گنجور

 
خواجوی کرمانی

فهرست شعرها به ترتیب آخر حرف قافیه گردآوری شده است. برای پیدا کردن یک شعر کافی است حرف آخر قافیه آن را در نظر بگیرید تا بتوانید آن را پیدا کنید.

مثلا برای پیدا کردن شعری که مصرع «زهی خطی بخطا برده سوی خطه ی چین» مصرع اول یکی از بیتهای آن است باید شعرهایی را نگاه کنید که آخر حرف قافیه آنها «ن» است.

حرف آخر قافیه

الف
ب
ت
چ
د
ر
ز
س
ش
گ
ل
م
ن
و
ه
ی

شماره ۱: سبحان من تقدس بالعز و الجلال

شماره ۲: مگذر ای یار و درین واقعه مگذار مرا

شماره ۳: بگذر ای خواجه و بگذار مرامست اینجا

شماره ۴: خرقه رهن خانه ی خمار دارد پیر ما

شماره ۵: آنک بر هر طرفی منتظرانند او را

شماره ۶: بگوئید ای رفیقان ساربان را

شماره ۷: چو در گره فکنی آن کمند پرچین را

شماره ۸: ای به ناوک زده چشم تو یک‌اندازان را

شماره ۹: بده آن راح روان‌پرور ریحانی را

شماره ۱۰: من مستم و دل خراب جان تشنه و ساغر آب

شماره ۱۱: رفت دوشم نفسی دیده گریان در خواب

شماره ۱۲: ای جان من بیاد لبت تشنه بر شراب

شماره ۱۳: ساقی سیمبر بیار شراب

شماره ۱۴: ای لب میگون تو هم شکر و هم شراب

شماره ۱۵: هرکه در عهد ازل مست شد از جام شراب

شماره ۱۶: ای دل نگفتمت ز زلفش عنان بتاب

شماره ۱۷: پیش صاحب‌نظران ملک سلیمان بادست

شماره ۱۸: حسن تو نهایت جمالست

شماره ۱۹: ترا با ما اگر صلحست جنگست

شماره ۲۰: باغ و صحرا با سهی سروان نسرین بر خوشست

شماره ۲۱: خطت که کتابه ی جمالست

شماره ۲۲: شامش از صبح فروزنده در آویخته است

شماره ۲۳: بشکست دل تنگ من خسته کزین دست

شماره ۲۴: نظری کن اگرت خاطر دوریشانست

شماره ۲۵: خطر بادیه ی عشق تو بیش از پیشست

شماره ۲۶: رخ دل فروز تو ماهی خوشست

شماره ۲۷: من به قول دشمنان هرگز نگیرم ترک دوست

شماره ۲۸: نفسی همدم ما باش که عالم نفسیست

شماره ۲۹: کاروان خیمه بصحرا زد و محمل بگذشت

شماره ۳۰: چو سرچشمه ی چشم من دیده است

شماره ۳۱: چو آن فتنه از خواب سر برگرفت

شماره ۳۲: بسته ی بند تو از هر دو جهان آزادست

شماره ۳۳: آن جوهر جانست که در گوهر کانست

شماره ۳۴: جان هر زنده دلی زنده بجانی دگرست

شماره ۳۵: اینهمه مستی ما مستی مستی دگرست

شماره ۳۶: ای لبت میگون و جانم می پرست

شماره ۳۷: نشان بی نشانان بی نشانیست

شماره ۳۸: بجز از کمر ندیدم سر موئی از میانت

شماره ۳۹: جانم از باده ی لعل تو خراب افتادست

شماره ۴۰: کارم از دست دل فرو بستست

شماره ۴۱: رنج از کسی بریم که دردش دوای ماست

شماره ۴۲: مائیم آن گدای که سلطان گدای ماست

شماره ۴۳: گر حرص زیر دست و طمع زیر پای تست

شماره ۴۴: مگذر ز ما که خاطر ما در قفای تست

شماره ۴۵: گر سر درآورد سرم آنجا که پای اوست

شماره ۴۶: بسکه مرغ سحری در غم گلزار بسوخت

شماره ۴۷: ای لبت باده فروش و دل من باده پرست

