گنجور

 
امامی هروی

دوش خوابی دیده ام پیرایه تعبیر آن

صحنه ذات سپهر دولت و خورشید دین

بر زمینی دیدمی خود را ز رفعت چون سپهر

با جوانی از مشاهیر افاضل همنشین

در زمان پیدا شدی پیری که بر من تافتی

نور خورشید نبوت زو ببرهانی ببین

خانه ای را طوف می کردی که صحن و سقف او

زیور خورشید بودی، افسر چرخ برین

خانه ای کز رفعت ایوان او بودی بطبع

انجم و افلاک را بر خاک درگاهش جبین

حلقه درگاه او بگرفت دست پیر و گفت

کای خلایق را شفای جان و ای جان آفرین

هم ز داروخانه لطف تو باشد گر شود

صحنه گیتی پناه ملک و ملت را قرین

دین و دنیا را بحکمت گر نهادی در ازل

صحت اندر خامه و شمشیر گاه مهر و کین

این دعا می کرد و آمینی همی آمد ز چرخ

من شده مستغرق مدهوش در کشفی چنین

چون روانم در تحیر دید از آن پیر این جوان

گفت: کای مرد سخن پرور، بالفاظ متین

این بناء کعبه، آن خضر پیمبر بر درش

آنکه آمین می کند روح الامین اینک به بین

این دعا گفتم: کرا گفتند با چندین بیان؟

بر زمین خضر پیمبر، بر فلک روح الامین

گفت فخر الملک صدری را که از درگاه تو

تا قیامت فخر خواهد کرد بر گردون زمین

شمس دین و ملک دستوری که اندر حفظ اوست

از کنار بحر مغرب تا لب دریای چین

چون شدم بیدار تاریکی شام عید، را

همچنان دیدم که در چشم گمان نور یقین

عید و صحت هر دو، رو در صدر صاحب کرده اند

بر جهان فرخنده بادا زیب آن و فرّ این

 
 
 
کسایی

فهم کن گر مؤمنی فضل امیرالمؤمنین

فضل حیدر ، شیر یزدان ، مرتضای پاکدین

فضل آن کس کز پیمبر بگذری فاضل تر اوست

فضل آن رکن مسلمانی ، امام المتّقین

فضل زین الاصفیا ، داماد فخر انبیا

[...]

فرخی سیستانی

ای برید شاه ایران از کجا رفتی چنین

نامه ها نزد که داری؟ بار کن! بگذار! هین

کی جدا گشتی ز شاه و چندگه بودی براه

چند گون دیدی زمان و چند پیمودی زمین

سست گشتی تو همانا کز ره دور آمدی

[...]

منوچهری

حاسدان بر من حسد کردند و من فردم چنین

داد مظلومان بده ای عز میر مؤمنین

شیر نر تنها بود هرجا و خوکان جفت‌جفت

ما همه جفتیم و فردست ایزد دادآفرین

حاسدم بر من همی پیشی کند، این زو خطاست

[...]

قطران تبریزی

گشت گیتی چون بهشت از فر ماه فرودین

بوستان را کرد پر پیرایه های حور عین

بر بهشت بوستان مگزین بهشت آسمان

کان بهشت بر گمانست این بهشت بر یقین

ابر گوئی کرده غارت تخت بزازان هند

[...]

مسعود سعد سلمان

آفرین بر دولت محمودیان باد آفرین

کافریدش زآفرین خویشتن جان آفرین

آفرین بر دولتی کش هر زمان گوید خدا

آفرین باد آفرین بر چون تو دولت آفرین

چون نباشد آفرین ایزدی بر دولتی

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مسعود سعد سلمان
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه