در نفس مردم سه قوت است: یکی قوت غضبی که مردم بدان قوت با حیوان سخنگوی برابر است و انباز است، و دیگر قوت شهوانی که بدین قوت مردم با نبات انباز است، و سدیگر قوت ناطقه که مردم بدین قوت از نبات و حیوان جداست و بدین سه قوت مراد آفریدگار از آفرینش به حاصل آمد.
و آفرینش دو بود: یکی آفرینش عالم است به صورت جسد مردم که آن صورت زندهایست سخنگوی میرنده و عالم جسمانی بدن بایست تا این صورت مردم به حاصل آمد و دیگر آفرینش صورت نفس مردم بود صورت زنده سخنگوی دانای نامیرنده و جسد مردم بدان بایست تا نفس دانا را از مردم به حاصل آید.
پس گوییم که قوه ناطقه مر صورت نفسانیء باقی را به منزلت هیولی بود، از بهر آنک به سخن توانست پذیرفتن مر علم را همچنانک چوب تواند پذیرفتن مر صورت کرسی را و قوت شهوانی مر صورت جسدانی را به منزلت هیولی بود، از بهر آنک جز به قوت شهوانی جسد زیادت نپذیرد بکشیدن غذا و قوث غضبی مر هر دو را یاریگر بود تا هر دو صورت بیاریء قوت غضبی به حاصل همی آید، و اما به قوت غضبی صورت نفسانیء باقی مر قوت ناطقه را بدان به حاصل آید که مر دشمنان را از خویشتن به قوت غضبی دور کند تا به اکتساب فضائل و معرفت شکر منعم صورت باقی را بیابد و اما به معرفت قوت غضبی صورت جسدانی مر قوت شهوانی را بدان به حاصل شد که دشمن خویش را به قوت غضبی دفع توانست کردن و جفت جستن از جنس خویش و طلب کردن خورش و پوشش که صلاح جسد اندر آن بود این همه به قوت غضبی بود مردم را، و گر قوت غضبی قوت ناطقه را یاری ندادی قوت ناطقه هرگز به استفادت علم ورزیدن عبادت و شکر منعم نتوانستی کردن، از بهر آنک نفس شهوانی بر ناطقه چیره شدی و ناطقه را مقهور کردی و نقس ناطقه ضایع شدی، و همچنین اگر یاری نبودی مر نفس شهوانی را از نفس غضبی طلب نوشیدنی و خوردنی و جفت خویش نتوانستی کردن و دشمن را از خویشتن دور نتوانستی داشتن و مادت حیوان گسسته شدی، و نیز اگر نفس ناطقه مر قوت غضبی را معونت نکردی هیچ حیوان از دشمن نتوانستی پرهیز کردن و ندانستی که صلاح او در چیست و گر معونت شهوانی مر ناطقه را نبودی به نگاه داشت قوت حیوانی بیرون کشیدن خورش و آسایش قوت ناطقه پایدار نیافتی و از پرهیز هلاک شدی، پس کردگار عالم- بجود باری سبحانه- این هر سه قوت مختلف یاریگران یکدیگر ساخت تا زین روی که گفتیم دو مراد او اندر دو صورت جسمانی و روحانی مردم به دنیا و آخرت تمام شود. و هر یکی ازین سه قوت برای نفس حیوانی شاید خواندن، و گر مرین قوتها را قوتهای نفس خوانی و همه به یک نفس کل منسوب کنی روا باشد، و گر هر یکی را نفس خوانی اشارت به رمز از ذات این قوتها کرده باشی، و حکما اوائل هم قوی خواندند مرین قوتها را هم نفسها خواندند مثالی بدهیم مرین هر سه قوت را از روی طبایع تا به فهم شنونده نزدیکتر باشد. و گوییم سبیل قوت غضبی با قوت شهوانی و قوت ناطقه از روی طبیعت سبیل رطوبت است ایستاده میان حرارت و برودت،اگر غلبه حرارت باشد رطوبت با او یار شود و گر غلبه مر برودت را باشد در رطوبت با او یار شود، از بهر آنک اگر رطوبت حرارت را پذیرد هوا گردد که گرم و تر است و گر رطوبت برودت را پذیرد