او را گوییم که نخست بباید شناختن که علم بر چند روی است، تا سخن بر بصیرت باشد. و چون ما مر عالم هیولانی را که حاصل آفرینش ظاهرست شش جانب یافتیم که عین عالم هفتم آن بود، دانستیم که فعل بر هفت روی لازم آید: نخست ابداعی و آن عقل اول است هستی نه از هست، و دیگر انبعاثی چون نفس کلی هستی از هستی دیگر، و سدیگر تکوینی اعنی باشیدنی چون افلاک و ستارگان، چهارم چون طبایع چهارگانه، و پنجم زایشی چون زایشهای عالم کز طبایع پدید آمد، و ششم تناسلی چون فعل کز میان نر و ماده پدید آمد، و هفتم صناعی چون صنعتها که مردم کنند. پس فعل مبدع حق ابداعی است و انبعاثی، و مبدع حق فعل زمانی نکند، که فعل زمانی را آلت و مادت باید و مر عالم را ابتداء زمانی نیست، و لکن ابتداء فکری هست او را، و مبدع حق دور است از اندیشه و از صفت اندیشندگان هم کلی و هم جزئی، تعالی الله عما یقول الظالمون علوا کبیرا. ایزد تعالی مران مؤمن مخلص را بر حق نگاه دارد که این سرهای لطیف و سخنهای شریف را که اندر کیفیت کون عالم مرکب و بسیط بگفتیم از اسرار حکماء و محققان نگاه دارد.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: نویسنده در این متن به بررسی ابعاد مختلف علم و فعل میپردازد و ابتدا به ضرورت شناختن ابعاد علم اشاره میکند. او علم را با شش بعد تعریف میکند:
1. **ابداعی** - عقل اول که از نیستی به هستی میپردازد.
2. **انبعاثی** - وقتی که نفس کلی از هستی دیگر منبث میشود.
3. **تکوینی** - که به وجود آمدن افلاک و ستارگان مربوط میشود.
4. **زایشی** - به زایشهای ناشی از طبایع اشاره دارد.
5. **تناسلی** - فعلاتی که از ترکیب نر و ماده به وجود میآیند.
6. **صنعتی** - که به آثاری که انسانها خلق میکنند مرتبط است.
نویسنده همچنین بیان میکند که فعل مبدع حق ابداعی است و با زمان ارتباط ندارد و از اندیشه و صفات اندیشمندان نیز مبرّا است. او در پایان از خداوند میخواهد که مؤمنان را در درک این نکات عمیق یاری کند.
هوش مصنوعی: باید ابتدا درک کنیم که علم جنبههای متفاوتی دارد تا صحبتهای ما متین و آگاهانه باشد. وقتی که ما عالم مادی را بررسی کردیم و درک کردیم که شش جنبه دارد و جنبهی هفتم نیز وجود دارد، متوجه شدیم که عمل نیازمند هفت جنبه است: ابتدا، عمل ابداعی که عقل اول است و از عدم به وجود میآید؛ سپس، انبعاثی که به معنای خروج نفس کلی از هستی دیگر است؛ سوم، تکوینی که به معنای وجود یافتهگی همچون افلاک و ستارگان است؛ چهارم، جنبهای مرتبط با چهار عنصر طبیعی؛ پنجم، زایش که به تولیدات جهان از عوالم طبیعی اشاره دارد؛ ششم، تناسلی که به عمل آمدن از نر و ماده مربوط میشود؛ و هفتم، صنایعی که انسانها میسازند. پس عمل خالق حقیقی از نوع ابداعی و انبعاثی است و او کارهای زمانی نمیکند، زیرا کارهای زمانی به ابزار و ماده نیاز دارند و عالم آغاز زمانی ندارد، بلکه آغاز فکری دارد. خالق حق از اندیشه و صفات اندیشهورزان دور است و از گفتههای ظالمان به دور است. خداوند، مومنانی که خالص هستند را بر حق نگهدارد تا این اسرار لطیف و سخنهای شریف در بارهی ترکیب عالم را که از حکما و محققان به دست آمده، محفوظ بدارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.