بخش ۱ - سر آغاز: مدتی این مثنوی تأخیر شد
بخش ۲ - هلال پنداشتن آن شخص خیال را در عهد عمر رضی الله عنه: ماه روزه گشت در عهد عمر
بخش ۳ - دزدیدن مارگیر ماری را از مارگیری دیگر: دزدکی از مارگیری مار برد
بخش ۴ - التماس کردن همراه عیسی علیه السلام زنده کردن استخوانها از عیسی علیه السلام: گشت با عیسی یکی ابله رفیق
بخش ۵ - اندرز کردن صوفی خادم را در تیمار داشت بهیمه و لا حول خادم: صوفیی میگشت در دور افق
بخش ۶ - حکایت مشورت کردن خدای تعالی در ایجاد خلق: مشورت میرفت در ایجاد خلق
بخش ۷ - بسته شدن تقریر معنی حکایت به سبب میل مستمع به استماع ظاهر صورت حکایت: کی گذارد آنک رشک روشنیست
بخش ۸ - التزام کردن خادم تعهد بهیمه را و تخلف نمودن: حلقه آن صوفیان مستفید
بخش ۹ - گمان بردن کاروانیان که بهیمه صوفی رنجورست: چونک صوفی بر نشست و شد روان
بخش ۱۰ - یافتن شاه باز را به خانه کمپیر زن: دین نه آن بازیست کو از شه گریخت
بخش ۱۱ - حلوا خریدن شیخ احمد خضرویه جهت غریمان به الهام حق تعالی: بود شیخی دایما او وامدار
بخش ۱۲ - ترسانیدن شخصی زاهدی را کی کم گری تا کور نشوی: زاهدی را گفت یاری در عمل
بخش ۱۳ - تمامی قصه زنده شدن استخوانها به دعای عیسی علیه السلام: خواند عیسی نام حق بر استخوان
بخش ۱۴ - خاریدن روستایی در تاریکی شیر را به ظن آنک گاو اوست: روستایی گاو در آخر ببست
بخش ۱۵ - فروختن صوفیان بهیمه مسافر را جهت سماع: صوفیی در خانقاه از ره رسید
بخش ۱۶ - تعریف کردن منادیان قاضی مفلس را گرد شهر: بود شخصی مفلسی بی خان و مان
بخش ۱۷ - شکایت کردن اهل زندان پیش وکیل قاضی از دست آن مفلس: با وکیل قاضی ادراکمند
بخش ۱۸ - تتمه قصه مفلس: گفت قاضی مفلسی را وا نما
بخش ۱۹ - مثل: آن غریبی خانه میجست از شتاب
بخش ۲۰ - ملامتکردن مردم شخصی را کی مادرش را کشت به تهمت: آن یکی از خشم، مادر را بکشت
بخش ۲۱ - امتحان پادشاه به آن دو غلام کی نو خریده بود: پادشاهی دو غلام ارزان خرید
بخش ۲۲ - به راه کردن شاه یکی را از آن دو غلام و ازین دیگر پرسیدن: آن غلامک را چو دید اهل ذکا
بخش ۲۳ - قسم غلام در صدق و وفای یار خود از طهارت ظن خود: گفت نه والله بالله العظیم
بخش ۲۴ - حسد کردن حشم بر غلام خاص: پادشاهی بندهای را از کرم
بخش ۲۵ - کلوخ انداختن تشنه از سر دیوار در جوی آب: بر لب جو بوده دیواری بلند
بخش ۲۶ - فرمودن والی آن مرد را کی این خاربن را کی نشاندهای بر سر راه بر کن: همچو آن شخص درشت خوشسخن
بخش ۲۷ - آمدن دوستان به بیمارستان جهت پرسش ذاالنون مصری رحمة الله علیه: این چنین ذالنون مصری را فتاد
بخش ۲۸ - فهم کردن مریدان کی ذاالنون دیوانه نشد قاصد کرده است: دوستان در قصه ذاالنون شدند
بخش ۲۹ - رجوع به حکایت ذاالنون رحمة الله علیه: چون رسیدند آن نفر نزدیک او
بخش ۳۰ - امتحان کردن خواجه لقمان زیرکی لقمان را: نی که لقمان را که بنده پاک بود
بخش ۳۱ - ظاهر شدن فضل و زیرکی لقمان پیش امتحان کنندگان: هر طعامی کآوریدندی به وی
بخش ۳۲ - تتمه حسد آن حشم بر آن غلام خاص: قصه شاه و امیران و حسد
بخش ۳۳ - عکس تعظیم پیغام سلیمان در دل بلقیس از صورت حقیر هدهد: رحمت صد تو بر آن بلقیس باد
