گنجور

 
سعدی امامی هروی

فهرست زیر شامل اشعاری است که در نسخه‌های دیوان‌های هر دو سخنور آمده است و به هر دو منتسب است:


  1. سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳ - این غزل در تذکرهٔ مرآت الخیال امیر علیخان سودی به نام شیخ سعدی است :: امامی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹

    سعدی (بیت ۱): بربود دلم در چمنی سرو روانی - زرین کمری، سیمبری، موی میانی

    امامی هروی (بیت ۱): بربود دلم، در چمنی، سرو روانی - زرین کمری، سیمبری، موی میانی



در این بخش مجموعه شعرهایی از دو شاعر را که توأماً هموزن و همقافیه هستند در گروه‌های مجزا فهرست کرده‌ایم:


  1. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱:چه فتنه بود که حسن تو در جهان انداخت - که یک دم از تو نظر بر نمی‌توان انداخت


    امامی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲:شبت ز بهر چه بر روز سایبان انداخت - که روز من به شب تیره در گمان انداخت


  2. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲:نشاید گفتن آنکس را دلی هست - که ندهد بر چنین صورت دل از دست

    سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۴:مرا گویند با دشمن برآویز - گرت چالاکی و مردانگی هست


    امامی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳:ز دل بگذر کرا پروای جانست - حدیث دل حدیث کودکانست


  3. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۹:کسی که روی تو دیده‌ست حال من داند - که هر که دل به تو پرداخت صبر نتواند

    سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۱۹:به روزگارِ سلامت، شکستگان دریاب - که جبرِ خاطرِ مسکین بلا بگرداند


    امامی هروی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹:پناه تیغ و قلم آفتاب مشرق ملک - توئی که نور تو خورشید را بپوشاند


  4. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۵:تو را سماع نباشد که سوز عشق نبود - گمان مبر که برآید ز خام هرگز دود

    سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵:اگر خدای نباشد ز بنده‌ای خشنود - شفاعت همه پیغمبران ندارد سود

    سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۰۵:امیر ما عسل از دست خلق می‌نخورد - که زهر در قدح انگبین تواند بود

    سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۰۶:چه گنج‌ها بنهادند و دیگری برداشت - چه رنج‌ها بکِشیدند و دیگری آسود

    سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۱۰:هزار سال به امید تو توانم بود - اگر مراد برآید هنوز باشد زود


    امامی هروی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۱:ایاز بهر تفاخر مخدرات سپهر - همیشه در حرم حرمت تو کرده سجود


  5. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۶:به حسن دلبر من هیچ در نمی‌باید - جز این دقیقه که با دوستان نمی‌پاید

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۹:فراق را دلی از سنگ سختتر باید - مرا دلیست که با شوق بر نمی‌آید

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۰:مرو به خواب که خوابت ز چشم برباید - گرت مشاهده خویش در خیال آید

    سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۲۰:حقیقتیست که دانا سرای عاریتی - ز بهر هشتن و پرداختن نفرماید

    سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۲۱ - در مدح صاحب دیوان:سفینهٔ حکمیات و نظم و نثر لطیف - که بارگاه ملوک و صدور را شاید

    سعدی » مواعظ » مفردات » شمارهٔ ۱۴:گمان مبر که جهان اعتماد را شاید - که بی‌عدم نبود هر چه در وجود آید


    امامی هروی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۴:محیط و نقطه ملت، سوار و مرکب دین - خدایگان شریعت درین چه فرماید


  6. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۸:فتنه‌ام بر زلف و بالای تو ای بدر منیر - قامت است آن یا قیامت عنبر است آن یا عبیر


    امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۱ - در مدح فخرالملک:دوش چون برزد سر از جیب افق بدر منیر - زورق زرین شتابان گشت در دریای قیر


  7. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۷:چون برآمد ماه روی از مطلع پیراهنش - چشم بد را گفتم الحمدی بدم پیرامنش


    امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۲ - در مدح شمس الملک:وه که پیدا می کند هر دم ز روی روشنش - فتنه ای در زلف شهر آشوب و چشم پر فنش


  8. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۷:جزای آن که نگفتیم شکر روز وصال - شب فراق نخفتیم لاجرم ز خیال

    سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۶ - پند و موعظه:توانگری نه به مال است پیش اهل کمال - که مال تا لب گور است و بعد از آن اَعمال

    سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۵۹:چنانکه مشرق و مغرب به هم نپیوندند - میان عالم و جاهل تألفست محال

    سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۶۱:کَسان که تلخیِ حاجت نیازمودَستَند - تُرُش کنند و بِتابند روی از اهلِ سؤال

    سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۱۳:قرار بر کفِ آزادگان نگیرد مال - نه صبر در دلِ عاشق نه آبْ در غربال


    امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۵ - در مدح علاء الدوله ابوالفتح:در آمد از در من دوش مست خواب و خیال - نگار مهوشم آشفته زلف و شیفته حال


  9. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۱:امشب آن نیست که در خواب رود چشم ندیم - خواب در روضهٔ رضوان نکند اهل نعیم

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۲:ما دگر کس نگرفتیم به جای تو ندیم - الله الله تو فراموش مکن عهد قدیم

    سعدی » رسائل نثر » شمارهٔ ۴ - رساله در عقل و عشق:سالک راه خدا پادشه ملک سخن - ای ز الفاظ تو آفاق پر از درّ یتیم


    امامی هروی » دیوان اشعار » اشعار دیگر » شمارهٔ ۲:شد علی الرغم حسود از مدد صدق و صفا - درگه حیدر کرار دوم صدر نعیم


  10. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۴:یا رب آن روی است یا برگ سمن - یا رب آن قد است یا سرو چمن

    سعدی » مواعظ » مثنویات » شمارهٔ ۴۵:ای خداوندان طاق و طمطراق - صحبت دنیا نمی‌ارزد فراق


    امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۸ - در مدح سلطان شرف الدین یوسف:همچو مهر از خاور و باد از ختن - دیشب آن سنگین دل سمین ذقن

    امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۹ - تجدید مطلع:کای سر زلف ترا شب در شکن - در شبت روزست، در روزت فتن


  11. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۶:صبحم از مشرق برآمد باد نوروز از یمین - عقل و طبعم خیره گشت از صنع رب العالمین

    سعدی » مواعظ » مراثی » در زوال خلافت بنی‌عباس:آسمان را حق بود گر خون بگرید بر زمین - بر زوال ملک مستعصم امیرالمؤمنین


    امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۳ - در مدح فخرالملک:ای ز ایوان رفیعت آسمان گشته زمین - ملک و دین را حلقهٔ درگاه تو حبل المتین

    امامی هروی » دیوان اشعار » اشعار دیگر » شمارهٔ ۳:دوش خوابی دیده ام پیرایه تعبیر آن - صحنه ذات سپهر دولت و خورشید دین


  12. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۵:بخت آیینه ندارم که در او می‌نگری - خاک بازار نیرزم که بر او می‌گذری

    سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۲۰۱:خواستم تا زحلی گویمت از روی قیاس - بازگویم نه که صدباره ازو نحس تری

    سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۲۰۲:دامن جامه که در خار مغیلان بگرفت - گر تو خواهی که به تندی برهانی بدری

    سعدی » گلستان » دیباچه:ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند - تا تو نانی به کف آریّ و به غفلت نخوری


    امامی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰:باز بی‌دین و دلم کرد شبیّ و سحری - از خم زلف فروغ رخ زرّین‌کمری


  13. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۹:چون تنگ نباشد دل مسکین حمامی - که‌ش یار هم آواز بگیرند به دامی


    امامی هروی » دیوان اشعار » اشعار دیگر » شمارهٔ ۱۸:ای غایت اندیشهٔ دانش سخنت را - می بوسم و می دارم چون دیده گرامی


