ای بجائی که پیش صورت تو
خانه بشکست نقشبند خرد
در نبندد شکسته بند قضا
هرکه را دست کین توشکرد
جامه ئی داد خازن تو مرا
که کس از من به نیم جونخرد
ور ندوزم مشبک است کزو
هفت عضوم برون همی نگرد
زه جیبش چو چنگ ناله کند
لقمه از حلقم ار فرو گذرد
ور بسرفم در آن میان ناگاه
چو انار کفیده باز دَرَد
مرد باید که در میانه او
نه بسرفد، نه دم زند، نه خورد
بیش از وصف او قلیل و کثیر
نتواند زبان که برشمرد
زانکه گر هیچ دم زنم تادیر
تا باقصای کاشغر ببرد
داد باشد ز خازن تو مرا
با رهی این معاملت سپرد
بال این قطعه را بباید بست
پیش از آن، کز دهان من بپرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن بخشی از شعر حافظ است که در آن شاعر از قدرت و تأثیر الهی سخن میگوید. او به بیپناهی انسان در برابر سرنوشت و قضا اشاره میکند و میگوید که هرکس نتواند در میانهٔ سختیها بایستد و از خود خویشتنداری نشان ندهد، نمیتواند به آرامش برسد. همچنین شاعر به انتظار و آرزوهای خود اشاره کرده و میگوید که در این دنیا، مرگ و زندگی نمیتواند او را از پیوندش با معشوق الهی جدا کند. در پایان، او بر این نکته تأکید میکند که قبل از اینکه چیزی از او بگوید، باید خود را آماده کند.
هوش مصنوعی: ای کسی که با زیباییات دلها را میشکنی و نقشهای زشتی را از بین میبری.
هوش مصنوعی: هر کسی که تحت تاثیر تقدیر و سرنوشت قرار بگیرد، نمیتواند از انتقام و کینهی تو جلوگیری کند.
هوش مصنوعی: خزانهدار جامهای به من داد که هیچکس جز من از آن باخبر نیست.
هوش مصنوعی: اگر به شکلی هنرمندانه و با دقت یک اثر را ندوخته باشم، هفت جزء از آن به وضوح نمایان خواهد شد.
هوش مصنوعی: وقتی او از جیب خود شکایت کند، اگر لقمهای از گلویم پایین برود، چگونه میتوانم تحمل کنم؟
هوش مصنوعی: اگر در میانهی کار به ناگهان مانند دانههای انار که نرم و له شدهاند، دچار نقص یا مشکل شوم، دوباره به خودم میآیم.
هوش مصنوعی: مرد باید در میان جمع نه خود را خفیف کند، نه صحبتهای بیخود بزند، و نه به طمعِ خوردن افتد.
هوش مصنوعی: زبان نمیتواند به طور کامل و به اندازه کافی ویژگیهای او را توصیف کند، چرا که او فراتر از هرکدام از آنهاست.
هوش مصنوعی: چونکه اگر هر لحظه بگویم، تا سالها طول میکشد که به دوردستی مانند کاشغر برسم.
هوش مصنوعی: از تو خواستهام که با راهی مشخص، این معامله را به من بسپاری.
هوش مصنوعی: باید این کار را انجام دهی و اجزا را به درستی کنار هم بچینی قبل از اینکه چیزی از دهان من خارج شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اشتر گرسنه کسیمه برد
کی شکوهد ز خار؟ چیره خورد
نانوردیم و خوار و این نه شگفت
که برِ ورد، خار نیست نورد
مردم اندر خور زمانه شدهست
نرد چون شاخ گشت و شاخ چون نرد
از تک اسب و بانگ نعرۀ مرد
کوه یر نوف شد هوا پر گرد
شعر سید محمد ناصر
دل من شاد کرد و خرم کرد
شدم از گرمی طبیعی پوست
همچو تشنه که آب باید سرد
بر دل من نشاط رامش یافت
[...]
صدر اسلام زنده گشت و نمرد
گرچه صورت به خاک تیره سپرد
در جهان بزرگ ساخت مکان
هم بخردان گذاشت عالم خرد
پس تو گویی که مرثیت گویش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.