بخش ۵۴ - دانستن پیغامبر علیه السلام کی سبب رنجوری آن شخص گستاخی بوده است در دعا
چون پیمبر دید آن بیمار را
خوش نوازش کرد یار غار را
زنده شد او چون پیمبر را بدید
گوییا آن دم مر او را آفرید
گفت بیماری مرا این بخت داد
کآمد این سلطان بر من بامداد
تا مرا صحت رسید و عافیت
از قدوم این شه بی حاشیت
ای خجسته رنج و بیماری و تب
ای مبارک درد و بیداری شب
نک مرا در پیری از لطف و کرم
حق چنین رنجوریی داد و سقم
درد پشتم داد هم تا من ز خواب
بر جهم هر نیمشب لا بد شتاب
تا نخسپم جمله شب چون گاومیش
دردها بخشید حق از لطف خویش
زین شکست آن رحم شاهان جوش کرد
دوزخ از تهدید من خاموش کرد
رنج گنج آمد که رحمتها دروست
مغز تازه شد چو بخراشید پوست
ای برادر موضع تاریک و سرد
صبر کردن بر غم و سستی و درد
چشمهٔ حیوان و جام مستی است
کان بلندیها همه در پستی است
آن بهاران مضمرست اندر خزان
در بهارست آن خزان مگریز از آن
همره غم باش و با وحشت بساز
میطلب در مرگ خود عمر دراز
آنچ گوید نفس تو کاینجا بدست
مشنوش چون کار او ضد آمدست
تو خلافش کن که از پیغامبران
این چنین آمد وصیت در جهان
مشورت در کارها واجب شود
تا پشیمانی در آخر کم بود
حیلهها کردند بسیار انبیا
تا که گردان شد برین سنگ آسیا
نفس میخواهد که تا ویران کند
خلق را گمراه و سرگردان کند
گفت امت مشورت با کی کنیم
انبیا گفتند با عقل امیم
گفت گر کودک در آید یا زنی
کو ندارد عقل و رای روشنی
گفت با او مشورت کن وانچ گفت
تو خلاف آن کن و در راه افت
نفس خود را زن شناس از زن بتر
زانک زن جزویست نفست کل شر
مشورت با نفس خود گر میکنی
هرچه گوید کن خلاف آن دنی
گر نماز و روزه میفرمایدت
نفس مکارست مکری زایدت
مشورت با نفس خویش اندر فعال
هرچه گوید عکس آن باشد کمال
برنیایی با وی و استیز او
رو بر یاری بگیر آمیز او
عقل قوت گیرد از عقل دگر
نیشکر کامل شود از نیشکر
من ز مکر نفس دیدم چیزها
کو برد از سحر خود تمییزها
وعدهها بدهد تو را تازه به دست
که هزاران بار آنها را شکست
عمر اگر صد سال خود مهلت دهد
اوت هر روزی بهانهٔ نو نهد
گرم گوید وعدههای سرد را
جادوی مردی ببندد مرد را
ای ضیاء الحق حسام الدین بیا
که نروید بی تو از شوره گیا
از فلک آویخته شد پردهای
از پی نفرین دل آزردهای
این قضا را هم قضا داند علیج
عقل خلقان در قضا گیجست گیج
اژدها گشتست آن مار سیاه
آنک کرمی بود افتاده به راه
اژدها و مار اندر دست تو
شد عصا ای جان موسی مست تو
حکم خذها لا تخف دادت خدا
تا به دستت اژدها گردد عصا
هین ید بیضا نما ای پادشاه
صبح نو بگشا ز شبهای سیاه
دوزخی افروخت بر وی دم فسون
ای دم تو از دم دریا فزون
بحر مکارست بنموده کفی
دوزخست از مکر بنموده تفی
زان نماید مختصر در چشم تو
تا زبون بینیش جنبد خشم تو
همچنانک لشکر انبوه بود
مر پیمبر را به چشم اندک نمود
تا بریشان زد پیمبر بی خطر
ور فزون دیدی از آن کردی حذر
آن عنایت بود و اهل آن بدی
احمدا ورنه تو بد دل میشدی
کم نمود او را و اصحاب ورا
آن جهاد ظاهر و باطن خدا
تا میسر کرد یسری را برو
تا ز عسری او بگردانید رو
کم نمودن مر ورا پیروز بود
