حکمت شماره ۱: مال از بهر آسایش عمر است نه عمر از بهر گرد کردن ...
حکمت شماره ۲: موسی، علیه السلام، قارون را نصیحت کرد که: ...
حکمت شماره ۳: دو کس رنج بیهوده بردند و سعی بیفایده کردند: یکی آن که اندوخت و نخورد و دیگر آن که آموخت و نکرد.
حکمت شماره ۴: علم از بهر دین پروردن است نه از بهر دنیا خوردن.
حکمت شماره ۵: عالم ناپرهیزگار کور مشعلهدار است.
حکمت شماره ۶: ملک از خردمندان جمال گیرد و دین از پرهیزگاران ...
حکمت شماره ۷: سه چیز پایدار نماند: مال بی تجارت و علم بی بحث و ملک بی سیاست.
حکمت شماره ۸: رحم آوردن بر بدان ستم است بر نیکان، عفو کردن از ظالمان جور است بر درویشان.
حکمت شماره ۹: به دوستی پادشاهان اعتماد نتوان کرد و بر آواز خوش ...
حکمت شماره ۱۰: هر آن سری که در سر داری با دوست در میان منه چه ...
حکمت شماره ۱۱: دشمنی ضعیف که در طاعت آید و دوستی نماید، مقصود وی ...
حکمت شماره ۱۲: سخن میان دو دشمن چنان گوی که گر دوست گردند شرم زده نشوی.
حکمت شماره ۱۳: هر که با دشمنان صلح میکند سر آزار دوستان دارد.
حکمت شماره ۱۴: چون در امضای کاری متردد باشی آن طرف اختیار کن که بی آزارتر بر آید.
حکمت شماره ۱۵: بر عجز دشمن رحمت مکن که اگر قادر شود بر تو نبخشاید.
حکمت شماره ۱۶: هر که بدی را بکشد خلق را از بلای او برهاند و او را از عذاب خدای عز و جل.
حکمت شماره ۱۷: نصیحت از دشمن پذیرفتن خطاست ولیکن شنیدن رواست تا به خلاف آن کار کنی که آن عین صواب است.
حکمت شماره ۱۸: خشم بیش از حد گرفتن وحشت آرد و لطف بی وقت هیبت ...
حکمت شماره ۱۹: دو کس دشمن ملک و دینند: پادشاه بی حلم و زاهد بی علم.
حکمت شماره ۲۰: پادشه باید که تا به حدی خشم بر دشمنان نراند که ...
حکمت شماره ۲۱: بدخوی در دست دشمنی گرفتار است که هر کجا رود از چنگ عقوبت او خلاص نیابد.
حکمت شماره ۲۲: چو بینی که در سپاه دشمن تفرقه افتاده است، تو جمع باش. و گر جمع شوند، از پریشانی اندیشه کن.
حکمت شماره ۲۳: دشمن چو از همه حیلتی فرو ماند، سلسله دوستی ...
حکمت شماره ۲۴: سر مار به دست دشمن بکوب که از احدی ...
حکمت شماره ۲۵: خبری که دانی که دلی بیازارد، تو خاموش تا دیگری بیارد.
حکمت شماره ۲۶: پادشه را بر خیانت کسی واقف مگردان، مگر آنگه که ...
حکمت شماره ۲۷: هر که نصیحت خودرای میکند، او خود به نصیحتگری محتاج است.
حکمت شماره ۲۸: فریب دشمن مخور و غرور مداح مخر، که این دام زرق ...
حکمت شماره ۲۹: متکلم را تا کسی عیب نگیرد، سخنش صلاح نپذیرد.
حکمت شماره ۳۰: همه کس را عقل خود بکمال نماید و فرزند خود بجمال.
حکمت شماره ۳۱: ده آدمی بر سفرهای بخورند و دو سگ بر مرداری با هم ...
حکمت شماره ۳۲: هر که در حال توانایی نکویی نکند، در وقت ناتوانی سختی بیند.
حکمت شماره ۳۳: هر چه زود بر آید، دیر نپاید.
حکمت شماره ۳۴: کارها به صبر بر آید و مستعجل به سر در آید.
حکمت شماره ۳۵: نادان را به از خاموشی نیست وگر این مصلحت بدانستی، نادان نبودی.
