جهان را هم جهان بانی است، پیدابین و پنهان دان
که زیر گنبد نیلی، پدید آورد چار ارکان
یکی چون عود پرورده، دویم کافور حل کرده
سیم سیماب گون پرده، چهارم لاله گون مرجان
جهانی را به یک امر، دو حرفی در وجود آورد
ز نیروی چهار اسباب، زیر گنبد گردان
یکی زان گوهر قابل، دویم زان قوت فاعل
سیم زان حاجب سایل، چهارم صورت الوان
ده و دو پیک را دایم، رفاقت داده در یک ره
از ایشان چار نیکو کار و باقی رند بی سامان
یکی کرّ نیوشنده، دویم عریان پوشنده
سیم محرور جوشنده، چهارم سابق الاقران
همیدون دارد آبادان ده و دو خانه بر کوهی
که هشتش منزل نخس است و چارش منزل احسان
یکی را گاو فربه تن، دویم را آلت سختن
سیم را چرخ تیرافکن چهارم مشرع الحیتان
سپاهی سیصد و شصت و شش اندر خطه دایم
دو تعدیل و دو تغیر اند اندر لشکر ایشان
یکی تلقین بلبل را دویم آرایش گل را
سیم خون ریزش مل را چهارم خفتن کیهان
دو معمار توانا را، دلالت کرده تا دارند
اساس خطه سفلی بچار اخلاط آبادان
یکی تری گریزنده، دویم سردی پذیرنده
سیم خشکی است، گیرنده چهارم کرم افروزان
ریاست داده چار آزاده را، بر عالم و آدم
که هریک راست بر ربعی، بوجه مصلحت فرمان
یکی مغزتر شسته، دوم خوش کوشتی رسته
سیم خون پاره ئی، بسته چهارم پوستکی بریان
بدین چار او نه، هریک را معین کرده تا دارند
نبرد، افروز شاهی را بخوان خویشتن مهمان
یکی دستور گوینده دویم سلطان جوینده
سیم معمار روینده چهارم نسل را دهقان
دسیس و گرمی و سردی بساط افکنده در قالب
بر او به نشسته چار انباز زاو هریک بدیگرسان
یکی نفاخه ی پر دم، دوم آئینه ی پر نم
سیم بادافکن خرم، چهارم حقه ی مرجان
ممیز رای و دستوری نهاده صدر بر بالا
چهار ارکان فاضل را به پیش در گه دیوان
یکی زان مشرفی متقن دویم مستوفی صاین
سیم دارنده ی خازن چهارم ناظر دیان
برای هضم اول در بدن کاریگر آورده
مرتب چارجنس اندردو رسته سی ودو دندان
یکی ساز گزیدن را دویم کز بریدن را
سیم برتر گزیدن را چهارم آسیای نان
برای هضم ثانی کرده در یک طبخ گه مسکن
بامرش چار استاد سبک دست صناعت دان
یکی هیزم کش دوزخ، دوم کاریگر مطبخ
سیم دارنده بر رخ، چهارم ثفل ریز خوان
ولیکن هضم ثالث را، چهار اصناف روزی خور
کجا مشغول کرد ستند، هر یک را بدیگرسان
یکی جنبندگان تر، دویم خسبندگان بر
سیم سکان صفرا خور چهارم دردی آشامان
چهار آلت فراهم بسته بنای مهندس را
کزو معمور میگردد در و دیوار هر جسمان
یکی مصاص راوق کش دویم اثقال را، مفرش
سیم دارد مفاصل خوش، چهارم قوت حیوان
سپاس آن داد بخشی را، که ما را رهنمای آمد
بآخر موقف اسرار و اول منزل اعلان
کند فخار صنع او، زخاکی مختلط صورت
نهد بنای لطف او بر آبی متزج بنیان
چو بار عام را خیزد، جناب کبریای او
رود ملک سلیمان همره درویشی سلمان
ز مشرق تا بمغرب، میدواند دست ابداعش
هزاران کوی زرین، گردنای زمردی چو کان
به تقدیر از طبیعت، چار شقه چادری بافد
کزو در صفه صورت، شود شه زاده عریان
دو قرن رومی و زنگی، عنان در پاردم بسته
بکرد قبه ازرق همی یابند از او جولان
زقطره مهره ئی آرد، بحار از رقعه ی رحمت
