گنجور

 
ایرج میرزا

خسروا! گرچه فراموشی در طبع تو نیست

این سخن های دلاویز فراموش مکن

نصب یک حاکم عادل را با سرعت تام

به نگه داری تبریز فراموش مکن

حالت فارس که گردیده ز تأسیس پلیس

آتش فتنه در آن تیز فراموش مکن

امر قزاق که چون امر پلیس است و بود

عاقبت مفسدت آمیز فراموش مکن

اسم این هر دو برافکن ز جنوب و ز شمال

زآخر کار بپرهیز، فراموش مکن

کار نان را که بود فرض و سزد لازم تر

از همه کار و همه چیز فراموش مکن

ناله بیوه زنان را ز پی نان یاد آر

آه پیران سحرخیز فراموش مکن

دفع این جمع که بر رشوه خوری مشغولند

هر یکی در سر یک میز فراموش مکن

گر رئیس الوزرا خواهی و آسایش ملک

مخبرالسلطنه را نیز فراموش مکن