حکمت شماره ۳۶: هر که با داناتر از خود بحث کند تا بدانند که داناست، بدانند که نادان است.
حکمت شماره ۳۷: هر که با بدان نشیند، نیکی نبیند.
حکمت شماره ۳۸: مردمان را عیب نهانی پیدا مکن که مر ایشان را رسوا کنی و خود را بی اعتماد.
حکمت شماره ۳۹: از تن بیدل طاعت نیاید و پوست بیمغز را بضاعت نشاید.
حکمت شماره ۴۰: نه هر که در مجادله چست، در معامله درست.
حکمت شماره ۴۱: اگر شبها همه قدر بودی، شب قدر بی قدر بودی.
حکمت شماره ۴۲: نه هر که به صورت نکوست سیرت زیبا در اوست. کار اندرون دارد نه پوست.
حکمت شماره ۴۳: هرکه با بزرگان ستیزد، خون خود ریزد.
حکمت شماره ۴۴: پنجه با شیر زدن و مشت با شمشیر، کار خردمندان نیست.
حکمت شماره ۴۵: ضعیفی که با قوی دلاوری کند، یار دشمن است در هلاک خویش.
حکمت شماره ۴۶: بی هنران، هنرمند را نتوانند که بینند همچنان که ...
حکمت شماره ۴۷: گر جور شکم نیستی، هیچ مرغ در دام صیاد نیوفتادی بلکه صیاد خود دام ننهادی.
حکمت شماره ۴۸: مشورت با زنان تباه است و سخاوت با مفسدان گناه.
حکمت شماره ۴۹: هر که را دشمن پیش است، اگر نکشد دشمن خویش است.
حکمت شماره ۵۰: کشتن بندیان تأمل اولی تر است، به حکم آن که اختیار ...
حکمت شماره ۵۱: حکیمی که با جهال درافتد توقع عزت ندارد وگر ...
حکمت شماره ۵۲: خردمندی را که در زمره اجلاف سخن ببندد شگفت مدار ...
حکمت شماره ۵۳: جوهر اگر در خلاب افتد، همچنان نفیس است و غبار اگر ...
حکمت شماره ۵۴: مشک آن است که ببوید نه آن که عطار بگوید.
حکمت شماره ۵۵: دوستی را که به عمری فرا چنگ آرند، نشاید که به یک دم بیازارند.
حکمت شماره ۵۶: عقل در دست نفس چنان گرفتار است که مرد عاجز با زن ...
حکمت شماره ۵۷: جوانمرد که بخورد و بدهد، به از عابدی که روزه دارد ...
حکمت شماره ۵۸: اندک اندک خیلی شود و قطره قطره سیلی گردد. یعنی ...
حکمت شماره ۵۹: عالم را نشاید که سفاهت از عامی به حلم درگذراند ...
حکمت شماره ۶۰: معصیت از هر که صادر شود ناپسندیده است و از علما ...
حکمت شماره ۶۱: جان در حمایت یک دم است و دنیا وجودی میان دو عدم.
حکمت شماره ۶۲: شیطان با مخلصان برنمیآید و سلطان با مفلسان.
حکمت شماره ۶۳: هر که در زندگانی نانش نخورند، چون بمیرد نامش نبرند.
حکمت شماره ۶۴: درویش ضعیفحال را در خشکی تنگسال مپرس که «چونی؟»، الا به شرط آن که مرهم ریشش بنهی و معلومی پیشش.
حکمت شماره ۶۵: دو چیز محال عقل است: خوردن بیش از رزق مقسوم و مردن پیش از وقت معلوم.
حکمت شماره ۶۶: ای طالب روزی بنشین که بخوری و ای مطلوب اجل مرو که جان نبری.
حکمت شماره ۶۷: به نانهاده دست نرسد و نهاده هر کجا هست برسد.
حکمت شماره ۶۸: صیاد بی روزی ماهی در دجله نگیرد و ماهی بی اجل در خشک نمیرد.
حکمت شماره ۶۹: توانگر فاسق کلوخ زراندود است و درویش صالح شاهد خاک آلود. این دلق موسی است مرقع و آن ریش فرعون مرصع.
