پادشاهی با غلامی عَجَمی در کشتی نشست و غلام، دیگر دریا را ندیده بود و محنت کشتی نیازموده. گریه و زاری درنهاد و لرزه بر اندامش اوفتاد. چندانکه ملاطفت کردند آرام نمیگرفت و عیشِ مَلِک از او مُنَغَّص بود. چاره ندانستند. حکیمی در آن کشتی بود، ملک را گفت: اگر فرمان دهی، من او را به طریقی خامُش گردانم. گفت: غایتِ لطف و کرم باشد.
بفرمود تا غلام به دریا انداختند. باری چند غوطه خورد، مویَش گرفتند و پیشِ کشتی آوردند. به دو دست در سُکّانِ کشتی آویخت. چون برآمد به گوشهای بنشست و قرار یافت. ملک را عجب آمد؛ پرسید: در این چه حکمت بود؟ گفت: از اوّل محنتِ غرقه شدن ناچشیده بود و قدرِ سلامتِ کشتی نمیدانست. همچنین قدرِ عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید.
ای سیر تو را نانِ جُوین خوش ننماید
معشوقِ من است آنکه به نزدیکِ تو زشت است
حورانِ بهشتی را دوزخ بود اَعراف
از دوزخیان پرس که اَعراف بهشت است
فرق است میانِ آن که یارش در بر
تا آن که دو چشمِ انتظارش بر در
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: داستان دربارهی پادشاهی است که با غلامی عجمی به دریا میرود. غلام که هرگز دریا را ندیده، به شدت ترسیده و گریه و زاری میکند، که باعث نارضایتی پادشاه میشود. در این حین، حکیمی پیشنهاد میدهد که غلام را به دریا بیندازند تا تجربهی غرق شدن را بچشد و ارزش سلامت کشتی را درک کند. پس از چند غوطهور شدن، غلام آرام میشود و پادشاه میفهمد که تنها کسانی میتوانند عافیت را درک کنند که با مصیبت مواجه شدهاند. داستان به اهمیت تجربهی درد و رنج برای درک لذت و خوشی در زندگی اشاره دارد.
هوش مصنوعی: یک پادشاه با یک غلام بیگانه در یک کشتی نشسته بودند. غلام قبلاً دریا را ندیده بود و تجربهای از سفرهای دریایی نداشت. به همین دلیل، او به شدت ترسیده و دچار وحشت شده بود. هرچه دیگران سعی کردند او را دلداری دهند، نتوانست آرام شود و این موضوع خوشی پادشاه را تحت تأثیر قرار داده بود. همه نگران بودند و نمیدانستند چه کاری انجام دهند. در این میان، یک حکیم در کشتی حضور داشت و به پادشاه گفت: "اگر اجازه دهید، من میتوانم او را به گونهای آرام کنم." پادشاه پاسخ داد: "این خیلی لطف و کرم خواهد بود."
هوش مصنوعی: فرمان داد تا شخصی را به دریا بیندازند. او چند بار در آب غوطهور شد، موهایش را گرفتند و به کنار کشتی آوردند. او با هر دو دست به لبه کشتی آویخت. وقتی بیرون آمد، در گوشهای نشسته و آرام گرفت. پادشاه شگفتزده شد و پرسید: راز این کار چیست؟ او پاسخ داد: از ابتدا درد غرق شدن را تجربه نکرده بود و ارزش امنیت کشتی را نمیدانست. به همین ترتیب، کسی که در سختی قرار گیرد، میفهمد که آرامش و سلامتی چه ارزشی دارد.
هوش مصنوعی: این بیت به معنای این است که ای سیر، تو شاید نان جویین را خوشمزه نپنداری، اما محبوب من کسی است که در نزد تو زشت به نظر میرسد. درواقع، شاعر به نوعی به رابطهای غیرمعمول یا جذاب اشاره دارد که در آن محبوبش، با وجود زشت بودنش در نظر دیگران، برای او عزیز و ارزشمند است.
هوش مصنوعی: در بهشت، حوریها در دوزخ هستند و از ساکنان دوزخ میپرسند که آیا اَعراف، بهشت است یا نه.
حالِ آنکه یارش در کنارش است با حال آنکه چشمبهراه اوست یکسان نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۸ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.