ای فکرت تو بکام کرده
بالای زمانه در زبانی
مرگ از کف خنجر تو جسته
با صد حیلت زنیم جانی
تا صدر جهان پیربنشست
چون بخت تو به نشین جوانی
زنجیر گسل بنات حزمت
نیلی بندد بر آسمانی
از بازوی هیبت توزخمی
وز تعبیه بلا جهانی
هر زال کجا تواند آویخت
با روستمی به دوکدانی
از عالم مدح تو چه بیند
فکری بدریچه بیانی
بر بام جهان کجا توان شد
با نیم شکسته نردبانی
ای بیع گه هنر در تو
در وجه کسی نه آشیانی
گر منزل روح پیشت آرد
هر روز بتازه کاروانی
دانی که گران بها نباشد
بلبل طبعی بر آستانی
از بهر وثاق کهنه ی چند
بر من سبکی کند کرانی
حقا که اگر بهشتی ارزد
درد سر خام قلتپانی
تا خاک بود کران رکابی
تا باد بود سبک عنانی
از آتش و آب خنجر تو
بادا اثری بهر مکانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف قدرت و شکوه یک فرد با تفکر و هنر پرمحتوا میپردازد. شاعر از زنجیرها و محدودیتهای دوران خود سخن میگوید و به تحولات جهان اشاره میکند. مرگ و خطر، در پیش چشم او به شکل خنجر نمایان است و او به دنبال یافتن راهی برای رهایی و رسیدن به جوانی و شکوه است. همچنین، او بر این باور است که هنر و خلاقیت در عالم، ارزشمندتر از هر چیز دیگر هستند و او را قادر میسازد تا از محدودیتهای موجود عبور کند. شاعر در نهایت تأکید میکند که گرچه جهان پر از چالشها و مصایب است، اما با روح بلند و هنر، میتوان بر آن غلبه کرد.
هوش مصنوعی: ای فکر تو، به جای بلندای زمان، در زبانی که بر زبان جاری میشود، پرواز کردهای.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که مرگ از دست خنجر تو فرار کرده است، بنابراین با استفاده از هزاران تدبیر، جان را بگیریم.
هوش مصنوعی: در هنگام نشستن پیر در صدر جهان، بخت تو مانند جوانی جوان است.
هوش مصنوعی: زنجیر گسل دختران حزمت را در آسمان نیلی میبندد.
هوش مصنوعی: از قدرت و شکوه تو، زخمهایی بر جا مانده و در نتیجهی آن، دنیا دچار مشکلات و سختیها شده است.
هوش مصنوعی: هیچ کسی نمیتواند با کسی مانند رستم که دارای قدرت و شجاعت فوقالعادهای است، مقایسه شود یا خود را به او نزدیک کند.
هوش مصنوعی: از دنیای ستایش تو چه چیزی میتواند به ذهنم بیفزاید، وقتی که نمیتوانم به خوبی احساسات و احساسات خود را بیان کنم؟
هوش مصنوعی: به کجا میتوان رسید که با چنین نردبانی ناتمام و شکسته به بالای دنیا برویم؟
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که ای کسی که هنرت در وجود توست، اما هیچ جایگاهی برای آن در دل کسی نیست. یعنی اگرچه تو استعداد و هنر زیادی داری، اما هیچکس آن را درک نمیکند و برایش ارج نمینهد.
هوش مصنوعی: اگر روح تو هر روز مسافری تازه به خانهات بیاورد،
هوش مصنوعی: آیا میدانی که وجود یک بلبل خوشذوق در کنار یک دروازه هیچ ارزشی ندارد؟
هوش مصنوعی: به خاطر پیوندهای قدیمیای که دارم، این احساس سبکبار بودن به سراغم میآید.
هوش مصنوعی: واقعاً اگر بهشت به زحمت و سختی دویدن در میدان رقابت هم ارزش داشته باشد، ارزش آن را دارد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که زمین وجود دارد و مرزهایی دارد، و تا وقتی که باد میوزد و سبکی و رهایی وجود دارد.
هوش مصنوعی: از آتش و آب، خنجر تو اثری دارد که به هر جایی سرایت میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن جنگی مرد شایگانی
معروف شده به پاسبانی
در گردنش از عقیق تعویذ
بر سرش کلاه ارغوانی
بر روی نکوش چشم رنگین
[...]
ای چشم و چراغ آن جهانی
وی شاهد و شمع آسمانی
خط نو نبشته گرد عارض
منشور جمال جاودانی
بی دیده ز لطف تو بخواند
[...]
عشقست نشان بی نشانی
از خود چو برون شوی بدانی
ای غایت عیش این جهانی
ای اصل نشاط و شادمانی
گر روح بود لطیف روحی
ور جان باشد عزیز جانی
گفتی که چگونهای تو بیما
[...]
تا بشنیدم که ناتوانی
دلتنگ شدم چنانکه دانی
گفتم شخصی بدان لطیفی
افسوس بود به ناتوانی
افتاد ز هاتفی به گوشم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.