جهانی تیرهتر با آفتابی
صَواب او سراپا ناصَوابی
ندانم تا کجا ویرانهای را
دهی از خونِ آدم، رنگ و آبی
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
جهانی تیرهتر با آفتابی
صَواب او سراپا ناصَوابی
ندانم تا کجا ویرانهای را
دهی از خونِ آدم، رنگ و آبی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تصویر کشیدن یک جهان تاریک و ناامید است که در آن نور و روشنی (آفتاب) وجود ندارد و همه چیز در حالت فساد و ناپایداری است. شاعر به تردید و ناامیدی از آینده اشاره میکند و از ویرانی و درد ناشی از خونریزی آدمیان مینالد. در نهایت، او در پی جستوجوی معنی و امید در این دنیای پر آسیب است.
هوش مصنوعی: دنیا به شدت تاریک است، اما نور خورشید او همچنان درست و درستکار است. حالتی از نابسامانی در همهجا حاکم است.
هوش مصنوعی: نمیدانم تا چه اندازه ویرانی را میتوانی با خون انسانها رنگ و نور ببخشی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به یاران گفت کز خاکی و آبی
ندیدم کس بدین حاضر جوابی
هر آن کس این نداند چون دوابی
نفهمیده مگر خوردی و خوابی
برادر جان مگر رفته به خوابی!
که زینب را نمی گویی جوابی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.