بخش ۱ - دل ما بیدلان بردند و رفتند: دل ما، بیدلان بردند و رفتند
بخش ۲ - سخنها رفت از بود و نبودم: سخنها رفت از بود و نبودم
بخش ۳ - دل من، در گشاد چون و چند است: دل من، در گشاد چون و چند است
بخش ۴ - چه شور است این که در آب و گل افتاد: چه شور است این که در آب و گل افتاد؟
بخش ۵ - جهان از خود برونآورده کیست؟: جهان از خود برون آورده کیست؟
بخش ۶ - دل بیقید من در پیچ و تابیست: دل بیقید من، در پیچ و تابیست
بخش ۷ - صبنت الکاس عنا ام عمرو: صبنت الکاس عنا ام عمرو
بخش ۸ - به خود پیچیدگان در دل اسیرند: به خود پیچیدگان در دل اسیرند
بخش ۹ - روم راهی که او را منزلی نیست: روم راهی که او را منزلی نیست
بخش ۱۰ - می من از تنکجامان نگه دار: می من از تنکجامان نگه دار
بخش ۱۱ - تو را این کشمکش اندر طلب نیست: تو را این کشمکش اندر طلب نیست
بخش ۱۲ - ز من هنگامهای وه این جهان را: ز من هنگامهای وه این جهان را
بخش ۱۳ - جهانی تیرهتر با آفتابی: جهانی تیرهتر با آفتابی
بخش ۱۴ - غلامم جز رضای تو نجویم: غلامم، جز رضای تو نجویم
بخش ۱۵ - دلی در سینه دارم بیسروری: دلی در سینه دارم بیسروری
بخش ۱۶ - چه گویم قصه دین و وطن را: چه گویم قصه دین و وطن را
بخش ۱۷ - مسلمانی که در بند فرنگ است: مسلمانی که در بند فرنگ است
بخش ۱۸ - نخواهم این جهان و آن جهان را: نخواهم این جهان و آن جهان را
بخش ۱۹ - چه میخواهی از این مرد تنآسای: چه میخواهی از این مرد تنآسای؟
بخش ۲۰ - به آن قوم از تو میخواهم گشادی: به آن قوم از تو میخواهم گشادی
بخش ۲۱ - نگاه تو عتابآلود تا چند؟: نگاه تو، عتابآلود تا چند؟
بخش ۲۲ - سرود رفته باز آید که ناید؟: سرود رفته باز آید که ناید؟
بخش ۲۳ - اگر میآید آن دانای رازی: اگر میآید آن دانای رازی
بخش ۲۴ - متاع من، دل دردآشنای است: متاع من، دل دردآشنای است
بخش ۲۵ - دل از دست کسی بردن نداند: دل از دست کسی بردن نداند
بخش ۲۶ - دل ما از کنار ما رمیده: دل ما از کنار ما رمیده
بخش ۲۷ - نداند جبرئیل این های و هو را: نداند جبرئیل این های و هو را
بخش ۲۸ - شب این انجمن آراستم من: شب این انجمن آراستم من
بخش ۲۹ - چنین دور آسمان کم دیده باشد: چنین دور آسمان کم دیده باشد
بخش ۳۰ - عطا کن شور رومی، سوز خسرو: عطا کن شور رومی، سوز خسرو
بخش ۳۱ - مسلمان، فاقه مست و ژندهپوش است: مسلمان، فاقه مست و ژندهپوش است
بخش ۳۲ - دگر ملت که کاری پیش گیرد: دگر ملت که کاری پیش گیرد
بخش ۳۳ - دگر قومی که ذکر لاالهش: دگر قومی که ذکر لاالهش
بخش ۳۴ - جهان تست در دست خسی چند: جهان تست در دست خسی چند
بخش ۳۵ - مریدی فاقه مستی گفت با شیخ: مریدی فاقه مستی گفت با شیخ
بخش ۳۶ - دگرگون کشور هندوستان است: دگرگون کشور هندوستان است
بخش ۳۷ - ز محکومی مسلمان خودفروش است: ز محکومی مسلمان خودفروش است
بخش ۳۸ - یکی اندازه کن سود و زیان را: یکی اندازه کن سود و زیان را
بخش ۳۹ - تو میدانی حیات جاودان چیست؟: تو میدانی حیات جاودان چیست؟
بخش ۴۰ - به پایان چون رسد این عالم پیر: به پایان چون رسد این عالم پیر
بخش ۴۱ - بدن وامانده و جانم در تک و پوست: بدن وامانده و جانم در تک و پوست
بخش ۴۲ - الا یا خیمگی خیمه فروهل: «الا یا خیمگی خیمه فروهل
بخش ۴۳ - نگاهی داشتم بر جوهر دل: نگاهی داشتم بر جوهر دل
بخش ۴۴ - ندانم دل شهید جلوه کیست: ندانم دل شهید جلوه کیست
بخش ۴۵ - مپرس از کاروان جلوه مستان: مپرس از کاروان جلوه مستان
بخش ۴۶ - به این پیری ره یثرب گرفتم: به این پیری ره یثرب گرفتم
بخش ۴۷ - گناه عشق و مستی عام کردند: گناه عشق و مستی عام کردند
بخش ۴۸ - چه پرسی از مقامات نوایم: چه پرسی از مقامات نوایم
بخش ۴۹ - سحر با ناقه گفتم نرم تر رو: سحر با ناقه گفتم نرم تر رو
بخش ۵۰ - مهار ای ساربان او را نشاید: مهار ای ساربان او را نشاید
بخش ۵۱ - نم اشک است در چشم سیاهش: نم اشک است در چشم سیاهش
بخش ۵۲ - چه خوش صحرا که در وی کاروانها: چه خوش صحرا که در وی کاروانها
