خه خه تبارک الله ای ماه تو بجائی
کم زانکه هر مه آخر روئی بمانمائی
دل راز شست محنت جانرا ز دست انده
بی زلف بسته ی تو نبود همی رهائی
جانا بخاک پایت کو دستی تمام دارد
آن طره را کره زد اندر کره گشائی
طبعی چگونه بینی آن را بخوش حریفی
خلقی چگونه بینی زهره بخوش نوائی
با ما چو چنگ دامن عشرت کشیم درپای
زان نغمه های عالی درحضرت علائی
شهباز آستانه عشرت عربشه آن کاو
بر بال بوم بندد خاصیت همائی
آن کافتاب تربیت او بیک غیاث
در طبع مس پدید کند فعل کیمیائی
دست و می از سحاب کجا اصطناع فیضش
در خلقت جماد نهد قوت نمائی
افلاک دیده های کواکب سپید کرد
تا خاک درگهش ببرد بهر توتیائی
آن در رکاب دولت او صورت سپهری
و آن در شهاب خانه ی او قدرت سمائی
در عنف او مکابره شر زه مصافی
در لطف او ملاحظه ی آهو سرائی
حلمش بر آورد ز دل چرخ بی ثباتی
سهمش برون کند ز سر دهر بیوفائی
آن دانه نیستم که ز بهر غذای هرخس
شاید که آس کردم از این چرخ آسیائی
اصلم طل ترآمد چندانکه از ماهی
وزنم زیادت آید چندانکه بر گرائی
سلطان عمد گشته امی، در چاربالش
در عهد ما اگر نشدی شاعری گدائی
بر صدق دعوئی که زمن بنده گشت ظاهر
گر نیستی معارضه با خلقت خدائی
جنبان شدی دهان دوات از برای صدقم
گویا شدی زبان قلم از پی گوائی
تا در چهار میخ عناصر طلسم ترکیب
آبی و آتشی بود و خاکی و هوائی
ترکیب جسم تو بادا چنان فراهم
کایام جز بران نرود صنعت خدائی
آن نو بهار عدل حسود تو باد دایم
چون گل زروی خوش نفسی نه. به کم بقائی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و عظمت یک ماه (شخص یا معشوق) اشاره دارد و به توصیف ویژگیها و آثار او در زندگی و طبیعت میپردازد. شاعر ابراز میکند که بدون وجود او، دلها در رنج و محنت هستند و آزادیای وجود ندارد. او به لطافت و زیبایی چهره و شخصیت محبوبش اشاره میکند و از خواستههایش برای نزدیکی به او صحبت میکند.
همچنین، شاعر از این میگوید که در عشق و هنر، همراه او خواهند بود و نغمههای دلنشین عشق را در محضر او به سر میبرند. قدرت و عظمت محبوب به گونهای است که بر دیگران تأثیر میگذارد و در خلق و خوی او نشانههای لطافت و دوستی به چشم میخورد.
در پایان، شاعر به این نکته اشاره میکند که وجود چنین محبتی بر زندگی و دنیا تأثیرگذار است و مایهٔ برکت و عدل خواهد بود. او خود را در این عشق و زیبایی غرق میبیند و برندهٔ نعمتهایی میشود که ناشی از وجود محبوب است.
هوش مصنوعی: به به! چه خوب و زیبا، ای ماه! تو در جایی هستی که هیچ یک از ماهها نمیتوانند به تو نزدیک شوند، زیرا هر ماهی در نهایت ناپدید میشود، اما نور تو همیشه باقی میماند.
هوش مصنوعی: دل در حالتی از غم و درد است و راز این رنج را به خاطر اندوهی که از دوری زلف تو دارد، نمیتواند به راحتی فراموش کند. در حقیقت، این دوری باعث شده که نتواند از سختیها و مشکلاتش رهایی یابد.
هوش مصنوعی: ای جانا، آن کسی که دستش به تمامی زیباییهای تو میرسد، همچون کرهای است که در دنیایی وسیع گشوده شده است.
هوش مصنوعی: این شعر به ما میگوید که چگونه میتوانیم زیباییها و خوبیهای طبیعی را درک کنیم. در واقع، شاعر به ما یادآوری میکند که هنری و زیبایی در خلق و خو و رفتارهای دیگران وجود دارد، که باعث میشود زندگی به شکلی دلپذیر و شگفتانگیز تجربه شود.
هوش مصنوعی: ما در کنار هم لذت و شادی را تجربه میکنیم و در سایهی نغمههای زیبا و عارفانه، به سمت آسمان و معانی والای آن حرکت میکنیم.
هوش مصنوعی: پرندهای به نام شهباز در آستانهای خوشبختی نشسته است؛ همان پرندهای که هنگام پرواز بر بام بلند مینشیند و ویژگیهای خاص خود را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: پرتو تابناک تربیت او به گونهای در طبیعت مس تاثیر میگذارد که خاصیت کیمیایی به آن میبخشد.
