بخش ۱ - بسم اله تیمنا بذکره: سپاس مر پدید آرنده چیز را به از چیز پیش از مکان و ...
بخش ۲ - آغاز کتاب: ای خداوندان گوشهای شنوا داد شنوایی که شما را داده ...
بخش ۳ - صف نخستین: بدانید که نفس را سوی اندریافتن آنچ نداند دو راه ...
بخش ۴ - صف دوم: چیزها بردو روی است؟ یکی آنست که مرورا بذات او ...
بخش ۵ - معارضه: اگر کسی گوید مر خدای را تالی جز بدین عالم که ...
بخش ۶ - جواب: او راگوئیم که هر نادانی که او کار بحکمت کند ...
بخش ۷ - صف سوم: بدانید که نام دلیلست برنامدار و نامدار از نام بی ...
بخش ۸ - صفت چهارم: مذهب سوفسطای اینست که گویند هیچ چیز را حقیقت نیست ...
بخش ۹ - صف پنجم: از سخن آنچ درو راست و دروغ نیاید خبر است. و خبر ...
بخش ۱۰ - صف ششم: بدانید که عالم بذات خویش صورتی است بر هیولی پیدا ...
بخش ۱۱ - صفت هفتم: بباید دانستن که غایت درجات اندر شرف و نور و نعمت ...
بخش ۱۲ - صف هشتم: بدانید که ایزد تعالی مرین عالم پیدای را دلیل عالم ...
بخش ۱۳ - صف نهم: بباید دانستن که تمامی دانش و توانائی و حکمت مر ...
بخش ۱۴ - صف دهم: گوئیم مر برادران خویش را که برین خوان نشینند که: ...
بخش ۱۵ - صف یازدهم: مزد را بتازی اجر خوانند. و بزه را بتازی اثم ...
بخش ۱۶ - صف دوازدهم: هست همه بر دو گونه است: یا لطیف است یا کثیف، و مر ...
بخش ۱۷ - صف سیزدهم: خلاف نیست میان دانایان که قوتهای عالم گسلنده و ...
بخش ۱۸ - صف چهاردهم: چون خردمند اندر عالم طبیعی نگاه کند ومرورا مانند ...
بخش ۱۹ - صف پانزدهم: گوئیم که فائده نفس بمردم از آن پیوسته شد که جوهر ...
بخش ۲۰ - صف شانزدهم: پیش ازین گفتیم که نخست حجت از آفریدگار برمردم عقل ...
بخش ۲۱ - صف هفدهم: گوئیم نفس شهوانی بدفرمای است و مردم را چیزهای ...
بخش ۲۲ - معارضه: اگر کسی باندیشه فاسد خویش چنان اندیشد که پیغامبر ...
بخش ۲۳ - جواب: او را گوئیم که بباید دانستن که آن زشت باشد از ...
بخش ۲۴ - صف هجدهم: گشتن از حالی بحالی مر جسم راست، از بهر آنک حقیقت ...
بخش ۲۵ - صف نوزدهم: به گواهی کتاب و عقل بر دانا واجب است مر علم حقیقت ...
بخش ۲۶ - صف بیستم: گوئیم که مرنفس را بذات او اندردیداری است جرین ...
بخش ۲۷ - صف بیست و یکم: هر گروهی را از دانایان چه از حکما، علم دین و چه ...
بخش ۲۸ - معارضه: اگر کسی گوید که عالم هیولانی خود از نفس پدید آمد و از طبیعت کلی.
بخش ۲۹ - جواب: او را گوییم که نخست بباید شناختن که علم بر چند ...
بخش ۳۰ - صف بیست و دوم: بباید دانستن که ظاهر شریعت پیامبران برابر است با ...
بخش ۳۱ - صف بیست و سوم: گوئیم - بر اندازه طاقت بندگی خویش اندر توحید نه ...
بخش ۳۲ - صف بیست و چهارم: بدانید که چهار حرف که اندرین نام بزرگ است دلیل ...
بخش ۳۳ - صف بیست و پنجم: چهار قوت است که چون هر چهار اندر مردمی گرد آید آن ...
بخش ۳۴ - صف بیست و ششم: گوییم که چیزها را که هست اندر عالم دو کناره و ...