بخش ۵۳ - چه خوش صحرا که شامش صبح خند است: چه خوش صحرا که شامش صبح خند است
بخش ۵۴ - امیر کاروان آن اعجمی کیست؟: امیر کاروان آن اعجمی کیست؟
بخش ۵۵ - مقام عشق و مستی منزل اوست: مقام عشق و مستی منزل اوست
بخش ۵۶ - غم پنهاں که بی گفتن عیان است: غم پنهاں که بی گفتن عیان است
بخش ۵۷ - به راغان لاله رست از نو بهاران: به راغان لاله رست از نو بهاران
بخش ۵۸ - گهی شعر عراقی را بخوانم: گهی شعر عراقی را بخوانم
بخش ۵۹ - غم راهی نشاط آمیزتر کن: غم راهی نشاط آمیزتر کن
بخش ۶۰ - بپا ای هم نفس باهم بنالیم: بپا ای هم نفس باهم بنالیم
بخش ۶۱ - حکیمان را بها کمتر نهادند: حکیمان را بها کمتر نهادند
بخش ۶۲ - جهان چار سو اندر بر من: جهان چار سو اندر بر من
بخش ۶۳ - درین وادی زمانی جاودانی: درین وادی زمانی جاودانی
بخش ۶۴ - مسلمان آن فقیر کج کلاهی: مسلمان آن فقیر کج کلاهی
بخش ۶۵ - تب و تاب دل از سوز غم تست: تب و تاب دل از سوز غم تست
بخش ۶۶ - شب هندی غلامان را سحر نیست: شب هندی غلامان را سحر نیست
بخش ۶۷ - چه گویم زان فقیری دردمندی: چه گویم زان فقیری دردمندی
بخش ۶۸ - چسان احوال او را بر لب آرم: چسان احوال او را بر لب آرم
بخش ۶۹ - هنوز این چرخ نیلی کج خرام است: هنوز این چرخ نیلی کج خرام است
بخش ۷۰ - نماند آن تاب و تب در خون نابش: نماند آن تاب و تب در خون نابش
بخش ۷۱ - دل خود را اسیر رنگ و بو کرد: دل خود را اسیر رنگ و بو کرد
بخش ۷۲ - بروی او در دل ناگشاد: بروی او در دل ناگشاد
بخش ۷۳ - گریبان چاک و بی فکر رفو زیست: گریبان چاک و بی فکر رفو زیست
بخش ۷۴ - حق آن ده که « مسکین و اسیر» است: حق آن ده که « مسکین و اسیر» است
بخش ۷۵ - دگر پاکیزه کن آب و گل او: دگر پاکیزه کن آب و گل او
بخش ۷۶ - عروس زندگی در خلوتش غیر: عروس زندگی در خلوتش غیر
بخش ۷۷ - به چشم او نه نور و نی سرور است: به چشم او نه نور و نی سرور است
بخش ۷۸ - مسلمان زاده و نامحرم مرگ: مسلمان زاده و نامحرم مرگ
بخش ۷۹ - ملوکیت سراپا شیشه بازی است: ملوکیت سراپا شیشه بازی است
بخش ۸۰ - تن مرد مسلمان پایدار است: تن مرد مسلمان پایدار است
بخش ۸۱ - مسلمان شرمسار از بی کلاهی است: مسلمان شرمسار از بی کلاهی است
بخش ۸۲ - مپرس از من که احوالش چسان است: مپرس از من که احوالش چسان است
بخش ۸۳ - به چشمش وانمودم زندگی را: به چشمش وانمودم زندگی را
بخش ۸۴ - مسلمان گرچه بی خیل و سپاهی است: مسلمان گرچه بی خیل و سپاهی است
بخش ۸۵ - متاع شیخ اساطیر کهن بود: متاع شیخ اساطیر کهن بود
بخش ۸۶ - دگرگون کرد لادینی جهان را: دگرگون کرد لادینی جهان را
بخش ۸۷ - حرم از دیر گیرد رنگ و بوئی: حرم از دیر گیرد رنگ و بوئی
بخش ۸۸ - فقیران تا به مسجد صف کشیدند: فقیران تا به مسجد صف کشیدند
بخش ۸۹ - مسلمانان به خویشان در ستیزند: مسلمانان به خویشان در ستیزند
بخش ۹۰ - جبین را پیش غیر الله سودیم: جبین را پیش غیر الله سودیم
بخش ۹۱ - بدست می کشان خالی ایاغ است: بدست می کشان خالی ایاغ است
بخش ۹۲ - سبوی خانقاهان خالی از می: سبوی خانقاهان خالی از می
بخش ۹۳ - مسلمانم غریب هر دیارم: مسلمانم غریب هر دیارم
بخش ۹۴ - به آن بالی که بخشیدی ، پریدم: به آن بالی که بخشیدی ، پریدم
بخش ۹۵ - شبی پیش خدا بگریستم زار: شبی پیش خدا بگریستم زار
بخش ۹۶ - نگویم از فرو فالی که بگذشت: نگویم از فرو فالی که بگذشت
بخش ۹۷ - نگهبان حرم معمار دیر است: نگهبان حرم معمار دیر است
بخش ۹۸ - ز سوز این فقیر ره نشینی: ز سوز این فقیر ره نشینی
بخش ۹۹ - گهی افتم گهی مستانه خیزم: گهی افتم گهی مستانه خیزم
بخش ۱۰۰ - مرا تنهائی و آه و فغان به: مرا تنهائی و آه و فغان به
بخش ۱۰۱ - پریدم در فضای دلپذیرش: پریدم در فضای دلپذیرش
بخش ۱۰۲ - به آن رازی که گفتم پی نبردند: به آن رازی که گفتم پی نبردند
بخش ۱۰۳ - نه شعر است اینکه بر وی دل نهادم: نه شعر است اینکه بر وی دل نهادم
