فهرست شعرها به ترتیب آخر حرف قافیه گردآوری شده است. برای پیدا کردن یک شعر کافی است حرف آخر قافیه آن را در نظر بگیرید تا بتوانید آن را پیدا کنید.
مثلا برای پیدا کردن شعری که مصرع «آسان چه سان نمودم تکلیف جان ستان را» مصرع دوم یکی از بیتهای آن است باید شعرهایی را نگاه کنید که آخر حرف قافیه آنها «ا» است.
حرف آخر قافیه
شماره ۱ - ماده تاریخ وفات جعفرقلی میرزا عم شاعر ۱۳۰۷ هق: هر که آمد در این جهان ناچار - رود از این جهان چه شه چه گدا
شماره ۲ - در هجو نصرت الدوله: شاه زاده ضیافتی کردی - کافت آورد مر ضیای ترا
شماره ۳ - شراب: ابلیس شبی رفت به بالین جوانی - آراسته با شکل مهیبی سر و بر را
شماره ۴ - کارگر و کارفرما: شنیدم کارفرمایی نظر کرد - ز روی کبر و نخوت کارگر را
شماره ۵ - دربارۀ رفتن مستوفی الممالک و آمدن صمصام السلطنه: این شنیدم که چوکابینۀ مستوفی رفت - فرصت افتاد به کف مردم فرصتجو را
شماره ۶ - برای تصویری که به مرحوم عبدالحسین بیات داده سروده است: بنگر چگونه کردم بیرون ز جسم جان را - آسان چه سان نمودم تکلیف جان ستان را
شماره ۷ - مرثیه: رسمست هرکه داغ جوان دید، دوستان - رأفت برند حالت آن داغ دیده را
شماره ۸ - کودک دورۀ طلایی: بچه های زمانه رند شدند - بی ثمر دان تو ژاژخایی را
شماره ۹ - مرثیه: سرگشته بانوان وسط آتش خیام - چون در میان آب نقوش ستارهها
شماره ۱۰ - مادر: گویند مرا چو زاد مادر - پستان به دهن گرفتن آموخت
شماره ۱۱ - جاه و جلال علی (ع): اندر خبر بود که نبی شاه حق پرست - چون سوی عرش در شب معراج رخت بست
شماره ۱۲ - تقاضای وجه قبض: وزیرخمسه اگر وجه قبض من ندهد - به حق خمسه آل عبا که بد کردست
شماره ۱۳ - به سر کلنل محمد تقی خان پسیان: به احترام به این سر نظر کنید ای خلق - که بی حیات ولی در حیات جاوید است
شماره ۱۴ - احمد لاینصرف: فکر شاه فطنی باید کرد - شاه ما گنده و گول و خرف است
شماره ۱۵ - علت بی تابی نوزاد: دانی که چرا طفل به هنگام تولد - با ضجه و بی تابی و فریاد و فغان است
شماره ۱۶ - دزد نگرفته: هر کس ز خزانه برد چیزی - گفتند مبر که این گناه است
شماره ۱۷ - افکار خنده آور: ای هم سفر عزیز من مجد - افکار تو خنده آورنده است
شماره ۱۸ - کوه نور: دیده ام من ربع مسکون را، برادر جان من! - در تمام ربع مسکون این چنین کون هیچ نیست
شماره ۱۹ - تقاضا: ای مهین صدر فلک مرتبه در دورۀ تو - گر شود رنجه دل اهل هنرشایان نیست
شماره ۲۰ - مطایبه با مرحوم عبدالحسین آگاهی: نکویان را بباید آرزو داشت - مرا آگاهی اصلا آرزو نیست
شماره ۲۱ - تاریخ فوت: این جهان پیش راد مرد حکیم - هست محنت فزای غم آباد
شماره ۲۲ - ماده تاریخ مهمانی شاه در باغ امیرنظام (۱۳۰۷ هق): خسرو تاج بخش ناصر دین - آن سرشته به عقل و دانش داد
شماره ۲۳ - حق استاد: گفت استاد مبر درس از یاد - یاد باد آنچه به من گفت استاد
شماره ۲۴ - وفات شاه معزول: اگر شاه معزول رفت از جهان - ولی عهد منصوب پاینده باد
شماره ۲۵ - ماکیان و شیر: در بن یک بیشه ماکیانی هر روز - بیضه نهادی و بردی آن را یک کرد
شماره ۲۶ - بقای انسب: قصه شنیدم که بوالعلا به همه عمر - لحم نخورد و ذوات لحم نیازرد
شماره ۲۷ - دوزخ: به قدر فهم تو کردند وصف دوزخ را - که مار هفت سر و عقرب دو سر دارد