حکمت شماره ۷۰: شدت نیکان روی در فرج دارد و دولت بدان سر در نشیب.
حکمت شماره ۷۱: حسود از نعمت حق بخیل است و بنده بی گناه را دشمن میدارد.
حکمت شماره ۷۲: تلمیذ بی ارادت عاشق بی زر است و رونده بی معرفت ...
حکمت شماره ۷۳: مراد از نزول قرآن تحصیل سیرت خوب است نه ترتیل سورت مکتوب.
حکمت شماره ۷۴: یکی را گفتند: عالم بی عمل به چه ماند؟
حکمت شماره ۷۵: مرد بی مروت زن است و عابد با طمع رهزن.
حکمت شماره ۷۶: دو کس را حسرت از دل نرود و پای تغابن از گل بر نیاید: تاجر کشتی شکسته و وارث با قلندران نشسته.
حکمت شماره ۷۷: خلعت سلطان اگر چه عزیز است، جامه خلقان خود به ...
حکمت شماره ۷۸: خلاف راه صواب است و عکس رای اولوالالباب، دارو به گمان خوردن و راه نادیده بی کاروان رفتن.
حکمت شماره ۷۹: هر آنچه دانی که هر آینه معلوم تو گردد، به پرسیدن آن تعجیل مکن که هیبت سلطنت را زیان دارد.
حکمت شماره ۸۰: یکی از لوازم صحبت آن است که خانه بپردازی یا با خانه خدای در سازی.
حکمت شماره ۸۱: هر که با بدان نشیند اگر نیز طبیعت ایشان در او اثر ...
حکمت شماره ۸۲: حلم شتر چنان که معلوم است اگر طفلی مهارش گیرد و ...
حکمت شماره ۸۳: هر که در پیش سخن دیگران افتد تا مایه فضلش بدانند، پایه جهلش معلوم کند.
حکمت شماره ۸۴: ریشی درون جامه داشتم و شیخ از آن هر روز بپرسیدی ...
حکمت شماره ۸۵: دروغ گفتن به ضربت لازم ماند که اگر نیز جراحت درست ...
حکمت شماره ۸۶: اجل کائنات از روی ظاهر آدمیست و اذل موجودات ...
حکمت شماره ۸۷: از نفس پرور هنروری نیاید و بی هنر سروری را نشاید.
حکمت شماره ۸۸: در انجیل آمده است که ای فرزند آدم! گر توانگری ...
حکمت شماره ۸۹: ارادت بیچون یکی را از تخت شاهی فرو آرد و دیگری را در شکم ماهی نکو دارد.
حکمت شماره ۹۰: گر تیغ قهر بر کشد، نبی و ولی سر در کشد وگر غمزه لطف بجنباند، بدان به نیکان در رساند.
حکمت شماره ۹۱: هر که به تأدیب دنیا راه صواب نگیرد، به تعذیب عقبی ...
حکمت شماره ۹۲: نیکبختان به حکایت و امثال پیشینیان پند گیرند، زآن پیشتر که پسینیان به واقعه او مثل زنند.
حکمت شماره ۹۳: آن را که گوش ارادت گران آفریدهاند، چون کند که ...
حکمت شماره ۹۴: گدای نیک انجام به از پادشای بد فرجام.
حکمت شماره ۹۵: زمین را ز آسمان نثار است و آسمان را از زمین غبار. کل اناء یترشح بما فیه.
حکمت شماره ۹۶: حق جل و علا میبیند و میپوشد و همسایه نمیبیند و میخروشد.
حکمت شماره ۹۷: زر از معدن به کان کندن به در آید وز دست بخیل به جان کندن.
حکمت شماره ۹۸: هر که بر زیردستان نبخشاید، به جور زبردستان گرفتار آید.
حکمت شماره ۹۹: عاقل چون خلاف اندر میان آمد بجهد و چو صلح بیند ...
حکمت شماره ۱۰۰: درویشی به مناجات در میگفت: یا رب بر بدان رحمت كن ...
حکمت شماره ۱۰۱: اول كسی كه علم بر جامه كرد و انگشتری در دست، جمشید بود.
