آب حیات است پدر سوخته
حَبِّ نبات است پدر سوخته
وه چه سیه چرده و شیرین لب است
چون شکلات است پدر سوخته
آب شود گر به دهانش بری
توت هرات است پدر سوخته
تا بتوانیش بگیر و بکن
صَوم و صَلات است پدر سوخته
می نرسد جز به فرومایگان
خمس و زکات است پدر سوخته
سخت بود ره به دلش یافتن
حصن کلات است پدرسوخته
تنگ دهان، موی میان، دل سیاه
عین دوات است پدر سوخته
احمد و از مهر چنین منصرف
خصم نحات است پدر سوخته
با همه ناراستی و بد دلی
خوش حرکات است پدر سوخته
قافیه هر چند غلط می شود
باب لواط است پدر سوخته
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.