شماره ۴۸: رمضان آمد و شد کار صراحی از دست

شماره ۴۹: تا کی ندهی داد من ای داد ز دستت

شماره ۵۰: خنک آن باد که باشد گذرش بر کویت

شماره ۵۱: بر سر کوی عشق بازاریست

شماره ۵۲: گرت چو مورچه گرد شکربر آمده است

شماره ۵۳: دیشب دل ز ملک دو عالم خبر نداشت

شماره ۵۴: مسیح روح را مریم حجابست

شماره ۵۵: هیچ داری خبر ای یار که آن یار برفت

شماره ۵۶: یاد باد آن روز کز لب بوی جان می آمدت

شماره ۵۷: منزل ار یار قرین است چه دوزخ چه بهشت

شماره ۵۸: هر که او دیده ی مردم کش مستت دیدست

شماره ۵۹: رخت خورشید را یات جمالست

شماره ۶۰: بر سر کوی خرابات محبت کوئیست

شماره ۶۱: آه کز آهم مه و پروین بسوخت

شماره ۶۲: آن نگینی که منش می طلبم باجم نیست

شماره ۶۳: شوریده ئیست زلف تو کز بند جسته است

شماره ۶۴: ابر نیسان باغ را در لؤلؤی لالا گرفت

شماره ۶۵: در شب زلف تو مهتابی خوشست

شماره ۶۶: شمع ما مأمول هر پروانه نیست

شماره ۶۷: شمع ما شمعیست کو منظور هر پروانه نیست

شماره ۶۸: ای فدای قامتت هر سر و بستانی که هست

شماره ۶۹: جان ما بر آتش و گیسوی جانان تافتست

شماره ۷۰: حذر کن ز یاری که یاریش نیست

شماره ۷۱: ای بر عذار مهوشت آن زلف پر شکست

شماره ۷۲: برون ز جام دمادم مجوی این دم هیچ

شماره ۷۳: ز جام عشق تو عقلم خراب می گردد

شماره ۷۴: گرمی خسرو و شیرین بشکر کم نشود

شماره ۷۵: مرا دلیست که تا جان برون نمی آید

شماره ۷۶: گمان مبر که در آفاق اهل حسن کمند

شماره ۷۷: تا درد نیابند دوا را نشناسند

شماره ۷۸: گر دلم روز وداع از پی محمل می شد

شماره ۷۹: اگر ز پیش برانی مرا که بر خواند

شماره ۸۰: یاد باد آنشب که در مجلس خروش چنگ بود

شماره ۸۱: هندوئی را باغبان سوی گلستان می فرستد

شماره ۸۲: سخن یار ز اغیار بباید پوشید

شماره ۸۳: حدیث آرزومندی جوابی هم نمی ارزد

شماره ۸۴: اسیر قید محبت ز جان نیندیشد

شماره ۸۵: مه چنین دلستان نمی افتد

شماره ۸۶: سحر چو بوی گل از طرف مرغزار برآید

شماره ۸۷: دل بدست یار و غم در دل بماند

شماره ۸۸: گر سر صحبت این بی سرو پایت باشد

شماره ۸۹: وصل آن ترک ختا ملکت خاقان ارزد

شماره ۹۰: صبحت جان جهان جان و جهان می ارزد

شماره ۹۱: چنانک صید دل آن چشم آهوانه کند

شماره ۹۲: نقاش که او صورت ارژنگ نگارد

شماره ۹۳: آن خط شب مثال که بر خور نوشته اند

شماره ۹۴: خورشید را بسایه ی شب در نشانده اند

شماره ۹۵: هر کو نظر کند به تو صاحب‌نظر شود

شماره ۹۶: بدشمنان گله از دوستان نشاید کرد

شماره ۹۷: نی ز دود دل پر آتش ما می نالد

شماره ۹۸: هم عفی الله نی که ما را مرحبائی می زند

شماره ۹۹: یاد باد آنک نیاورد ز من روزی یاد

شماره ۱۰۰: همرهان رفتند و ما را در سفر بگذاشتند

شماره ۱۰۱: مرغ در راه او پر اندازد

شماره ۱۰۲: یاد باد آن شب که دلبر مست و دل در دست بود