ز جمری گوهری سازد و ز دخانی پهنه ی میدان
زند بر هفت جدول مسطری یک خط خوش قامت
که سر بروی نهد آن هشتگانه از بن دندان
تپش بخش است و تابش ده چنان خورشید فضل او
که درکه پایه ی هرجان، نهد عرقی بدیگر سان
قبولش گر همی سر در، اثیر خسته جنباند
فلک گوید بنامیزد، زهی تمکین زهی امکان
نه هرکس لفظی آراید، زهر لفظی سخن زاید
سخنگو آنچنان باید که داند قشر و لُب آن
شعاری دان جهان دیبا، کزین نقش من او بینا
بر آن دیباچه زیبا، کزین نقش من او بنیان
دماغم درج گوهر شد، ضمیرم دست آزر شد
زشعرم سحر مظهر شد منم بر ساحران سلطان
بیانم دختر بکر است و گویائی بر او حجله
زبانم یوسف فکر است و خاموشی بر او زندان
ز چندین یوسفان گر راست میخواهی چو یعقوبم
نشسته، روی در دیوار محنت خانه ی احزان
جل زربفت می پوشد، زمانه خر بطانی را
که عاقل نوع ایشان را چو بیند بر نهدپالان
بمرگ مردمی، گر هیچ انسانیتی داری
چون انسان العیون زین پس سیه پوشی کن، ای انسان
گذر کن بر خرابات ارنه، دُرد امتحان میکش
که در خم خانه ی دوران، می افتادست بی پایان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به تعبیری فلسفی و شاعرانه به وجود جهان و نظامهای طبیعی اشاره دارد. جهان را به عنوان مجموعهای از عناصر و نیروها توصیف میکند که به صورت هماهنگ و منظم عمل میکنند. چهار عنصر اصلی (آتش، آب، هوا و زمین) و نقش آنها در ایجاد موجودات و واقعیتها مورد بررسی قرار میگیرد. شاعر به زیبایی و هماهنگی این عناصر و تأثیرات آنها بر زندگی و وجود اشاره میکند، و ارتباط آنها را با زیباییها، خلاقیت و ایجاد زندگی بررسی میکند.
همچنین، در این متن به نقش خالق و تقدیر در ایجاد جهان و موجودات اشاره شده و اشارهای به انسان و مسئولیتهای او در قبال خودش و جهان دارد. در نهایت، شاعر به ضرورت آگاهی و شناخت در زندگی اشاره میکند و تأکید دارد که انسان باید برای دستیابی به حقیقت و معنای واقعی زندگی تلاش کند.
هوش مصنوعی: در این دنیا، کسی وجود دارد که مسئولیت هر چیز را بر عهده دارد و همواره در حال مشاهده است. او بهطور آشکار و پنهان به خلق و تنظیم جهان میپردازد و چهار بنیاد اصلی جهان را به وجود آورده است.
هوش مصنوعی: اولی مانند چوب خوشبو و معطر است، دومی مانند کافوری است که در آن حل شده، سومی پردهای است با رنگ نقرهای و سیلان شبیه جیوه، و چهارمی شبیه لاله و مرجان است.
هوش مصنوعی: جهانی را به سبب یک موضوع ساده، با دو کلمه ایجاد کرد، از توانایی چهار عنصر زیر آسمان بیپایان.
هوش مصنوعی: در اینجا به چهار عنصر یا ویژگی اشاره شده است: اولین مورد، گوهر یا ویژگی ارزشمند است که دارای قابلیت است. دومین مورد، نیرویی است که باعث فعالیت و عمل میشود. سومین مورد، واسطهای است که به دیگران کمک میکند و مانع از موانع میگردد. و چهارم، ظاهری است که مختلف و متنوع است.
هوش مصنوعی: در اینجا به دو گروه افراد اشاره میشود که همواره در کنار هم هستند. از میان آنها چهار نفر هستند که کارهای خوبی انجام میدهند و بقیه به نوعی بینظم و بدون هدف هستند.
