گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
ناصر بخارایی

نه جز تو اهل دل را دلبری هست

نه از تو در جهان شیرین‌تری هست

نثار گرد راهت گر دلی بود

فدای خاک پایت گر سری هست

در وصلب به رویم بسته بادا

[...]

سلیمی جرونی

که در شهر صفاهان دلبری هست

که مانندش عجب گر دیگری هست

هلالی جغتایی

الهی، تا در امکان گوهری هست

برین گردون گردان اختری هست

عرفی

بشاه این شوخ چشمانرا سری هست

وگر با شاه نی با دیگری هست

اقبال لاهوری

تو ای شیخ حرم شاید ندانی

جهان عشق را هم محشری هست

گناه و نامه و میزان ندارد

نه او را مسلمی نی کافری هست

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه