اشارت کرده بودی تا بیایم
بگو چون بی سر و بی پا بیایم
من شوریده دل را از ضعیفی
ندانی باز اگر فردا بیابم
گرم رانی بگو تا بازگردم
وگر خوانی بفرما تا بیایم
بهر منزل که فرمائی بدیده
چه جابلقا چه جابلسا بیابم
اگر برفست و گر باران نترسم
اگر با دست و گر سرما بیایم
اگر خواهی که با تن ها نباشم
نه با تن ها من تنها بیابم
وگر گوئی بیا تا قعر دریا
ز بهر لؤلؤ لالا بیایم
بدان جائی که گوهر می توان یافت
اگر کوهست و گر دریا بیایم
ایا کوی تو منزلگاه خواجو
چه فرمائی نیایم یا بیایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به معشوقش اشاره میکند و از او میپرسد که آیا باید بیخبر و بیمقدمه به دیدارش بیاید. او میگوید که اگر معشوق بگوید که بیاید، حتماً میآید، حتی اگر شرایط سختی مانند برف و باران یا سرما وجود داشته باشد. شاعر به نوعی از عشق و ارادتش به معشوق و همچنین از آمادگیاش برای پیمودن هر مسیری، حتی در دریا یا کوه، سخن میگوید. نهایتاً از معشوق میپرسد که آیا باید بیاید یا نه، نشاندهندهی تعهد و علاقهاش به اوست.
هوش مصنوعی: تو به من علامت داده بودی که بیایم، حالا بگو چطور باید بیایم که بی سر و بی پا باشم.
هوش مصنوعی: من را به دلیل ضعف و پریشانی این گونه نپندار، اگر روزی تو را دوباره ببینم.
هوش مصنوعی: اگر مرا صدا کنی، بگو تا برگردم و اگر دعوت کنی، بفرما تا بیایم.
هوش مصنوعی: به هر جایی که مرا بفرستی، چه جابلقا باشد و چه جابلسا، آنجا را مییابم.
هوش مصنوعی: اگر برف بیفتد یا باران ببارد، من از هیچکدام نمیترسم، حتی اگر با دست یا سرما روبرو شوم.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی که من فقط با جسمها نباشم، باید بدانی که من در تنهایی واقعی خودم را پیدا میکنم.
هوش مصنوعی: اگر بگویی که بیا به عمق دریا برای یافتن مروارید، من هم برای پیدا کردن آن به آنجا میآیم.
هوش مصنوعی: به جایی که میتوان جواهر پیدا کرد، اگر حتی در کوه باشد یا در دریا، من حاضرم بروم.
هوش مصنوعی: ای کاش بدانم که در کوی تو، خواجو چه باید بگوید؛ آیا بیایم یا نیایم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به پاکی سید فرزند آدم
به نیکی رهنمای خلق عالم
درین محنت سرای شادی و غم
که گاهی ماژ باشد گاه ماتم
غمم غم بی و همراز دلم غم
غمم همصحبت و همراز و همدم
غمت مهله که مو تنها نشینم
مریزا بارک الله مرحبا غم
چو دانستم که گردندهست عالم
نیاید مرد را بنیاد محکم
پس آن بهتر که ما در وی مقیمیم
شبان و روز با هم مست و خرم
مرا زان چه که چونان گفت ابلیس
[...]
مبارک باد و میمون باد و خرم
همایون خلعت سلطان عالم
بلی خود خلعت سلطان بهرحال
مبارک باشد و میمون و خرم
ترا بیرون ز تشریف شهنشاه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.