گشتن از حالی بحالی مر جسم راست، از بهر آنک حقیقت جسم چیزیست که مرورا جزء های مختلف است و پذیرنده ها صفات مختلف است، چنانک جسم آن باشد که مرو را زیر وزبر باشد، و این دو جزء مختلف اند که جز جسم را نباشد و همچنین پیش و پس و چپ و راست همه مر جسم را باشد، و صفات مختلف نیز جسم پذیرد چون سیاهی و سپیدی و روشنی و تاریکی و کژی و راستی و جز آن، از بهر آنک ترکیب جسم از اجزائ مختلف است پس همچنان مر صفات مخترف را پذیراست، و عالم جسمانی پذیرای صفات مختلف از آنست که ترکیب او از چهار طبع است که هر یکی از طبایع ضد است مردیگری را، لاجرم هرچه اندر عالم جسمانی چیز است از حال بحال گردنده است، گاهی چیزی ضعیف است و گاهی قوی، گاهی خرد و گاهی بزرگ، گاهی نیکو و گاهی زشت، و همچنین احوال مختلف اندرو رونده است، و اندر عالم بقاء که لطیف است مخالفت نیست و واجب نیاید، از بهر آنک بودش او را علت یکی بوده است بی میانجی و آن کلمه باری است، و هرچه اندران عالم تخم کشته است بقوت اندرین عالم بفعل یرون آید، و اندر این عالم آن اصل صورت روحانی بپرورش امامان حق از حال بحال همی گردد تا چون از کالبد جدا شود بعالم خویش بازرسد، آن عالم که اندرو هیچ خلاف نیست، و چنانکه آنجا رسیدی برآن حال بماند ابد الابدین بسبب بی خلافی آن عالم و یکتایی آن از اضداد و مخالفان، و آن عالم که همی گوئیم که نفسهای مردم آنجا باز گردد بدان مر نفس کلی راهمی خواهیم که نیکوکاران را ثواب بی اندازه ازوست و گناهکاران را عذابی بی کرانه ازوست بی آنک هیچ خلاف افتد مران را، از بهر آنک هم ثواب نیکوکار و هم عذاب گناه کار از یک چیزیست و آن چیز از حال خویش گردنده نیست و نه این نفس که آنجا رسد نیز هیچ گردش پذیرد آنجا بسبب یکتایی وبی خلافی آن عالم، پس مثاب جاویدان اندر ثواب بماند و معاقب جاویدان اندر عقاب بماند. اینست سبب همیشگی ثواب مر بهشتی را و عقاب مر دوزخی را.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به بررسی طبیعت جسم و ویژگیهای آن میپردازد و میگوید که جسم از اجزای مختلف تشکیل شده و ویژگیهای گوناگونی مانند رنگ، اندازه و شکل دارد. این ویژگیها به علت ترکیب چهار طبع مختلف در جسم هستند. همچنین اشاره میکند که در عالم جسمانی، همه چیز از حالتی به حالت دیگر تغییر میکند، مثلاً گاهی چیزی ضعیف و گاهی قوی میشود.
در مقابل، عالم باقی و لطیف که روحانی است، تغییر و تضادی ندارد و همه چیز در آن جا تثبیت شده است. روح انسان پس از جدا شدن از جسم به این عالم باز میگردد و در آنجا به حالت ابدی خود میرسد. در این عالم، نیکوکاران پاداش و گناهکاران عذاب دریافت میکنند، اما این پاداش و عذاب از یک منبع واحد نشأت میگیرد و هیچگونه تضادی در آن وجود ندارد. به همین دلیل، نیکوکاران در جهان بهشت و گناهکاران در دوزخ به طور دائم در حالت خود باقی خواهند ماند.
هوش مصنوعی: این متن درباره طبیعت و ویژگیهای جسم و روح صحبت میکند. جسم دارای اجزای مختلفی است که هر کدام صفات متفاوتی را میپذیرند. این صفات از جمله رنگ، نور، و اندازه متغیر هستند و نشاندهنده ترکیب اجزای مختلف جسم هستند. به همین ترتیب، عالم جسمانی به دلیل ترکیب چهار طبع مختلف، دستخوش تغییر و تحولات میشود و چیزها ممکن است به حالتهای مختلفی تبدیل شوند؛ چیزی گاهی قوی و گاهی ضعیف، یا خوب و بد. اما در دنیای بالاتر که لطیفتر و پایدارتر است، تغییر و تضاد وجود ندارد زیرا همه چیز در آن جا از یک علت واحد نشئت میگیرد. این عالم به گونهای است که روحانیون و نیکوکاران پس از جدایی از کالبدشان به آن بازمیگردند و در آنجا دچار تغییر نمیشوند. در این عالم، ثواب نیکوکاران و عذاب گناهکاران نیز به صورت دائمی و بدون تضاد باقی میماند. بنابراین، برای بهشتیان پاداشهای همیشگی و برای دوزخیان عذابهای همیشگی وجود دارد و این وضعیت ناشی از یکتایی و عدم تضاد در آن عالم است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.