بخش ۱۰۴ - تو گفتی از حیات جاودان گوی: تو گفتی از حیات جاودان گوی
بخش ۱۰۵ - رخم از درد پنهان زعفرانی: رخم از درد پنهان زعفرانی
بخش ۱۰۶ - زبان ما غریبان از نگاهیست: زبان ما غریبان از نگاهیست
بخش ۱۰۷ - خودی دادم ز خود نامحرمی را: خودی دادم ز خود نامحرمی را
بخش ۱۰۸ - درون ما بجز دود نفس نیست: درون ما به جز دود نفس نیست
بخش ۱۰۹ - غریبی دردمندی نی نوازی: غریبی دردمندی نی نوازی
بخش ۱۱۰ - نم و رنگ از دم بادی نجویم: نم و رنگ از دم بادی نجویم
بخش ۱۱۱ - در آن دریا که او را ساحلی نیست: در آن دریا که او را ساحلی نیست
بخش ۱۱۲ - مران از در که مشتاق حضوریم: مران از در که مشتاق حضوریم
بخش ۱۱۳ - به افرنگی بتان دل باختم من: به افرنگی بتان دل باختم من
بخش ۱۱۴ - می از میخانه مغرب چشیدم: می از میخانه مغرب چشیدم
بخش ۱۱۵ - فقیرم از تو خواهم هر چه خواهم: فقیرم از تو خواهم هر چه خواهم
بخش ۱۱۶ - نه با ملا نه با صوفی نشینم: نه با ملا نه با صوفی نشینم
بخش ۱۱۷ - دل ملا گرفتار غمی نیست: دل ملا گرفتار غمی نیست
بخش ۱۱۸ - سر منبر کلامش نیشدار است: سر منبر کلامش نیشدار است
بخش ۱۱۹ - دل صاحبدلان او برد یا من؟: دل صاحبدلان او برد یا من؟
بخش ۱۲۰ - غریبم در میان محفل خویش: غریبم در میان محفل خویش
بخش ۱۲۱ - دل خود را بدست کس ندادم: دل خود را بدست کس ندادم
بخش ۱۲۲ - همان سوز جنون اندر سر من: همان سوز جنون اندر سر من
بخش ۱۲۳ - هنوز این خاک دارای شرر هست: هنوز این خاک دارای شرر هست
بخش ۱۲۴ - نگاهم زآنچه بینم بی نیاز است: نگاهم زآنچه بینم بی نیاز است
بخش ۱۲۵ - مرا در عصر بی سوز آفریدند: مرا در عصر بی سوز آفریدند
بخش ۱۲۶ - نگیرد لاله و گل رنگ و بویم: نگیرد لاله و گل رنگ و بویم
بخش ۱۲۷ - من اندر مشرق و مغرب غریبم: من اندر مشرق و مغرب غریبم
بخش ۱۲۸ - طلسم علم حاضر را شکستم: طلسم علم حاضر را شکستم
بخش ۱۲۹ - به چشم من نگه آورده تست: به چشم من نگه آورده تست
بخش ۱۳۰ - چو خود را در کنار خود کشیدم: چو خود را در کنار خود کشیدم
بخش ۱۳۱ - درین عالم بهشت خرمی هست: درین عالم بهشت خرمی هست
بخش ۱۳۲ - بده او را جوان پاکبازی: بده او را جوان پاکبازی
بخش ۱۳۳ - بیا ساقی بگردان جام می را: بیا ساقی بگردان جام می را
بخش ۱۳۴ - جهان از عشق و عشق از سینه تست: جهان از عشق و عشق از سینه تست
بخش ۱۳۵ - مرا این سوز از فیض دم تست: مرا این سوز از فیض دم تست
بخش ۱۳۶ - درین بتخانه دل با کس نبستم: درین بتخانه دل با کس نبستم
بخش ۱۳۷ - دمید آن لاله از مشت غبارم: دمید آن لاله از مشت غبارم
بخش ۱۳۸ - حضور ملت بیضا تپیدم: حضور ملت بیضا تپیدم
بخش ۱۳۹ - بصدق فطرت رندانه من: بصدق فطرت رندانهء من
بخش ۱۴۰ - دلی برکف نهادم ، دلبری نیست: دلی برکف نهادم ، دلبری نیست
بخش ۱۴۱ - چو رومی در حرم دادم اذان من: چو رومی در حرم دادم اذان من
بخش ۱۴۲ - گلستانی ز خاک من بر انگیز: گلستانی ز خاک من بر انگیز
بخش ۱۴۳ - مسلمان تا بساحل آرمید است: مسلمان تا بساحل آرمید است
بخش ۱۴۴ - که گفت او را که آید بوی یاری؟: که گفت او را که آید بوی یاری؟
بخش ۱۴۵ - ز بحر خود بجوی من گهر ده: ز بحر خود بجوی من گهر ده
بخش ۱۴۶ - بجلوت نی نوازیهای من بین: بجلوت نی نوازیهای من بین
بخش ۱۴۷ - بهرحالی که بودم خوش سرودم: بهرحالی که بودم خوش سرودم
بخش ۱۴۸ - شریک درد و سوز لاله بودم: شریک درد و سوز لاله بودم
بخش ۱۴۹ - هنوز این خاک دارای شرر هست: هنوز این خاک دارای شرر هست
بخش ۱۵۰ - بکوی تو گداز یک نوا بس: بکوی تو گداز یک نوا بس
بخش ۱۵۱ - ز شوق آموختم آن های و هوئی: ز شوق آموختم آن های و هوئی
بخش ۱۵۲ - یکی بنگرد فرنگی کج کلاهان: یکی بنگرد فرنگی کج کلاهان
بخش ۱۵۳ - بده دستی ز پا افتادگان را: بده دستی ز پا افتادگان را
بخش ۱۵۴ - تو هم آن می بگیر از ساغر دوست: تو هم آن می بگیر از ساغر دوست
بخش ۱۵۵ - تو سلطان حجازی من فقیرم: تو سلطان حجازی من فقیرم
