لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
فخرالدین اسعد گرگانی

به دست آز دل دیوانه گردد

ز خواب و خرمی بیگانه گردد

عطار

دلی کز عشق او دیوانه گردد

وجودش با عدم همخانه گردد

رخش شمع است و عقل ار عقل دارد

ز عشق شمع او دیوانه گردد

کسی باید که از آتش نترسد

[...]

ابن یمین

عوانرا آشنا مشمر تو روزی

بتخصیصی ز تو بیگانه گردد

اگر در مهر او چون موی گردی

ز بهر کندنت چون شانه گردد

عوانرا سگ نشاید گفت زیراک

[...]

سلمان ساوجی

همی ترسم که او دیوانه گردد

به یکبار از خرد بیگانه گردد»

سلیمی جرونی

چو روگردان بخار از خانه گردد

چو باز آید همه در دانه گردد

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه