گنجور

 
عطار ابوسعید ابوالخیر

فهرست زیر شامل اشعاری است که در نسخه‌های دیوان‌های هر دو سخنور آمده است و به هر دو منتسب است:


  1. عطار » مختارنامه » باب پانجدهم: در نیازمندی به ملاقات همدمی محرم » شمارهٔ ۴ :: ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۴۳

    عطار (بیت ۱): دردا که درین سوز و گدازم کس نیست - همراه، درین راه درازم کس نیست

    ابوسعید ابوالخیر (بیت ۱): دردا که درین سوز و گدازم کس نیست - همراه درین راه درازم کس نیست



در این بخش مجموعه شعرهایی از دو شاعر را که توأماً هموزن و همقافیه هستند در گروه‌های مجزا فهرست کرده‌ایم:


  1. عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۴:نظری به کار من کن که ز دست رفت کارم - به کسم مکن حواله که به جز تو کس ندارم


    ابوسعید ابوالخیر » ابیات پراکندهٔ نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » تکه ۴۶:نظری فگن به حالم که ز دست رفت کارم - به کسم مکن حواله که بجز تو کس ندارم


  2. عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۴۶:شعله زد شمع جمال او ز دولتخانه‌ای - گشت در هر دو جهان هر ذره‌ای پروانه‌ای


    ابوسعید ابوالخیر » ابیات پراکندهٔ نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » تکه ۵۷:حال عالم سر به‌ سر پرسیدم از فرزانه‌ای - گفت: یا خاکی‌ست یا بادی‌ست یا افسانه‌ای


  3. عطار » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳:آتش تر می‌دمد از طبع چون آب ترم - در معنی می‌چکد از لفظ معنی‌پرورم


    ابوسعید ابوالخیر » ابیات پراکندهٔ نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » تکه ۴۴:معدن شادیست این معدن جود و کرم - قبلهٔ ما روی یار قبلهٔ هر کس حرم


  4. عطار » مختارنامه » باب اول: در توحیدِ باری عزّ شأنه » شمارهٔ ۱۵:هم گوهر بحر لطف بیپایانی - هم گنج طلسم پردهٔ دوجْهانی

    عطار » مختارنامه » باب اول: در توحیدِ باری عزّ شأنه » شمارهٔ ۵۴:ای آن که چنانکه مصلحت میدانی - کارکِهْ و مِهْ به مصلحت میرانی

    عطار » مختارنامه » باب اول: در توحیدِ باری عزّ شأنه » شمارهٔ ۸۷:ای دایرهٔ حکم تو سرگردانی - وی بادیهٔ قضای تو حیرانی

    عطار » مختارنامه » باب نهم: در مقام حیرت و سرگشتگی » شمارهٔ ۲۹:از پای در آمدم ز سرگردانی - وز دست شدم ز غایت حیرانی

    عطار » مختارنامه » باب نهم: در مقام حیرت و سرگشتگی » شمارهٔ ۳۳:امروز منم شیفتهای حیرانی - نه دین و نه دل نه کفر و نه ایمانی

    عطار » مختارنامه » باب بیست و نهم: در شوق نمودن معشوق » شمارهٔ ۵۲:در عشق تو نیم ذرّه سرگردانی - خوشتر ز هزار منصب سلطانی

    عطار » مختارنامه » باب سی و دوم: در شكایت كردن از معشوق » شمارهٔ ۳۷:گاهی به بر خویشتنم میخوانی - گاهی ز در خویشتنم میرانی

    عطار » مختارنامه » باب سی و دوم: در شكایت كردن از معشوق » شمارهٔ ۳۸:ای عشقِ تو کیمیای سرگردانی - وی کوی تو در بادیهٔ حیرانی

    عطار » مختارنامه » باب سی و سوم: در شكر نمودن از معشوق » شمارهٔ ۹:سرگشتهٔ تست، نُه فلک، میدانی - گرد در تو گشته به سرگردانی

    عطار » مختارنامه » باب سی و هشتم: در صفت لب و دهان معشوق » شمارهٔ ۱۹:چون گشت لبت به یک شکر ارزانی - از لعلِ لبت شکر چه میافشانی

    عطار » مختارنامه » باب چهل و پنجم: در معانیی كه تعلق به گل دارد » شمارهٔ ۵:با گل گفتم چو یوسفِ کنعانی - در مصرِ چمن تُرا سزد سلطانی

    عطار » مختارنامه » باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع » شمارهٔ ۵۵:شمع آمد و گفت: سوزِ من گر دانی - چندین بنسوزیم درین حیرانی

    عطار » مختارنامه » باب پنجاهم: در ختم كتاب » شمارهٔ ۴۲:مرغی دیدم نشسته بر ویرانی - در پیش گرفته کلّهٔ سلطانی

    عطار » وصلت نامه » بخش ۴۴ - وله ایضاً:ای آنکه چنانکه مصلحت میدانی - کار که و مه به مصلحت میرانی


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۷۸:هستی که عیان نیست روان در شانی - در شان دگر جلوه کند هر آنی

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۷۹:گر در طلب گوهر کانی کانی - ور زنده به بوی وصل جانی جانی

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۸۱:دردی داریم و سینهٔ بریانی - عشقی داریم و دیدهٔ گریانی

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۸۲:گر طاعت خود نقش کنم بر نانی - وآن نان بنهم پیش سگی بر خوانی

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۸۳:نزدیکان را بیش بود حیرانی - کایشان دانند سیاست سلطانی

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۸۴:نزدیکان را بیش بود حیرانی - کایشان دانند سیاست سلطانی


  5. عطار » مختارنامه » باب اول: در توحیدِ باری عزّ شأنه » شمارهٔ ۲۵:در معرفت تو دم زدن نقصان است - زیراکه ترا هم به تو بتوان دانست

    عطار » مختارنامه » باب اول: در توحیدِ باری عزّ شأنه » شمارهٔ ۷۴:ای عقل شده در صفت ذات تو پست - از حد بگذشت این همه تقصیر که هست

    عطار » مختارنامه » باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد » شمارهٔ ۴۰:هر چیز که آن ز نیستی در پیوست - هستند همه از می این واقعه مست

    عطار » مختارنامه » باب هفتم: در بیان آنكه آنچه نه قدم است همه محو عدم است » شمارهٔ ۱۶:این قالب اگر بلند دیدی ور پست - مغرور مشو به پیش این خفته و مست

    عطار » مختارنامه » باب هفتم: در بیان آنكه آنچه نه قدم است همه محو عدم است » شمارهٔ ۴۳:عمری به فنا بر دلم آوردم دست - تا دل ز فنا به زاری زار نشست

    عطار » مختارنامه » باب هشتم: در تحریض نمودن به فنا و گم بودن در بقا » شمارهٔ ۳:تا هستی تو نصیب میخواهد جست - دل روی به خونِ دیده میخواهد شست

    عطار » مختارنامه » باب هشتم: در تحریض نمودن به فنا و گم بودن در بقا » شمارهٔ ۵۰:تا شد دلم از بوی می عشق تو مست - هم پرده دریده گشت و هم توبه شکست

    عطار » مختارنامه » باب یازدهم: در آنكه سرّ غیب و روح نه توان گفت و نه توان » شمارهٔ ۳:آن نقطه که کیمیای دولت آن است - بگذر ز جهان که بیخ آن در جان است

    عطار » مختارنامه » باب یازدهم: در آنكه سرّ غیب و روح نه توان گفت و نه توان » شمارهٔ ۹:تا عالِمِ جهل خود نگردی به نخست - هر اصل که در علم نهی نیست درست

    عطار » مختارنامه » باب بیست و یكم: در كار با حق گذاشتن و همه از او دیدن » شمارهٔ ۳:پیوسته دلم به جانت میخواهد جُست - دست از توبه خون دیده میخواهد شست

    عطار » مختارنامه » باب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر » شمارهٔ ۲۸:آن مرغ که بود از می معنی مست - پرّید و دل اندر کرم مولی بست