شماره ۱۰۳: این ترک زنگاری کمان از خیل خاقان می رسد

شماره ۱۰۴: شام شکستگانرا هرگز سحر نباشد

شماره ۱۰۵: درد محبت درمان ندارد

شماره ۱۰۶: جادوئی چون نرگس مستت به بیماری که دید

شماره ۱۰۷: حدیث جان بجز جانان نداند

شماره ۱۰۸: دلم بی وصل جانان جان نخواهد

شماره ۱۰۹: عاقلان کی دل بدست زلف دلداران دهند

شماره ۱۱۰: ای که هردم عنبرت بر نسترن چنبر شود

شماره ۱۱۱: روی نکو بی وجود ناز نباشد

شماره ۱۱۲: پای کوبان در سراندازی چو سربازی کنند

شماره ۱۱۳: دل من باز هوای سرکوئی دارد

شماره ۱۱۴: قصه غصه فرهاد بشیرین که برد

شماره ۱۱۵: دامن گل نبرد هر که ز خار اندیشد

شماره ۱۱۶: دست گیرید و بدستم می گلفام دهید

شماره ۱۱۷: از صومعه پیری بخرابات درآمد

شماره ۱۱۸: چشمت دل پر ز تاب خواهد

شماره ۱۱۹: اهل تحقیق چو در کوی خرابات آیند

شماره ۱۲۰: گویند که صبر آتش عشقت بنشاند

شماره ۱۲۱: مستم آنجا مبر ای یار که سر مستانند

شماره ۱۲۲: همه گنج جهان ماری نیرزد

شماره ۱۲۳: کدام دل که ز دوری بجان نمی آید

شماره ۱۲۴: کدام یار که ما را پیام یار آرد

شماره ۱۲۵: عاقل ندهد عاشق دلسوخته را پند

شماره ۱۲۶: زهی زلفت گرهگیری پر از بند

شماره ۱۲۷: دلم که حلقه ی گیسوی یار می گیرد

شماره ۱۲۸: حدیث عشق ز ما یادگار خواهد ماند

شماره ۱۲۹: نسیم باد صبا جان من فدای تو باد

شماره ۱۳۰: مرغان این چمن همه بی بال و بی پرند

شماره ۱۳۱: عشقست که چون پرده ز رخ بازگشاید

شماره ۱۳۲: ببوی زلف تو دادم دل شکسته بباد

شماره ۱۳۳: آن فتنه چو برخیزد صد فتنه برانگیزد

شماره ۱۳۴: طوطی چو سخن گوئی پیش شکرت میرد

شماره ۱۳۵: کسی کزان سر زلف دو تا نمی ترسد

شماره ۱۳۶: هر کو بصری دارد با او نظری دارد

شماره ۱۳۷: تا دلم در خم آن زلف سمن سا افتاد

شماره ۱۳۸: دوشم بشمع روی چو ماهت نیاز بود

شماره ۱۳۹: مرغ جم باز حدیثی ز سبا می گوید

شماره ۱۴۰: چو مطربان سحر چنگ در رباب زنند

شماره ۱۴۱: تشنه ی غنچه ی سیراب ترا آب چه سود

شماره ۱۴۲: چون طوطی خط تو پر بر شکر اندازد

شماره ۱۴۳: نسیم باد صبا چون ز بوستان آید

شماره ۱۴۴: ای تتق بسته از تیره شب بر قمر

شماره ۱۴۵: بوستان جنتست و سروم حور

شماره ۱۴۶: چون هست قرب حقیقی چه غم ز بعد مزار

شماره ۱۴۷: زهی تاری زلفت مشک تاتار

شماره ۱۴۸: گر یار یار باشدت ای یار غم مخور

شماره ۱۴۹: دوری از ما مکن ای چشم بد از روی تو دور

شماره ۱۵۰: بنده محمودست و سلطان در ره معنی ایاز

شماره ۱۵۱: پیش عاقل نیاز چیست نماز

شماره ۱۵۲: این غزل یک دو نوبت از سر سوز

شماره ۱۵۳: نشست شمع سحرای چراغ مجلسیان خیز

شماره ۱۵۴: ای دلم را شکر جان پرورت چون جان عزیز

شماره ۱۵۵: معنی این صورت از صورتگران چین بپرس

شماره ۱۵۶: بفلک می رسد خروش خروس

شماره ۱۵۷: اگر او سخن نگوید سخنست در دهانش

