گوئیم که فرق میان معجز پیامبران و میان سحر بیش از آن است که تفاوت میان یاقوت سرخ و میان سفال ، هر چند پیدا کردن سوی نادان هر دو کاریست که دیگر مردمان از آن عاجز آیند . اما معنی معجز رفتن قوت آفریدگار است از راه پیغمبر اندر چیزهای طبیعی ، که چون قئت الهی بر نفس پیامبر گذرد و بر او بر چیزهای طبیعی عیشی کند بر مراد پیامبران آن وقت اندران چیز طبیعی اثر کند ، چنانک معروف است که رسول مصطفی صلی الله علیه و اله مر درخت خرما را سوی خویش خواند ، آن درخت همچنانک اندر زمین برفت تا پیش او علیه السلام . و باز بفرمان او بازگشت از پیش او . و خردمند را ازین شگفتی نباید داشتن ، از بهر آنک تا جمله قوت آفرینش اندر یک جسم جمع نشود آن کس پیغمبر نشودو مثال این حال اندر مطبوعات پیداست ، چنانک اگر صد سال مهر بر چوبی همی تابد آن چوب سوخته نشود بقوت آفتاب ولکن چون آفتاب اندر بلور گذرد تا از آبینه ژوف رویی باز افتد در وقت آن چوب که برابر آن باشد آتش گیرد ، و چون در اجسام مولف چیزی یافتیم که فروغ مهر بمیانجی او چنین فعل که هرگز از ذات او بی آن میانجی آن فعل نیامده بود پدید آورد ، روا باشد که آفریدگار عالم بمیانجی آن نفس شریف که او را مر صلاح این صنعت عظیم خویش پدید آورده بود چیزی کرد که بی آن میانجی نکرده بود همچنین نیز اندر طلسمات یافته است مثال این که مردم بمیانجی صورتی که بکند بر مثال گزنده یی یا خزنده یی از پشه و مور و کژدم و جز آن بوقتی معلوم همی ضرر و رنج آن گزنده از اهل آن زمین باز تواند داشتن ، که آنکس بی آن میانجی هرگز رنج آن جانور از نفس خویش باز نتواند داشتن ، بدانچ ایزد سبحانه مر رسول را علیه السلام پدید آوردتا بمیانجی او صانع اندر عالم خلق عالم پدید آورد ازو جلت قدرته رحمتی عظیم بود بر خلق . و نگوئیم که قدرت صانع حکیم عاجز بود از نگاه داشت خلق از فساد ، و لکن گوئیم که چون صلاح اندر خلق بر رسول خویش پدید آورد دانیم که حکمت اندرین بود ، پس چه شگفت باید دانستن اگر بمیانجی نفس شریف پیمبر آفریدگار عالم از بهر صلاح خلق چیزی پدید آورد که پیش از آن بی میانجی او آن چیز پدید نیاورده بود .
و اما فرق میان معجز و سحر و ساحر آنست که آنچ پیامبر کند هیچ کس آن نتواند کردن ، از بهر آنک هیچ نفسی آن خاصیت نیست از روح القدس که اندر نفس پیامبر باشد ، و هیچ کس بجهد و آموختن مر آن معجز را نتواند پذیرفتن ، و نه پیغامبر معجز مر کسی را توند آموختن بر مثال صنعتی که مردم کند اندر آهنگری و درگری و جز آن ، که ممکن نیست که هیچ جانور که اندرو نفس ناطقه نیست آن صنعت از مردم بیاموزد یامردم بتواند که مر خرس را یا بوزینه را در گری بیاموزد ، بسبب دور ماندن خرس از نفس ناطقه . پس هم چنین هر کسی که اندرو از روح القدس بهره نباشد معجز از پیامبر نتواند آموختن ، همچنانک آفتاب اندر سنگ تابد از عکس سنگ آتش پدید نتواند آوردن . و سحر ساحر آنست که چون آن سحر کسی دیگر بداند کردن و کسی که رنج برد اندر ساحری ازو نتواند آموختن و ساحر بتواند که آن سبک دستی و ساختن خاصیت چیزها مر کسی دیگر را بیاموزد ، از بهر آنک میان نفس ساحر ومیان نفسهای دیگر مجانست است ، و اندر سحر ساحر چیزی نیست دیگر که اندر مردمان دیگر نیست ، و نیز که ساحر آن ساحری بیاموخته است از دیگری ، و هر چیزی که مردمی آن بیاموزد ناچاره مردمی ازو بتواند آموختن . و پیامبری که مردمی نتوان گرفتن کسی از پیامبر پیامبری نتواند آموختن که آن ایزدی است ، و نیز معجز پیامبران بر هر چه او خواهد رونده باشد ، از بهر آنک قوت آفریدگار همه چیزها ازو همی بعکس باز آید ، پس هر چه خواهد بتواند کردن اندر هر چه خواهد و فعل مشعبذ جز اندر چیزهای که طبع آن ساخته باشد نرود ، بر اختیار کسی دیگر مشعبذی نتواند کردن ، بلک چیزهای کند که آنرا ساخت است و بر آن گستاخ گشته .
پس فعل مشعبذ محدود و متناهی است ومعجز پیغمبران نامحدود و نامتناهی است . و فرق عظیم اندرین دو میان ، و السلام .