که حقش یار و طریقآموز بود
آنک حق پشتش نباشد از ظفر
وای اگر گربهش نماید شیر نر
وای اگر صد را یکی بیند ز دور
تا به چالش اندر آید از غرور
زان نماید ذوالفقاری حربهای
زان نماید شیر نر چون گربهای
تا دلیر اندر فتد احمق به جنگ
واندر آردشان بدین حیلت به چنگ
تا به پای خویش باشند آمده
آن فلیوان جانب آتشکده
کاه برگی مینماید تا تو زود
پف کنی کو را برانی از وجود
هین که آن که کوهها بر کنده است
زو جهان گریان و او در خنده است
مینماید تا بکعب این آب جو
صد چو عاج ابن عنق شد غرق او
مینماید موج خونش تل مشک
مینماید قعر دریا خاک خشک
خشک دید آن بحر را فرعون کور
تا درو راند از سر مردی و زور
چون در آید در تک دریا بود
دیدهٔ فرعون کی بینا بود
دیده بینا از لقای حق شود
حق کجا همراز هر احمق شود
قند بیند خود شود زهر قتول
راه بیند خود بود آن بانگ غول
ای فلک در فتنهٔ آخر زمان
تیز میگردی بده آخر زمان
خنجر تیزی تو اندر قصد ما
نیش زهرآلودهای در فصد ما
ای فلک از رحم حق آموز رحم
بر دل موران مزن چون مار زخم
حق آنک چرخهٔ چرخ تو را
کرد گردان بر فراز این سرا
که دگرگون گردی و رحمت کنی
پیش از آن که بیخ ما را بر کنی
حق آنک دایگی کردی نخست
تا نهال ما ز آب و خاک رست
حق آن شه که تو را صاف آفرید
کرد چندان مشعله در تو پدید
آنچنان معمور و باقی داشتت
تا که دهری از ازل پنداشتت
شکر دانستیم آغاز تو را
انبیا گفتند آن راز تو را
آدمی داند که خانه حادثست
عنکبوتی نه که در وی عابثست
پشه کی داند که این باغ از کیست
کو بهاران زاد و مرگش در دیست
کرم کاندر چوب زاید سستحال
کی بداند چوب را وقت نهال
ور بداند کرم از ماهیتش
عقل باشد کرم باشد صورتش
عقل خود را مینماید رنگها
چون پری دورست از آن فرسنگها
از ملک بالاست چه جای پری
تو مگسپری بپستی میپری
گرچه عقلت سوی بالا میپرد
مرغ تقلیدت بپستی میچرد
علم تقلیدی وبال جان ماست
عاریهست و ما نشسته کان ماست
زین خرد جاهل همی باید شدن
دست در دیوانگی باید زدن
هرچه بینی سود خود زان میگریز
زهر نوش و آب حیوان را بریز
هر که بستاید تو را دشنام ده
سود و سرمایه به مفلس وام ده
ایمنی بگذار و جای خوف باش
بگذر از ناموس و رسوا باش و فاش
آزمودم عقل دور اندیش را
بعد ازین دیوانه سازم خویش را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این متن به بیان حکایتی از پیامبر و بیماری که به ملاقات او آمده است، میپردازد. بیمار با دیدن پیامبر زنده میشود و از بیماری خود به عنوان فرصتی برای نزدیک شدن به درگاه الهی یاد میکند. او بر این باور است که رنج و بیماری میتواند به رشد روحی و نزدیکتر شدن به خدا کمک کند. شاعر به این نکته میپردازد که انسان باید در برابر مشکلات صبر و شکیبایی داشته باشد و به مشورت با عقل و اندیشه خود بپردازد. همچنین او تأکید میکند که نفس انسان ممکن است او را به اشتباه بکشاند و در این راه باید با عقل خود بر نفس غلبه کند. در این متن، شاعر بر اهمیت مشورت و استفاده از عقل در تصمیمگیریها تأکید دارد و به فراگرفتن درسهای معنوی از رنجها و مشکلات زندگی اشاره میکند.