شماره ۱۵۸: هر دل غمزه کان غمزه بود غمازش

شماره ۱۵۹: آورده ایم روی بسوی دیار خویش

شماره ۱۶۰: نیستی آنک زنی شیشه ی هستی بر سنگ

شماره ۱۶۱: زهی گرفته خور از طلعت تو فال جمال

شماره ۱۶۲: خوشا با دوستان در بوستان گل

شماره ۱۶۳: دارم مرید مرا دست و دیده رهبر دل

شماره ۱۶۴: یکدم ز قال بگذر اگر واقفی ز حال

شماره ۱۶۵: گر گنج طلب داری از مار مترس ای دل

شماره ۱۶۶: سپیده دم که بر آمد خروش بانگ رحیل

شماره ۱۶۷: در چمن دوش ببوی تو گذر می کردم

شماره ۱۶۸: می گذشتی و من از دور نظر می کردم

شماره ۱۶۹: دل گل زنده گردد از دم خم

شماره ۱۷۰: چو نام تو در نامه ئی دیده ام

شماره ۱۷۱: باز چون بلبل بصد دستان ببستان آمدیم

شماره ۱۷۲: مگر که صبح من امشب اسیر گشت بشام

شماره ۱۷۳: چشم پرخواب گشودی و ببستی خوابم

شماره ۱۷۴: عشق آن بت ساکن میخانه می گرداندم

شماره ۱۷۵: آید ز نی حدیثی هر دم بگوش جانم

شماره ۱۷۶: دل بدست غم سودای تو دادیم و شدیم

شماره ۱۷۷: آفتابست یا ستاره ی بام

شماره ۱۷۸: دوش می آمد نگار بر برم

شماره ۱۷۹: من بار هجر می کشم و ناقه محملم

شماره ۱۸۰: درد دل خویش با که گویم

شماره ۱۸۱: اهل دل را خبر از عالم جان آوردیم

شماره ۱۸۲: اشارت کرده بودی تا بیایم

شماره ۱۸۳: ما بدرگاه تو از کوی نیاز آمده ایم

شماره ۱۸۴: نوبتی صبح برآمد ببام

شماره ۱۸۵: امروز که من عاشق و دیوانه و مستم

شماره ۱۸۶: این چه با دست کزو بوی شما می شنوم

شماره ۱۸۷: این چه بویست که از باد صبا می شنوم

شماره ۱۸۸: تخفیف کن از دور من این باده که مستم

شماره ۱۸۹: سلامی بجانان فرستاده ام

شماره ۱۹۰: ما جرعه چشانیم ولی خضرو شانیم

شماره ۱۹۱: عارض ترکان نگر در چین جعد مشک فام

شماره ۱۹۲: هر دم آرد باد صبح از روضه ی رضوان پیام

شماره ۱۹۳: دلداده‌ایم وز پی دلدار می‌رویم

شماره ۱۹۴: من همان به که بسوزم ز غم و دم نزنم

شماره ۱۹۵: نیست بی روی تو میل گل و برگ سمنم

شماره ۱۹۶: باز هشیار برون رفته و مست آمده ایم

شماره ۱۹۷: کی آمدی ز تتارای صبای مشک نسیم

شماره ۱۹۸: نسیم باد بهاری وزید خیز ندیم

شماره ۱۹۹: برآمد بانگ مرغ و نوبت بام

شماره ۲۰۰: من ز دست دیده و دل در بلا افتاده‌ام

شماره ۲۰۱: هیچ می دانی که دیشب در غمش چون بوده ام

شماره ۲۰۲: گر شدیم از کویت ای ترک ختا باز آمدیم

شماره ۲۰۳: ز باد نکهت زلف دو تات می جوئیم

شماره ۲۰۴: ای شام زلفت بتخانه ی چین

شماره ۲۰۵: هندوی آن کاکل ترکانه می باید شدن

شماره ۲۰۶: گهیکه جان رود از چشم ناتوان بیرون

شماره ۲۰۷: بلبل خوش سرای شد مطرب مجلس چمن

شماره ۲۰۸: بعقل کی متصور شود فنون جنون

شماره ۲۰۹: ای غمزه ی جادویت افسونگر بیماران

شماره ۲۱۰: هر زمان آهنگ بیزاریش بین

شماره ۲۱۱: نی نگر با اهل دل هر دم بمعنی در سخن

