گنجور

 
مولانا

گفت اینک راست پَذْرُفتم به جان

کَژ نماید راست در پیش کَژان

گر بگویی اَحولی را: «مَه، یکی‌ست»

گویدت: «این دُوست و، در وحدت شَکی‌ست»

وَر بَرو خندد کسی، گوید: دو است

راست دارد، این سزای بَدخو است

بر دروغان، جمع می‌آید دروغ

للخبیثات الخبیثین زد فروغ

دل‌فراخان را بُوَد دستِ فراخ

چشم‌کوران را عِثارِ سنگ‌لاخ

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!