هوش مصنوعی: در اینجا به چهار ویژگی یا صفات اشاره شده است. اول، شخصی وجود دارد که خوب گوش میدهد و درک میکند. دوم، کسی است که بدون هیچ پوششی باقیمانده و به نوعی نمایانگر است. سوم، شخصی است که خود را در حال جوشیدن و تپیدن میبیند، نشاندهنده شدت احساسات یا فعالیت. و چهارم، کسی که از پیشینیان خود باخبر و آگاه است، به نوعی در پیوند با تاریخ و نسلهای گذشته قرار دارد.
هوش مصنوعی: همیدون، که به معنای داشتن یک مکان یا شهرستان است، به آبادانی اشاره میکند. این منطقه شامل دو خانه است که بر روی کوهی قرار دارند. در این کوه، هشت منزل وجود دارد که به عنوان منزل اول شناخته میشود و چهار منزل دیگر به نام منزل احسان هستند.
هوش مصنوعی: یکی از آنها گاوی چاق و سرحال دارد، دیگری ابزار سفت و محکمی دارد، سومین نفر همچنین چرخ و وسیلهای برای کار سخت دارد و چهارم نیز دابری از حیات را در اختیار دارد.
هوش مصنوعی: در منطقهای خاص، سیصد و شصت و شش سرباز وجود دارند که در صف خود تغییراتی را ایجاد کردهاند و با دو نوع تنظیم و دگرگونی در نیروی جنگیشان مواجه هستند.
هوش مصنوعی: بلبل به ما آموزش میدهد، گل زیباییاش را به نمایش میگذارد، ملخ خونش را میریزد و در نهایت کیهان آرامش خود را مییابد.
هوش مصنوعی: دو معمار ماهر به کار گرفته شدهاند تا پایههای منطقهای را که به آبادانی مشهور است، بنا کنند.
هوش مصنوعی: یکی در حال فرار است و دیگری سردی را میپذیرد. سومی خشک و خالی است و دومی گرما و عشق را به خود جذب میکند.
هوش مصنوعی: به چهار آزاد مرد مدیریت و رهبری داده شده است، تا بر جهانیان و انسانها فرمان بدهند و هر یک بر حسب مصلحت خود تصمیمگیری کنند.
هوش مصنوعی: شخصی با تجربه و زیرکی در کار و زندگی، دومین شخصی که خوب و با مهارت عمل میکند و باعث پیشرفت میشود، و فرد سومی که با وجود مشکلات و سختیها زنده و پابرجا مانده، در نهایت چهارمی که از سختیها و چالشها به خوبی عبور کرده و با اعتماد به نفس جلو میآید.
هوش مصنوعی: در اینجا گفته میشود که هر کسی را در مسیر مشخصی روانه کردهاند تا به نبرد بپردازند. حالا باید پادشاهی را که در این جنگ است فراخوانی کرد و به او بگوییم که ما مهمان او هستیم.
هوش مصنوعی: یک نفر به عنوان سخنگو عمل میکند، دیگری در جستجوی سلطنت است، سومین نفر معمار زیباییهاست و چهارمی نیز به عنوان کشاورز نسلها را پرورش میدهد.
هوش مصنوعی: دسیسهها و حال و هوای گرم و سرد در جایی گرد هم آمدهاند و به شکل یک طرح در کنار هم نشستهاند. هر کدام از آنها به نوعی با یکدیگر در ارتباط هستند و نقش خود را ایفا میکنند.
هوش مصنوعی: یک دمنده قوی، یک آینه ی پر از بخار، یک بادافکن شاداب و سرزنده، و یک تکه مرجان.
هوش مصنوعی: نویسنده با مهارت و دقت، اساس و قواعدی را در صدر قرار داده است که چهار پایه اصلی را به سمت جلو در محضر دیوان راهنمایی میکند.
هوش مصنوعی: در این بیت اشاره به افراد و نقشهای مختلفی در یک جمع یا نظام اداری وجود دارد. یکی از آنها فردی است که در مقام نظارت و تقویم امور به دقت عمل میکند، در حالی که دیگری مسئولیتهای مالی و اقتصادی را بر عهده دارد. به طور کلی، این افراد در کنار یکدیگر به حفظ و اداره بهتر امور کمک میکنند.
