بباید دانستن که ظاهر شریعت پیامبران برابر است با عالم جسمانی، از بهرآنک عالم جسمانی صورتهای مخالف است و ظاهر کتاب و شریعت مثلها و کارهای مخالف است. چنانک یکی طاعت نماز است به شکها متفاوت از ایستادن و خسبیدن و سر بر زمین نهادن و جز آن، و یک طاعت روزه است که طعام و شراب ناخوردن است و جماع ناکردن به روز، و یک طاعت به مکه شدنست به زیارت خانه سنگین، و این همه چیزهای مخالف است، چنانک از عالم یک چیز آفتاب است بدان روشنی و گرمی، و یک چیز آب است بدان سردی و تری، و یک زایش عالم درخت است پای بر زمین فروبرده و استوار ایستاده، و یکی زایش مرغ است که بر هوا پرد، و این اثر همه مخالف است، و ترکیب عالم از چهار طبع است مخالف به ظاهر و به باطن موافق، و ترکیب دین از چهار چیز مخالف است بظاهر و بباطن موافق، چون کتاب و شریعت و تأویل و توحید، و همچنانک از آن چهار طبع عالم سه طبع همیشه پیداست و بی میانجی یافته است، چون خاک و باد و آب، و یک رکن او که آتش است نایافته است مگر به میانجی آن سه یار دیگر، آن چهار رکن دین نیز سه یافته است چون کتاب و شریعت و تأویل، و یکی نایافته است چون علم توحید مگر به میانجی این سه یار او که گفتیم. پس پیغامبران علیهم السلام این علمهای فرودین از کتاب و شریعت و عمل ساختند تا خلق ازین راه به علم وحدانیت رسند، که نور علم وحدانیت از بزرگواری و لطافت چنان است که اندرو جز به میانجیان نتوان رسیدن، و پیغامبران علیهم السلام به یافتن آن نور بر خلق پادشاهی یافتند و خلق بدان نور مر ایشان را کردن داده شد، نبینی که خدای تعالی اندر حدیث موسی بر سبیل مثل مر رسول مصطفی را علیه السلام، قوله: « و هل أتاک حدیث موسی اذ رأی ناراً فقال لاهله امکثوا أنی آنست ناراً لعلی آتیکم منها بقبس أو أجد علی النار هدی». همی گوید: چه آمد به تو ای محمد حدیث موسی که آتشی دید پس گفت مر اهل خویش را که باشید که من آتش دیدم مگر از آنجا پارهیی به شما آرم یا راه راست بر آن آتش بیابم. و تأویل این آیت آنست که موسی علیه السلام آن آتش اندر نفس مقدس خویش دید، و آن آتش نور توحید بود که مراو را بدرفشید و بدانچ مر اهل خویش را گفت بباشید آن خواست که هم برین دین و این طریقت که هستید بباشید تا من از این نور که مرا درفشید خبری توانم یافتن که به شما رسانم و شما و من راه راست یابیم، و این راه اندر دین گفت که بیایم نه اندر دنیا، اگر او آن آتش به چشم سر دیده بودی ایشان را بنمودی، چه آتش را به شب هر که بصر درست دارد بتواند دیدن، و اگر او آن آتش به چشم سر دیده بودی کسی را توانستی فرمودن تا بنگرد که آن آتش چیست، و لکن آن آتش نور توحید بود که موسی علیه السلام مرانرا به چشم بصیرت بدید و نتوانست به کسی نمودن بی میانجی کتاب و شریعت و عمل، چنانک آتش دنیا روی ننماید مگر به میانجی چیزی که از آب و خاک رسته باشد و اندر هوا پرورده شده باشد، پس هر که مر کتاب و شریعت و عمل را دست باز دارد البته مر جان او نور توحید را نتواند یافتن، همچنانک اگر کسی گوید که من به هیچ چیز کز آب روید و از خاک، یاری نخواهم برجستن آتش، آن کس البته به آتش نرسد و فائده آتش ازو بریده گردد، و چون آتش طبیعی که او را هیچ دانش نیست جز به میانجیان که با او آشنااند همی روی ننماید. علم توحید سزاوارتر که روی ننماید جز بدان کسی که سپس فرمان آشنایان او برود از پیامبران علیهم السلام. پس هرکه کتاب خدای را و شریعت رسول را و عمل و طاعت را بیشتر کار بندد علم توحید سوی او روشنتر شود همچنانک هرکه هیزم بیشتر جمع کند روشنی و گرمی از آتش طبیعی بیشتر یابد.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: مبحث این متن مرتبط با رابطه میان شریعت، علم توحید و عالم جسمانی است. نویسنده بیان میکند که شریعت و دروس پیامبران در حقیقت به دنیای مادی مربوط میشود، جایی که مظاهر و عبادات مختلفی وجود دارد که ظاهراً با یکدیگر مخالف هستند. اما در باطن، اینها به ترکیب و هماهنگی عمیقتری با علم توحید وابستهاند.
