یارب این عادت چه میباشد که اهل ملک ما
گاه بیرون رفتن از مجلس ز در رم میکنند
جمله بنشینند با هم خوب و برخیزند خوش
چون به پیش در رسند از همدگر رم میکنند
همچنان در موقع وارد شدن در مجلسی
گه ز پیش رو گهی از پشت سر رم میکنند
دردم در این یکی بر چپ رود آن یک به راست
از دو جانب دوخته بر در نظر رم میکنند
بر زبان آرند بسم الله بسم الله را
گوییا جن دیده یا از جانور رم میکنند
این که وقت رفت و آمد بود اما این گروه
در نشستن نیز یک نوع دگر رم میکنند
این یکی چون مینشیند دیگری ور میجهد
تا دو نوبت گاه کم گه بیشتر رم میکنند
فرضا اندر مجلسی گر ده نفر بنشسته بود
چون یکی وارد شود هر ده نفر رم میکنند
گویی اندر صحنه مجلس فنر بنشاندهاند
چون یکی پا مینهد روی فنر رم میکنند
نام این رم را چو نادانان ادب بنهادهاند
بیشتر از صاحبان سیم و زر رم میکنند
از برای رنجبر رم مطلقا معمول نیست
تا توانند از برای گنجور رم میکنند
گر وزیری از در آید رم مفصل میشود
دیگر آن جا اهل مجلس معتبر رم میکنند
هیچ حیوانی ز جنس خود ندارد احتراز
این بشرها از هیولای بشر رم میکنند
همچو آن اسبی که بر من داده میر کامگار
بیخبر رم میکنند و باخبر رم میکنند
رم نه تنها کار این اسب سیاه مخلص است
مردم این مملکت هم مثل خر رم میکنند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.