بخش ۱۵۶ - سراپا درد درمان ناپذیرم: سراپا درد درمان ناپذیرم
بخش ۱۵۷ - بیا باهم در آویزیم و رقصیم: بیا باهم در آویزیم و رقصیم
بخش ۱۵۸ - ترا اندر بیابانی مقام است: ترا اندر بیابانی مقام است
بخش ۱۵۹ - مسلمانیم و آزاد از مکانیم: مسلمانیم و آزاد از مکانیم
بخش ۱۶۰ - ز افرنگی صنم بیگانه تر شو: ز افرنگی صنم بیگانه تر شو
بخش ۱۶۱ - مجو از من کلام عارفانه: مجو از من کلامی عارفانه
بخش ۱۶۲ - به منزل کوش مانند مه نو: به منزل کوش مانند مه نو
بخش ۱۶۳ - چو موج از بحر خود بالیده ام من: چو موج از بحر خود بالیده ام من
بخش ۱۶۴ - بیا ساقی بگردان ساتگین را: بیا ساقی بگردان ساتگین را
بخش ۱۶۵ - بیا ساقی نقاب از رخ برافکن: بیا ساقی نقاب از رخ برافکن
بخش ۱۶۶ - برون از سینه کش تکبیر خود را: برون از سینه کش تکبیر خود را
بخش ۱۶۷ - مسلمان از خودی مرد تمام است: مسلمان از خودی مرد تمام است
بخش ۱۶۸ - مسلمانان که خود را فاش دیدند: مسلمانان که خود را فاش دیدند
بخش ۱۶۹ - گشودم پردهء از روی تقدیر: گشودم پردهء از روی تقدیر
بخش ۱۷۰ - به ترکان بسته درها را گشادند: به ترکان بسته درها را گشادند
بخش ۱۷۱ - هر آن قومی که می ریزد بهارش: هر آن قومی که می ریزد بهارش
بخش ۱۷۲ - خدا آن ملتی را سروری داد: خدا آن ملتی را سروری داد
بخش ۱۷۳ - ز رازی حکمت قرآن بیاموز: ز رازی حکمت قرآن بیاموز
بخش ۱۷۴ - کسی کو بر خودی زد «لااله» را: کسی کو بر خودی زد «لااله» را
بخش ۱۷۵ - تو ای نادان دل آگاه دریاب: تو ای نادان دل آگاه دریاب
بخش ۱۷۶ - دل تو داغ پنهانی ندارد: دل تو داغ پنهانی ندارد
بخش ۱۷۷ - اناالحق جز مقام کبریا نیست: اناالحق جز مقام کبریا نیست
بخش ۱۷۸ - به آن ملت اناالحق سازگار است: به آن ملت اناالحق سازگار است
بخش ۱۷۹ - میان امتان والا مقام است: میان امتان والا مقام است
بخش ۱۸۰ - وجودش شعله از سوز درون است: وجودش شعله از سوز درون است
بخش ۱۸۱ - پرد در وسعت گردون یگانه: پرد در وسعت گردون یگانه
بخش ۱۸۲ - به باغان عندلیبی خوش صفیری: به باغان عندلیبی خوش صفیری
بخش ۱۸۳ - بجام نو کهن می از سبو ریز: بجام نو کهن می از سبو ریز
بخش ۱۸۴ - گرفتم حضرت ملا ترش روست: گرفتم حضرت ملا ترش روست
بخش ۱۸۵ - فرنگی صید بست از کعبه و دیر: فرنگی صید بست از کعبه و دیر
بخش ۱۸۶ - به بند صوفی و ملا اسیری: به بند صوفی و ملا اسیری
بخش ۱۸۷ - ز قرآن پیش خود آئینه آویز!: ز قرآن پیش خود آئینه آویز
بخش ۱۸۸ - ز من بر صوفی و ملا سلامی: ز من بر صوفی و ملا سلامی
بخش ۱۸۹ - ز دوزخ واعظ کافر گری گفت: ز دوزخ واعظ کافر گری گفت
بخش ۱۹۰ - مریدی خود شناسی پخته کاری: مریدی خود شناسی پخته کاری
بخش ۱۹۱ - پسر را گفت پیری خرقه بازی: پسر را گفت پیری خرقه بازی
بخش ۱۹۲ - به کام خود دگر آن کهنه می ریز: به کام خود دگر آن کهنه می ریز
بخش ۱۹۳ - بگیر از ساغرشن لاله رنگی: بگیر از ساغرشن لاله رنگی
بخش ۱۹۴ - نصیبی بردم از تاب و تب او: نصیبی بردم از تاب و تب او
بخش ۱۹۵ - سراپا درد و سوز شنائی: سراپا درد و سوز آشنائی
بخش ۱۹۶ - بروی من در دل باز کردند: بروی من در دل باز کردند
بخش ۱۹۷ - ز رومی گیر اسرار فقیری: ز رومی گیر اسرار فقیری
بخش ۱۹۸ - خیالش با مه و انجم نشیند: خیالش با مه و انجم نشیند
بخش ۱۹۹ - خودی تا گشت مهجور خدائی: خودی تا گشت مهجور خدائی
بخش ۲۰۰ - می روشن ز تاک من فرو ریخت: می روشن ز تاک من فرو ریخت
بخش ۲۰۱ - تو ای باد بیابان از عرب خیز: تو ای باد بیابان از عرب خیز
بخش ۲۰۲ - خلافت فقر با تاج و سریر است: خلافت فقر با تاج و سریر است
بخش ۲۰۳ - جوانمردی که خود را فاش بیند: جوانمردی که خود را فاش بیند
بخش ۲۰۴ - به روی عقل و دل بگشای هر در: به روی عقل و دل بگشای هر در
بخش ۲۰۵ - خنکن ملتی بر خود رسیده: خنکن ملتی بر خود رسیده
بخش ۲۰۶ - چه خوش زد ترک ملاحی سرودی: چه خوش زد ترک ملاحی سرودی
بخش ۲۰۷ - جهانگیری بخاک ما سرشتند: جهانگیری بخاک ما سرشتند
بخش ۲۰۸ - مسلمانی که خود را امتحان کرد: مسلمانی که خود را امتحان کرد
بخش ۲۰۹ - بگو از من نواخوان عرب را: بگو از من نواخوان عرب را
بخش ۲۱۰ - به جانهافریدم های و هو را: به جانهافریدم های و هو را
بخش ۲۱۱ - تو هم بگذارن صورت نگاری: تو هم بگذارن صورت نگاری
بخش ۲۱۲ - بخاک ما دلی ، در دل غمی هست: بخاک ما دلی ، در دل غمی هست
بخش ۲۱۳ - مسلمان بنده مولا صفات است: مسلمان بنده مولا صفات است
بخش ۲۱۴ - بده با خاک اون سوز و تابی: بده با خاک اون سوز و تابی
بخش ۲۱۵ - مسلمانی غم دل در خریدن: مسلمانی غم دل در خریدن
بخش ۲۱۶ - کسی کو فاش دید اسرار جانرا: کسی کو فاش دید اسرار جانرا
بخش ۲۱۷ - نگهدارنچه درب و گل تست: نگهدارنچه درب و گل تست
بخش ۲۱۸ - شب این کوه و دشت سینه تابی: شب این کوه و دشت سینه تابی
بخش ۲۱۹ - نکو میخوان خط سیمای خود را: نکو میخوان خط سیمای خود را
بخش ۲۲۰ - سحرگاهان که روشن شد در و دشت: سحرگاهان که روشن شد در و دشت
بخش ۲۲۱ - عرب را حق دلیل کاروان کرد: عرب را حق دلیل کاروان کرد
بخش ۲۲۲ - درن شبها خروش صبح فرداست: درن شبها خروش صبح فرداست
بخش ۲۲۳ - دگرئین تسلیم و رضا گیر: دگرئین تسلیم و رضا گیر
بخش ۲۲۴ - چمنها زان جنون ویرانه گردد: چمنها زان جنون ویرانه گردد
بخش ۲۲۵ - نخستین لاله صبح بهارم: نخستین لاله صبح بهارم
بخش ۲۲۶ - پریشانم چو گرد ره گذاری: پریشانم چو گرد ره گذاری
بخش ۲۲۷ - خوشآن قومی پریشان روزگاری: خوشن قومی پریشان روزگاری
بخش ۲۲۸ - به بحر خویش چون موجی تپیدم: به بحر خویش چون موجی تپیدم
بخش ۲۲۹ - نگاهش پر کند خالی سبوها: نگاهش پر کند خالی سبوها
بخش ۲۳۰ - چو بر گیرد زمام کاروان را: چو بر گیرد زمام کاروان را
بخش ۲۳۱ - مبارکباد کنن پاک جان را: مبارکباد کنن پاک جان را
بخش ۲۳۲ - دل اندر سینه گوید دلبری هست: دل اندر سینه گوید دلبری هست
بخش ۲۳۳ - عرب خود را به نور مصطفی سوخت: عرب خود را به نور مصطفی سوخت
بخش ۲۳۴ - خلافت بر مقام ما گواهی است: خلافت بر مقام ما گواهی است
بخش ۲۳۵ - در افتد با ملوکیت کلیمی: در افتد با ملوکیت کلیمی
بخش ۲۳۶ - هنوز اندر جهان دم غلام است: هنوز اندر جهاندم غلام است
بخش ۲۳۷ - محبت از نگاهش پایدار است: محبت از نگاهش پایدار است
بخش ۲۳۸ - به ملک خویش عثمانی امیر است: به ملک خویش عثمانی امیر است
بخش ۲۳۹ - خنک مردان که سحر او شکستند: خنک مردان که سحر او شکستند
بخش ۲۴۰ - به ترکانرزوئی تازه دادند: به ترکانرزوئی تازه دادند
بخش ۲۴۱ - بهل ای دخترک این دلبری ها: بهل ای دخترک این دلبری ها
بخش ۲۴۲ - نگاه تست شمشیر خدا داد: نگاه تست شمشیر خدا داد
بخش ۲۴۳ - ضمیر عصر حاضر بی نقاب است: ضمیر عصر حاضر بی نقاب است
بخش ۲۴۴ - جهان را محکمی از امهات است: جهان را محکمی از امهات است
بخش ۲۴۵ - مرا داد این خرد پرور جنونی: مرا داد این خرد پرور جنونی
بخش ۲۴۶ - خنکن ملتی کز وارداتش: خنکن ملتی کز وارداتش
بخش ۲۴۷ - اگر پندی ز درویشی پذیری: اگر پندی ز درویشی پذیری
بخش ۲۴۸ - ز شام ما برونور سحر را: ز شام ما برونور سحر را
بخش ۲۴۹ - چه عصر است این که دین فریادی اوست: چه عصر است این که دین فریادی اوست
بخش ۲۵۰ - نگاهش نقشبند کافری ها: نگاهش نقشبند کافری ها
بخش ۲۵۱ - جوانان را بدموز است این عصر: جوانان را بدموز است این عصر
بخش ۲۵۲ - مسلمان فقر و سلطانی بهم کرد: مسلمان فقر و سلطانی بهم کرد
بخش ۲۵۳ - چه گویم رقص تو چون است و چون نیست: چه گویم رقص تو چون است و چون نیست
بخش ۲۵۴ - در صد فتنه را بر خود گشادی: در صد فتنه را بر خود گشادی
بخش ۲۵۵ - برهمن را نگویم هیچ کاره: برهمن را نگویم هیچ کاره
بخش ۲۵۶ - نگه دارد برهمن کار خود را: نگه دارد برهمن کار خود را
بخش ۲۵۷ - برهمن گفت برخیز از در غیر: برهمن گفت برخیز از در غیر
بخش ۲۵۸ - تب و تابی که باشد جاودانه: تب و تابی که باشد جاودانه