آب گردد که سرد و تر است. همچنین قوت غضبی را میل بدان قوت افتد که غلبه او را باشد، اگر ناطقه غالب باشد یار ناطقه شود و گر شهوانی غالب باشد یار شهوانی شود. و مثالی دیگر: از روی حیوانی سبیل قوت غضبی و دو قوت ناطقه و شهوانی سبیل سگی شکاریست که هر چه اندر عالم است بتواند گرفتن به میان دو مرد صیاد که همت ایشان مختلف است به غایت اختلاف، چنانک صید یک مرد به مثل شیر و پلنگ بود و صید دیگر مرد مار و موش باشد، همت یکی عالی و بزرگوار و همت آن دیگر دون و خسیس. و آن سگ همیشه فرمانبردار آنکس باشد که به همت خویش هشیارتر و صید خویش را جویاتر باشد، و چون سگ پس آن مرد صیاد هشیار رود آن ناهشیار را ناچاره سپس ایشان باید رفتن؛ اینست مثال قوت غضبی با قوت ناطقه و شهوانی را ستار است و ناطقه و شهوانی و هر دو جویندگان زندگانیاند و خوشی، ناطقه زندگانی و خوشیء جاودانی جوید و شهوانی زندگی و خوشیء این جهان جوید، و این گروه را خدای تعالی فرمود کز ستور کم بودهتراند بدین آیت که گفت، قوله: «ان هم الا کالانعام بل هم اضل سبیلا»، گفت: «ایشان نیستند مگر چون ستور بل که ایشان گمراهترند» پس گوییم چون آرزوی نفس ناطقه بیشتر باشد به طلب خوشی و زندگی باقی طلب استفادت علم کند و میل به عمل شریعت و عبادت خدای دارد قوت غضبی میل بدو کند و چون میل غضبی به ناطقه اوفتد شهوانی سپسرو ایشان گردد به ضرورت، و همه کارهای مردم موافق عقل آید به غایت نیکویی و راستی، و اگر آهنگ قوت شهوانی بیشتر باشد به طلب لذت جسد میل غضبی سوی شهوانی افتد و ناطقه متابع شهوانی و غضبی شود، همه کارهای مردم مخالف عقل اوفتد از دست پیش کردن به ناشایستها چون زنا و لواطه و دزدی و دروغ و بیدادی، این همه کارها زشت است و مخالف عقل است پس هر چه سوی عقل نیکوست اندرو راحت و قوت ناطقه است و رنج قوت شهوانی و هر چه سوی عقل زشت است اندر او راحت شهوانی است و رنج عاقله است. و همه رسولان علیهالسلام سیاست و مالش مر قوت شهوانی را کردند تا فرمانبردار باشد مر ناطقه را به انواع عبادت از نماز و روزه و حج و زکاه و پارسایی و خرسندی و راست گفتن و جستن علم و خویشتن را زیر دست دارا داشتن. و اندرین همه کارها راحت و لذت مر نفس ناطقه راست و قوت اوست، و همه نیکوست به عقل و اندرین همه کارها رنج شهوانی است و ضعف او، همه حکماء پیشین که خداشناس بودند متعلمان را به آغاز تعلیم پرهیز فرمودندی و مر نفس شهوانی را نپروردندی، بل گفتندی که عالم الهی را بیاموزید و نفس شهوانی را فرو شکسته دارید، از بهر آنک با غلبه و قوت شهوانی علم نتوان پذیرفتن. گفتیم اندر مراتب قوتهای نفس آن مایه که خردمند را کفایت است.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در متن اشاره شده که انسان دارای سه قوت یا نفس است:
1. **قوت غضبی**: که انسان را به دفاع و مبارزه میکشاند و با حیات حیوانات مرتبط است.
2. **قوت شهوانی**: که انسان را به سمت خواستههای جسمانی و نیازهای مادی سوق میدهد و با عالم نبات مرتبط است.
3. **قوت ناطقه**: که مختص انسان است و او را از دیگر موجودات متمایز میکند و به درک و عقل مربوط میشود.