    عطار » مختارنامه » باب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر » شمارهٔ ۶۳:امروز منم نشسته نه نیست نه هست - در پردهٔ نیستْ هست شوریده و مست

    عطار » مختارنامه » باب بیست و پنجم: در مراثی رفتگان » شمارهٔ ۱۲:ای پشت بداده رفته هم روز نخست - برخیز که این گریهٔ ابر از غم تست

    عطار » مختارنامه » باب بیست و نهم: در شوق نمودن معشوق » شمارهٔ ۱:جانی دارم عاشق و شوریده و مست - آشفته و بی قرار، نه نیست، نه هست

    عطار » مختارنامه » باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد » شمارهٔ ۶۲:تا پاک نگردد دل این نفس پرست - دستم ندهد بر سر کوی تو نشست

    عطار » مختارنامه » باب سی و دوم: در شكایت كردن از معشوق » شمارهٔ ۵۶:گاهی به خودم بار دهد مستی مست - گاهی ز خودم دور کند پستی پست

    عطار » مختارنامه » باب سی و سوم: در شكر نمودن از معشوق » شمارهٔ ۳:از بس که شکر فشاند عشق تونخست - جاوید همه جهان شکر خواهد جست

    عطار » مختارنامه » باب سی و پنجم: در صفت روی و زلف معشوق » شمارهٔ ۵۳:چون گشت دل من از سر زلف تو مست - هرگز بندادم ز سر زلف تو دست

    عطار » مختارنامه » باب چهلم: در ناز و بیوفائی معشوق » شمارهٔ ۴:گفتی که «ترا چو خاک گردانم پست - تا نیز به زلفِ دلکشم ناری دست»

    عطار » مختارنامه » باب چهل و چهارم: در قلندریات و خمریات » شمارهٔ ۳۳:برخاست دلم، چوباده در خم بنشست - وز طلعت گل هزاردستان شد مست

    عطار » مختارنامه » باب چهل و پنجم: در معانیی كه تعلق به گل دارد » شمارهٔ ۴:از دست گلابگر گل عشوه پرست - در پای آمد چنانکه بر خاک نشست

    عطار » مختارنامه » باب چهل و پنجم: در معانیی كه تعلق به گل دارد » شمارهٔ ۳۰:گل گفت: چو نیست هفتهای روی نشست - از کم عمری پشت امیدم بشکست

    عطار » مختارنامه » باب چهل و پنجم: در معانیی كه تعلق به گل دارد » شمارهٔ ۳۲:گل بر سر پای غرقهٔ خون زانست - کاو روز دویی درین جهان مهمانست

    عطار » مختارنامه » باب چهل و پنجم: در معانیی كه تعلق به گل دارد » شمارهٔ ۴۱:بشکفت به صد هزار خوبی گل مست - وز رعنایی جلوه گری در پیوست

    عطار » مختارنامه » باب چهل و پنجم: در معانیی كه تعلق به گل دارد » شمارهٔ ۵۴:با گل گفتم که با چنین عمر که هست - انگار که نیست رخت بر باید بست

    عطار » مختارنامه » باب چهل و نهم: در سخن گفتن به زبان پروانه » شمارهٔ ۳:پروانه به شمع گفت: «از روزِ نخست - چون کشته شوم بر سرت از عهد درست


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۹:آن یار که عهدِ دوستداری بشکست - میرفت و منش گرفته دامن در دست

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۰:از بارِ گنه شد تنِ مسکینم پست - یا رب چه شود اگر مرا گیری دست

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۱:از کعبه رهیست تا به مقصد پیوست - وز جانب میخانه رهی دیگر هست

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۲:تیری ز کمانخانه ابروی تو جست - دل پرتو وصل را خیالی بَربست

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۳:چون نیست ز هر چه هست جز باد به دست - چون هست ز هر چه نیست نقصان و شکست

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۴:دی طفلک خاک بیز غربال به دست - میزد بدو دست و روی خود را می‌خست

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۵:کردم توبه، شکستیش روز نخست - چون بشکستم به توبه‌ام خواندی چست


  6. عطار » مختارنامه » باب اول: در توحیدِ باری عزّ شأنه » شمارهٔ ۴۳:هم بر کف ودود، مُلْک بتوانی راند - هم با همه، هم بی همه، بتوانی ماند

    عطار » مختارنامه » باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد » شمارهٔ ۱۰۲:پیوسته کتاب هجر میخواهم خواند - بر بوی وصال اشک میخواهم راند


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۲۸:صوفی به سماع دست از آن افشاند - تا آتش دل به حیلتی بنشاند


  7. عطار » مختارنامه » باب اول: در توحیدِ باری عزّ شأنه » شمارهٔ ۶۳:کردم تک و پوی بی عدد بسیاری - وز گرد رهت نیافتم آثاری

    عطار » مختارنامه » باب اول: در توحیدِ باری عزّ شأنه » شمارهٔ ۱۱۰:گر من زگنه توبه کنم بسیاری - تا تو ندهی توبه، نیم بر کاری

    عطار » مختارنامه » باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد » شمارهٔ ۷۰:گر پرده ز روی کار بر میداری! - اندر پس پرده لعبت بیکاری

    عطار » مختارنامه » باب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر » شمارهٔ ۵۸:هم کار ز دست رفت در بی کاری - هم عمر عزیز میرود در خواری

    عطار » مختارنامه » باب بیست و ششم: در صفت گریستن » شمارهٔ ۱۱:هر چند که پشت و روی دارم کاری - از دیدهٔ خویش تازه رویم باری

    عطار » مختارنامه » باب بیست و هشتم: در امیدواری نمودن » شمارهٔ ۴:بر دل گرهی بستم و بر جان باری - و افتاد بر آن گره، گره بسیاری

    عطار » مختارنامه » باب سی و دوم: در شكایت كردن از معشوق » شمارهٔ ۲:چون من به خلاف تو نکردم کاری - از بنده چرا گرفتهای آزاری

    عطار » مختارنامه » باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد » شمارهٔ ۴۵:چون نیست نصیبِ من به جز غمخواری - موجود برای غم شدم پنداری

    عطار » مختارنامه » باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد » شمارهٔ ۷۲:گفتم:‌شمعا! چون همه شب در کاری - از گرمی کار و بار برگی داری


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۵۱:ای ذات تو در صفات اعیان ساری - اوصاف تو در صفاتشان متواری

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۵۲:عالم بود ار نه‌ای ز عبرت عاری - نهری جاری به طورهای طاری

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۵۳:یا رب یا رب کریمی و غفاری - رحمان و رحیم و راحم و ستاری


  8. عطار » مختارنامه » باب اول: در توحیدِ باری عزّ شأنه » شمارهٔ ۷۸:چون دردِ تو چاره ساز آمد جان را - دردِ تو بس است این دلِ بیدرمان را

    عطار » مختارنامه » باب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر » شمارهٔ ۲۵:چون نیست سری این غم بیپایان را - وقت است که فرش درنوردم جان را


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۳:پرسیدم ازو واسطهٔ هجران را - گفتا سببی هست بگویم آن را

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۴:از زهد اگر مدد دهی ایمان را - مرتاض کنی به ترکِ دُنیی جان را

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۵:تسبیح ملک را و صفا رضوان را - دوزخ بد را بهشت مر نیکان را


  9. عطار » مختارنامه » باب دوم: در نعت سیدالمرسلین صلّی اللّه علیه و سلّم » شمارهٔ ۶:آن حسن که در پردهٔ غیبست نهان - وز پرتو اوست حسن در هر دو جهان

    عطار » مختارنامه » باب دهم: در معانی مختلف كه تعلّق به روح دارد » شمارهٔ ۴۳:چون اصلِ اصول هست در نقطهٔ جان - نقشِ دو جهان ز جان توان دید عیان

    عطار » مختارنامه » باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد » شمارهٔ ۲:کس از می معرفت ندادست نشان - کز عین نشان بروست وز عین عیان


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۰۱:ای خالق ذوالجلال وحی رحمان - سازندهٔ کارهای بی سامانان

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۰۲:جانست و زبانست زبان دشمن جان - گر جانت به کارست نگه‌دار زبان

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۰۳:چندین چه زنی نظاره گرد میدان - اینجا دم اژدهاست و زخم پیلان

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۰۴:رفتم به طبیب و گفتم از درد نهان - گفتا: از غیر دوست بر بند زبان

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۰۵:رویت دریای حسن و لعلت مرجان - زلفت عنبر صدف دهان در دندان

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۰۶:فریاد و فغان که باز در کوی مغان - می‌خواره ز می نه نام یابد نه نشان

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۰۷:هستی به صفاتی که درو بود نهان - دارد سَرَیان در همه اعیان جهان


  10. عطار » مختارنامه » باب دوم: در نعت سیدالمرسلین صلّی اللّه علیه و سلّم » شمارهٔ ۱۱:چون هست شفیع چون تو صاحب کرمی - کس را نبود در همه آفاق غمی

    عطار » مختارنامه » باب چهاردهم: در ذَمّ دنیا و شكایت از روزگار غدّار » شمارهٔ ۴:دنیای دنی چیست سرای ستمی - افتاده هزار کشته در هر قدمی

    عطار » مختارنامه » باب چهل و ششم: در معانیی كه تعلّق به صبح دارد » شمارهٔ ۲:ای صبح چو امشب تو ز اهلِ حَرَمی - هندوی توام، مباش ترکی عجمی


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۷۴:از درد تو نیست چشمِ خالی ز نمی - هر جا که دلیست شد گرفتار غمی


  11. عطار » مختارنامه » باب دوم: در نعت سیدالمرسلین صلّی اللّه علیه و سلّم » شمارهٔ ۱۲:تا هست ز انگشت تو مه را راهی - میبشکافد ماه فلک، هر ماهی

    عطار » مختارنامه » باب نهم: در مقام حیرت و سرگشتگی » شمارهٔ ۳۶:گر برکشم از سینهٔ پرخون آهی - آتش گیرد جملهٔ عالم ماهی

    عطار » مختارنامه » باب دوازدهم: در شكایت از نفس خود » شمارهٔ ۱:چندان که تو اسرار حقیقت خواهی - ز آنجا سخنی نیست به از کوتاهی

    عطار » مختارنامه » باب سی و دوم: در شكایت كردن از معشوق » شمارهٔ ۴:ای گشته دلم بی تو چو آتشگاهی - وز هر رگ جان به آتش تو راهی

    عطار » مختارنامه » باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد » شمارهٔ ۸۰:ای شمع! تُرا نیست ز سوز آگاهی - زیرا که ز سوختن بسی میکاهی


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۱۳:دنیا راهی بهشت منزلگاهی - این هر دو به نزد اهل معنی کاهی


  12. عطار » مختارنامه » باب سوم: در فضیلت صحابه رضی الله عنهم اجمعین » شمارهٔ ۴:صدری که گلِ طارمِ معنی او رُفت - دُرِّ صدفِ قُلزمِ تقوی او سفت

    عطار » مختارنامه » باب بیست و ششم: در صفت گریستن » شمارهٔ ۳:دریای دلم گرچه بسی میآشفت - از غیرت خلق گوهر راز نسفت

    عطار » مختارنامه » باب چهل و چهارم: در قلندریات و خمریات » شمارهٔ ۷۳:جانا! می خور که چون گل تازه شکفت - بلبل ره خارکش کنون خواهد گفت

    عطار » مختارنامه » باب چهل و پنجم: در معانیی كه تعلق به گل دارد » شمارهٔ ۴۶:بلبل به سحر نعره‌زنان می‌آشفت - وز غنچهٔ سر تیز حدیثی می‌گفت

    عطار » مختارنامه » باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع » شمارهٔ ۹۹:شمع آمد و گفت: ماندهام بیخور و خَفْت - وز آتش تیز در بلای تب و تفت

    عطار » مختارنامه » باب پنجاهم: در ختم كتاب » شمارهٔ ۳۳:تا بود مجال گفت، جان، دُرها سفت - وز گلبن اسرار یقین، گلها رُفت

    عطار » مختارنامه » باب پنجاهم: در ختم كتاب » شمارهٔ ۳۷:جانم دُرِ این قلزم بیپایان سفت - عقلم گل این طارم سرگردان رُفت


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۶۴:سِرّ سخن دوست نمی‌یارم گفت - دُرّی‌ست گرانبها نمی‌یارم سفت


  13. عطار » مختارنامه » باب سوم: در فضیلت صحابه رضی الله عنهم اجمعین » شمارهٔ ۶:ای گوهر کانِ فضل و دریای علوم - وز رای تو دُرِّ دُرجِ گردون منظوم


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۶۷:تا بردی ازین دیار تشریف قدوم - بر دل رقم شوق تو دارم مرقوم


  14. عطار » مختارنامه » باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد » شمارهٔ ۳:گردِ تو درآمده چنین دریایی - تو راه به یک قطره نبردی جایی

    عطار » مختارنامه » باب چهاردهم: در ذَمّ دنیا و شكایت از روزگار غدّار » شمارهٔ ۵:چون هست جهان جایگه رسوایی - در جایگهی چنین چرا میپایی

    عطار » مختارنامه » باب هشدهم: در همّت بلند داشتن و در كار تمام بودن » شمارهٔ ۱۹:مرغ دل من که بود چون شیدایی - افتاد ز عشق بر سرش سودایی

    عطار » مختارنامه » باب بیست و دوم: در روی به آخرت آوردن و ترك دنیا كردن » شمارهٔ ۱۷:گفتی تو که مرگ چیست ای بینایی - مرگ آینهٔ فضیحت و رسوایی

    عطار » مختارنامه » باب سی‌ام: در فراغت نمودن از معشوق » شمارهٔ ۱۴:گر روشنی جمال خودب نمائی - دلها ببری و دیدهها بربائی

    عطار » مختارنامه » باب سی و دوم: در شكایت كردن از معشوق » شمارهٔ ۳۳:من با تو بدی نکردم ای بینایی - کاندوه تو میخورم بدین تنهایی

    عطار » مختارنامه » باب سی و سوم: در شكر نمودن از معشوق » شمارهٔ ۲۴:ای قاعدهٔ عشق تو جان افزایی - خاصیت حسن تو جهان آرایی

    عطار » مختارنامه » باب سی و چهارم: در صفتِ آمدن معشوق » شمارهٔ ۲۴:دوش از درِ دل درآمد آن بینایی - گفتا که چه میکنی درین تنهایی

    عطار » مختارنامه » باب سی و پنجم: در صفت روی و زلف معشوق » شمارهٔ ۳۷:دوش آمد و بنشست به صد زیبایی - برخاست ز زلفش این دلِ سودایی


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۱۵:پاکی و منزهی و بی همتایی - کس را نرسد ملک بدین زیبایی

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۱۶:گفتم که کرایی تو بدین زیبایی - گفتا خود را که من خودم یکتایی


  15. عطار » مختارنامه » باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد » شمارهٔ ۷:هر چیز که هست در دو عالم کم و بیش - از جلوهگری نور اوست ای درویش!