بخش ۲۵۹ - ز علم چاره سازی بی گدازی: ز علم چاره سازی بی گدازی
بخش ۲۶۰ - بهن مؤمن خدا کاری ندارد: بهن مؤمن خدا کاری ندارد
بخش ۲۶۱ - ز من گیر این که مردی کور چشمی: ز من گیر این که مردی کور چشمی
بخش ۲۶۲ - ازن فکر فلک پیما چه حاصل؟: ازن فکر فلک پیما چه حاصل؟
بخش ۲۶۳ - ادب پیرایه نادان و داناست: ادب پیرایه نادان و داناست
بخش ۲۶۴ - ترا نومیدی از طفلان روا نیست: ترا نومیدی از طفلان روا نیست
بخش ۲۶۵ - به پور خویش دین و دانشموز: به پور خویش دین و دانشموز
بخش ۲۶۶ - نوا از سینه مرغ چمن برد: نوا از سینه مرغ چمن برد
بخش ۲۶۷ - خدایا وقتن درویش خوش باد: خدایا وقتن درویش خوش باد
بخش ۲۶۸ - کسی کو «لا اله» را در گره بست: کسی کو «لا اله» را در گره بست
بخش ۲۶۹ - چو می بینی که رهزن کاروان کشت: چو می بینی که رهزن کاروان کشت
بخش ۲۷۰ - جوانی خوش گلی رنگین کلاهی: جوانی خوش گلی رنگین کلاهی
بخش ۲۷۱ - شتر را بچه او گفت در دشت: شتر را بچه او گفت در دشت
بخش ۲۷۲ - پریدن از سر بامی به بامی: پریدن از سر بامی به بامی
بخش ۲۷۳ - نگر خود را بچشم محرمانه: نگر خود را بچشم محرمانه
بخش ۲۷۴ - نهنگی بچه خود را چه خوش گفت: نهنگی بچه خود را چه خوش گفت
بخش ۲۷۵ - تو در دریا نئی او در بر تست: تو در دریا نئی او در بر تست
بخش ۲۷۶ - نه از ساقی نه از پیمانه گفتم: نه از ساقی نه از پیمانه گفتم
بخش ۲۷۷ - بخود باز او دامان دلی گیر: بخود باز او دامان دلی گیر
بخش ۲۷۸ - حرم جز قبله قلب و نظر نیست: حرم جز قبله قلب و نظر نیست
بخش ۲۷۹ - حضور عالم انسانی: دمیت احترام دمی
بخش ۲۸۰ - بیا ساقی بیارن کهنه می را: بیا ساقی بیارن کهنه می را
بخش ۲۸۱ - یکی از حجره خلوت برونی: یکی از حجره خلوت برونی
بخش ۲۸۲ - زمانه فتنه ها ورد و بگذشت: زمانه فتنه هاورد و بگذشت
بخش ۲۸۳ - بسا کس اندوه فردا کشیدند: بسا کس اندوه فردا کشیدند
بخش ۲۸۴ - چو بلبل ناله زاری نداری: چو بلبل ناله زاری نداری
بخش ۲۸۵ - بیا بر خویش پیچیدن بیاموز: بیا بر خویش پیچیدن بیاموز
بخش ۲۸۶ - گله از سختی ایام بگذار: گله از سختی ایام بگذار
بخش ۲۸۷ - کبوتر بچه خود را چه خوش گفت: کبوتر بچه خود را چه خوش گفت
بخش ۲۸۸ - فتادی از مقام کبریائی: فتادی از مقام کبریائی
بخش ۲۸۹ - خوشا روزی که خود را باز گیری: خوشا روزی که خود را باز گیری
بخش ۲۹۰ - تو هم مثل من از خود در حجابی: تو هم مثل من از خود در حجابی
بخش ۲۹۱ - چه خوش گفت اشتری با کره خویش: چه خوش گفت اشتری با کره خویش
بخش ۲۹۲ - مرا یاد است از دانای افرنگ: مرا یاد است از دانای افرنگ
بخش ۲۹۳ - الا ای کشته نامحرمی چند: الا ای کشته نامحرمی چند
بخش ۲۹۴ - دجود است اینکه بینی یا نمود است: دجود است اینکه بینی یا نمود است
بخش ۲۹۵ - به ضرب تیشه بشکن بیستون را: به ضرب تیشه بشکن بیستون را
بخش ۲۹۶ - منه از کف چراغ رزو را: منه از کف چراغرزو را
بخش ۲۹۷ - دل دریا سکون بیگانه از تست: دل دریا سکون بیگانه از تست
بخش ۲۹۸ - دو گیتی را بخود باید کشیدن: دو گیتی را بخود باید کشیدن
بخش ۲۹۹ - به ما ای لاله خود را وانمودی: به ما ای لاله خود را وانمودی
بخش ۳۰۰ - نگرید مرد از رنج و غم و درد: نگرید مرد از رنج و غم و درد
بخش ۳۰۱ - نپنداری که مرد امتحان مرد: نپنداری که مرد امتحان مرد
بخش ۳۰۲ - اگر خاک تو از جان محرمی نیست: اگر خاک تو از جان محرمی نیست
بخش ۳۰۳ - پریشان هر دم ما از غمی چند: پریشان هر دم ما از غمی چند
بخش ۳۰۴ - جوانمردی که دل با خویشتن بست: جوانمردی که دل با خویشتن بست
بخش ۳۰۵ - ازن غم ها دل ما دردمند است: ازن غم ها دل ما دردمند است
بخش ۳۰۶ - مگو با من خدای ما چنین کرد: مگو با من خدای ما چنین کرد
بخش ۳۰۷ - برون کن کینه را از سینه خویش: برون کن کینه را از سینه خویش
بخش ۳۰۸ - سحرها در گریبان شب اوست: سحرها در گریبان شب اوست
بخش ۳۰۹ - بباد صبحدم شبنم بنالید: بباد صبحدم شبنم بنالید