حکمت شماره ۱۰۲: بزرگی را پرسیدند: با چندین فضیلت که دست راست را هست خاتم در انگشت چپ چرا میکنند؟
حکمت شماره ۱۰۳: نصیحت پادشاهان کردن کسی را مسلم بود که بیم سر ندارد یا امید زر.
حکمت شماره ۱۰۴: شاه از بهر دفع ستمکاران است و شحنه برای خونخواران ...
حکمت شماره ۱۰۵: همه کس را دندان به ترشی کند شود مگر قاضیان را که به شیرینی.
حکمت شماره ۱۰۶: قحبه پیر از نابکاری چه کند که توبه نکند و شحنه معزول از مردم آزاری.
حکمت شماره ۱۰۷: حکیمی را پرسیدند: چندین درخت نامور که خدای عز و ...
حکمت شماره ۱۰۸: دو کس مردند و حسرت بردند: یکی آن که داشت و نخورد و دیگر آن که دانست و نکرد.
خاتمه گلستان: تمام شد کتاب گلستان والله المستعان به توفیق باری ...
این آمار از میان ۱۹۹ بیت شعر فارسی از کل ۲۰۲ بیت شعر موجود در گنجور از اشعار این بخش استخراج شده است.
توجه فرمایید که این آمار به دلایلی از قبیل وجود چند نسخه از آثار شعرا در سایت (مثل آثار خیام) و همینطور یک بیت محسوب شدن مصرعهای بند قالبهای ترکیبی مثل مخمسها تقریبی و حدودی است و افزونگی دارد.
آمار همهٔ شعرهای گنجور را اینجا ببینید.
وزنیابی دستی در بیشتر موارد با ملاحظهٔ تنها یک مصرع از شعر صورت گرفته و امکان وجود اشکال در آن (مخصوصاً اشتباه در تشخیص وزنهای قابل تبدیل از قبیل وزن مثنوی مولوی به جای وزن عروضی سریع مطوی مکشوف) وجود دارد. وزنیابی ماشینی نیز که جدیداً با استفاده از امکانات تارنمای سرود اضافه شده بعضاً خطا دارد. برخی از بخشها شامل اشعاری با بیش از یک وزن هستند که در این صورت عمدتاً وزن ابیات آغازین و برای بعضی منظومهها وزن غالب منظومه به عنوان وزن آن بخش منظور شده است.
ردیف | وزن | تعداد ابیات | درصد از کل |
۱ | فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون) | ۴۹ | ۲۴٫۶۲ |
۲ | مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی) | ۳۹ | ۱۹٫۶۰ |
۳ | مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف) | ۳۱ | ۱۵٫۵۸ |
۴ | فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه) | ۲۶ | ۱۳٫۰۷ |
۵ | مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی) | ۱۰ | ۵٫۰۳ |
۶ | فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف) | ۹ | ۴٫۵۲ |
۷ | مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف) | ۸ | ۴٫۰۲ |
۸ | فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی) | ۷ | ۳٫۵۲ |
۹ | مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف) | ۶ | ۳٫۰۲ |
۱۰ | مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف) | ۶ | ۳٫۰۲ |
۱۱ | مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف) | ۴ | ۲٫۰۱ |
۱۲ | فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف) | ۲ | ۱٫۰۱ |
۱۳ | مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم) | ۱ | ۰٫۵۰ |
۱۴ | مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم) | ۱ | ۰٫۵۰ |
آمار ابیات برچسبگذاری شدهٔ این بخش با زبان غالب شعر در گنجور به شرح زیر است:
ردیف | زبان | تعداد ابیات | درصد از کل |
۱ | فارسی | ۱۹۹ | ۹۸٫۵۱ |
۲ | عربی | ۳ | ۱٫۴۹ |
آمار ابیات برچسبگذاری شدهٔ این بخش با قالب شعری در گنجور به شرح زیر است:
ردیف | قالب شعری | تعداد ابیات | درصد از کل |
۱ | غزل/قصیده/قطعه | ۱۵۸ | ۷۸٫۲۲ |
۲ | قطعه | ۳۰ | ۱۴٫۸۵ |
۳ | مثنوی | ۱۲ | ۵٫۹۴ |
۴ | رباعی | ۲ | ۰٫۹۹ |