گنجور

 
ایرج میرزا

کیست آن بی شعور درویشی

که همیشه به لب بُوَد خاموش

نه کند هیچ گفتگو با کس

نه به حرفِ کسی نماید گوش

کارهایی کند سفیهانه

خارق عادت و مخالف هوش

مثلا در هوای گرم تموز

خرقۀ پشم افکند بر دوش

لیک در عین سَورت سرما

تن برهنه نماید از تن پوش