بخش ۳۱۰ - دلن بحر است کو ساحل نورزد: دلن بحر است کو ساحل نورزد
بخش ۳۱۱ - دل ماتش و تن موج دودش: دل ماتش و تن موج دودش
بخش ۳۱۲ - زمانه کار او را میبرد پیش: زمانه کار او را میبرد پیش
بخش ۳۱۳ - نه نیروی خودی را زمودی: نه نیروی خودی را آزمودی
بخش ۳۱۴ - تو میگوئی که دل از خاک و خون است: تو میگوئی که دل از خاک و خون است
بخش ۳۱۵ - جهان مهر و مه زناری اوست: جهان مهر و مه زناری اوست
بخش ۳۱۶ - من و تو کشت یزدان ، حاصل است این: من و تو کشت یزدان ، حاصل است این
بخش ۳۱۷ - گهی جوینده حسن غریبی: گهی جوینده حسن غریبی
بخش ۳۱۸ - جهان دل ، جهان رنگ و بو نیست: جهان دل ، جهان رنگ و بو نیست
بخش ۳۱۹ - نگه دید و خرد پیمانهورد: نگه دید و خرد پیمانهورد
بخش ۳۲۰ - محبت چیست تاثیر نگاهی است: محبت چیست تاثیر نگاهی است
بخش ۳۲۱ - خودی روشن ز نور کبریائی است: خودی روشن ز نور کبریائی است
بخش ۳۲۲ - چه قومی در گذشت از گفتگوها: چه قومی در گذشت از گفتگوها
بخش ۳۲۳ - خودی را از وجود حق وجودی: خودی را از وجود حق وجودی
بخش ۳۲۴ - دلی چون صحبت گل می پذیرد: دلی چون صحبت گل می پذیرد
بخش ۳۲۵ - وصال ما وصال اندر فراق است: وصال ما وصال اندر فراق است
بخش ۳۲۶ - کف خاکی که دارم از در اوست: کف خاکی که دارم از در اوست
بخش ۳۲۷ - یقین دانم که روزی حضرت او: یقین دانم که روزی حضرت او
بخش ۳۲۸ - به روما گفت با من راهب پیر: به روما گفت با من راهب پیر
بخش ۳۲۹ - شنیدم مرگ با یزدان چنین گفت: شنیدم مرگ با یزدان چنین گفت
بخش ۳۳۰ - ثباتش ده که میر شش جهات است: ثباتش ده که میر شش جهات است
بخش ۳۳۱ - بگو ابلیس را از من پیامی: بگو ابلیس را از من پیامی
بخش ۳۳۲ - جهان تا از عدم بیرون کشیدند: جهان تا از عدم بیرون کشیدند
بخش ۳۳۳ - جدائی شوق را روشن بصر کرد: جدائی شوق را روشن بصر کرد
بخش ۳۳۴ - ترا ازستان خود براندند: تو را از آستان خود براندند
بخش ۳۳۵ - تو می دانی صواب و ناصوابم: تو می دانی صواب و ناصوابم
بخش ۳۳۶ - بیا تا نرد را شاهانه بازیم: بیا تا نرد را شاهانه بازیم
بخش ۳۳۷ - فساد عصر حاضر شکار است: فساد عصر حاضر آشکار است
بخش ۳۳۸ - به هر کو رهزنان چشم و گوش اند: به هر کو رهزنان چشم و گوش اند
بخش ۳۳۹ - چه شیطانی خرامش واژگونی: چه شیطانی خرامش واژگونی
بخش ۳۴۰ - چه زهرابی که در پیمانه اوست: چه زهرابی که در پیمانه اوست
بخش ۳۴۱ - بشر تا از مقام خود فتاد است: بشر تا از مقام خود فتاد است
بخش ۳۴۲ - مشو نخچیر ابلیسان این عصر: مشو نخچیر ابلیسان این عصر
بخش ۳۴۳ - حریف ضرب او مرد تمام است: حریف ضرب او مرد تمام است
بخش ۳۴۴ - ز فهم دون نهادان گرچه دور است: ز فهم دون نهادان گرچه دور است
بخش ۳۴۵ - بیا تا کار این امت بسازیم: بیا تا کار این امت بسازیم
بخش ۳۴۶ - قلندر جره باز سمانها: قلندر جره باز سمانها
بخش ۳۴۷ - ز جانم نغمهء «الله هو» ریخت: ز جانم نغمهء «الله هو» ریخت
بخش ۳۴۸ - چو اشک اندر دل فطرت تپیدم: چو اشک اندر دل فطرت تپیدم
بخش ۳۴۹ - مرا از منطقید بوی خامی: مرا از منطق آید بوی خامی
بخش ۳۵۰ - بیا از من بگیر آن دیر ساله: بیا از من بگیر آن دیر ساله
بخش ۳۵۱ - بدست من همان دیرینه چنگ است: بدست من همان دیرینه چنگ است
بخش ۳۵۲ - بگو از من به پرویزان این عصر: بگو از من به پرویزان این عصر
بخش ۳۵۳ - فقیرم ساز و سامانم نگاهی است: فقیرم ساز و سامانم نگاهی است
بخش ۳۵۴ - در دل را بروی کس نبستم: در دل را بروی کس نبستم
بخش ۳۵۵ - درین گلشن ندارم ب و جاهی: درین گلشن ندارم آب و جاهی
بخش ۳۵۶ - دو صد دانا درین محفل سخن گفت: دو صد دانا درین محفل سخن گفت
بخش ۳۵۷ - ندانم نکته های علم و فن را: ندانم نکته های علم و فن را
بخش ۳۵۸ - نپنداری که مرغ صبح خوانم: نپنداری که مرغ صبح خوانم
بخش ۳۵۹ - بچشم من جهان جز رهگذر نیست: بچشم من جهان جز رهگذر نیست
بخش ۳۶۰ - به این نابودمندی بودن آموز: به این نابودمندی بودن آموز
بخش ۳۶۱ - کهن پروردهء این خاکدانم: کهن پروردهء این خاکدانم