هوش مصنوعی: وقتی پیامبر آن بیمار را دید، با محبت و مهربانی به او رسیدگی کرد، مانند دوستی که در غار با او بود.
هوش مصنوعی: او هنگامی که پیامبر را دید، گویا در آن لحظه دوباره زنده شد و به وجود آمد.
هوش مصنوعی: بیماری من به من گفت که این سرنوشت است که صبح امروز این پادشاه به بالین من آمده است.
هوش مصنوعی: وقتی که سلامتی و راحتی به من رسید، همه اینها به خاطر حضور این پادشاه بینظیر بود.
هوش مصنوعی: ای رنج و بیماری و تب، تو شادیآور هستی، و ای درد و بیداری شب، تو برکتآور میباشی.
هوش مصنوعی: در دوران پیری، از رحمت و بخشش خداوند به من چنین بیمار و رنجور شده است.
هوش مصنوعی: دردی که در پشت من احساس میشود، باعث میشود که هر نیمه شب از خواب بیدار شوم و ناچارانه شتابزده عمل کنم.
هوش مصنوعی: شب را چون گاومیش بیدار میگذرانم، زیرا دردها و مشکلاتم از لطف و رحمت حق به من بخشیده شده است.
هوش مصنوعی: از این شکست، عاطفه و رحم شاهان برانگیخته شد و تهدید من باعث شد که دوزخ از ترس خاموش بماند.
هوش مصنوعی: رنج و سختی باعث میشود که نعمتها و رحمتهای بیشتری به دست آید. همانطور که وقتی پوست خراشیده میشود، مغز تازه و بهتر عمل میکند.
هوش مصنوعی: ای برادر، در برابر مشکلات و سختیها باید صبر کرد، حتی اگر شرایط سرد و تاریک باشد و دل را پر از غم، سستی و درد کند.
هوش مصنوعی: چشمهٔ حیات و منبع شوق و شادی است، در حالی که تمام بلندیها و افتخارات در واقع در پستی و humility نهفته است.
هوش مصنوعی: بهار و زیباییهایش در حقیقت در دل خزان نهفته است؛ پس از اینکه بهار میآید، هیچ دلیلی برای فرار از خزان وجود ندارد.
هوش مصنوعی: غم را همراه خود داشته باش و با ترس کنار بیا. در مرگ خود، عمر طولانی را جستجو کن.
هوش مصنوعی: این جمله به این معنی است که ممکن است صدای درون تو (نفس) تو را به انجام کاری وادارد، اما نباید به آن گوش دهی. چرا که گاهی اوقات این صدا به تو چیزهایی میگوید که در تضاد با واقعیت و حقیقت هستند. بنابراین، بهتر است که به این وسوسهها توجه نکنید و به خوبی اوضاع را بسنجید.
هوش مصنوعی: اگر با پیغامهای الهی و توصیههای پیامبران مخالفت کنی، جهان به تو پیشنهاد میکند که این رفتار درست نیست.
هوش مصنوعی: برای جلوگیری از پشیمانی در آینده، لازم است قبل از انجام کارها با دیگران مشورت کنیم.
هوش مصنوعی: پیامبران تدبیرهای زیادی به کار بستند تا وضعیتی را که بر یک سنگ آسیاب حاکم بود تغییر دهند و شرایط تازهای به وجود آورند.
هوش مصنوعی: نفس انسان میخواهد که دیگران را ویران کند و آنها را در سردرگمی و گمراهی نگه دارد.
هوش مصنوعی: گروه از مردم پرسیدند با چه کسی مشورت کنیم؟ پیامبران پاسخ دادند که باید با عقل خود مشورت کنید.
هوش مصنوعی: اگر کودک یا زنی که عقل و فکر روشنی ندارد وارد شود، حرفی را که میزند قابل اعتنا نیست.
هوش مصنوعی: به او بگو که با دیگران مشورت کند، اما اگر نظری داد که با آن موافق نیستی، برعکس آن عمل کن و به راه خودت ادامه بده.