بخش ۳۵ - صفت بیست و هفتم: بباید دانستن که تفاوت میان چیزها از جهت نزدیکی ...
بخش ۳۶ - صف بیست و هشتم: دلیل برآنک عقل نخست چیز است کز جود باری سبحانه ...
بخش ۳۷ - صف بیست و نهم: از طرق هندسه بازنماییم که پیش از عقل چیز نیست، ...
بخش ۳۸ - صف سی ام: نفس تا ترکیب نپذیرد با هستی نیاید و ترکیب او به ...
بخش ۳۹ - صف سی و یکم: قاعده آفرینش، ای بردار، اندر لطائف و کثائف چنان ...
بخش ۴۰ - صف سی و دوم: هر چیزی که او را بیابند یکبار و آنگه نابوده شود ...
بخش ۴۱ - صف سی و سوم: پیداست که بر نفس کلی پوشیده نبودهست حرکات و ...
بخش ۴۲ - معارضه: اگر کسی گوید که حادثهای بزرگ که اندر عالم همی ...
بخش ۴۳ - جواب: او را گوییم که چنین شناعتها به نفس کلی آنکس باز ...
بخش ۴۴ - صف سی و چهارم: سود مر آن را تواند بودن و مر آنرا شاید بودن که او ...
بخش ۴۵ - معارضه: اگر کسی گوید که چون منفعت و مضرت به خدای تعالی ...
بخش ۴۶ - جواب: او را گوییم که سؤال که کردی نیکوست ولکن مثال که ...
بخش ۴۷ - صف سی و پنجم: در نفس مردم سه قوت است: یکی قوت غضبی که مردم بدان ...
بخش ۴۸ - صف سی و ششم: اما اندر یافتن گناه خویش و پاکیزه کردن نفس بدانست ...
بخش ۴۹ - صف سی و هفتم: حکماء علم الهی و شناسندگان افعال فلکلی (؟فلکی) و ...
بخش ۵۰ - صف سی و هشتم: اگر مردم را معاد نبودی که باز شدندی بدان از بهر ...
بخش ۵۱ - صف سی و نهم: گروهی از مردمان گویند که ایزد تعالی بهر مکانی هست ...
بخش ۵۲ - صف چهلم: گوئیم که چاره نیست از آنک مر جسم را نهایت باشد، ...
بخش ۵۳ - صف چهل و یکم: سرما و گرما دو کناره است مر اعتدال را، و راحت و ...
بخش ۵۴ - صف چهل و دوم: از قول گروهی از دانایان خواجه شهید ابوالحسن نخشبی ...
بخش ۵۵ - صف چهل و سوم: هر گروهی از اهل مذاهب را اندر نفس و روح اختلاف ...
بخش ۵۶ - صف چهل و چهارم: عالم جسمانی بر آنست که هر رکنی از رکنهای طبایع ...
بخش ۵۷ - صف چهل و پنجم: گروهی از مردمان ایدون گویند که بقاء نفس اندر بقاء ...
بخش ۵۸ - صف چهل و ششم: گوئیم که آفرینش چنانست که ظاهر چیزها بر باطن او ...
بخش ۵۹ - صف چهل و هفتم: گوئیم که چون جسم مرکب است و نفس بسیط است و بسیط ...
بخش ۶۰ - صف چهل و هشتم: آگاه باشید که نفس مردم جزء است نه اثر از نفس کلی ...
بخش ۶۱ - صف چهل و نهم: بباید دانست که هر چه شمار بر او افتد آن چیز زیادت ...
بخش ۶۲ - صف پنجاهم: گوئیم که معنا فنا آنست که چیزی کز چیزی پدید آمده ...
بخش ۶۳ - صف پنجاه و یکم: خردمند که آن کس است که از محسوس بر معقول دلیلی ...
بخش ۶۴ - صف پنجاه و دوم: زمان علت است مر تمام شدن چیزهای طبیعی را، و ...
بخش ۶۵ - صف پنجاه و سوم: عالم نامی است گرفته از عالم، و گرد آرنده است این ...
بخش ۶۶ - صف پنجاه و چهارم: چون علت جسمانی و روحانی عقل بود، و باز پسین همه ...
بخش ۶۷ - صف پنجاه و پنجم: مقصود از لفظ ثواب یافتن خوشی است . و مقصود از لفظ ...