هوش مصنوعی: برای اینکه کارگر بتواند اول غذا را به خوبی هضم کند، باید به طور مرتب چهار نوع غذا را در دو گروه مختلف و با سی و دو دندان که در دهان دارد، مصرف کند.
هوش مصنوعی: این بیت به مفهوم انتخاب و اولویتها اشاره دارد. در آن گفته میشود که اولویتهایی وجود دارد که برخی از آنها از دیگران برتر هستند. به عنوان مثال، انتخاب ساز و هنر برگزیدهتر از بریدن و قطع کردن، و انتخاب آرد کردن و تهیه نان از این دو انتخاب، ارزش بالاتری دارد. در واقع بیانگر اهمیت و ارزش کارها و انتخابها در زندگی است.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف توانایی و مهارت استادان در هنر و صنایع دستی میپردازد. بیان میکند که آنها با تجربه و دقت، میتوانند حتی در یک مرحله از کار، نتیجهای شگفتانگیز ایجاد کنند. در واقع، ایجاد یک اثر هنری به مهارت و دانش نیاز دارد که استادان در طول سالها کسب کردهاند.
هوش مصنوعی: یک نفر هیزمکش جهنم، نفر دوم کارگری در آشپزخانه که نیاز به سیم دارد، و نفر چهارم کسی است که نان و غذا را تقسیم میکند.
هوش مصنوعی: اما با این حال، چگونه میتوانند چهار گروه از روزیخواران، به یکدیگر مشغول شوند و هر کدام کار خود را انجام دهند؟
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به چهار نوع موجود زنده شده است: یکی موجوداتی که خیلی فعال و پرجنب و جوش هستند، دومی موجوداتی که در حالت استراحت و خواب به سر میبرند، سومی موجوداتی که به نوعی با صفرا درگیر هستند، و چهارمی آنهایی که در حال تجربه درد یا رنج هستند.
هوش مصنوعی: چهار ابزار لازم را جمع کردهاند تا مهندس بتواند ساختمان را بسازد و این ساختمان سبب آبادانی دیوارها و بناهای هر چیزی میشود.
هوش مصنوعی: یکی مصاص را به دو سمت میکشیم و خارج میکنیم، میزانی از وزن را با دقت محاسبه میکنیم. همچنین، قسمت هایی که به خوبی مرتب شده اند، جنس شان نقره ای است. در نهایت، تاثیر و قدرت موجودات زنده را نیز در نظر داریم.
هوش مصنوعی: سپاسگزار خداییم که ما را راهنمایی کرد تا به آخرین مرحله از رازها و آغازین مرحله از آگاهی برسیم.
هوش مصنوعی: او با دقت و هنرمندی، از خاکی که به هم آمیخته شده، قالبی میسازد و بر پایهای از آبهای رنگین، نیکی و لطف خود را بنا میکند.
هوش مصنوعی: وقتی که روزی بزرگ و عمومی فرا برسد، وجود پرم grandeur او موجب میشود که حکومت سلیمان همراه با درویشی به نام سلمان به حرکت درآید.
هوش مصنوعی: از شرق تا غرب، ابداع او را به حرکت در میآورد و هزاران کوچهی طلایی خلق میکند که گردنهای زمردین مانند معادن در آن جا دارند.
هوش مصنوعی: براساس خواست طبیعت، پارچهای چهار قسمت شده بافته میشود که از آن، در صحنه زیبا، شاهزادهای برهنه به وجود میآید.
هوش مصنوعی: دو قرن رومی و زنگی، یعنی دو قرن به رنگهای رومی و سیاه، به حالتی شبیه تسلط و حاکمیت اشاره دارد. در این تصویر، حاکمان در سلطه و قدرت خود، به گونهای رفتار میکنند که گویا در دنیای وسیع و پرهیاهویی قرار دارند. قبه آبی نیز نماد آسمان و وسعتی است که آنها در آن جولان میدهند و به نوعی از آزادی و قدرت خود بیشترین بهره را میبرند.
