بخش ۱ - بخواننده کتاب: سپاه تازه برانگیزم از ولایت عشق
بخش ۲ - تمهید: پیر رومی مرشد روشن ضمیر
بخش ۳ - خطاب به مهر عالمتاب: ای امیر خاور ای مهر منیر
بخش ۴ - حکمت کلیمی: تا نبوت حکم حق جاری کند
بخش ۵ - حکمت فرعونی: حکمت ارباب دین کردم عیان
بخش ۶ - لا اله الا الله: نکته ئی میگویم از مردان حال
بخش ۷ - فقر: چیست فقر ای بندگان آب و گل
بخش ۸ - مرد حر: مرد حر محکم ز ورد «لاتخف»
بخش ۹ - در اسرار شریعت: نکته ها از پیر روم آموختم
بخش ۱۰ - اشکی چند بر افتراق هندیان: ای هماله ! ای اطک ، ای رود گنگ
بخش ۱۱ - سیاسیات حاضره: می کند بند غلامان سخت تر
بخش ۱۲ - حرفی چند با امت عربیه: ای در و دشت تو باقی تا ابد
بخش ۱۳ - پس چه باید کرد ای اقوام شرق: پس چه باید کرد ای اقوام شرق
بخش ۱۴ - در حضور رسالت مآب شب سه اپریل م که در دارالاقبال بهوپال بودم سید احمد خانرا در خواب دیدم فرمودند که از علالت خویش در حضور رسالت مآب عرض کن: ای تو ما بیچارگان را ساز و برگ
بخش ۱۵ - خطاب به اقوام سرحد: ای ز خود پوشیده خود را بازیاب
بخش ۱۶ - مسافر وارد میشود به شهر کابل و حاضر میشود بحضور اعلیحضرت شهید: شهر کابل خطه جنت نظیر
بخش ۱۷ - بر مزار شهنشاه بابر خلد آشیانی: بیا که ساز فرنگ از نوا بر افتاد است
بخش ۱۸ - سفر به غزنی و زیارت مزار حکیم سنائی: از نوازشهای سلطان شهید
بخش ۱۹ - روح حکیم سنائی از بهشت برین جواب میدهد: رازدان خیر و شر گشتم ز فقر
بخش ۲۰ - بر مزار سلطان محمود علیه الرحمه: خیزد از دل ناله ها بی اختیار
بخش ۲۱ - مناجات مرد شوریده در ویرانه غزنی: لاله بهر یک شعاع آفتاب
بخش ۲۲ - قندهار و زیارت خرقه مبارک: قندهار آن کشور مینو سواد
بخش ۲۳ - بر مزار حضرت احمد شاه باباعلیه الرحمه مؤسس ملت افغانیه: تربت آن خسرو روشن ضمیر
بخش ۲۴ - خطاب به پادشاه اسلام اعلیحضرت ظاهر شاه «ایده‘ الله بنصره»: ای قبای پادشاهی بر تو راست