شماره ۲۱۲: سرو را گل بار نبود گر بود نبود چنین

شماره ۲۱۳: سنبل سیه بر سمن مزن

شماره ۲۱۴: خط زنگاری نگر از سبزه برگرد سمن

شماره ۲۱۵: ای زلف تو زنجیر دل حلقه ربایان

شماره ۲۱۶: ای کفر سر زلف تو غارتگر ایمان

شماره ۲۱۷: زهی خطی بخطا برده سوی خطه ی چین

شماره ۲۱۸: یا رب ز باغ وصل نسیمی بمن رسان

شماره ۲۱۹: ای ز سنبل بسته شادروان مشکین بر سمن

شماره ۲۲۰: خوشا چشمی که بیند روی ترکان

شماره ۲۲۱: زبان خامه نتواند حدیث دل بیان کردن

شماره ۲۲۲: خویش را در کوی بیخویشی فکن

شماره ۲۲۳: ای خواجه مرا با می و میخانه رها کن

شماره ۲۲۴: ای بوستان عارض تو گلستان جان

شماره ۲۲۵: ای صبا غلغل بلبل بگلستان برسان

شماره ۲۲۶: نه درد عشق می یارم نهفتن

شماره ۲۲۷: ای هیچ در میان نه ز موی میان تو

شماره ۲۲۸: صید شیران می کند آهوی رو به باز او

شماره ۲۲۹: ترک من خاقان نگر در حلقه عشاق او

شماره ۲۳۰: دوش می کردم سئوال از جان که آن جانانه کو

شماره ۲۳۱: زهی جمال تو خورشید مشرق دیده

شماره ۲۳۲: ای چیده سنبل تر در باغ دسته بسته

شماره ۲۳۳: زهی روی دل افروزت چراغ و چشم هر دیده

شماره ۲۳۴: ای سر زلف تو در حلقه و تاب افتاده

شماره ۲۳۵: ای سنبله ی زلف تو خرمن زده بر ماه

شماره ۲۳۶: ای بیتو مرا پر آب دیده

شماره ۲۳۷: ای از شب قمرسا برمه نقاب بسته

شماره ۲۳۸: دی آن بت کافر بچه با چنگ و چغانه

شماره ۲۳۹: ای خوشا مست و خراب اندر خرابات آمده

شماره ۲۴۰: روی این چرح سیه روی ستمکاره سیاه

شماره ۲۴۱: ای لبت خنده بر شراب زده

شماره ۲۴۲: آتش اندر آب هرگز دیده ئی

شماره ۲۴۳: چو دستان برکشد مرغ صراحی

شماره ۲۴۴: تبسمت الزهر و المزن باک

شماره ۲۴۵: ای مهر ماه روی ترا زهره مشتری

شماره ۲۴۶: ایا صبا خبری کن مرا از آن که تو دانی

شماره ۲۴۷: کامت اینست که هر لحظه ز پیشم رانی

شماره ۲۴۸: چه چشم مست تو با خواب می کند بازی

شماره ۲۴۹: بدینسان که از ما جهانی جهانی

شماره ۲۵۰: نه آخر تو آنی که ما را زیانی

شماره ۲۵۱: دلا بر عالم جان زن علم زین دیر جسمانی

شماره ۲۵۲: چه کرده ام که بیکبارم از نظر بفکندی

شماره ۲۵۳: چون نداری جان معنی معنی جانرا چه دانی

شماره ۲۵۴: کجا باز آید آن مرغی که با من همقفس بودی

شماره ۲۵۵: کس به نیکی نبرد نام من از بدنامی

شماره ۲۵۶: ببار ای لعبت ساقی شرابی

شماره ۲۵۷: ای که عنبر ز سر زلف تو دارد بویی

شماره ۲۵۸: هیچ شکر چو آن دهان دیدی

شماره ۲۵۹: بر ماه فکنده طیلسانی

شماره ۲۶۰: گفتمش از چه دلم بردی و خونم خوردی

شماره ۲۶۱: ای صبا با بلبل خوش‌گوی گوی

شماره ۲۶۲: برو ای باد بهاری به‌دیاری که تو دانی

شماره ۲۶۳: در باغ چون بالای تو سروی ندیدم راستی

شماره ۲۶۴: دی سیر برآمد دلم از روز جوانی

شماره ۲۶۵: صبح وصل از افق مهر بر آید روزی

sunny dark_mode