    عطار » مختارنامه » باب بیستم: در ذُلّ و بار كشیدن و یكرنگی گزیدن » شمارهٔ ۴:گفتی که نشان راه چیست ای درویش - از من بشنو چو بشنوی میاندیش

    عطار » مختارنامه » باب بیست و پنجم: در مراثی رفتگان » شمارهٔ ۱۰:دی بر سر خاک دلبری با دل ریش - میباریدم خون جگر بر رخ خویش

    عطار » مختارنامه » باب سی و چهارم: در صفتِ آمدن معشوق » شمارهٔ ۲۹:دوش آمد و گفت: مردمِ دوراندیش - از خویش به جز هیچ نیابد کم و بیش

    عطار » مختارنامه » باب چهل و نهم: در سخن گفتن به زبان پروانه » شمارهٔ ۱۰:پروانه به شمع گفت: میسوزم خویش - شمعش گفتا که نیستی دور اندیش


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۷۵:دارم گنهان ز قطره باران بیش - از شرم گنه فگنده‌ام سر در پیش

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۷۶:در خانه خود نشسته بودم دلریش - وز بار گنه فگنده بودم سر پیش


  16. عطار » مختارنامه » باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد » شمارهٔ ۱۳:چیزی که دمی نه تو درآنی و نه من - کیفیت آن نه تو بدانی و نه من


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۵۵:اسرار ازل را نه تو دانی و نه من - وین حرف معما، نه تو خوانی و نه من


  17. عطار » مختارنامه » باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد » شمارهٔ ۲۲:هر دل که درین دایرهٔ بی سر و پاست - در دریاست او ولیک در وی دریاست

    عطار » مختارنامه » باب دهم: در معانی مختلف كه تعلّق به روح دارد » شمارهٔ ۲۸:از پردهٔ خود برون شدن عین خطاست - زیرا که برون پرده گردی کم و کاست

    عطار » مختارنامه » باب یازدهم: در آنكه سرّ غیب و روح نه توان گفت و نه توان » شمارهٔ ۲۹:این درد جگرسوز که در سینه مراست - میگرداند گِرِد جهانم چپ و راست

    عطار » مختارنامه » باب بیست و دوم: در روی به آخرت آوردن و ترك دنیا كردن » شمارهٔ ۸:چون قاعدهٔ بقای ما عین فناست - بر عین فنا کار بنتوان آراست

    عطار » مختارنامه » باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد » شمارهٔ ۵۲:هر کو گهر وصل تو در خواهد خواست - اول قدم از دو کون بر باید خاست

    عطار » مختارنامه » باب سی و دوم: در شكایت كردن از معشوق » شمارهٔ ۵:از دل گرمی که در هوای تو مراست - در بندگیت به آتشی مانم راست

    عطار » مختارنامه » باب سی و پنجم: در صفت روی و زلف معشوق » شمارهٔ ۲:بی موی تونیست موی کس موئی راست - بی روی تو روی دگران روی و ریاست

    عطار » مختارنامه » باب سی و ششم: در صفت چشم و ابروی معشوق » شمارهٔ ۱۴:گر عفو کنی به لطف جرمی که مراست - آسان ز سرِ وجود برخواهم خاست

    عطار » مختارنامه » باب سی و ششم: در صفت چشم و ابروی معشوق » شمارهٔ ۱۷:گفتم: خط مشکین تو بر ماه خطاست - گفتا:‌به خطا مشک ز من باید خواست

    عطار » مختارنامه » باب چهلم: در ناز و بیوفائی معشوق » شمارهٔ ۵:پیوسته به آرزو ترا باید خواست - تا از تو یک آرزو مرا ناید راست

    عطار » مختارنامه » باب چهل و دوم: در صفت دردمندی عاشق » شمارهٔ ۱۷:مهری که ز تو در دل من بنهفته است - با تو به زبان اگر نگویم گفته است

    عطار » مختارنامه » باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع » شمارهٔ ۲۰:شمع آتش را گفت که طبعی که تر است - در شیب مرا مسوز چون بالا خواست

    عطار » مختارنامه » باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع » شمارهٔ ۵۳:شمع آمد و گفت: دادِ من باید خواست - کز آتشِ سوزنده بمانْدَم کم و کاست

    عطار » مختارنامه » باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع » شمارهٔ ۷۹:شمع آمد و گفت: سوز پروانه جداست - کاو را پر سوخت سوز من سر تا پاست

    عطار » وصلت نامه » بخش ۶۷ - و له ایضاً:هر خاک که درجهان کسی فرسود است - تن‌هاست که آسیای چرخش سوداست


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۶:آزادی و عشق چون همی نامد راست - بنده شدم و نهادم از یکسو خواست

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۷:خیام تنت به خیمه میماند راست - سلطان روحست و منزلش دار بقاست

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۸:هر چند به طاعت تو عصیان و خطاست - زین غم نکشی که گشتن چرخ بلاست


  18. عطار » مختارنامه » باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد » شمارهٔ ۲۷:مرغی که بدید از می این دریا دُرد - عمری جان کند و ره سوی دریا بُرد

    عطار » مختارنامه » باب نهم: در مقام حیرت و سرگشتگی » شمارهٔ ۹:دانی که چهایم نه بزرگیم نه خُرد - دانی که چه میخوریم نه صاف نه دُرد

    عطار » مختارنامه » باب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر » شمارهٔ ۶۹:زین شیوه که ازعمر برآوردم گرد - کس در دو جهان بر نتواند آورد

    عطار » مختارنامه » باب بیست و نهم: در شوق نمودن معشوق » شمارهٔ ۷:من این دل بسته را کجا خواهم برد - ور صاف مرا نیست کجا خواهم دُرد


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۹۵:ای صافی دعوی ترا معنی دُرْد - فردا به قیامت این عمل خواهی بُرد

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۹۶:دردا که درین زمانهٔ پر غم و درد - غبنا که درین دایرهٔ غم پرورد

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۹۷:فردا که به محشر اندر آید زن و مرد - وز بیم حساب رویها گردد زرد

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۹۸:دل صافی کن که حق به دل می‌نگرد - دلهای پراکنده به یک جو نخرد

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۹۹:گویند که محتسب گمانی ببرد - وین پردهٔ تو پیش جهانی بدرد

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۰۰:من زنده و کس بر آستانت گذرد؟ - یا مرغ به گرد سر کویت بپرد؟


  19. عطار » مختارنامه » باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد » شمارهٔ ۳۱:آن بحر که موجش گهر انداز آید - در سینهٔ عاشقان به صد ناز آید


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۱۱:پیریم ولی چو عشق را ساز آید - هنگام نشاط و طرب و ناز آید


  20. عطار » مختارنامه » باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد » شمارهٔ ۴۳:در عالم جان نه مرد پیداست نه زن - چه عالم جان نه جان هویداست نه تن

    عطار » مختارنامه » باب چهل و چهارم: در قلندریات و خمریات » شمارهٔ ۷:آن رفت که گفتمی من از زهد سخن - اکنون من و دَردِ نو و دُردی کهن

    عطار » مختارنامه » باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع » شمارهٔ ۲۵:شمع آمد و گفت: من نیم عهد شکن - یک ذرّه نبود بیوفایی در من


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۹۷:افتاده منم به گوشهٔ بیتِ حَزَن - غمهای جهان مونس غمخانهٔ من

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۹۸:ای دوست ترا به جملگی گشتم من - حقا که درین سخن نه زرقست و نه فن

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۹۹:بگریختم از عشق تو ای سیمین تن - باشد که زغم باز رهم مسکین من

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۰۰:فریاد ز دست فلک بی سر و بن - کاندر بر من نه نو بهشت و نه کهن


  21. عطار » مختارنامه » باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد » شمارهٔ ۴۴:میپرسیدی که چیست این نقش مجاز - گر بر گویم حقیقتش هست دراز

    عطار » مختارنامه » باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد » شمارهٔ ۷۱:تا چند کنی عزیمت دریا ساز - مردانه رو و خویش به دریا انداز

    عطار » مختارنامه » باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد » شمارهٔ ۸۴:آن سالک گرم روْ که در شیب و فراز - چون شمع فرو گداخت در سوز و گداز

    عطار » مختارنامه » باب ششم: در بیان محو شدۀ توحید و فانی در تفرید » شمارهٔ ۴۵:خواهی که ببینی تو به پیدایی راز - خود را ز ورای عقل سودایی ساز

    عطار » مختارنامه » باب ششم: در بیان محو شدۀ توحید و فانی در تفرید » شمارهٔ ۸۳:در محو دلم ز خویشتن مانَد باز - در توحیدم حجاب افتد آغاز

    عطار » مختارنامه » باب هشتم: در تحریض نمودن به فنا و گم بودن در بقا » شمارهٔ ۲۱:گر میخواهی که بازیابی این راز - بیخود شو و با بیخودی خویش بساز

    عطار » مختارنامه » باب هشتم: در تحریض نمودن به فنا و گم بودن در بقا » شمارهٔ ۶۱:از بس که دلم به بینشان داشت نیاز - بینام ونشان بماندم در تک و تاز

