هیچ میدانی تو هر طفلی که آید در جهان
از چه توأم با عُوَیل و ضَجه و زاری بُوَد
گرچه خون میخورده اندر حبس تاریک رحم
وین زمانش نوبت شیر و شکر خواری بود
این از آن باشد که در لوح ازل بیند ز پیش
کاین جهان جای چه خوف و خفت و خواری بود
چون همی بیند که میخواهد گرفتارش شود
ضجه و فریادش از بیم گرفتاری بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به تحولات احساسی و ترسهای انسانها از زمان کودکی اشاره میکند. او میگوید که هر کودکی که به دنیا میآید، از همان ابتدا با صدای ناله و زاری همراه است. حتی اگر در رحم مادرش به حالت ناآرامی زندگی کرده باشد، وقتی به دنیا میآید، ترس و اضطراب از مشکلات این دنیا را حس کرده و بر این اساس فریاد میزند. شاعر بیان میکند که این احساسات ناشی از دانشی است که در لوح ازل درباره سختیها و چالشهای زندگی در این دنیا وجود دارد.
هوش مصنوعی: آیا میدانی هر کودکی که به دنیا میآید، به چه دلیل همراه با ناله و گریه و زاری است؟
هوش مصنوعی: هرچند در رحم تنگ و تاریک، خون و رنج را تحمل کرده است، اما اکنون زمان آن فرا رسیده که از شیر و شکر بهرهمند شود و طعمی خوش به زندگی بچشد.
هوش مصنوعی: این به این معناست که در اساسیترین و ابتداییترین مراحل خلقت، از قبل مشخص شده است که این دنیا پر از ترس، ننگ و ضعف است.
هوش مصنوعی: وقتی که او میبیند که میخواهد به دام بیفتد، از ترس گرفتار شدن، ناله و فریاد میزند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر که را در سر هوای چون تو دلداری بود
جان فدا کردن درین ره کمترین کاری بود
گر رود سر در سر سودای وصلت باک نیست
زین زیانها اندرین بازار بسیاری بود
دیدن روی تو میخواهد دلم ای کاشکی
[...]
اهل دل را خواب تلخ مرگ بیداری بود
شب زشکر خواب ما را خط بیزاری بود
سنگ راهی نیست چون تعجیل در راه طلب
ریگ دایم در سفر از نرم رفتاری بود
بی شعوران را نسازد بیخبر رطل گران
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.