نویسنده به این نکته اشاره میکند که همانطور که در عالم، چهار عنصر وجود دارد که هر کدام ویژگیهای خاصی دارند، دین نیز به چهار بخش تقسیم میشود: کتاب، شریعت، تأویل و توحید. در این میان، علم توحید به عنوان رکن چهارم، تنها از طریق درک و عمل به سه رکن دیگر قابل دستیابی است.
همچنین، به مثال موسی علیهالسلام اشاره شده که نور توحید را به عنوان آتش در دل خود احساس کرد و به قومش گفت که او به دنبال راهی برای رساندن آن نور است. در نهایت، متن تأکید میکند که کسی که به شریعت و عمل پایبند باشد، میتواند به علم توحید دست یابد، همانطور که هرچه بیشتر هیزم جمع شود، از آتش طبیعی بیشتر بهرهمند خواهد شد.
هوش مصنوعی: باید بدانیم که ظاهر شریعت پیامبران با دنیای مادی همخوانی دارد، زیرا دنیای مادی شامل اشکال مختلف و متضاد است و ظاهر کتاب و شریعت نیز به همین ترتیب شامل مثالها و اعمال متناقض است. به عنوان مثال، نماز واجد حرکات متفاوتی مانند ایستادن، نشستن و سجده است و روزه نیز به معنای پرهیز از خوردن و آشامیدن و از نزدیکی به همسر در روز است. همچنین، حج رفتن به زیارت خانه کعبه نیز نوع دیگری از عبادت است. این اعمال همه نشانههای مخالف بوده و به مانند عناصر مختلف در طبیعت هستند: نور و گرمای خورشید، سردی و رطوبت آب، پایداری درخت و پرواز پرنده. از این رو، ترکیب جهان از چهار عنصر به ظاهر متضاد است، اما در باطن با هم توافق دارند. همینطور در دین، چهار اصل شامل کتاب، شریعت، تأویل و توحید وجود دارد که به ظاهر با هم متناقضاند ولی در باطن به هم مرتبطاند. پیامبران این علوم را از طریق کتاب و شریعت و عمل به انسانها آموزش دادند تا آنها بتوانند به علم توحید برسند. نور علم توحید، به قدری زیبا و لطیف است که تنها با وساطت کسانی مانند پیامبران میتوان به آن دست پیدا کرد. به همین دلیل، خداوند در مورد موسی علیهالسلام اشاره میکند که چگونه او آتش را دید و به اهل خود گفت بمانند تا او بتواند از آن آتش خبر یا هدایت بیاورد. این آتش در واقع نور توحید بود که او در جانش دید و میخواست آن را به دیگران منتقل کند. بنابراین، هر کسی که به کتاب و شریعت و اعمال پایبند باشد، راهی به سوی نور توحید خواهد یافت. از این رو، کسی که نمیخواهد از کتاب و شریعت کمک بگیرد، مانند فردی است که بخواهد به آتش طبیعی دست یابد ولی حاضر به استفاده از چوب و خاک نیست؛ او به هیچ وجه به آتش نخواهد رسید. علم توحید نیز مانند آتش تنها برای افرادی که از پیامبران و آشنایان پیروی میکنند روشن خواهد شد. بنابراین، هر چه فرد پیروی بیشتری از کتاب خدا و شریعت پیامبر داشته باشد، علم توحید برای او روشنتر خواهد شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است