بخش ۱۱۵ - حیران شدن حاجیان در کرامات آن زاهد کی در بادیه تنهاش یافتند
زاهدی بُد در میان بادیه
در عبادت غرق چون عبادیه
حاجیان آنجا رسیدند از بلاد
دیدهشان بر زاهد خشک اوفتاد
جای زاهد خشک بود او ترمزاج
از سموم بادیه بودش علاج
حاجیان حیران شدند از وحدتش
و آن سلامت در میان آفتش
در نماز استاده بد بر روی ریگ
ریگ کز تَفش بجوشد آب دیگ
گفتیی سرمست در سبزه و گلست
یا سواره بر براق و دلدلست
یا که پایش بر حریر و حلههاست
یا سموم او را به از باد صباست
پس بماندند آن جماعت با نیاز
تا شود درویش فارغ از نماز
چون ز استغراق باز آمد فقیر
زان جماعت زندهٔ روشنضمیر
دید کآبش میچکید از دست و رو
جامهاش تر بود از آثار وضو
پس بپرسیدش که آبت از کجاست
دست را بر داشت کز سوی سماست
گفت هر گاهی که خواهی میرسد
بی ز چاه و بی ز حبل من مسد
مشکل ما حل کن ای سلطان دین
تا ببخشد حال تو ما را یقین
وا نما سری ز اسرارت بما
تا ببریم از میان زنارها
چشم را بگشود سوی آسمان
که اجابت کن دعای حاجیان
رزقجویی را ز بالا خوگرم
تو ز بالا بر گشودستی درم
ای نموده تو مکان از لامکان
فی السماء رزقکم کرده عیان
در میان این مناجات ابر خوش
زود پیدا شد چو پیل آبکش
همچو آب از مشک باریدن گرفت
در گو و در غارها مسکن گرفت
ابر میبارید چون مشک اشکها
حاجیان جمله گشاده مشکها
یک جماعت زان عجایب کارها
میبریدند از میان زنارها
قوم دیگر را یقین در ازدیاد
زین عجب والله اعلم بالرشاد
قوم دیگر ناپذیرا ترش و خام
ناقصان سرمدی تم الکلام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، زاهدی در بادیه به عبادت مشغول است و حاجیان که از دور به او مینگرند، متوجه حال عجیب او میشوند. زاهد در حالی که بر روی ریگهای داغ ایستاده و در حال نماز است، به نظر میرسد که در عالم دیگری به سر میبرد. حاجیان از وحدت و آرامش او حیرتزده میشوند.
پس از اتمام نماز، آنان از او میپرسند که آبش از کجاست و زاهد میگوید که آب همیشه در دسترسش است و نیازی به چاه ندارد. حاجیان از او میخواهند که حال آنان را بهبود بخشد و در دعا به آسمان نگاه میکند. در این حین، ابری ظاهر میشود و باران میبارد که مانند مشک آبش میریزد.
باران به حاجیان امید میبخشد و عدهای از آنان از این معجزه به ستایش زاهد میپردازند، در حالی که برخی دیگر در برابر این واقعیت بیاعتماد و نسبت به آنچه نشان داده شده است، شک دارند. این شعر تأکیدی بر قدرت دعا و اجابت آن و همچنین تفاوت دیدگاهها و ایمان افراد دارد.
هوش مصنوعی: در بیابانی، زاهدی زندگی میکرد که به شدت در عبادت و بندگی خدا غرق شده بود، مانند کسانی که تمام زندگیشان را به عبادت اختصاص دادهاند.
هوش مصنوعی: زائران از سرزمینهای دور به آن مکان رسیدند و چشمشان بر زاهد خشک و بیروح افتاد.
هوش مصنوعی: زاهد در خشکی و سختی قرار دارد، اما او درمانی از گرما و سموم بیابان دارد.
هوش مصنوعی: حاجیان از یکتایی و یکپارچگی او شگفتزده شدند و آن آرامش را در میان مشکلات و سختیها دیدند.
هوش مصنوعی: در حالی که در نماز ایستاده است، بر روی سنگریزههایی قرار دارد که در اثر گرما آب از آنها به جوش میآید.
هوش مصنوعی: تو میگویی که من در خوشی و شادابی هستم، مانند کسی که بر اسبی زیبا و دلانگیز سوار شده است.
هوش مصنوعی: یا بر روی پارچههای مجلل و نرم قدم میگذارد، یا قدرت او همچون نسیم ملایم صباست.
هوش مصنوعی: پس آن گروه باقی ماندند با این خواهش و در نتیجه درویش از نماز بینیاز شد.
هوش مصنوعی: وقتی که فقیر از حالت غرق شدن در افکار بیرون میآید، از جمعیتی که افراد روشنگر و بااحساس هستند، دوباره جان تازهای میگیرد.
هوش مصنوعی: او دید که آب از دستش میچکد و لباسش به خاطر وضو گرفتن، خیس شده است.
هوش مصنوعی: پس از او پرسیدند که آب تو از کجا میآید؛ او دستش را برداشت و نشان داد که از سمت آسمان میآید.
هوش مصنوعی: هر زمان که بخواهی، به هدف میرسی، بدون نیاز به مشکل و تلاش زیاد.
هوش مصنوعی: ای پادشاه دین، مسئله ما را برطرف کن تا حال تو به ما به یقین خوشی را هدیه دهد.
هوش مصنوعی: سری از رازهای خود را به ما نشان بده تا بتوانیم از بین موانع و مشکلات عبور کنیم.
هوش مصنوعی: چشمش را به آسمان گشود تا دعاهای حاجیان را برآورده کند.
هوش مصنوعی: خداوند برای روزیطلبی، برکت را از آسمان نازل کرده است و تو به کمک از بالا، دربهای روزی را برای من گشودهای.
هوش مصنوعی: ای کسی که در عالم ماوراء و خارج از مکان، جایگاه تو را مشخص کردهای، روزی شما را در آسمان به وضوح نمایان کردهای.
هوش مصنوعی: در این صحبتهای معنوی و دعا، ناگهان ابری دلپذیر و خوشنما ظاهر شد، مانند فیل که به آب کشیده میشود.
هوش مصنوعی: مانند آب که از مشکی میریزد، به آرامی و کاهش در کنارهها پخش شد و در غارها منزل گزید.
هوش مصنوعی: ابر مانند مشک اشک میبارید و حجاج که به کعبه رفته بودند، هرکدام مشکهایشان را باز کرده بودند.
هوش مصنوعی: گروهی از مردم به کارهای شگفتانگیز و عجیب میپرداختند که باعث میشد از میان محدودیتها و بندهایی که برای خود ساخته بودند، رها شوند.
هوش مصنوعی: جمعی دیگر به شکلی عجیبی مطمئن هستند که برکت و افزایش در زندگیشان وجود دارد، در حالی که خداوند به راه درست آگاهتر است.
هوش مصنوعی: مردم دیگری که نمیپذیرند و به طرز تلخ و ناپسند با موضوعات مختلف برخورد میکنند، ناقص و درجا ماندهاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.