بدینسان که از ما جهانی جهانی
که با کس نمانی و با کس نمانی
تو آن شهریاری و آن شهره یاری
که خسرو نشانی و خسرو نشانی
تو آنی که قتلم توانی و دانم
که هر دم بر آنی که خونم برانی
خوشا طرف بستان و دستان مستان
می ارغوانی بروی غوانی
دل یاغی باغیم باغ و دائم
تو در باغ بانی و در باغبانی
ندانم کدامی که دامی دلم را
ز نسل کیانی که اصل کیانی
چو ماهی که ماهیتت کس نداند
چه کانی که از لعل گوهر چکانی
تو جان و جهانی و جان جهانی
تو نور جنانی و حور جنانی
سزد کاردوان رخ نهد پیش اسبت
اگر باز داری سمند اردوانی
ترا نار پستان به از نار بستان
که سیب از ترنجت کند بوستانی
توتر خان و ترخون ز جور تو خواجو
دل از خون چو خانی و رخ زرّخانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به وصف یک فرد خاص و ویژگیهای او میپردازد. شاعر از زیباییها و شخصیت برجستهاش سخن میگوید و او را به عنوان یک شهریار و یار شناخته شده توصیف میکند. این فرد به نوعی قدرت و اثرگذاری بر زندگی دیگران دارد و شاعر به وجود او در دل و جان خود تأکید میکند. همچنین، شاعر از زیباییهای طبیعت و عشق به مینوشی و زندگی اشاره میکند و به لحظات خوش در کنار او میاندیشد. در نهایت، او را به عنوان منبع نور و حیات معرفی میکند و با تشبیهات زیبا، احساسات عمیق خود را نسبت به او بیان میکند.
هوش مصنوعی: به این شکل که ما جهانی را میسازیم که در آن هیچکس تنها نباشد و هیچکس در تنهایی نماند.
هوش مصنوعی: تو آن فرمانروایی که در دوستی مشهور هستی، مانند یک پادشاه که نشانهای از پادشاهی دارد.
هوش مصنوعی: تو کسی هستی که قدرت کشتن من را داری و من میدانم که در هر لحظه در کنار من هستی و میتوانی خون مرا بریزی.
هوش مصنوعی: خوشا به حال آن کسانی که در باغی زیبا هستند و از زیبایی و طراوت آن لذت میبرند، در حالی که با شادی و نشاط همراه هستند و نوشیدنیای رنگین مثل میارغوانی در دست دارند.
هوش مصنوعی: دل ما مانند باغی است که در آن یغمایی و تو همیشه باغبان آن هستی و در کار باغبانی مشغولی.
هوش مصنوعی: نمیدانم شما از کدام نسل هستید که قلب مرا در دام انداختهاید، نسلی که به کیانیان برمیگردد و اصل و نسبشان نیکوست.
هوش مصنوعی: مانند ماهی که کسی نمیداند چه نوع ماهی است، تو نیز از گرانبهای لطافت و زینت بهرهمند هستی و دارای زیباییهای خاصی هستی.
هوش مصنوعی: تو روح و زندگی هستی و زندگی تمام جهان. تو نور آسمانی و زیبا هستی و همچون حوریان دلفریب.
هوش مصنوعی: اگر کاروانی بخواهد با احترام و وقار به سوی تو بیاید، سزاوار است که تو هم با افتخار و قدرت، مانند سمند اردوانی، از آن استقبال کنی.
هوش مصنوعی: بهتر است محبت و عشق تو را بر نعمتها و زیباییهای دنیوی ترجیح دهم، زیرا اگرچه باغ و بستان زیبا هستند، ولی تعلق خاطر من به تو به مراتب بیشتر از آنهاست. این احساس و وابستگی عمیق باعث میشود که این عشق برایم ارزشمندتر از هر چیز دیگری باشد.
هوش مصنوعی: تو ستمگری و دل خواجویی که از دلتنگی و غم خونین شدم، همچون خانی که در زیباییاش چون زر میدرخشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کسی را چو من دوستگان می چه باید؟
که دل شاد دارد بهر دوستگانی
نه جز عیب چیزیست کان تو نداری
نه جز غیب چیزیست کان تو ندانی
ز دو چیز گیرند مر مملکت را
یکی پرنیانی یکی زعفرانی
یکی زر نام ملک بر نبشته
دگر آهن آب دادهٔ یمانی
که را بویهٔ وصلت ملک خیزد
[...]
از او بوی دزدیده کافور و عنبر
وز او گونه برده عقیق یمانی
بماند گل سرخ همواره تازه
اگر قطره ای زو به گل بر چکانی
عقیقی شرابی که در آبگینه
[...]
شه مشرق و شاه زابلستانی
خداوند اقران و صاحبقرانی
بدولت یمینی بملت امینی
مر این هر دو را اصل یمن و امانی
تو محمود نامی و محمود کاری
[...]
یکی گوهری چون گل بوستانی
نه زر وبه دیدار چون زرکانی
به کوه اندرون مانده دیرگاهی
به سنگ اندرون زاده باستانی
گهی لعل چون باده ارغوانی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.