هوش مصنوعی: از محبت و عشق، جزء کوچکی به دست میآید و از بارش رحمت الهی، دشتها و زمینها به شکل زیبایی پر میشوند، مانند خلق جواهر از خاکستر و دودی که در میدانها پراکنده شده است.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به وصف یک خط خوش و زیبا اشاره میکند که بر روی هفت جدول (یا صفحه) کشیده شده است. این خط بهقدری زیباست که بهنوعی همچون سر بر روی یک هشتگانه (که ممکن است به تعدادی دیگر از عناصر اشاره کند) نشسته و از زیبایی آن به وجد میآید. همچنین، نگاهی عمیق به جمال و ویژگیهای ظاهری دارد که به مانند دندانهای زیبایی در نظر میآید.
هوش مصنوعی: نور و انرژی او مانند تابش آفتاب، بر روح و جان انسانها تأثیر میگذارد و باعث حیات و نشاط میشود. او مانند خورشید دانش و فضل، به همه جا روشنی میبخشد و گرما و زندگی را در دلها میافزاید.
هوش مصنوعی: اگر او را بپذیری، حتی اگر خسته باشد، آسمان حرکتی خواهد کرد و به نام تو بزرگداشت خواهد کرد. چه شایستگی و چه امکان بزرگی که در تو وجود دارد!
هوش مصنوعی: هر کسی که بخواهد حرفی بزند، لزوماً نمیتواند سخن درست و مفیدی ارائه دهد. سخنگو باید کسی باشد که به ظاهر و باطن کلام واقف باشد و بتواند عمق حقیقت را درک کند.
هوش مصنوعی: جهان مانند پارچهای زیباست و من نقش این پارچه را به نمایش گذاشتهام. کسی که از این نقش آگاه باشد، به زیبایی آن پی میبرد و میفهمد که من در این بنیاد و مبنا تأثیر دارم.
هوش مصنوعی: بوی خوشی به مشامم رسید و افکارم به زیبایی و ظرافتی دست یافت. اشعار من همچون سحری نمایان شد و من در میان جادوگران، فرمانروایی میکنم.
هوش مصنوعی: دختر پاکدامن در کلام من پنهان است و گفتار من به او جلوهای مشابه عروسی دارد. اندیشهام مانند یوسف است و سکوت من همچون زندانی برای اوست.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی به حقیقت نزدیک شوی و از میان همهی جمالهای زیبا انتخاب کنی، من مانند یعقوب، در گوشهای نشستهام و به دیوار غم و اندوه خانهام خیره شدهام.
هوش مصنوعی: زمانه باعث میشود که انسانهای نادان و احمق خودشان را به زرق و برق و ظواهر زشت بیارایند، در حالی که دانایان از دور آنها را نادیده میگیرند و به آنها توجهی نمیکنند.
هوش مصنوعی: اگر واقعاً انسانیت را در خود داری، در برابر مرگ انسانها، باید به سوگ و اندوه نشینی، ای انسان.
هوش مصنوعی: از کنار میخانه عبور کن، وگرنه نوشیدن مشروبات آزمایش سختی خواهد بود، زیرا در خمخانه زمان، نهادن آنجا پایانی ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سپهسالار لشکرشان یکی لشکر کاری
شکسته شد از و لشکر ولیکن لشکر ایشان
چه روز افزون و عالی دولتست این دولت سلطان
که روز افزون بدو گشته ست ملک و ملت و ایمان
بدین دولت زیادت شد به اسلام اندرون قوت
بدین دولت پدید آمد به تعطیل اندرون نقصان
بدین دولت جهان خالی شد از کفران و ازبدعت
[...]
خجسته دولت عالی همین کرد ای ملک پیمان
که فتحی نو دهد هر روز از یک گوشه کیهان
فرود آرد سپاهت را به گرد کشور عاصی
برآرد گرد از آن کشور بسوی گنبد گردان
برانگیزد ز شادروان سپاه پادشاهی را
[...]
چه گوئی؟ ای شده زین گوی گردان پشت تو چوگان
به دست سالیان شسته زمان از موی تو قطران
ز قول رفته و مانده چه بر خواندی و چه شنودی؟
چه گفتند این و آن هر دو؟ چه چیز است این، چه چیز است آن؟
گر این نزدیک را گوئی و آن مر دور را گوئی
[...]
چو رستم گشت در کوشش، چو حاتم گشت در بخشش
چو لقمان گشت در حکمت، چو سلمان گشت در عرفان
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.