بخش ۶۸ - صف پنجاه و ششم: معنی ، بهشت جای اهل ثواب است و معنی دوزخ جای اهل عقاب است .
بخش ۶۹ - صف پنجاه و هفتم: گروهی از مردمان چنین گویند که ایزد تعالی پیش از ...
بخش ۷۰ - صف پنجاه و هشتم: طبیعی مر کردار نفس کل را گویند ، و صناعی مر کردار ...
بخش ۷۱ - معارضه: اگر پرسد کسی که چرا اگر مردم که خداوند هر سه نفس ...
بخش ۷۲ - جواب: او را گوئیم از بدو آن چنین است که رستنی جانور ...
بخش ۷۳ - صف پنجاه و نهم: گوئیم که نفس تاییدی عاجز نیست از نمودن شرف خویش ...
بخش ۷۴ - صف شصتم: هستها بیک دفعه با عقل پدید آمده است و زو جدا تو ...
بخش ۷۵ - صف شصت و یکم: ایزد تعالی مر عالم مرکب را بشش جهت او تمام کرد . ...
بخش ۷۶ - صف شصت و دوم: خویشتن بینان و بزرگی جویان از آموختن ننگ داشتند و ...
بخش ۷۷ - معارضه: اگر کسی گوید که این دلیلی نیست بر اثبات نیکی و ...
بخش ۷۸ - جواب: او را گوییم که حقیقت از چیزها به گواهی عقل پیدا ...
بخش ۷۹ - صف شصت و سوم: تفاوت میان اهل ثواب اندر عالم علوی نه برین گونه ...
بخش ۸۰ - صف شصت و چهارم: بباید دانستن که شرف و بها و تمامی و بینیازی مر ...
بخش ۸۱ - صف شصت و پنجم: ایزد تعالی مر عالم جسمانی را بر شمار آفرید . و ...
بخش ۸۲ - صف شصت و ششم: سخن گوئیم اندر نام امر باری سبحانه که کلمه چراست ...
بخش ۸۳ - معارضه: اگر کسی گوید که ترسانیدن پیامبران علیهم السلام مر ...
بخش ۸۴ - جواب: مرورا گوئیم که زلیفن بر دو گونه است : یکی جسمانی ...
بخش ۸۵ - صف شصت و هفتم: روحانی را بدلائل عالم جسمانی توان شناختن بدلیلی ...
بخش ۸۶ - صف شصت و هشتم: امر باری سبحانه اندر توهم نیاید و اندیشه اندرو ...
بخش ۸۷ - معارضه: اگر کسی گوید که چشمه آفتاب بی نور چنان باشد که ما ...
بخش ۸۸ - جواب: او را گوئیم آنکه تو همی بینی به وقت آفتاب گرفتن ...
بخش ۸۹ - صف شصت و نهم: معنی آنک خدای تعالی امر خویش را بدو حرف بازبست و ...
بخش ۹۰ - صف هفتادم: اگر کسی پرسد که پایداری عالم به چیست؟ جواب او ...
بخش ۹۱ - صف هفتاد و یکم: هر جنبنده یی را جنبش است و اندر آغاز عقلها ثابت ...
بخش ۹۲ - معارضه: اگر کسی گوید که عقل را از حرکت از بهر آنست تا ...
بخش ۹۳ - جواب: او را گوئیم اگر عقل کلی توهم کردی باندر یافتن مر ...
بخش ۹۴ - صف هفتاد و دوم: زندگانی نفس ناطقه اندر شناخت توحید است بی تشبیه و ...
بخش ۹۵ - صف هفتاد و سوم: بباید شناختن که هر چیزی که او بذات خویش تمام باشد ...
بخش ۹۶ - صف هفتاد و چهارم: گروهی از طبایعیان چنان گفتند که ستارگان و افلاک ...
بخش ۹۷ - صف هفتاد و پنجم: حکما را اندرین معنی سخن است بدانچ باز جستند تا ...
بخش ۹۸ - صف هفتاد و ششم: گوئیم همچنانک صورت بر دو نوع است یکی جسمانی کثیف ...
بخش ۹۹ - صف هفتاد و هفتم: رنج و راحت نفس را امروز که به طبیعت پیوسته است ...