    عطار » مختارنامه » باب دهم: در معانی مختلف كه تعلّق به روح دارد » شمارهٔ ۲۷:پنهان گهریست در پسِ پردهٔ راز - وندر طلبش خلق جهان در تک و تاز

    عطار » مختارنامه » باب یازدهم: در آنكه سرّ غیب و روح نه توان گفت و نه توان » شمارهٔ ۱۹:این دل که بسوخت روز و شب در تک و تاز - میجوشد و میجوید و میگوید راز

    عطار » مختارنامه » باب دوازدهم: در شكایت از نفس خود » شمارهٔ ۲۲:ای در غم نان و جامه و آز و نیاز - افتاده به بازار جهان در تک و تاز

    عطار » مختارنامه » باب شانزدهم: در عزلت و اندوه و درد وصبر گزیدن » شمارهٔ ۱۹:تا کی باشی چو آسمان در تک و تاز‌؟ - در زیر قدم شو چو زمین پستِ نیاز

    عطار » مختارنامه » باب بیستم: در ذُلّ و بار كشیدن و یكرنگی گزیدن » شمارهٔ ۲۷:خود را چو زخواب و خور نمیداری باز - پس چه تو، چه آن ستور، در پردهٔ راز

    عطار » مختارنامه » باب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر » شمارهٔ ۱۷:تا کی باشم گرد جهان در تک و تاز - سیر آمدم از جهان و از آز و نیاز

    عطار » مختارنامه » باب بیست و ششم: در صفت گریستن » شمارهٔ ۲:در عشق مرا چه کار با پردهٔ راز - کار من دل سوخته اشک است و نیاز

    عطار » مختارنامه » باب بیست و هشتم: در امیدواری نمودن » شمارهٔ ۳:تا کی باشم گِردِ جهان در تک و تاز - بر هیچ نه قطع میکنم شیب و فراز

    عطار » مختارنامه » باب سی‌ام: در فراغت نمودن از معشوق » شمارهٔ ۳۱:چون هر روزیت بیشتر دیدم ناز - هر روز بتو بیشترم گشت نیاز

    عطار » مختارنامه » باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد » شمارهٔ ۵۱:گر در طلبت ز روی تو مانم باز - در کوی تو تن فرودهم در تک و تاز

    عطار » مختارنامه » باب سی و دوم: در شكایت كردن از معشوق » شمارهٔ ۴۳:در راه فکندهای مرا در تک و تاز - گه شیب نهی پیش من و گاه فراز

    عطار » مختارنامه » باب سی و سوم: در شكر نمودن از معشوق » شمارهٔ ۱۲:چون روی تو مینبینم ای شمع طراز - چون شمع ز تو سوخته میمانم باز

    عطار » مختارنامه » باب سی و چهارم: در صفتِ آمدن معشوق » شمارهٔ ۱:دوش آمد و برگشاد صد پردهٔ راز - در پردهٔ دل جلوهگری کرد آغاز

    عطار » مختارنامه » باب سی و پنجم: در صفت روی و زلف معشوق » شمارهٔ ۳۶:ای باد به سوی زلفِ آن یار بتاز - کوتاه مکن دست از آن زلف دراز

    عطار » مختارنامه » باب چهلم: در ناز و بیوفائی معشوق » شمارهٔ ۱۴:آن است همه آرزویم عمر دراز - تا پیش از اجل ببینم ای شمع طراز

    عطار » مختارنامه » باب چهل و چهارم: در قلندریات و خمریات » شمارهٔ ۴۲:بر آب روان و سبزه ای شمع طراز - می در ده و توبه بشکن و چنگ بساز

    عطار » مختارنامه » باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد » شمارهٔ ۴:تا چند ز سودای تو در سوز و گداز - چون شمع آرم به روز شبهای دراز

    عطار » مختارنامه » باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد » شمارهٔ ۲۲:از بس که ز غم سوختم ای شمع طراز - چون شمع ز تو سوخته میمانم باز

    عطار » مختارنامه » باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد » شمارهٔ ۶۶:در شمع نگر فتاده در سوز و گداز - برّیده ز انگبین به صد تلخی باز

    عطار » مختارنامه » باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد » شمارهٔ ۷۱:گفتم: شمعا! چند گدازی مگداز - گفتا: تو خبر نداری از پردهٔ راز

    عطار » مختارنامه » باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع » شمارهٔ ۲۲:شمع آمد و گفت: من نیم قلب مجاز - مومی که بود نقره چو قلبش بگداز

    عطار » مختارنامه » باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع » شمارهٔ ۳۶:شمع آمد زار زار و میگفت به راز - حال من و آتش است با سوز و گداز

    عطار » مختارنامه » باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع » شمارهٔ ۳۹:شمع آمد و گفت: مانده در سوز و گداز - کار من غم کشته کی آید با ساز


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۴۵:تا روی ترا بدیدم ای شمع تراز - نی کار کنم نه روزه دارم نه نماز

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۴۶:در خدمت تو چو صرف شد عمر دراز - گفتم که مگر با تو شوم محرم راز

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۴۷:در هر سحری با تو همی گویم راز - بر درگه تو همی کنم عرض نیاز

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۴۸:من بودم دوش و آن بت بنده نواز - از من همه لابه بود و از وی همه ناز


  22. عطار » مختارنامه » باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد » شمارهٔ ۶۰:گر باخبرست مرد و گر بیخبرست - آغشتهٔ این قلزم بیپا و سر است

    عطار » مختارنامه » باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد » شمارهٔ ۹۶:جانا ز میانِ من و تو دست کراست - گر شرح دهم چنین نمیآید راست

    عطار » مختارنامه » باب نوزدهم: در ترك تفرقه گفتن و جمعیت جستن » شمارهٔ ۱۶:آن را که بخود بر سر یک موی سر است - مجهولی او مفرّحی معتبر است

    عطار » مختارنامه » باب بیست و نهم: در شوق نمودن معشوق » شمارهٔ ۴۵:شوقی که مرا در طلب روی تو خاست - گر برگویم به صد زبان ناید راست

    عطار » مختارنامه » باب چهلم: در ناز و بیوفائی معشوق » شمارهٔ ۳۰:دل در غم تو غرقهٔ خونِ جگر است - جانم متحیر و تنم بیخبر است


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۰:گر طالب راه حق شوی ره پیداست - او راست بود با تو، تو گر باشی راست


  23. عطار » مختارنامه » باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد » شمارهٔ ۷۷:آن را که به چشم کشف پیداست یقین - او در ره مستقیم داناست بدین


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۶۳:در راه یگانگی نَه کفرست و نَه دین - یک گام ز خود برون نِه و راه ببین

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۶۴:گر سقف سپهر گردد آیینهٔ چین - ور تختهٔ فولاد شود روی زمین

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۶۵:گر صفحهٔ فولاد شود روی زمین - در صحن سپهر گردد آیینهٔ چین

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۶۶:ای در همه شان ذات تو پاک از شِیْن - نه در حق تو کیف توان گفت نه اَیْن

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۶۷:یا رب به رسالت رسول الثقلین - یا رب به غزا کنندهٔ بدر و حنین


  24. عطار » مختارنامه » باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد » شمارهٔ ۷۸:بنگر بنگر، ای دل! اگر مرد رهی - تا تو ز حجاب هر دو عالم برهی

    عطار » مختارنامه » باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد » شمارهٔ ۱۹:چو مهرهٔ مِهر بازی ای سرو سهی - چون از گهر حقیقتی حقه تهی

    عطار » مختارنامه » باب سی و چهارم: در صفتِ آمدن معشوق » شمارهٔ ۴:دوش آمد و گفت: چندم آواز دهی - من دور نیم تو دوری آغاز نهی

    عطار » مختارنامه » باب سی و پنجم: در صفت روی و زلف معشوق » شمارهٔ ۱۱:ای پیش تو سرو و ماه پیوسته رهی - با قد چو سرو و با رخ همچو مهی

    عطار » مختارنامه » باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد » شمارهٔ ۵۷:تا تو به بلای عشق تن در ندهی - هرگز نرسی به وصل آن سروسهی


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۱۱:آمد بر من قاصد آن سرو سهی - آورد بهی تا نبود دست تهی

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۱۲:تا تو هوس خدای از سر ننهی - در هر دو جهان نباشدت روی بهی


  25. عطار » مختارنامه » باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد » شمارهٔ ۸۶:دل را نه ز آدم و نه حواست نسب - جان را نه زمین نه آسمان است طلب


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۰:در رفعِ حُجُب کوش نه در جمع کُتُب - کز جمعِ کُتُب نمی‌شود رفعِ حُجُب


  26. عطار » مختارنامه » باب پنجم: در بیان توحید به زبان تفرید » شمارهٔ ۱:ماییم که نیست غیر ما، اینْت کمال! - مشغول جمال خویشتن، اینْت جمال!