  14. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۴:کبر یک سو نِه اگر شاهد درویشانی - دیوِ خوش‌طبع بِه از حورِ گره‌پیشانی


    امامی هروی » دیوان اشعار » اشعار دیگر » شمارهٔ ۱۴:ای بصد برهان در بحث حقایق گردون - تا نموده چو توز آغاز جهان برهانی


  15. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۵:ندانمت به حقیقت که در جهان به که مانی - جهان و هر چه در او هست صورتند و تو جانی

    سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۲۲۲:نظر به چشم ارادت مکن به صورت دنیا - که التفات نکردند بر وی اهل معانی


    امامی هروی » دیوان اشعار » اشعار دیگر » شمارهٔ ۱۶:دلم ز روح سحرگه سوال کرد به لفظی - چنانکه آب خجل گشت از او به گاه روانی


  16. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۶:نگویم آب و گل است آن وجود روحانی - بدین کمال نباشد جمال انسانی

    سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۲۲۱:مقابلت نکند با حجر به پیشانی - مگر کسی که تهور کند به نادانی

    سعدی » مواعظ » مفردات » شمارهٔ ۶۳:کرم به جای فروماندگان چو نتوانی - مروتست نه چندانکه خود فرومانی

    سعدی » گلستان » باب سوم در فضیلت قناعت » حکایتِ شمارهٔ ۱۰:ز بخت، روی‌تُرُش‌کرده، پیشِ یارِ عزیز - مرو، که عیش بر او نیز تلخ گردانی

    سعدی » گلستان » باب سوم در فضیلت قناعت » حکایت شمارهٔ ۱۹:ز قدر و شوکتِ سلطان نگشت چیزی کم - از التفات به مهمان‌سرایِ دهقانی

    سعدی » گلستان » باب ششم در ضعف و پیری » حکایت شمارهٔ ۱:ندیده‌ای که چه سختی همی‌رسد به کسی - که از دهانش به در می کنند دندانی

    سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » جدال سعدی با مدعی در بیان توانگری و درویشی:توانگران را وقف است و نذر و مهمانی - زکات و فطره و اعتاق و هدی و قربانی


    امامی هروی » دیوان اشعار » اشعار دیگر » شمارهٔ ۲۰:پریرخی که سوم حرف نام او عددیست - که مال آن عدد او راست اول و ثانی

    امامی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸:سواد لعل تو ای فتنه ی مسلمانی - بیاض جزع تو ای آفتاب روحانی


  17. سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸:آن یار که عهدِ دوستاری بشکست - می‌رفت و منش گرفته دامان در دست

    سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹:شب‌ها گذرد که دیده نتوانم بست - مردم همه از خواب و من از فکر تو مست

    سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰:هشیار سری بُوَد ز سودای تو مست - خوش آن‌که ز روی تو دلش رفت ز دست!

    سعدی » مواعظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱:آن کیست که دل نهاد و فارغ بنشست - پنداشت که مهلتی و تأخیری هست

    سعدی » مواعظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲:تدبیر صواب از دل خوش باید جست - سرمایهٔ عافیت کفافست نخست

    سعدی » مواعظ » مفردات » شمارهٔ ۲:خیری که برآیدت به توفیق از دست - در حق کسی کن که درو خیری هست


    امامی هروی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱:دلبر که به حسن او نبودست و نه هست - آمد بر من دوش نه هشیار، نه مست


  18. سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۷:هرچند که هست عالم از خوبان پر - شیرازی و کازرونی و دشتی و لُر

    سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۷:فرق است میانِ آن که یارش در بر - تا آن که دو چشمِ انتظارش بر در


    امامی هروی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱:بی روی تو، ای شیفته از روی تو خور - دریا گردد، کنارم از خون جگر


  19. سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۴:بگذشت بر آب چشم همچون جویم - پنداشت کزو مرحمتی می‌جویم


    امامی هروی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۷:آن ماه که پرورده ی مهر اویم - دی گفت غزل مگو که من می گویم


