چه گویم رقص تو چون است و چون نیست
حشیش است این نشاط اندرون نیست
به تقلید فرنگی پای کوبی
به رگهای تون طغیان خون نیست
|
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
|
راهنمای نوار ابزار |
|
|
پیشخان کاربر |
|
|
اشعار و ابیات نشان‌شدهٔ کاربر |
|
|
اعلان‌های کاربر |
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
|
لغزش به پایین صفحه |
|
|
لغزش به بالای صفحه |
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شماره‌گذاری خطوط |
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
|
نشان کردن شعر جاری |
|
|
ویرایش شعر جاری |
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
|
شعر یا بخش قبلی |
|
|
شعر یا بخش بعدی |
چه گویم رقص تو چون است و چون نیست
حشیش است این نشاط اندرون نیست
به تقلید فرنگی پای کوبی
به رگهای تون طغیان خون نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به نقد رقص و شادی ظاهری می‌پردازد. شاعر می‌گوید که رقص تو نه به معنای واقعی آن است و نه شادی درون دارد. او به تقلید از فرنگ می‌پردازد و اشاره می‌کند که این شادی واقعی نیست و تنها نمایشی از احساسات است. در واقع، او به عمق احساسات و جوهره اصلی رقص و شادی اشاره می‌کند که در این نوع رقص‌ها وجود ندارد.
هوش مصنوعی: رقص تو را چگونه توصیف کنم، که به نظر می‌رسد هست و نیست؟ این شادی و نشاطی که می‌بینم در واقع از درون تو به وجود نیامده است.
هوش مصنوعی: در پی تقلید از فرهنگ غربی، رگهای خون ما به جوش و خروش نمی‌آید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کریمی کو که در عالم زبون نیست
اسیر و عاجز این چرخ دون نیست
عروس بخت را گر زیوری هست
در این نه حقه آیینه گون نیست
اگر این است هستی ها که دیدم
[...]
معرفی ترانه‌هایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیه‌گذاری باید در گنجور نام‌نویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.