بخش ۳۴ - انکار فلسفی بر قرائت ان اصبح ماکم غورا: مقریی میخواند از روی کتاب
بخش ۳۵ - انکار کردن موسی علیه السلام بر مناجات شبان: دید موسی یک شبانی را به راه
بخش ۳۶ - عتاب کردن حق تعالی موسی را علیه السلام از بهر آن شبان: وحی آمد سوی موسی از خدا
بخش ۳۷ - وحی آمدن موسی را علیه السلام در عذر آن شبان: بعد از آن در سر موسی حق نهفت
بخش ۳۸ - پرسیدن موسی از حق سر غلبه ظالمان را: گفت موسی ای کریم کارساز
بخش ۳۹ - رنجانیدن امیری خفتهای را کی مار در دهانش رفته بود: عاقلی بر اسپ میآمد سوار
بخش ۴۰ - اعتماد کردن بر تملق و وفای خرس: اژدهایی خرس را درمیکشید
بخش ۴۱ - گفتن نابینای سایل کی دو کوری دارم: بود کوری کو همیگفت الامان
بخش ۴۲ - تتمه حکایت خرس و آن ابله کی بر وفای او اعتماد کرده بود: خرس هم از اژدها چون وا رهید
بخش ۴۳ - گفتن موسی علیه السلام گوسالهپرست را کی «آن خیالاندیشی و حزم تو کجاست؟»: گفت موسی با یکی مست خیال
بخش ۴۴ - ترک کردن آن مرد ناصح بعد از مبالغه پند مغرور خرس را: آن مسلمان ترک ابله کرد و تفت
بخش ۴۵ - تملق کردن دیوانه جالینوس را و ترسیدن جالینوس: گفت جالینوس با اصحاب خود
بخش ۴۶ - سبب پریدن و چرخیدن مرغی با مرغی کی جنس او نبود: آن حکیمی گفت دیدم هم تکی
بخش ۴۷ - تتمه اعتماد آن مغرور بر تملق خرس: شخص خفت و خرس میراندش مگس
بخش ۴۸ - رفتن مصطفی علیه السلام به عیادت صحابی و بیان فایده عیادت: از صحابه خواجهای بیمار شد
بخش ۴۹ - وحی کردن حق تعالی به موسی علیه السلام کی چرا به عیادت من نیامدی: آمد از حق سوی موسی این عتاب
بخش ۵۰ - تنها کردن باغبان صوفی و فقیه و علوی را از همدیگر: باغبانی چون نظر در باغ کرد
بخش ۵۱ - رجعت به قصه مریض و عیادت پیغامبر علیه السلام: این عیادت از برای این صلهست
بخش ۵۲ - گفتن شیخ ابویزید را کی کعبه منم گرد من طوافی میکن: سوی مکه شیخ امت بایزید
بخش ۵۳ - حکایت: خانهای نو ساخت روزی نو مرید
بخش ۵۴ - دانستن پیغامبر علیه السلام کی سبب رنجوری آن شخص گستاخی بوده است در دعا: چون پیمبر دید آن بیمار را
بخش ۵۵ - عذر گفتن دلقک با سید اجل کی چرا فاحشه را نکاح کرد: گفت با دلقک شبی سید اجل
بخش ۵۶ - به حیلت در سخن آوردن سایل آن بزرگ را کی خود را دیوانه ساخته بود: آن یکی میگفت خواهم عاقلی
بخش ۵۷ - حمله بردن سگ بر کور گدا: یک سگی در کوی بر کور گدا
بخش ۵۸ - خواندن محتسب مست خراب افتاده را به زندان: محتسب در نیم شب جایی رسید
بخش ۵۹ - دوم بار در سخن کشیدن سایل آن بزرگ را تا حال او معلومتر گردد: گفت آن طالب که آخر یک نفس
بخش ۶۰ - تتمه نصیحت رسول علیه السلام بیمار را: گفت پیغامبر مر آن بیمار را
بخش ۶۱ - وصیت کردن پیغامبر علیه السلام مر آن بیمار را و دعا آموزانیدنش: گفت پیغامبر مر آن بیمار را
بخش ۶۲ - بیدار کردن ابلیس معاویه را کی خیز وقت نمازست: در خبر آمد که آن معاویه
بخش ۶۳ - از خر افکندن ابلیس معاویه را و روپوش و بهانه کردن و جواب گفتن معاویه او را: گفت هنگام نماز آخر رسید
بخش ۶۴ - باز جواب گفتن ابلیس معاویه را: گفت ما اول فرشته بودهایم
بخش ۶۵ - باز تقریر کردن معاویه با ابلیس مکر او را: گفت امیر او را که اینها راستست
بخش ۶۶ - باز جواب گفتن ابلیس معاویه را: گفت ابلیسش گشای این عقد را
بخش ۶۷ - عنف کردن معاویه با ابلیس: گفت امیر ای راهزن حجت مگو
بخش ۶۸ - نالیدن معاویه به حضرت حق تعالی از ابلیس و نصرت خواستن: این حدیثش همچو دودست ای اله
بخش ۶۹ - باز تقریر ابلیس تلبیس خود را: گفت هر مردی که باشد بد گمان
بخش ۷۰ - باز الحاح کردن معاویه ابلیس را: گفت غیر راستی نرهاندت
بخش ۷۱ - شکایت قاضی از آفت قضا و جواب گفتن نایب او را: قاضیی بنشاندند و میگریست
بخش ۷۲ - به اقرار آوردن معاویه ابلیس را: تو چرا بیدار کردی مر مرا
بخش ۷۳ - راست گفتن ابلیس ضمیر خود را به معاویه: از بن دندان بگفتش بهر آن
بخش ۷۴ - فضیلت حسرت خوردن آن مخلص بر فوت نماز جماعت: آن یکی میرفت در مسجد درون
بخش ۷۵ - تتمه اقرار ابلیس به معاویه مکر خود را: پس عزازیلش بگفت ای میر راد
بخش ۷۶ - فوت شدن دزد به آواز دادن آن شخص صاحبخانه را که نزدیک آمده بود که دزد را دریابد و بگیرد: این بدان ماند که شخصی دزد دید
بخش ۷۷ - قصه منافقان و مسجد ضرار ساختن ایشان: یک مثال دیگر اندر کژروی
بخش ۷۸ - فریفتن منافقان پیغامبر را علیه السلام تا به مسجد ضرارش برند: بر رسول حق فسونها خواندند
بخش ۷۹ - اندیشیدن یکی از صحابه بانکار کی رسول چرا ستاری نمیکند: تا یکی یاری ز یاران رسول
بخش ۸۰ - قصه آن شخص کی اشتر ضاله خود میجست و میپرسید: اشتری گم کردی و جستیش چست
بخش ۸۱ - متردد شدن در میان مذهبهای مخالف و بیرونشو و مخلص یافتن: همچنانک هر کسی در معرفت
بخش ۸۲ - امتحان هر چیزی تا ظاهر شود خیر و شری کی در ویست: یک نظر قانع مشو زین سقف نور
بخش ۸۳ - شرح فایده حکایت آن شخص شتر جوینده: اشتری گم کردهای ای معتمد
بخش ۸۴ - بیان آنک در هر نفسی فتنه مسجد ضرار هست: چون پدید آمد که آن مسجد نبود
بخش ۸۵ - حکایت هندو کی با یار خود جنگ میکرد بر کاری و خبر نداشت کی او هم بدان مبتلاست: چار هندو در یکی مسجد شدند
بخش ۸۶ - قصد کردن غزان بکشتن یک مردی تا آن دگر بترسد: آن غزان ترک خونریز آمدند
بخش ۸۷ - بیان حال خودپرستان و ناشکران در نعمت وجود انبیا و اولیا علیهم السلام: هر که زیشان گفت از عیب و گناه
بخش ۸۸ - شکایت گفتن پیرمردی به طبیب از رنجوریها و جواب گفتن طبیب او را: گفت پیری مر طبیبی را که من
بخش ۸۹ - قصه جوحی و آن کودک کی پیش جنازه پدر خویش نوحه میکرد: کودکی در پیش تابوت پدر
بخش ۹۰ - ترسیدن کودک از آن شخص صاحب جثه و گفتن آن شخص کی ای کودک مترس کی من نامردم: کنگ زفتی کودکی را یافت فرد
بخش ۹۱ - قصه تیراندازی و ترسیدن او از سواری کی در بیشه میرفت: یک سواری با سلاح و بس مهیب
بخش ۹۲ - قصه اعرابی و ریگ در جوال کردن و ملامت کردن آن فیلسوف او را: یک عرابی بار کرده اشتری
بخش ۹۳ - کرامات ابراهیم ادهم قدس الله سره بر لب دریا: هم ز ابراهیم ادهم آمدست
بخش ۹۴ - آغاز منور شدن عارف بنور غیببین: چون یکی حس در روش بگشاد بند
بخش ۹۵ - طعن زدن بیگانه در شیخ و جواب گفتن مرید شیخ او را: آن یکی یک شیخ را تهمت نهاد
بخش ۹۶ - بقیه قصه ابراهیم ادهم بر لب آن دریا: چون نفاذ امر شیخ آن میر دید