این سه قوت در تعامل با یکدیگرند و برای بقای انسان ضروری هستند. آفرینش انسان، هم جسمانی و هم روحانی است که هر یک از این قوتها نقش مهمی در تداوم زندگی و رشد او دارند.
در نهایت، تأکید میشود که اگر یکی از این قوتها غلبه کند، کیفیت زندگی و اعمال انسان تحت تأثیر قرار میگیرد. عقل (قوت ناطقه) باید بر شهوت (قوت شهوانی) و غضب (قوت غضبی) غالب باشد تا انسان بتواند به خوشبختی و کمال برسد. در غیر این صورت، زندگی انسان به سمت کارهای زشت و نادرست خواهد رفت.
سخن آخر درباره ضرورت تربیت عقل و کنترل شهوت به منظور دستیابی به دانایی و پرهیز از بدیها است.
هوش مصنوعی: در وجود انسانها سه نوع نیرو وجود دارد: یکی نیروی غضبی که انسانها را از نظر توانایی در جنگ و دفاع شبیه به حیوانات میکند، و دیگری نیروی شهوانی که انسانها را در برخی جنبهها به گیاهان نزدیک میسازد. اما نیروی سوم، نیروی ناطقه است که انسانها را از گیاهان و حیوانات متمایز میکند. این سه نیرو هدف خداوند از آفرینش انسانها هستند.
هوش مصنوعی: آفرینش دارای دو جنبه است: اول، آفرینش جهان به شکل جسد انسان، که این جسد زنده و قادر به سخن گفتن است و نیازمند وجود جسمانی است تا این شکل انسانی به وجود آید. دوم، آفرینش روح انسان است که یک صورت زنده، سخنگو و آگاه به جاودانگی است و وجود جسم نیز برای به دست آوردن این روح آگاه ضروری است.
هوش مصنوعی: قوه ناطقه مانند ماده خامی است که میتواند شکل و صورتهای مختلفی بگیرد. این قوه قادر است که علم و دانش را مانند چوبی که میتواند شکل کرسی را بپذیرد، بپذیرد. همچنین قوه شهوانی نیز به جسم شکل و حالت میدهد، اما فقط تا حدی که جسم توانایی دریافت را داشته باشد. قوه غضبی هم به هر دو کمک میکند تا به شکلهای مورد نظر برسند. این قوا به یکدیگر وابستهاند، به طوری که بدون کمک قوه شهوانی، ناطقه نمیتواند علم را به درستی آموخته و به عبادت و شکرگزاری بپردازد. اگر قوه غضبی نبود، انسان نمیتوانست از دشمنان خود محافظت کند و نیازهای جسمانیاش را تأمین کند. همچنین اگر ناطقه قوه غضبی را حمایتی نکند، هیچ حیوانی نمیتواند از دشمنانش دور بماند یا نیکیهای خود را درک کند. خداوند تمام این قوا را به گونهای خلق کرده است که هر یک به دیگری کمک کنند تا انسانها در دنیا و آخرت موفق شوند. هر یک از این قوا به نفس حیوانی مربوط میشود و مختصات خود را دارد، و به نوعی میتوان آنها را به یک نفس نسبت داد. اگر این قوا را به صورت رطوبت، حرارت و سردی در نظر بگیریم، متوجه خواهیم شد که چطور قوه غضبی تحت تأثیر وضعیت غالب قرار میگیرد. اگر قوه ناطقه غالب باشد، قوه غضبی از آن پیروی میکند و اگر قوه شهوانی غالب باشد، کندی میشود. این تشبیه میتواند به مثالی از سگ شکارچی مرتبط شود که بسته به صیادانی که در کنار او هستند، به یکی از آنها تمایل پیدا میکند. نتیجه اینکه قوه ناطقه برای سعادت و خوشیهای دائمی تلاش میکند، در حالی که قوه شهوانی به دنبال لذتهای کوتاهمدت است. در نهایت، وجود قوه شهوانی باعث میشود تا انسانها به سمت کارهای نامناسبی بروند در حالی که عقل نیکو و راست را فراموش میکند. انبیا و حکما به انسانها آموزش میدهند تا قوه شهوانی خود را کنترل کرده و به سمت علم و عمل خوب و شایسته هدایت شوند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.