اثیر اخسیکتی
»
دیوان اشعار
»
قصاید
»
شمارهٔ ۹۱ - مدح علاءالدوله فخرالدین عربشاه پادشاه کهستان - مطلع دوم
ای صف شمشاد تو تاخته بر ارغوان
گل ز پی بند کیت بسته کمر بر میان
مجلس انس تو را جرم قمر عود سوز
بزم جمال تو را شکل پرن نقلدان
چست رکاب زمین در صف خوبان توئی
رام عنان تو باد، ابلق تند زمان
رسته برو نیت را بود رهی زان قضا
طرف کواکب نشاند در کمر کهگشان
گفتمش ایش الخبر زان دهن تنگبار
عقل ترش کرده روی، گفت عدم را نشان
با لب تو نطق را هست زبانی چنانک
نطق چو اینجا رسید عجز به بستن دهان
بر سر دل میزند زان لب، صفرای عشق
دو لب ما را بگشت خاصیت ناردان
ظلم تو در عهد خویش طبع جهان عکس کرد
زان دل غمگین ماست از رخ چون زعفران
عدل سپر چون بهار ورنه تظلم کنیم
با دم چون مهرگان پیش شه مهربان
سرور دریا نوال سید گردون مجال
طایر سنجر مثال خسرو خسرو نشان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ستایش زیبایی و جذابیت معشوق پرداخته و احساسات عاشقانه و عشق عمیق شاعر را به تصویر میکشد. شاعر معشوق را به صفی از شمشادها و گلهای زیبا تشبیه میکند و از تاثیر زیبایی او بر جهان و دل خود سخن میگوید. او به تأثیر عشق بر عقل و احساسات اشاره میکند و بیان میکند که عشق، قدرتی فراتر از کلام دارد و او را به تنگنا میاندازد. همچنین به ظلمهایی که معشوق در حق شاعر کرده و تأثیرات آن بر دل او اشاره میشود. در نهایت، شاعر از عدالت و محبت معشوق نیز صحبت میکند و قدرت و جایگاه او را در عالم هستی بازگو میکند.
هوش مصنوعی: ای صف شمشاد، تو به سمت ارغوان رفتهای و از روی آرزوی تو، کمر خود را به دور میان بستهای.
هوش مصنوعی: در جمع دوستانهات، زیبایی تو مانند ماهی درخشان و عطر دود چوبی است که در محفل زیباییات میپیچد.
هوش مصنوعی: تو در مقابل بزرگان و نیکان، مانند اسب تند و چابکی هستی که بر زمین میتازد. در واقع، تو چنان دارای مقام و منزلتی هستی که با شتاب و قدرت، همراهی زمان را به عهده داری.
هوش مصنوعی: برو و نیت خود را رها کن، زیرا سرنوشت تو از میان ستارهها به سوی سعادتی عظیم راه پیدا کرده است.
هوش مصنوعی: به او گفتم خبر این موضوع را، چون عقلش به تنگنای اندیشه افتاده و چهرهاش ترش شده است، او گفت که عدم (عدم وجود) را نشان بده.
هوش مصنوعی: لب تو باعث شده که سخن گفتن دشوار شود، بهطوری که وقتی صحبت به اینجا میرسد، دیگر گویی زبانم به締یدگی میافتد و توانایی بیان از من سلب میشود.
هوش مصنوعی: زبان عشق و محبت از لبهای معشوقهام بر جان من تاثیر عمیق میگذارد و مزهای شبیه ناردان به زندگیام میبخشد.
هوش مصنوعی: ظلم و ستم تو در زمانهای که زندگی میکنی، تأثیری بر جهان دارد و دل غمگین ما از چهرهامان مانند زعفران در مشام است.
هوش مصنوعی: اگر عدالت مثل بهار باشد و همه چیز را سرسبز و شاداب کند، نباید به زاری و شکایت بپردازیم، بلکه باید با محبت و مهربانی به پیشگاه پادشاهی عادل برویم.
هوش مصنوعی: این بیت به تصویر کشیدن شکوه و عظمت یک شخص خاص میپردازد، که مانند یک فرمانروای بزرگ و قدرتمند در کنار دریا نشسته و به طرز باشکوهی توجه پرندگان و دیگر موجودات را جلب میکند. او نماد قدرت و بزرگی است و به نوعی، مقام والای خود را در زندگی نمایان میسازد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
باده فراز آورید چارهٔ بیچارگان
قوموا شرب الصبوح، یا ایها النائمین
لفت بخورد و کرم درد گرفتم شکم
سر بکشیدم دودم مست شدم ناگهان
ویژه می پیر نوش گشت چو گیتی جوان
دل چو سبک شد ز عشق در ده رطل گران
بر ارغوان بیش خواه از ارغوان رخ بتی
چو ارغوان باده ای که رخ کند ارغوان
خانه اندوه را زیر و زبر کن همی
[...]
تا که بود آفتاب تا که بود آسمان
فرّخ بادت بهار خرّم بادت خزان
تا که بپاید سپهر تا که بماند جهان
هم به سعادت بپای هم به سلامت بمان
ای شده اشکال شعر از دل و طبعت بیان
ساخته از عقل و فضل بر تن و جان قهرمان
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.