    عطار » مختارنامه » باب هفتم: در بیان آنكه آنچه نه قدم است همه محو عدم است » شمارهٔ ۹:بگذر ز حس و خیال،‌ای طالب حال - تا هر دو جهان جلال بینی و جمال

    عطار » مختارنامه » باب چهل و چهارم: در قلندریات و خمریات » شمارهٔ ۶۶:مائیم و میی و مطربی مشکین خال - بی هجر میسَّر شده ایام وصال


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۹۹:هر نَعت که از قبیل خیرست و کمال - باشد ز نُعوت ذات پاک متعال

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۰۰:ای چارده ساله مه که در حسن و جمال - همچون مه چارده رسیدی به کمال

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۰۱:می‌رست زدشت خاوران لالهٔ آل - چون دانهٔ اشک عاشقان در مه و سال

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۰۲:یا رب به علی بن ابی طالب و آل - آن شیر خدا و بر جهان جل جلال


  27. عطار » مختارنامه » باب پنجم: در بیان توحید به زبان تفرید » شمارهٔ ۲:چون ما به وجود خود هویدا باشیم - چون ما به وجود خود هویدا باشیم


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۲۳:هستی که ظهور می‌کند در همه شیئ - خواهی که بری به حال او با همه پی


  28. عطار » مختارنامه » باب پنجم: در بیان توحید به زبان تفرید » شمارهٔ ۵:با خویش همیشه عشقِ خود میبازیم - وز خویشتن و جمالِ خود مینازیم


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۹۰:ما جز به غم عشق تو سر نفرازیم - تا سر داریم در غمت دربازیم


  29. عطار » مختارنامه » باب پنجم: در بیان توحید به زبان تفرید » شمارهٔ ۱۰:ماییم که با ما نبود هیچ روا - چون هیچ نباشد نبود هیچ سزا

    عطار » مختارنامه » باب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر » شمارهٔ ۲۶:چون من بگذشتهام بجان زین دو سرا - تا کی ز گرانجانی تن بهر خدا

    عطار » مختارنامه » باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع » شمارهٔ ۴۰:شمع آمد و گفت: ماندهام بی سر و پا - پای اندر بند و سر در آتش همه جا


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲:یا رب به محمّد و علی و زهرا - یا رب به حسین و حسن و آل‌عبا


  30. عطار » مختارنامه » باب ششم: در بیان محو شدۀ توحید و فانی در تفرید » شمارهٔ ۲:این سودایی که میدواند ما را - هرگز نتوان نشاند این سودا را

    عطار » مختارنامه » باب سی و هشتم: در صفت لب و دهان معشوق » شمارهٔ ۱:لعلت که خجل کرد گل رعنا را - از پسته نمود خالِ مشک آسا را

    عطار » مختارنامه » باب چهل و چهارم: در قلندریات و خمریات » شمارهٔ ۴۴:چون عهده نمیکند کسی فردا را - یک امشب خوش کن دلِ پر سودا را


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷:گفتم صنما لاله‌ رخا دلدارا - در خواب نمای چهرهٔ باری یارا


  31. عطار » مختارنامه » باب ششم: در بیان محو شدۀ توحید و فانی در تفرید » شمارهٔ ۲۷:المنة للّه که نیم هر نفسی - مشغول، چو خلقِ بیخبر، در هوسی

    عطار » مختارنامه » باب ششم: در بیان محو شدۀ توحید و فانی در تفرید » شمارهٔ ۸۹:نقدی که مراست قیمتش هست بسی - آنجا نرسد هیچ گدایی نفسی

    عطار » مختارنامه » باب دهم: در معانی مختلف كه تعلّق به روح دارد » شمارهٔ ۹:ای بلبل روح چند باشی مگسی - پَر باز کُن و به عرش رو در نَفَسی

    عطار » مختارنامه » باب بیست و هفتم: در نومیدی و به عجز معترف شدن » شمارهٔ ۲۸:هر چند که این حدیث جستی تو بسی - از جستن تو به دست نامد مگسی

    عطار » مختارنامه » باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد » شمارهٔ ۱۱۰:ای شمعِ جهان فروز! در هر نفسی - از پرتو تو بسوخت پروانه بسی

    عطار » مختارنامه » باب پنجاهم: در ختم كتاب » شمارهٔ ۴۳:عالم که امان نداد کس را نفسی - خوابیم نمود در هوا و هوسی


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۶۱:از کبر مدار هیچ در دل هوسی - کز کبر به جایی نرسیده‌ست کسی

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۶۲:ای در سر هر کس از خیالت هوسی - بی یاد تو برنیاید از من نفسی


  32. عطار » مختارنامه » باب ششم: در بیان محو شدۀ توحید و فانی در تفرید » شمارهٔ ۶۱:نه سوختگی شناسم و نه خامی - در مذهب من چه کام و چه ناکامی


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۷۵:بی پا و سران دشتِ خون آشامی - مردند ز حسرت و غم ناکامی


  33. عطار » مختارنامه » باب ششم: در بیان محو شدۀ توحید و فانی در تفرید » شمارهٔ ۷۲:در واقعهای سخت عجب افتادم - گه می مردم صریح و گه میزادم


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۲۰:هر چند به صورت از تو دور افتادم - زنهار مبر ظن که شدی از یادم


  34. عطار » مختارنامه » باب هفتم: در بیان آنكه آنچه نه قدم است همه محو عدم است » شمارهٔ ۳۴:گر ما به هزار تک بخواهیم دوید - آخر طمع از خویش بخواهیم برید

    عطار » مختارنامه » باب دهم: در معانی مختلف كه تعلّق به روح دارد » شمارهٔ ۲۱:جانی که به نورِ حق ندارد امّید - در عالم اوهام بماند جاوید

    عطار » مختارنامه » باب یازدهم: در آنكه سرّ غیب و روح نه توان گفت و نه توان » شمارهٔ ۲۸:نه هیچ کس از قالب دین مغز چشید - نه هیچ نظر به کُنْهِ آن مغز رسید

    عطار » مختارنامه » باب سی و هشتم: در صفت لب و دهان معشوق » شمارهٔ ۳:جانم که به لب از لب لعل تو رسید - دل تحفه به پیش لب لعل تو کشید


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۰۴:یک نیم رخت اَلَسْتُ مِنْکُمْ بِبَعید - یک نیمِ دگر اِنَّ عذابی لَشدید

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۰۵:آورد صبا گلی ز گلزار امید - یا روح قدس شهپری افگند سفید

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۰۶:گوشم چو حدیث درد چشم تو شنید - فی‌الحال دلم خون شد و از دیده چکید

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۰۷:هر چند که دیده روی خوب تو ندید - یک گل ز گلستان وصال تو نچید


  35. عطار » مختارنامه » باب هفتم: در بیان آنكه آنچه نه قدم است همه محو عدم است » شمارهٔ ۳۵:در عشق مرا چون عدم محض فزود - از هستی خویشم عدم محض ربود

    عطار » مختارنامه » باب هشتم: در تحریض نمودن به فنا و گم بودن در بقا » شمارهٔ ۸:فانی شده، تا بود، مشوّش نشود - باقی به وجود جز در آتش نرود