هوش مصنوعی: این بیت به بیان این موضوع میپردازد که چگونه از دست و باران به عنوان مفاهیمی تجلی مییابد و میتواند مایه قوت و حیات در موجودات بیجان شود. به نوعی میگوید که اگر باران (سحاب) و فعالیتهای انسانی (دست) نتوانند به وجود آوردن زندگی و انرژی در اشیاء بیجان کمک کنند، پس تاثیر آنها در خلق و حیات چه فایدهای خواهد داشت. در واقع، نویسنده به قدرت و تاثیر عناصر طبیعی و انسانی بر روی زندگی و موجودات اشاره میکند و بیان میکند که این تاثیر باید به صورت ملموس و قابل مشاهده باشد.
هوش مصنوعی: ستارههای آسمان چشمانشان را به تماشای زمین گشودند تا خاک به سوی وجود تو بیاید و توانا شود.
هوش مصنوعی: شخصیت او همچون آسمان زیبا و باعظمت است و همچنین، قدرت او به گونهای است که مانند ستارهای در خانهاش میدرخشد.
هوش مصنوعی: در دل سختیها و چالشها، برای مقابله با شرارتهای ناشی از آن تلاش کن؛ اما در عین حال، در مهربانی و لطف او، باید به زیبایی و لطافت زندگی نیز توجه داشته باشی.
هوش مصنوعی: صبوری و بردباری او از دل حوادث غیرقابل پیشبینی زندگی ناشی میشود و این ویژگی باعث میشود که او از سختیها و بیوفاییهای زمانه رهایی یابد.
هوش مصنوعی: من دانهای نیستم که به خاطر خوراک هر گل، بخواهم از این گردونه سختیها و مشکلات، در تلاش و زحمت باشم.
هوش مصنوعی: به محض اینکه از وجود ماهی بیشتر از حد معمول در وزن من بیفزاید، روشن است که من نیز در این زمینه تغییرات و اثرات خاصی را نشان خواهم داد.
هوش مصنوعی: در این بیت بیان شده که من به عنوان یک سلطان و قدرتمند، به شاعری نیاز دارم که در دوران ما، اگر هنوز شاعر نشدهای، باید به نوعی تواضع کنی و از خود فزونی نشان ندهی. به عبارتی به نوعی کرنش در برابر قدرت و بزرگی اشاره شده است.
هوش مصنوعی: اگر ادعای من حقیقت دارد و از وجود من نمایان شده است، پس چرا در برابر خلقت خداوند، که هیچکس نمیتواند با آن رقابت کند، مخالفتی وجود ندارد؟
هوش مصنوعی: دهان دوات به حرکت درآمد تا به خاطر من به زبان بیاید و قلم نیز برای بیان حرفهای من آماده شد.
هوش مصنوعی: در فرآیند ترکیب عناصر مختلف، آبی، آتشی، خاکی و هوایی، هر یک به نحوی در کنار هم وجود دارند و به نوعی در فضای خاصی قرار گرفتهاند.
هوش مصنوعی: ای جسم تو به گونهای شکل گرفته که تنها بادی که میوزد، نمیتواند تو را از کارکرد خداوندیات دور کند.
هوش مصنوعی: این گل ناز هنوز در بهار جوانی توست و شایسته است که مانند گل زهره، همیشه خوشبو و با طراوت بماند. همچنین، از عمرش به طور دائمی بهرهمند باشد و به یادگار بماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای صورت بهشتی در صدره بهایی
هرگزمباد روزی از تو مرا جدایی
تو سر و جویباری تو لاله بهاری
تو یار غمگساری تو حور دلربایی
شیرینتر از امیدی واندر دلم امیدی
[...]
آسایشت نبینم ای چرخ آسیائی
خود سوده مینگردی ما را همی بسائی
ما را همی فریبد گشت دمادم تو
من در تو چون بپایم گر تو همی نپائی؟
بس بیوفا و مهری کز دوستان یکدل
[...]
جانا نگویی آخر ما را که تو کجایی
کز تو ببرد آتش عشق تو آب مایی
ما را ز عشق کردی چو آسیای گردان
خود همچو دانه گشتی در ناو آسیایی
گه در زمین دلها پنهان شوی چو پروین
[...]
خه مرحبا و اهلا آخر تو خود کجایی
احوال ما نپرسی نزدیک ما نیایی
ما خود نمیشویمت در روی اگرنه آخر
سهلست اینکه گهگه رویی بما نمایی
بیخرده راست خواهی گرچه خوشت نیاید
[...]
جان از تنم برآید چون از درم درآئی
لب را به جای جانی بنشان به کدخدائی
جان خود چه زهره دارد ای نور آشنایی
کز خود برون نیاید آنجا که تو درآئی
جانی که یافت از خم زلفین تو رهائی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.