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، تفاوت معجزات پیامبران و سحر توضیح داده میشود. معجزات، نشانههای خارقالعادهای هستند که به واسطه قدرت خداوند از طریق پیامبر انجام میشوند و هیچکس دیگر نمیتواند آنها را تکرار کند. به عنوان مثال، پیامبر اسلام درخت خرما را فراخواند و آن درخت به او نزدیک شد. معجزات نتیجه وجود روح القدس در پیامبران است که از طریق آن، قدرت خداوند در دنیا به نمایش درمیآید.
در مقابل، سحر به کارهای جادویی اشاره دارد که توسط ساحران انجام میشود و میتواند آموزش داده شود و دیگران نیز قادر به یادگیری آن هستند. سحر به طبیعت و ویژگیهای طبیعی موجودات وابسته است و محدود به تواناییهای ساحر است.
بنابراین، تفاوت اصلی این است که معجزات پیامبران فراتر از محدودیتهای طبیعی هستند و بر اساس اراده خداوند اجرایی میشوند، در حالی که سحر فقط محدود به توانایی ساحر و طبیعت است. معجزات نامتناهی هستند و سحر محدود و متناهی.
هوش مصنوعی: تفاوت بین معجزات پیامبران و سحر بیشتر از تفاوت بین یاقوت سرخ و سفال است، هرچند که درک این تفاوت برای نادانان دشوار باشد. معجزه نشاندهنده قدرت خداوند است که از طریق پیامبر در امور طبیعی بروز میکند. وقتی که قدرت الهی بر روح پیامبر میگذرد، او میتواند بر امور طبیعی تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، وقتی پیامبر اسلام درخت خرما را به سمت خود فراخواند، آن درخت بهسوی او آمد و سپس بهفرمان او بازگشت. این شگفتی نباید موجب تعجب آگاهان شود، چراکه تا زمانی که تمامی قدرت آفرینش در یک جسم جمع نشود، کسی نمیتواند پیامبر شود. این مسأله در طبیعت نیز مشهود است؛ مثلاً اگر برای صد سال آفتاب بر چوب بتابد، چوب نمیسوزد، اما وقتی که نور آفتاب از بلور عبور کند و به چوب برسد، آن چوب آتش میگیرد. بنابراین، اگر در اجسام مؤلف چیزی پیدا کنیم که باعث چنین فعل خاصی شود، منطقی است که خداوند برای انجام کارهای بزرگ خود از وجود شریف پیامبر واسطه قرار دهد. همچنین در سحر و طلسمات، انسانها میتوانند با استفاده از تصاویری که شبیه موجودات گزنده هستند، بر اساس زمان معلوم، آسیب و رنجی از آن موجودات به وجود بیاورند. پس از اینکه خداوند پیامبر را قرار داد، حکمت بزرگترین رحمت برای خلق به وجود آمد. نباید بگوییم که قدرت خالق عاجز بوده است، بلکه باید اعتراف کنیم که وجود پیامبر در راستای صلاح و حکمت در خلق بوده است. بنابراین، مشخص نیست که چرا نباید تعجب کنیم اگر خداوند بهواسطه وجود شریف پیامبر، چیزی را برای صلاح خلق به وجود آورد که پیش از آن بدون او قابل تحقق نبوده است.
هوش مصنوعی: فرق میان معجزه و سحر و ساحر در این است که معجزهای که پیامبر انجام میدهد، کار هر کسی نیست، زیرا هیچ انسانی به مانند پیامبر از روح القدس برخوردار نیست. کسی نمیتواند معجزه را بیاموزد یا مانند یک صنعت، آن را یاد بگیرد. برای نمونه، هیچ موجودی که دارای نفس ناطقه نباشد، نمیتواند از انسان صنعتگری را یاد بگیرد، همانطور که نمیتوان خرس یا بوزینه را در صنعتگری آموزش داد. بنابراین، افرادی که به روح القدس دسترسی ندارند، نمیتوانند معجزات پیامبر را بیاموزند، شبیه به این که آفتاب نمیتواند از سنگ نوری تولید کند. اما سحر متفاوت است. ساحر میتواند سحر خود را به دیگران آموزش دهد و کسی که کار سحر را یاد بگیرد، میتواند آن را اجرا کند. در این حالت، بین نفس ساحر و نفسهای دیگر نوعی شباهت وجود دارد و سحر تنها از چیزهایی تشکیل شده که در انسانها هم وجود دارد. همچنین، ساحر سحر را از دیگران یاد میگیرد و هر چیزی که کسی بیاموزد، دیگران هم میتوانند از او یاد بگیرند. اما پیامبری که دارای مقام ایزدی است، هیچ کس نمیتواند پیامبری را از او یاد بگیرد. علاوه بر این، معجزات پیامبران به اراده خداوند هستند و هر آنچه بخواهد میتواند انجام دهد. قدرت خالق بر همه چیز بجز آنچه که طبیعتش به آن شکل گرفته، حاکم است و هیچ شخص دیگری نمیتواند به اختیار خود معجزه کند، بلکه فقط میتواند کارهایی را انجام دهد که به او نسبت داده شده است.
هوش مصنوعی: فعل مشعبذ دارای محدودیت و پایان است، در حالی که معجزات پیامبران بیپایان و نامحدود هستند. این دو مفهوم تفاوتهای بسیار بزرگی با یکدیگر دارند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.