  20. سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰:هر روز باد می‌برد از بوستان گلی - مجروح می‌کند دل مسکین بلبلی

    سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵۹ - در ستایش امیر انکیانو:دنیا نیرزد آنکه پریشان کنی دلی - زنهار بد مکن که نکردست عاقلی


    امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۳ - در مدح ضیاء الدین علی:ز آیینه ی سپهر چو شد رنگ منجلی - خورشید را طلوع ده ای ترک قنقلی


  21. سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲:اگر لذت ترک لذت بدانی - دگر شهوت نفس، لذت نخوانی


    امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۱ - کماندار چشم تو در ناتوانی:کماندار چشم تو در ناتوانی - روان بخش لعل تو در بی نشانی


  22. سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳ - این غزل در تذکرهٔ مرآت الخیال امیر علیخان سودی به نام شیخ سعدی است:بربود دلم در چمنی سرو روانی - زرین کمری، سیمبری، موی میانی

    سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۲۱۹:ای طفل که دفع مگس از خود نتوانی - هر چند که بالغ شدی آخر نه تو آنی


    امامی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹:بربود دلم، در چمنی، سرو روانی - زرین کمری، سیمبری، موی میانی


  23. سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۶ - در ستایش شمس‌الدین محمد جوینی صاحب دیوان:به هیچ یار مده خاطر و به هیچ دیار - که بر و بحر فراخست و آدمی بسیار

    سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۷ - مطلع دوم:کجا همی روَد این شاهد شکر گفتار؟ - چرا همی نکند بر دو چشم من رفتار؟

    سعدی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱۰:تو آن نه‌ای که به جور از تو روی برپیچند - گناه تست و من استاده‌ام به استغفار

    سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۲۹:برای ختم سخن دست بر دعا داریم - امیدوار قبول از مهیمن غفار

    سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۳۰:به قفل و پرهٔ زرین همی توان بستن - زبان خلق و به افسون دهان شیدا مار

    سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۳۳:چو رنج بَرنَتَوانی گرفتن از رنجور - قدم زِ رفتن و پرسیدنش دریغ مَدار

    سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۳۷:نگین ختم رسالت پیمبر عربی - شفیع روز قیامت محمد مختار

    سعدی » مواعظ » مفردات » شمارهٔ ۳۹:نهاد بد نپسندد خدای نیکوکار - امیر خفته و مردم ز ظلم او بیدار


    امامی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹:مرا که گفت که دل بگسل از دیار و زیار - که باد صبح امیدش چو روز من شب تار


  24. سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۲ - در انتقال دولت از سلغریان به قوم دیگر:این منتی بر اهل زمین بود از آسمان - وین رحمت خدای جهان بود بر جهان


    امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۰ - در مدح فخرالملک:در سلک نظم گوهر نظم خدایگان - لطف حیات دارد و خاصیت روان


  25. سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۸ - در ستایش صاحب دیوان:تبارک الله از آن نقشبند ماء مهین - که نقش روی تو بستست و چشم و زلف و جبین


    امامی هروی » دیوان اشعار » اشعار دیگر » شمارهٔ ۵:خدایگان صدور زمانه، مجد الملک - زهی متابع درگاه تو سپهر برین


  26. سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵۱ - پند:ای که پنجاه رفت و در خوابی - مگر این پنج روزه دریابی

    سعدی » مواعظ » مثنویات » شمارهٔ ۲۵:هر که بی‌مشورت کند تدبیر - غالبش بر غرض نیاید تیر

    سعدی » مواعظ » مثنویات » شمارهٔ ۲۶:ای پسندیده حیف بر درویش - از برای قبول و منصب خویش

    سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۱۱:ای زبردستِ زیردست‌آزار - گرم تا کی بماند این بازار؟

    سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۳۷:گر نشیند فرشته‌ای با دیو - وحشت آموزد و خیانت و ریو