    عطار » مختارنامه » باب چهل و نهم: در سخن گفتن به زبان پروانه » شمارهٔ ۱۸:چون شمعِ جمال خود به پروانه نمود - پروانه ز شوقِ او فرود آمد زود


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۶۷:اول رخ خود به ما نبایست نمود - تا آتش ما جای دگر گردد دود

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۶۸:اول که مرا عشق نگارم بربود - همسایهٔ من ز نالهٔ من نغنود

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۶۹:رفتم به کلیسیای ترسا و یهود - دیدم همه با یاد تو در گفت و شنود

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۷۰:ز اول ره عشق تو مرا سهل نمود - پنداشت رسد به منزل وصل تو زود


  36. عطار » مختارنامه » باب هفتم: در بیان آنكه آنچه نه قدم است همه محو عدم است » شمارهٔ ۳۶:چون در ره این کار مرا دید فزود - آمد غم کار و دیدهٔ دید ربود


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۷۱:آن روز که بنده آوریدی به وجود - می دانستی که بنده چون خواهد بود


  37. عطار » مختارنامه » باب هفتم: در بیان آنكه آنچه نه قدم است همه محو عدم است » شمارهٔ ۴۱:زان روز که در صدر خودی بنشستم - تا بنشستم به بیخودی پیوستم

    عطار » مختارنامه » باب بیستم: در ذُلّ و بار كشیدن و یكرنگی گزیدن » شمارهٔ ۱۱:چون در ره دین نیامدی در دستم - برخاستم و به کافری بنشستم

    عطار » مختارنامه » باب بیست و هفتم: در نومیدی و به عجز معترف شدن » شمارهٔ ۱۰:عمری به هوس نخل معانی بستم - گفتم که مگر ز هر حسابی رستم

    عطار » مختارنامه » باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع » شمارهٔ ۴۹:شمع آمد و گفت: رختِ رفتن بستم - در آتشِ سوزنده به جان پیوستم


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۱۵:بستم دَم مار و دُم عقرب بستم - نیش و دمشان به یکدگر پیوستم

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۱۶:گر من گنه جمله جهان کرده‌ستم - عفو تو امیدست که گیرد دستم


  38. عطار » مختارنامه » باب هفتم: در بیان آنكه آنچه نه قدم است همه محو عدم است » شمارهٔ ۴۲:اول همه نیستی است تا اول کار - و آخر همه نیستیست تا روز شمار

    عطار » مختارنامه » باب بیست و چهارم: در آنكه مرگ لازم و روی زمین خاك رفتگان است » شمارهٔ ۴۲:ای اهل قبور! خاک گشتید و غبار - هر ذرّه ز هر ذرّه گرفتید فرار

    عطار » مختارنامه » باب بیست و پنجم: در مراثی رفتگان » شمارهٔ ۴۳:گل خندان شد ز گریهٔ ابر بهار - با ما بنشین یک نفس ای سیم عذار

    عطار » مختارنامه » باب بیست و پنجم: در مراثی رفتگان » شمارهٔ ۴۴:روزی که ز خاک من برون آید خار - گلبرگ رخم چو خاک ره گردد خوار

    عطار » مختارنامه » باب سی و دوم: در شكایت كردن از معشوق » شمارهٔ ۴۶:صد بار کشیدم و به سرباری بار - خوارم کردی چه خیزد از خواری خوار

    عطار » مختارنامه » باب چهل و یكم: در صفت بیچارگی عاشق » شمارهٔ ۱۴:ای ابر هوای عشق تو بس خون بار - وی راه غم تو وادیی بس خونخوار

    عطار » مختارنامه » باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع » شمارهٔ ۳۱:شمع آمد و گفت:‌چون مرا نیست قرار - از پنبه نفس زنم چو حلاج از دار

    عطار » مختارنامه » باب چهل و نهم: در سخن گفتن به زبان پروانه » شمارهٔ ۱۱:پروانه به شمع گفت: میسوزم زار - شمعش گفتا که سوختن بادت کار

    عطار » وصلت نامه » بخش ۷۲ - و له ایضاً:ای اهل قبور خاک گشتید و غبار - هر ذره زهر ذره گرفتید کنار


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۲۰:تا چند حدیث قامت و زلف نگار - تا کی باشی تو طالب بوس و کنار

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۲۱:چشمم که نداشت تاب نظارهٔ یار - شد اشک فشان به پیش آن سیم عذار

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۲۲:سر رشته دولت ای برادر به کف آر - وین عمر گرامی به خسارت مگذار

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۲۳:هر در که ز بحر اشکم افتد به کنار - در رشتهٔ جان خود کشم گوهروار

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۲۴:یا رب بگشا گره ز کار من زار - رحمی که ز عقل عاجزم در همه کار


  39. عطار » مختارنامه » باب هشتم: در تحریض نمودن به فنا و گم بودن در بقا » شمارهٔ ۹:عاشق ز کسی نکاهد و نفزاید - لب بندد و راز پیش کس نگشاید

    عطار » مختارنامه » باب سی و پنجم: در صفت روی و زلف معشوق » شمارهٔ ۱۹:در جنب رخت چو ماه میننماید - میگردد و میکاهد و میافزاید


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۰۸:معشوقهٔ خانگی به کاری ناید - کو دل بَرَد و روی به کس ننماید


  40. عطار » مختارنامه » باب هشتم: در تحریض نمودن به فنا و گم بودن در بقا » شمارهٔ ۱۱:تا کی گردی ای دل غمناک به خون - از هستی خویش پاک شو پاک کنون

    عطار » مختارنامه » باب سی و دوم: در شكایت كردن از معشوق » شمارهٔ ۱۷:گه درد توام ز پرده آرد بیرون - گاه از غم تو پردهٔ دل گیرد خون


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۵۹:دارم ز جفای فلک آینه گون - وز گردش این سپهر خس پرور دون

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۶۰:شوریده دلی و غصه گردون گردون - گریان چشمی و اشک جیحون جیحون

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۶۱:فریاد ز دست فلک آینه گون - کز جور و جفای او جگر دارم خون


  41. عطار » مختارنامه » باب هشتم: در تحریض نمودن به فنا و گم بودن در بقا » شمارهٔ ۳۶:گر تو همه داری همه در آتش باش - ور بیهمهای بیهمه گردن کش باش


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۶۸:در میدان آ با سپر و ترکش باش - سر هیچ به خود مکش به ما سرکش باش


  42. عطار » مختارنامه » باب هشتم: در تحریض نمودن به فنا و گم بودن در بقا » شمارهٔ ۵۷:هر لحظه دهد عشق توام سرشوئی - تا من سر و پای گم کنم چون گوئی

    عطار » مختارنامه » باب دهم: در معانی مختلف كه تعلّق به روح دارد » شمارهٔ ۳۷:گاه از غم اودست ز جان میشویی - گه قصهٔ او به دردِ دل میگویی

    عطار » مختارنامه » باب بیست و یكم: در كار با حق گذاشتن و همه از او دیدن » شمارهٔ ۳۰:تا چند روی بیهده از هر سویی - تا کی گویی گزاف از هر رویی

    عطار » مختارنامه » باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد » شمارهٔ ۳۶:چون نیست دلم را جز ازو دلجویی - سرگشته شدم گردِ جهان چون گویی

    عطار » مختارنامه » باب چهل و چهارم: در قلندریات و خمریات » شمارهٔ ۷۷:چندان که نگاه میکنم هر سوئی - از سبزه بهشت است و ز کوثر جویی


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۱۸:آنجا که ببایی نه پدیدی گویی - آنجا که نبایی از زمین بر رویی

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۱۹:آیینه صفت به دست او نیکویی - زین سوی نموده‌ای ولی زان سویی


  43. عطار » مختارنامه » باب نهم: در مقام حیرت و سرگشتگی » شمارهٔ ۱۱:از آرزوی یقین چو مینتوان زیست - بر خلق بباید ای خردمند! گریست

    عطار » مختارنامه » باب بیست و ششم: در صفت گریستن » شمارهٔ ۳۲:زان روی که در روی تو چشمم نگریست - از گریهٔ من مردم چشمم بنزیست