هوش مصنوعی: نفس خود را بهتر بشناس و از زن بترس، زیرا زن بخشی از وجود توست و نفس تو تمام شر را به همراه دارد.
هوش مصنوعی: اگر با درون خود مشورت میکنی، هرچه که آن بگوید، دقیقا برخلاف آن عمل کن.
هوش مصنوعی: اگر نماز و روزه تو را به انجام کارهای خوب وادار میکند، بدان که نفس تو فریبنده است و از این فریبها بروی تو میچرخد.
هوش مصنوعی: هر گاه با خودتان مشورت کنید، هر چیزی که به ذهنتان برسد، معمولاً خلاف آن است که به کمال میانجامد.
هوش مصنوعی: به او نزدیک شو و از ویژگیهای مثبتش کمک بگیر و آنها را با هم ترکیب کن.
هوش مصنوعی: عقل انسان با بهرهگیری از عقل دیگران تقویت میشود و مانند این است که نیشکر با رشد و پرورش کاملتر میشود.
هوش مصنوعی: من از فریب نفس خود چیزهایی را دیدم که بهوسیلهی سحر خودم از آنها تمایز قائل شدم.
هوش مصنوعی: به تو وعدههایی میدهد که تو را شاد کند، اما باید بدانید که او هزاران بار این وعدهها را نقض کرده است.
هوش مصنوعی: اگرچه عمر انسان ممکن است به صد سال برسد، اما هر روز او این فرصت را دارد که بهانهای تازه برای زندگی و شروع دوباره پیدا کند.
هوش مصنوعی: اگر مردی با قدرت و تواناییهایش بتواند وعدههای توخالی و بیمحتوا را جذاب و دلنشین جلوه دهد، میتواند مردان دیگر را تحت تأثیر قرار دهد و به سمت خود جذب کند.
هوش مصنوعی: ای نور حق، حسامالدین، بیا که بدون تو این بیابانهای خشک و بیحیات نمیتواند رشد کند.
هوش مصنوعی: پردهای از آسمان به خاطر نفرین کسی که دلش شکسته و آزرده است، آویزان شده است.
هوش مصنوعی: این سرنوشت هم بر اساس سرنوشت دیگری میباشد و عقل انسانها در مقابل سرنوشت گیج و سردرگم است.
هوش مصنوعی: اژدها همان مار سیاه است که در گذشته کرمی بوده و حالا به زمین افتاده است.
هوش مصنوعی: ای جان، مثل موسی در دست تو، اژدها و مار به عصا تبدیل شدهاند.
هوش مصنوعی: پیام این بیت به این معناست که دستورات و فرامین الهی را بدون ترس از برخوردهای ناشیانه و مشکلات موجود بپذیر، چرا که با انجام این دستورات، قدرتهای شگفتانگیزی به تو داده میشود که قادر خواهی بود بر موانع و چالشها غلبه کنی.
هوش مصنوعی: ای پادشاه، با قدرت و توانایی خود، نور و روشنی را به زندگی بیاور و شبهای تاریک و سیاه را کنار بزن.
هوش مصنوعی: آتش جهنم بر او شعلهور شده، ای دم تو از دم دریا هم قویتر و بیشتر است.
هوش مصنوعی: در دل دریا و عمق آن، فریب و نیرنگی نهفته است که به صورت آتشین، مانند زبان آتش جهنم خود را نشان میدهد. این تصویر از دریا به ما میآموزد که ظاهری زیبا، ممکن است زیر سطح خود خطرات زیادی را پنهان کرده باشد.
هوش مصنوعی: او به خاطر خشم تو، کارهایش را مختصر و خلاصه میکند تا نگاه تو را به خود جلب کند.
هوش مصنوعی: همانطور که لشکر زیاد و انبوه به نظر میرسید، اما برای پیامبر فقط به چشم کم و اندک میآمد.
هوش مصنوعی: پیامبر برای آنها نقشهای امن و بیخطر ترسیم کرد، اما اگر چیزی بیشتر از آنچه که به آن اشاره شده بود دیدی، باید احتیاط کنی و دوری بکنی.