بخش ۹۷ - دعوی کردن آن شخص کی خدای تعالی مرا نمیگیرد به گناه و جواب گفتن شعیب علیه السلام مرورا: آن یکی میگفت در عهد شعیب
بخش ۹۸ - بقیه قصه طعنه زدن آن مرد بیگانه در شیخ: آن خبیث از شیخ میلایید ژاژ
بخش ۹۹ - گفتن عایشه رضیالله عنها مصطفی را علیهالسلام کی تو بی مصلی به هر جا نماز میکنی، چونست؟: عایشه روزی به پیغامبر بگفت
بخش ۱۰۰ - کشیدن موش مهار شتر را و معجب شدن موش در خود: موشکی در کف مهار اشتری
بخش ۱۰۱ - کرامات آن درویش کی در کشتی متهمش کردند: بود درویشی درون کشتیی
بخش ۱۰۲ - تشنیع صوفیان بر آن صوفی کی پیش شیخ بسیار میگوید: صوفیان بر صوفیی شنعه زدند
بخش ۱۰۳ - عذر گفتن فقیر به شیخ: پس فقیر آن شیخ را احوال گفت
بخش ۱۰۴ - بیان دعویی که عین آن دعوی گواه صدق خویش است: گر تو هستی آشنای جان من
بخش ۱۰۵ - سجده کردن یحیی علیه السلام در شکم مادر مسیح را علیه السلام: مادر یحیی به مریم در نهفت
بخش ۱۰۶ - اشکال آوردن برین قصه: ابلهان گویند کین افسانه را
بخش ۱۰۷ - جواب اشکال: این بداند کانک اهل خاطرست
بخش ۱۰۸ - سخن گفتن به زبان حال و فهم کردن آن: ماجرای شمع با پروانه تو
بخش ۱۰۹ - پذیرا آمدن سخن باطل در دل باطلان: گفت اینک راست پذرفتم به جان
بخش ۱۱۰ - جستن آن درخت کی هر که میوه آن درخت خورد نمیرد: گفت دانایی برای داستان
بخش ۱۱۱ - شرح کردن شیخ سر آن درخت با آن طالب مقلد: بود شیخی عالمی قطبی کریم
بخش ۱۱۲ - منازعت چهار کس جهت انگور کی هر یکی به نام دیگر فهم کرده بود آن را: چار کس را داد مردی یک درم
بخش ۱۱۳ - برخاستن مخالفت و عداوت از میان انصار به برکات رسول علیه السلام: دو قبیله کاوس و خزرج نام داشت
بخش ۱۱۴ - قصه بط بچگان کی مرغ خانگی پروردشان: تخم بطی گرچه مرغ خانهات
بخش ۱۱۵ - حیران شدن حاجیان در کرامات آن زاهد کی در بادیه تنهاش یافتند: زاهدی بد در میان بادیه
این آمار از میان ۳٬۸۱۹ بیت شعر موجود در گنجور از اشعار این بخش استخراج شده است.
توجه فرمایید که این آمار به دلایلی از قبیل وجود چند نسخه از آثار شعرا در سایت (مثل آثار خیام) و همینطور یک بیت محسوب شدن مصرعهای بند قالبهای ترکیبی مثل مخمسها تقریبی و حدودی است و افزونگی دارد.
آمار همهٔ شعرهای گنجور را اینجا ببینید.
وزنیابی دستی در بیشتر موارد با ملاحظهٔ تنها یک مصرع از شعر صورت گرفته و امکان وجود اشکال در آن (مخصوصاً اشتباه در تشخیص وزنهای قابل تبدیل از قبیل وزن مثنوی مولوی به جای وزن عروضی سریع مطوی مکشوف) وجود دارد. وزنیابی ماشینی نیز که جدیداً با استفاده از امکانات تارنمای سرود اضافه شده بعضاً خطا دارد. برخی از بخشها شامل اشعاری با بیش از یک وزن هستند که در این صورت عمدتاً وزن ابیات آغازین و برای بعضی منظومهها وزن غالب منظومه به عنوان وزن آن بخش منظور شده است.
ردیف | وزن | تعداد ابیات | درصد از کل |
۱ | فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی) | ۳٬۸۱۹ | ۱۰۰٫۰۰ |
آمار ابیات برچسبگذاری شدهٔ این بخش با قالب شعری در گنجور به شرح زیر است:
ردیف | قالب شعری | تعداد ابیات | درصد از کل |
۱ | مثنوی | ۳٬۸۱۹ | ۱۰۰٫۰۰ |