بخش ۱۰۰ - صف هفتاد و هشتم: معرفت شناخت باشد ، و علم دانش باشد . معرفت اندر ...
بخش ۱۰۱ - صف هفتاد و نهم: بباید شناختن که هستها نه از هست بجود باری سبحانه ...
بخش ۱۰۲ - صف هشتادم: نفسهای جزیی اندرین عالم آرزومندند بدان نعمتها که ...
بخش ۱۰۳ - صف هشتاد و یکم: اثر بر دو گونه است : یکی ازو عام است و دیگر خاص . ...
بخش ۱۰۴ - صف هشتاد و دوم: باز جستن از چیز نخستین به هستی باشد ، و پس از آن ...
بخش ۱۰۵ - صف هشتاد و سوم: آن کسان که گفتند صورت عالم پیش از آنکه آشکارا شد ...
بخش ۱۰۶ - صف هشتاد و چهارم: مرد هشیار چون اندر قوت روحانی خویش نگرد که آنرا ...
بخش ۱۰۷ - معارضه: اگر کسی گوید که قوت ممیزه نتواند که مر تلخ را شیرین و ترش را شور یا زشت را نیکو بیند .
بخش ۱۰۸ - جواب: او را گوئیم قوت ممیزه چیز را بر مخالفت او چنان ...
بخش ۱۰۹ - صف هشتاد و پنجم: اگر هیچ چیز از آفریده بآفریننده مانستی واجب آمدی ...
بخش ۱۱۰ - صف هشتاد و ششم: تایید به نفس مردم پیوسته نشود مگر به عمل و علم . ...
بخش ۱۱۱ - صف هشتاد و هفتم: آگاه باشید ای برادران که ایزد تعالی مر همه ...
بخش ۱۱۲ - صف هشتاد و هشتم: گوئیم برحمت خداوند حق کو بر ما فرو باریده است که ...
بخش ۱۱۳ - صف هشتاد و نهم: بباید دانستن که ازلی مر چیزی را گویند که او را ...
بخش ۱۱۴ - صف نودم: خردمند که اندر تدبیر طبیعت بنگردی بیندی بیرون ...
بخش ۱۱۵ - صف نود و یکم: گوئیم که پیوستن تایید از عالم علوی شریفتر است از ...
بخش ۱۱۶ - صف نود و دوم: از جویندگان علم حقیقت گروهی که فرق نتوانند کردن ...
بخش ۱۱۷ - صف نود و سوم: گوئیم بجود خداوند حق که عالم جسمانی دانستنی است ...
بخش ۱۱۸ - صف نود و چهارم: گوئیم که فرق میان معجز پیامبران و میان سحر بیش ...
بخش ۱۱۹ - صف نود و پنجم: خزانهای شرف و حکمت کز کلمه باری سبحانه بر عقل و ...
بخش ۱۲۰ - صف نود و ششم: کسی که گوید چرا اندر عالم دو رسول نبود چنان باشد ...
بخش ۱۲۱ - صف نود و هشتم: گوئیم به توفیق خدای تعالی که نفس اندر مردم به سه ...
بخش ۱۲۲ - صف نود و هشتم: گوئیم که مر بدی را اندر آفرینش اصل نیست . – چندی ...
بخش ۱۲۳ - معارضه: اگر کسی گوید که زمین چشمه تاریک است بدانچ تاریک ...
بخش ۱۲۴ - جواب: مرو را گوئیم که زمین را تاریکی به ذاتیست چنانک ...
بخش ۱۲۵ - صف نود و نهم: سخن اندر پرورش نفس و معالجت مرو را برابر باید با ...
بخش ۱۲۶ - صف صدم: مبدع حق آنست که چیز را نه از چیز او پدید آورد ، و ...
بخش ۱۲۷ - معارضه: اگر کسی گوید چون همی گویی که عقل آنست که محیط است ...
بخش ۱۲۸ - جواب: مرو را گوئیم که نزدیک خاص و عام معروف است که ...
بخش ۱۲۹ - معارضه: اگر کسی گوید که چون همی گویی که زندگی از عقل است ...
بخش ۱۳۰ - جواب: مرورا گوئیم این صفت خدای نیست بر حقیقت که این ...