هوش مصنوعی: این رحمت و لطف الهی بود و اگر اهل دل و ایمان نبودند، تو ممکن بود که ناامید و دلسرد شوی.
هوش مصنوعی: او را کم کردند و دوستانش را، و آن جهاد درون و برون خداوند نمایان شد.
هوش مصنوعی: وقتی که آسانی برای کسی فراهم میشود، به او بگو تا از سختی دور شود.
هوش مصنوعی: کاهش دادن او نشانه پیروزی است، چون حق او همواره حامی و راهنمایش بود.
هوش مصنوعی: اگر پشت حق نباشد و حمایت نداشته باشد، مایهی وحشت است که حتی یک گربه هم میتواند به شیر نر تبدیل شود و خطرناک شود.
هوش مصنوعی: اگر کسی از دور صد نفر را بهعنوان یک نفر ببیند، بهخاطر خودخواهی و تکبرش به چالش و مشکل بزرگی خواهد افتاد.
هوش مصنوعی: این بیت به این معنی است که از برخی افراد و یا موقعیتها ممکن است انتظار قدرت و شجاعت داشته باشیم، اما در عمل آنها به شکل غیرمنتظرهای ضعیف و بیمحابا ظاهر میشوند. به عبارتی دیگر، افرادی که در ابتدا به نظر قوی و مهیج میآیند، ممکن است در شرایط واقعی کمتر از آنچه که تصور میشود، توانمند باشند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که فرد شجاعی در نبرد حاضر شود، احمقها هم به میدان میآیند و با فریب و نیرنگ، آنها را به دام میاندازند.
هوش مصنوعی: بیایید تا به پای خود حاضر شویم و به سمت آتشکده برویم.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که چیزهای کوچک و بیاهمیت ممکن است به نظر برسند، اما میتوانند باعث شوند که تو به سرعت واکنش نشان دهی و چیزی را از زندگیات دور کنی. در واقع، آنچه که ظاهراً ناچیز است، میتواند تأثیر زیادی بر احساسات و رفتارهای ما بگذارد.
هوش مصنوعی: امروزه کسی که قدرت و توانایی دارد تا کوهها را از جای خود کنده و تغییرات بزرگ در دنیا ایجاد کند، در حالی که دنیا در ناله و اندوه است، او در آرامش و شادی به سر میبرد.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد این آب جو به قدری سیال و روان است که به مانند عاجی بزرگ مینماید و در عمق آن، چیزی به نام ابن عنق به طور کامل غرق شده است.
هوش مصنوعی: موج خون او مانند عطر مشک به نظر میرسد و اعماق دریا شبیه خاک خشک است.
هوش مصنوعی: فرعون، که چشمی بینا نداشت، دریا را خشک و بیوجود دید، و به همین دلیل تصمیم گرفت تا با قدرت و زور خود بر آن تسلط پیدا کند و از آن استفاده کند.
هوش مصنوعی: وقتی که در دشواریها و سختیها قرار میگیریم، چشمهای کسانی که نمیخواهند حقیقت را ببینند، به هیچ چیزی توجه نمیکند.
هوش مصنوعی: چشمی که بر حقیقت آگاه است، به وصال خداوند میرسد، اما چه بسا احمقها نمیتوانند با حقیقت ارتباط برقرار کنند.
هوش مصنوعی: شکر اگر به نظر بیاید، میتواند مضر و کشنده باشد؛ و اگر کسی به یک صدا و هیاهو توجه کند، ممکن است با خطر مواجه شود.
هوش مصنوعی: ای آسمان، در روزگار ناآرام و پرآشوب آخر زمان، به شدت در حال تغییر و تندفتن هستی. در این حال، برسان که چه زمانی به پایان میرسد.
هوش مصنوعی: خنجر تند و تیز تو به سمت ما نشانه رفته و نیش زهرآلودی است که به سوی ما در نظر گرفته شده است.
هوش مصنوعی: ای آسمان، از رحمت خدا بیاموز که بر دل مورچهها رحم کنی و مانند مار زخم نزن.
هوش مصنوعی: حق این است که چرخ زندگی تو را به چرخش درآورده و در بلندیها و فرازها قرار داده است.
