ریشی درون جامه داشتم و شیخ از آن هر روز بپرسیدی که چون است و نپرسیدی کجاست. دانستم از آن احتراز میکند که ذکر همه عضوی روا نباشد و خردمندان گفتهاند هر که سخن نسنجد، از جوابش برنجد.
تا نیک ندانی که سخن عین صواب است
باید که به گفتن دهن از هم نگشایی
گر راست سخن گویی و در بند بمانی
به زآن که دروغت دهد از بند رهایی



با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این بیتها به مسألهی مشکلات گفتار و سنجش سخن اشاره میکند. او از ریش خود صحبت میکند و به شیخ میگوید که در مورد آن سوال میکند اما از محل آن سوال نمیکند. شاعر نتیجه میگیرد که بهترین روش ارتباط، احتیاط در گفتار و سنجش سخن است. او به این نکته تأکید میکند که باید در گفتار دقت کرد؛ زیرا دروغ به انسان آزادی نمیدهد و بهتر است که در بیان حقیقت صادق باشیم، حتی اگر باعث محدودیت ما شود. در نهایت، او به مفهومی اشاره میکند که سخن باید با دقت انتخاب شود تا از سوءتفاهم جلوگیری شود.
من زخمی پنهان زیر لباسم داشتم. شیخ هر روز میپرسید اوضاع زخمت چطور است، اما هرگز نپرسید زخم کجای بدنت است. فهمیدم شیخ آگاهانه از پرسیدن اینکه زخم کجای بدنت است دوری میکند، چون ممکن بود زخم در ناحیهٔ خصوصی باشد و گفتن نام آن عضو، ناشایست و بیادبانه باشد و به صلاح نباشد. که عقلا گفتهاند کسی که سخن را نسنجد و با دقت نگوید، خود و طرف مقابل را میآزارد.
تا یقین نداری حرفت کاملاً درست و سودمند است، نباید چیزی به زبان بیاوری.
اگر راست بگویی و به خاطر راستگفتن، در بند بمانی، بهتر از آن است که با دروغ از بند آزاد شوی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.