شماره ۲۸: اسم گل پیش لبش بردن خطا باشد لب او - بهتر است گل یقین است این که گفت و گو ندارد
شماره ۲۹ - جواب به حامی عارف: میم سپاسی کجاست تا که نگوید - عارف بیچاره دادخواه ندارد
شماره ۳۰ - جنده بازی: هر کس که نمود جنده بازی - دائم به ذکر علیل باشد
شماره ۳۱ - درباره خلع احمد شاه و جانشینی پهلوی: خوب داند حساب خویش جهان - این محاسب بسی ذکی باشد
شماره ۳۲ - وفات محمد علی شاه (۱۳۴۳ هق): مخور غصۀ بیش و کم در جهان - که تا بنگری بیش و کم فوت شد
شماره ۳۳ - جذبۀ شیرازیان: حضرت شوریده اوستاد سخن سنج - آن که همه چیز بهتر از همه داند
شماره ۳۴ - مهر مادر: رنج کشد مادر از جفای پسر لیک - آنچه کشیدست هیچ رنج نداند
شماره ۳۵: ای راد خدیو عدل پرور بنگر - طفلی بودم آب به گوشم کردند
شماره ۳۶ - تصویر زن: بر سردر کاروان سرایی - تصویر زنی به گچ کشیدند
شماره ۳۷ - جواب وحید: ستوده طبع وحیدا رسید نامۀ تو - شد از رسیدنش این جان ناتوان خرسند
شماره ۳۸ - بهشت و دوزخ: رسول دید که جمعی گسسته افسارند - به چاره خواست کشان ربقه در رقاب کند
شماره ۳۹ - اشک شیخ: نعوذ بالله از آن قطرههای دیده شیخ - چه خانهها که از این آب کم خراب کند
شماره ۴۰ - هجو اسب: فرمان روای شرق که عمرش دراز باد - می خواست زحمت من درویش کم کند
شماره ۴۱ - پیام به شیرازیان: استاد کل فی الکل شوریده است در شعر - تنها نه من بر آنم مردم همه بر آنند
شماره ۴۲ - انتقاد از سازندگان آرامگاه فردوسی: یک وجب ساخته آخر نشود قبر حکیم - شاید از خود دو سه پارک دگر آباد کنند
شماره ۴۳ - کار و بار: ندانم از چه به هر جا که لفظ کار آید - ردیف آن را فی الفور لفظ بار کنند
شماره ۴۴ - در رثای کلنل محمد تقی خان پسیان: دلم به حال تو ای دوست دار ایران سوخت - که چون تو شیر نری را در این کنام کنند
شماره ۴۵ - رم: یارب این عادت چه میباشد که اهل ملک ما - گاه بیرون رفتن از مجلس ز در رم میکنند
شماره ۴۶ - وزیران دیدنی: وزرا از چه دیده می نشوند - راستی مردمان دیدنیند
شماره ۴۷ - تاریخ وفات عزیز علیا (۱۳۰۶ هق): سود و زیان جهان دیده و سنجیده ایم - کسی که خورد و خوراند از این جهان برد سود
شماره ۴۸ - قطعه: قبض آقای کمال السلطنه است - بایدش امضا کنی بسیار زود
شماره ۴۹ - علت بیتابی نوزاد: هیچ میدانی تو هر طفلی که آید در جهان - از چه توأم با عویل و ضجه و زاری بود
شماره ۵۰ - جواب تبریک شوریده: گفت شوریده به من تهینت عید ز فارس - گشت از تهنیت او به من این عید سعید
شماره ۵۱ - فقیه: نشسته بود فقیهی به صدر مجلس درس - بجای لفظ عن اندر کتاب خود من دید
شماره ۵۲ - هجو حاکم: این حاکم بی عرضه به ما اهل خراسان - دردی نفرستاد و دوا نیز نبخشید
شماره ۵۳ - قطعه: نصرت السلطنه دیوان عدالت را میر - صله شعر من از چیست به تأخیر کشید
شماره ۵۴ - مهر مادر: باز چون جوجه ماکیان بیند - از پی صید برگشاید پر
شماره ۵۵ - جهاد اکبر: شب در بساط احرار از التفات سردار - کنیاک بود بسیار تریاک بود بی مر
شماره ۵۶ - وفا: وفا در گل رخان عطر است در گل - من این را خوانده ام وقتی به دفتر
شماره ۵۷ - بامداد: صبحدم کاین مرغ گیهان آشیان - بال بگشاید فراز کوهسار