هوش مصنوعی: قبل از آن که ریشه ما را از خاک بیرون بکنی، بیا تغییر کن و به ما محبت کن.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که شما در ابتدا مراقبت و پرورش کردید تا جوانه یا نهال ما از آب و خاک رشد کند. یعنی ابتدا باید از چیزی به خوبی مراقبت کرد تا بعدها به ثمر بنشیند و رشد کند.
هوش مصنوعی: حق این است که آن شاه تو را به بهترین شکل آفرید و در وجود تو شعلههای روشنایی بسیار ایجاد کرد.
هوش مصنوعی: به گونهای زندگیات را زیبا و ماندگار ساختند که تمام زمان از آغاز، تو را اینگونه تصور کرد.
هوش مصنوعی: ما آغاز تو را چیزی ارزشمند و شیرین دانستهایم، زیرا پیامبران همواره از آن راز و حقیقت تو سخن گفتهاند.
هوش مصنوعی: انسان میداند که وجودش همانند خانهای است که تنها به وسیله تار عنکبوتی ساخته شده و در این خانه، بیهوده و بیهدف زندگی میکند.
هوش مصنوعی: پشهای که در این باغ زندگی میکند، نمیداند که این باغ متعلق به چه کسی است. او تنها در بهار به دنیا میآید و در فصل زمستان میمیرد، بدون درک از زندگی و مرگ دیگران.
هوش مصنوعی: کرم یا موریانهای که در داخل چوب زندگی میکند، نمیداند چوب در چه زمانی به نهال تبدیل میشود. این جمله نشان میدهد که موجودی که در وضعیتی خاص غرق شده، نمیتواند تصویر کلی و پیشرفت آن وضعیت را ببیند.
هوش مصنوعی: اگر کرم بداند که وجودش چه ماهیتی دارد، در واقع عقلش را به کار برده و در این صورت، شبیه به انسانهای عاقل خواهد بود.
هوش مصنوعی: عقل انسان مانند رنگهایی است که به چشم میآید، اما این رنگها به دوری از واقعیت هستند و در واقعیت بسیار فاصله دارند.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که موجودات بزرگ و ارزشمند، مانند فرشتگان یا موجودات آسمانی، در سطحی بالاتر از موجودات کوچک و کمارزش مانند مگس قرار دارند. بنابراین، پرواز و تمرکز بر روی چیزهای بیارزش تنها باعث میشود که از موقعیتهای بالاتر و زیباتر غافل بمانیم.
هوش مصنوعی: هرچند که فکر و اندیشهات به سمت بالا و آرمانها پرواز میکند، اما باز هم آن پرنده تقلید در تو به چرخش و دایرهوار زندگی روزمره مشغول است.
هوش مصنوعی: دانش تقلیدی برای ما دردسر ساز است و مانند چیزی است که به امانت گرفتهایم، در حالی که ما در این مسیر آرام گرفتهایم.
هوش مصنوعی: برای رسیدن به دانایی، باید از جهل دوری کرد و گاهی اوقات لازم است که از حالت عادی خارج شد و به کارهای غیرمعمول و احمقانه دست زد.
هوش مصنوعی: هر چیزی که به نفع تو نیست را کنار بگذار، حتی اگر آن چیز به ظاهر شیرین و خوشایند باشد. از هر چیزی که به تو آسیب میزند، دوری کن و به دنبال چیزهایی باش که واقعی و سودمند هستند.
هوش مصنوعی: هر کسی که تو را ستایش کند، بر او دشنام بفرست و به بیچارهای که چیزی ندارد، وام بده.
هوش مصنوعی: در زندگی، گاهی باید از امنیت و آرامش خود بگذری و به جای آن، با شجاعت و بیپروایی به مبارزه با ترس و نگرانیها بپردازی. این یعنی که باید از اصول و مرزهای اجتماعی معمولی عبور کرده و به حقیقتهایی که ممکن است موجب رسوایی شود، رویآوردی.
هوش مصنوعی: به تجربه دریافتم که عقل دوراندیش گاهی دیگر نمیتواند کمک کند، بنابراین تصمیم دارم که به کارهای دیوانهوار بپردازم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۱۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.