رسمَست هرکه داغ ِ جوان دید، دوستان
رأفت برند حالت ِ آن داغ دیده را
یک دوست زیر بازوی ِ او گیرد از وفا
وان یک ز چهره پاک کند اشکِ دیده را
آن دیگری بر او بِفشانَد گُلاب و شَهد
تا تقویت کند دلِ مِحنِت چَشیده را
یک جمع دَعوَتَش به گُل و بوستان کنند
تا بر کنندش از دل خارِ خَلیده را
جمعِ دگر برای تسلّایِ او دهند
شرح ِ سیاه کاریِ چرخِ خمیده را
القصّه هر کَسی به طریقی ز روی ِ مِهر
تسکین دهد مصیبتِ بر وی رَسیده را
آیا که داد تسلیتِ خاطرِ حسین؟
چون دید نعشِ اکبرِ در خون تپیده را
آیا که غمگساری و اَندُه بَری نمود
لیلایِ داغ دیدهٔ زَحمت کَشیده را
بعد از پسر دلِ پدر آماجِ تیر شد
آتش زدند لانهٔ مرغِ پریده را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به غم و اندوهی اشاره میکند که هر انسانی وقتی از دست دادن عزیزش را تجربه میکند، باید دوستان و نزدیکانش به او کمک کنند. دوستان با محبت و وفا به یاری او میروند، یکی او را حمایت میکند، دیگری اشکهایش را پاک میکند و برخی دیگر با گل و شیرینی به او دلگرمی میدهند. در این میان، شاعر به مصیبت حسین اشاره میکند که در زمان مرگ پسرش، هیچ کس نمیتواند تسلی خاطر او باشد. در نهایت، شعر به شدت اندوه و درد ناشی از فقدان عزیزان میپردازد و بیانگر این است که در روزگار غم، هر کسی به طریقی سعی بر تسکین دل داغ دیده دارد.
هوش مصنوعی: هر کسی که سوگواری جوانی را تجربه کرده باشد، دوستانش با محبت و مهربانی حال او را درک میکنند و به او تسکین میدهند.
هوش مصنوعی: یک دوست به خاطر وفاداری، او را حمایت میکند و در عین حال دیگری اشکهای او را با مهربانی پاک میکند.
هوش مصنوعی: دیگری بر او گلاب و عسل میپاشد تا روح و دل او را که سختیها را چشیده تقویت کند.
هوش مصنوعی: جمعی تصمیم میگیرند او را به باغ و گلستان دعوت کنند تا او را از دل غم و ناراحتیهایش که به مانند خار در دلش نشسته، رها کنند.
هوش مصنوعی: دیگران برای آرام کردن او، به توضیح سختیها و مشکلاتی میپردازند که زندگی به او تحمیل کرده است.
هوش مصنوعی: هر کسی به شیوهای خاص و به خاطر محبت، با درد و رنجی که به او رسیده است، کنار میآید و تسلی مییابد.
هوش مصنوعی: آیا کسی میتواند غم و اندوه حسین را درک کند؟ وقتی که او پیکر خونین پسرش اکبر را دید.
هوش مصنوعی: آیا کسی هست که بتواند درد و رنج لایلا را که به شدت دچار غم و سختی است، آرام کند؟
پس از آنکه پسر مورد اصابت تیر قرار گرفت دل پدر بسیار غمگین شد و زندگی مادی شخصی آتش گرفت که خود از این زندگی مادی رها بود
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از تو نوشت و داد دل آرمیده را
غم نامه های شسته و صد ره دریده را
شادم که در تپیدن خاصی فکنده ام
هر ذره از وجود دل آرمیده را
الماس ریزه کس نخرد در دیار عشق
[...]
بردیم باز بر سر نظاره دیده را
کردیم رام دیده نگاه رمیده را
بردیم نام دلبر و کردیم بیقرار
این خون آرمیده عمری طپیده را
سیلاب غصهام ز درون جوش میزند
[...]
تا یافتم رسایی دست کشیده را
آورده ام بچنگ مراد رمیده را
عریان تنی خوشست ولی ذوق دیگرست
جیب دریده دامن در خون کشیده را
کاری اگر ز صورت بیمعنی آمدی
[...]
با زلف کار نیست رخ یار دیده را
ره می گزد چو مار، به منزل رسیده را
بی حسن نیست خلوت آیینه مشربان
معشوق در کنار بود پاک دیده را
بسیار زخم هست که خاک است مرهمش
[...]
خوشدل کند خیال تو هجرانکشیده را
آتش گل است دیده گلشنندیده را
تا آب دیده خون نشود بر زمین مریز
در شیشه واگذار می نارسیده را
تسلیم شو که اجر شهادت نمیدهند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.