بخش ۳۶۲ - ندانی تا نباشی محرم مرد: ندانی تا نباشی محرم مرد
بخش ۳۶۳ - نگاهیفرین جان در بدن بین: نگاهیفرین جان در بدن بین
بخش ۳۶۴ - خرد بیگانهء ذوق یقین است: خرد بیگانهء ذوق یقین است
بخش ۳۶۵ - قماش و نقره و لعل و گهر چیست؟: قماش و نقره و لعل و گهر چیست؟
بخش ۳۶۶ - خودی را نشه من عین هوش است: خودی را نشه من عین هوش است
بخش ۳۶۷ - ترا با خرقه و عمامه کاری: ترا با خرقه و عمامه کاری
بخش ۳۶۸ - چو دیدم جوهر آیینه خویش: چو دیدم جوهر آیینه خویش
بخش ۳۶۹ - چو رخت خویش بر بستم ازین خاک: چو رخت خویش بر بستم ازین خاک
بخش ۳۷۰ - اگر دانا دل و صافی ضمیر است: اگر دانا دل و صافی ضمیر است
بخش ۳۷۱ - سجودی آوری دارا و جم را: سجودی آوری دارا و جم را
بخش ۳۷۲ - شیندم بیتکی از مرد پیری: شیندم بیتکی از مرد پیری
بخش ۳۷۳ - نهان اندر دو حرفی سر کار است: نهان اندر دو حرفی سر کار است
بخش ۳۷۴ - نهان اندر دو حرفی سر کار است: نهان اندر دو حرفی سر کار است
بخش ۳۷۵ - ز پیری یاد دارم این دو اندرز: ز پیری یاد دارم این دو اندرز
بخش ۳۷۶ - به ساحل گفت موج بیقراری: به ساحل گفت موج بیقراری
بخش ۳۷۷ - اگر اینب و جاهی از فرنگ است: اگر اینب و جاهی از فرنگ است
بخش ۳۷۸ - فرنگی را دلی زیر نگین نیست: فرنگی را دلی زیر نگین نیست
بخش ۳۷۹ - من و تو از دل و دین نا امیدیم: من و تو از دل و دین نا امیدیم
بخش ۳۸۰ - مسلمانی که داندررمز دین را: مسلمانی که داند رمز دین را
بخش ۳۸۱ - دل بیگانه خوزین خاکدان نیست: دل بیگانه خوزین خاکدان نیست
بخش ۳۸۲ - مقام شوق بی صدق و یقین نیست: مقام شوق بی صدق و یقین نیست
بخش ۳۸۳ - مسلمان را همین عرفان و ادراک: مسلمان را همین عرفان و ادراک
بخش ۳۸۴ - به افرنگی بتان خود را سپردی: به افرنگی بتان خود را سپردی
بخش ۳۸۵ - نه هرکس خود گردهم خود گد از است: نه هرکس خود گردهم خود گد از است
بخش ۳۸۶ - بسوزد مومن از سوز و جودش: بسوزد مومن از سوز و جودش
بخش ۳۸۷ - چه پرسی از نماز عاشقانه: چه پرسی از نماز عاشقانه
بخش ۳۸۸ - دوگیتی را صلا از قرأت اوست: دوگیتی را صلا از قرأت اوست
بخش ۳۸۹ - فرنگی رمز رزاقی بداند: فرنگی رمز رزاقی بداند
بخش ۳۹۰ - چه حاجت طول دادن داستان را: چه حاجت طول دادن داستان را
بخش ۳۹۱ - بهشتی بهر پاکان حرم هست: بهشتی بهر پاکان حرم هست
بخش ۳۹۲ - قلندر میل تقریری ندارد: قلندر میل تقریری ندارد
این آمار از میان ۷۸۴ بیت شعر موجود در گنجور از اشعار این بخش استخراج شده است.
توجه فرمایید که این آمار به دلایلی از قبیل وجود چند نسخه از آثار شعرا در سایت (مثل آثار خیام) و همینطور یک بیت محسوب شدن مصرعهای بند قالبهای ترکیبی مثل مخمسها تقریبی و حدودی است و افزونگی دارد.
آمار همهٔ شعرهای گنجور را اینجا ببینید.
وزنیابی دستی در بیشتر موارد با ملاحظهٔ تنها یک مصرع از شعر صورت گرفته و امکان وجود اشکال در آن (مخصوصاً اشتباه در تشخیص وزنهای قابل تبدیل از قبیل وزن مثنوی مولوی به جای وزن عروضی سریع مطوی مکشوف) وجود دارد. وزنیابی ماشینی نیز که جدیداً با استفاده از امکانات تارنمای سرود اضافه شده بعضاً خطا دارد. برخی از بخشها شامل اشعاری با بیش از یک وزن هستند که در این صورت عمدتاً وزن ابیات آغازین و برای بعضی منظومهها وزن غالب منظومه به عنوان وزن آن بخش منظور شده است.
ردیف | وزن | تعداد ابیات | درصد از کل |
۱ | مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی) | ۷۸۴ | ۱۰۰٫۰۰ |
آمار ابیات برچسبگذاری شدهٔ این بخش با قالب شعری در گنجور به شرح زیر است:
ردیف | قالب شعری | تعداد ابیات | درصد از کل |
۱ | قطعه | ۷۸۲ | ۹۹٫۷۴ |
۲ | چند بندی | ۲ | ۰٫۲۶ |
آمار فراوانی تعداد ابیات اشعار این بخش به شرح زیر است (بلندترین شعر شامل ۲ بیت و کوتاهترین شامل ۲ بیت شعر است):
ردیف | تعداد ابیات شعر | فراوانی | درصد از ۳۹۲ شعر |
۱ | ۲ | ۳۹۲ | ۱۰۰٫۰۰ |