شماره ۵۸ - مادر: پسر، رو قدر مادر دان که دایم - کشد رنج پسر بیچاره مادر
شماره ۵۹ - مزاح با یکی از دوستان: چند تو را گفتم ای کمال مخور کیر - تا نشوی مبتلا به رنج بواسیر
شماره ۶۰ - در پشت کتابی که برای سردار عبدالعزیز خان جنرال قنسول افغان مقیم مشهد فرستاده نوشته است: عزیز نسخۀ اشعار صابر شاعر - که پر بود ز گهر های شاه وار عزیز
شماره ۶۱ - قطعه: گویند ماکیان را باید گرفت و کشت - گر بر خلاف رسم کند نغمۀ خروس
شماره ۶۲ - درویش: کیست آن بی شعور درویشی - که همیشه به لب بود خاموش
شماره ۶۳ - انتقاد از قمه زنی: بشنو که لطیفۀ قشنگی است - این است حقیقت اصل معنیش
شماره ۶۴ - گریز از نادان: دادم به مسیوهال خراسان را - عیسی صفت گریختم از احمق
شماره ۶۵ - قلب مادر: داد معشوقه به عاشق پیغام - که کند مادر تو با من جنگ
شماره ۶۶ - سازش روس و انگلیس: گویند که انگلیس با روس - عهدی کردست تازه امسال
شماره ۶۷ - تاریخ بنای اداره لشکر شرق (۱۳۴۱ هق): حسین آقا امیر لشکر آن بر دو رضا چاکر - یکی سلطان طوس آن یک وزیر جنگ ملک جم
شماره ۶۸ - بچه ژاندارم: پیوسته به جنگی تو به ما ای بچه ژاندارم - ما با تو به صلحیم و صفا ای بچه ژاندارم
شماره ۶۹ - ای خایه: ای خایه به دست تو اسیرم - بنمودهای از جماع سیرم
شماره ۷۰: بر سر سفرۀ سپهسالار - جوجهها را کباب میبینم
شماره ۷۱ - پیام به نظام الدوله: ناظم الدوله روز جمعۀ ما - مختصر دودی و دمی داریم
شماره ۷۲ - وطن دوستی: ما که اطفال این دبستانیم - همه از خاک پاک ایرانیم
شماره ۷۳ - حکایت خلعت: مستوفی کل قصۀ چل طوطی شد - امسال چرا حکایت خلعت من
شماره ۷۴ - رسوا: گویی که تو رسوایی من با تو نیامیزم - رسوا تو مرا کردی نزد همه مرد و زن
شماره ۷۵ - مزاح با مقبل دیوان: قنبل الدوله مقبل دیوان - آن که نبود مثال او شیطان
شماره ۷۶ - یادآوری: خسروا! گرچه فراموشی در طبع تو نیست - این سخن های دلاویز فراموش مکن
شماره ۷۷ - حیله: دیشب دو نفر از رفقا آمده بودند - در محضر من ساخته بر ماحضر از من
شماره ۷۸ - دو هدیه: آمد مرا دو هدیه چو دو قرص مهر و ماه - با نامهای دو چون دو طبق گوهر ثمین
شماره ۷۹ - سفر اصفهان: ای مهین خواجه در وزارت تو - خلق یک سر خوشند و من غمگین
شماره ۸۰ - آب حیات: آب حیات است پدر سوخته - حب نبات است پدر سوخته
شماره ۸۱ - انتقاد از قمهزنان: زنقحبه چه میکشی خودت را - دیگر نشود حسین زنده
شماره ۸۲ - شهر کثیف: جز گه و گند و کثافت چیزی - اندر این شهر ندیدم بنده
شماره ۸۳ - قربان کمال السلطنه: روز قتل ابن ملجم لعنت الله علیه - دوستان بودند مهمان کمال السلطنه
شماره ۸۴ - بلدیه: پر شد در و دیوار بلد از گل و از لای - کو خاک که گویم به سرت ای بلدیه
شماره ۸۵ - مزاح با وثوق الدوله: ای وثوق الدوله آمد فصل دی - فصل دی آمد وثوق الدوله ای
شماره ۸۶ - ماده تاریخ وفات میرزا عارف (۱۳۰۷ هق): میرزا عارف که زیر بار فضل - قد تیرش چون کمان آمد دو تای
شماره ۸۷ - خیر مقدم و گله: وه چه خوب آمدی صفا کردی - چه عجب شد که یاد ما کردی
شماره ۸۸ - تقاضا گله از معز الملک: ای معزالملک ای اندر سخا ضرب المثل - از چه رو شعر و خط ما را گرفتی سرسری؟
شماره ۸۹ - غمزه های خانم: با غمزاتی که تو خانم کنی - رخنه به دین و دل مردم کنی