


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۳:ای خاکِ چو کان! دلِ توانگر داری - تا در شکم آن عزیز گوهر داری


  82. مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۵۲:ای کمتر مهمانیت آب گرمی - کز لذت آن مست شود بی‌شرمی


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۶:گر با من دُردخواره داری سرِ می - قارون شوی امشب چو من از گوهر می


  83. مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۱۴:تا درد نیابی تو به درمان نرسی - تا جان ندهی به وصل جانان نرسی


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۲:با صحبت جان بوصل جانان نرسی - بر مور نشسته بر سلیمان نرسی


  84. مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۶۷:مه دوش به بالین تو آمد به سرای - گفتم که ز غیرتش بکوبم سر و پای

    مولانا » مجالس سبعه » المجلس الثانی » مناجات:مه دوش به بالین تو آمد به سرای - گفتم که ز غیرتش بکوبم سر و پای


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۸:ای خالق ذوالجلال وای بار خدای - بیشم مدوان در بدر و جای بجای


  85. مولانا » مجالس سبعه » المجلس الثانی » مناجات:ای مسند تو ورای افلاک - قدر تو و خاک توده، خاشاک


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۱۱:از زلف تو صد هزار منزل - تا روی تو وسمه خطرناک


  86. مولانا » مجالس سبعه » المجلس الثالث » مناجات:دل کیست کو حدیث خود و درد خود کند - پیدا بود که جنبش دل تا کجا رسد!


    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۱ - تاسف از درگذشت صدرالدین عبداللطیف خجندی و تهنیت به جمال الدین خجندی:در دیده ی زمانه، نشان حیا نماند - در سینه سپهر، امید وفا نماند

    اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۸:با دوستان وجود کنی آنچه می کنند - ور بوستان به تو بت نو در بهار داد