    امامی هروی » دیوان اشعار » اشعار دیگر » شمارهٔ ۱۵:دو نتیجه است در جهان وجود - غرض فیض علت اولی


  27. سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۴۹:پسر نورسیده شاید بود - که نود ساله چون پدر گردد


    امامی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸:از هنر مرد بهره ور گردد - چون بر صاحب هنر گردد


  28. سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۳۵:عنکبوت ضعیف نتواند - که رود چون درندگان به شکار

    سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۳۸:هاونا گفتم از چه می‌نالی - وز چه فریاد می‌کنی هموار

    سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۴۰:هر که مشهور شد به بی‌ادبی - دگر از وی امید خیر مدار

    سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۱:هر که را، جامه پارسا، بینی - پارسا دان و نیک‌مرد انگار

    سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۲:عذرِ تقصیرِ خدمت، آوردم - که ندارم به طاعت استظهار

    سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۳۸:گفتِ عالِم به گوشِ جان بشنو - ور نماند به گفتنش کردار

    سعدی » گلستان » باب سوم در فضیلت قناعت » حکایتِ شمارهٔ ۱۲:نخورَد شیر، نیم‌خوردهٔ سگ - ور بمیرد به سختی اندر غار

    سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » حکایت شمارهٔ ۱۸:خر که کمتر نهند بر وی بار - بی‌شک آسوده‌تر کند رفتار

    سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۲۵:بلبلا! مژدهٔ بهار بیار - خبر ِ بد به بوم باز گذار

    سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۵۸:اندک اندک به هم شود بسیار - دانه دانه است غله در انبار

    سعدی » رسائل نثر » شمارهٔ ۱ - در تقریر دیباچه:ایستاده سفینه ای بر خشک - بحرهای روان در آن بسیار


    امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - در مدح جمال الدین محمد یحیی:تازه و خرمست چون رخ یار - صحن گیتی ز رنگ و بوی بهار

    امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶ - تجدید مطلع:چیست آن پیکر نحیف و نزار - که دهد ملک را نظام و قرار

    امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷ - تجدید مطلع:کای پریچهره مست خواب و خمار - ای تو بهتر ز لعبتان تتار

    امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸ - تجدید مطلع:کای ضمیرت با بر گوهر بار - برده تاب نجوم و آب بحار

    امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹ - تجدید مطلع:آمدم با ثنای صدر کبار - مرکز فرد را محیط و مدار


  29. سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۷۶:اگر گویندش اندر نار جاوید - بخواهی ماند با فرعون و هامان


    امامی هروی » دیوان اشعار » اشعار دیگر » شمارهٔ ۶:گرت باید که دریابی به تحقیق - وگر خواهی که بشناسی به برهان


  30. سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۸۵:هان ای نهاده تیر جفا در کمان حکم - اندیشه کن ز ناوک دلدوز در کمین


    امامی هروی » دیوان اشعار » اشعار ناتمام » شمارهٔ ۱:هر کاو ندید روضهٔ فردوس بر زمین - گو بر نگاه خسرو صاحب قران ببین


  31. سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۴۰:تو گویی تا قیامت زشت‌رویی - بر او ختم است، و بر یوسف نِکویی


    امامی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲:کرا آن زهره و این راستگوئی - که گوید او توئی، بی شک تو اوئی


  32. سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۳۳:تا مرا هست و دیگرم باید - گر نخوانند زاهدم، شاید

    سعدی » گلستان » باب پنجم در عشق و جوانی » حکایت شمارهٔ ۲۰:پنجه در صید برده ضیغم را - چه تفاوت کند که سگ لاید


    امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹ - در مدح شرف الدین مظفر:فکر بکرم چو روی بنماید - هوش ز ارباب عقل برباید


  33. سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۱۴:با مردم سهل خوی دشخوار مگوی - با آن که در صلح زند جنگ مجوی


    امامی هروی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۵:ایدل ز پی سایه خود چند روی - با نور چرا بسایه ها در گروی