    عطار » مختارنامه » باب سی و سوم: در شكر نمودن از معشوق » شمارهٔ ۱۹:ای بس که دلم بر در تو خون بگریست - و آواز نیامد ز پس پرده که کیست

    عطار » مختارنامه » باب چهل و یكم: در صفت بیچارگی عاشق » شمارهٔ ۲۹:زان روز که عشق تو به من درنگریست - خلقی به هزار دیده بر من بگریست

    عطار » مختارنامه » باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد » شمارهٔ ۷۰:شمعی که ز سوز خویش بر خود بگریست - این خنده به سر بریدنش باری چیست


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۲۹:با دل گفتم که ای دل احوال تو چیست - دل دیده پر آب کرد و بسیار گریست

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۳۰:پرسید ز من کسی که معشوق تو کیست - گفتم که فلان کسست مقصود تو چیست

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۳۱:جسمم همه اشک گشت و چشمم بگریست - در عشق تو بی جسم همی باید زیست

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۳۲:دیروز که چشم تو به من درنگریست - خلقی به هزار دیده بر من بگریست

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۳۳:عاشق نتواند که دمی بی غم زیست - بی یار و دیار اگر بود خود غم نیست

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۳۴:گر مرده بوم برآمده سالی بیست - چه پنداری که گورم از عشق تهیست

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۳۵:می‌گفتم یار و می‌ندانستم کیست - می‌گفتم عشق و می‌ندانستم چیست


  44. عطار » مختارنامه » باب نهم: در مقام حیرت و سرگشتگی » شمارهٔ ۲۸:سبحان الله! بر صفتی حیرانم - کز حیرت خویش میبسوزد جانم

    عطار » مختارنامه » باب نهم: در مقام حیرت و سرگشتگی » شمارهٔ ۴۲:نی کس خبری میدهد از پیشانم - نه یک نفس آگهی است از پایانم

    عطار » مختارنامه » باب سی و سوم: در شكر نمودن از معشوق » شمارهٔ ۳۸:جانا ز غم عشق تو سرگردانم - من در طلب تو از میانِ جانم

    عطار » مختارنامه » باب چهل و سوم: در صفت دردمندی عاشق » شمارهٔ ۱۰:چندان که به جهد اسب جان میرانم - چون مینگرم هنوز در زندانم

    عطار » مختارنامه » باب چهل و ششم: در معانیی كه تعلّق به صبح دارد » شمارهٔ ۲۴:امشب که دمی هم نفس جانانم - سرمایهٔ عمر این نفس میدانم


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۵۵:یک روز بیوفتی تو در میدانم - آن روز هنوز در خم چوگانم

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۵۶:از جملهٔ دردهای بی درمانم - وز جملهٔ سوز داغ بی پایانم

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۵۷:زان دم که قرین محنت و افغانم - هر لحظه ز هجران به لب آید جانم


  45. عطار » مختارنامه » باب نهم: در مقام حیرت و سرگشتگی » شمارهٔ ۳۱:نه در سفرم یک دم و نی در حضرم - نه خواب و خورم هست و نه بیخواب و خورم

    عطار » مختارنامه » باب نهم: در مقام حیرت و سرگشتگی » شمارهٔ ۳۲:چندان که بدین قصه فرو مینگرم - یک ذرّه نمیرسد ز جائی دگرم

    عطار » مختارنامه » باب چهاردهم: در ذَمّ دنیا و شكایت از روزگار غدّار » شمارهٔ ۲۰:هر روز درین دایره سرگشتهترم - چون دایرهای بمانده بی پا و سرم

    عطار » مختارنامه » باب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر » شمارهٔ ۱۰:عمری که ز رفتنش چنین بیخبرم - بگذشت چو باد و پیری آمد به سرم

    عطار » مختارنامه » باب سی و دوم: در شكایت كردن از معشوق » شمارهٔ ۱۴:تا کی رانی از در خود دربدرم - تا کی سوزی ز آتش هجران جگرم

    عطار » مختارنامه » باب سی و دوم: در شكایت كردن از معشوق » شمارهٔ ۳۵:گر بی تو دمی خون جگر مینخورم - آغشته همی شوم ز خون جگرم

    عطار » مختارنامه » باب چهل و دوم: در صفت دردمندی عاشق » شمارهٔ ۱۱:ای شمع چگل! تاتو برفتی ز برم - من کُشتهٔ هجر تو چو شمع سحرم

    عطار » مختارنامه » باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع » شمارهٔ ۸۶:شمع آمد و گفت: دائماً در سفرم - میسوزم و میگدازم و میگذرم


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۴۲:گر در سفرم تویی رفیق سفرم - ور در حضرم تویی انیس حضرم

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۴۳:از هجر تو ای نگار اندر نارم - می‌سوزم ازین درد و دم اندر نارم


  46. عطار » مختارنامه » باب نهم: در مقام حیرت و سرگشتگی » شمارهٔ ۴۰:چندان که مرا عقل به تن خواهد بود - در بحر تحسّرم وطن خواهد بود

    عطار » مختارنامه » باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد » شمارهٔ ۳۶:شمعم که غذای من ز من خواهد بود - در چنبر حلقِ من رسن خواهد بود


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۷۳:گر ملک تو شام و گر یمن خواهد بود - وز سر حد چین تا به ختن خواهد بود


  47. عطار » مختارنامه » باب دهم: در معانی مختلف كه تعلّق به روح دارد » شمارهٔ ۲۰:ای بس که فلک در صف انجم گردد - تا یک مردم تمام مردم گردد


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۹۳:ما را نبود دلی که خرم گردد - خود بر سر کوی ما طرب کم گردد


  48. عطار » مختارنامه » باب دهم: در معانی مختلف كه تعلّق به روح دارد » شمارهٔ ۲۹:هر چند که کارهای تو بسیاریست - از جزو به سوی کل شوی، آن کاریست

    عطار » مختارنامه » باب نوزدهم: در ترك تفرقه گفتن و جمعیت جستن » شمارهٔ ۱۵:پیوستن تو به یک به یک بسیاریست - بگسل که قبول خلق مشکل کاریست

    عطار » مختارنامه » باب بیست و چهارم: در آنكه مرگ لازم و روی زمین خاك رفتگان است » شمارهٔ ۳۲:هر ذره که در وادی و در کهساریست - از پیکر هر گذشتهیی آثاریست


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۳۷:اندر همه دشت خاوران گر خاریست - آغشته به خون عاشق افگاریست


  49. عطار » مختارنامه » باب دهم: در معانی مختلف كه تعلّق به روح دارد » شمارهٔ ۳۵:کردم ورقِ وجودِّ تو با تو بیان - تا کی باشی در ورق سود و زیان


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۲۴:چون حق به تفاصیل شئون گشت بیان - مشهود شد این عالم پر سود و زیان


  50. عطار » مختارنامه » باب دهم: در معانی مختلف كه تعلّق به روح دارد » شمارهٔ ۴۰:دانی تو که مرگ چیست از تن رستن - یعنی قفس بلبل جان بشکستن


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۲۵:سودت نکند به خانه دَرْبِنشستن - دامَنْت به دامنم بباید بستن


  51. عطار » مختارنامه » باب یازدهم: در آنكه سرّ غیب و روح نه توان گفت و نه توان » شمارهٔ ۱۵:جان گرچه درین بادیه بسیار شتافت - مویی بندانست و بسی موی شکافت

    عطار » مختارنامه » باب چهل و چهارم: در قلندریات و خمریات » شمارهٔ ۴۳:مهتاب به نور دامن شب بشکافت - میخور که دمی خوشتر ازین نتوان یافت


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۶۵:دل گرچه درین بادیه بسیار شتافت - یک موی ندانست و بسی موی شکافت


  52. عطار » مختارنامه » باب دوازدهم: در شكایت از نفس خود » شمارهٔ ۴:آواز آمد مرا که در جستن دوست - شرط است ز پیش مغز، بشکستن پوست

    عطار » مختارنامه » باب چهاردهم: در ذَمّ دنیا و شكایت از روزگار غدّار » شمارهٔ ۹:دنیا که جوی وفا ندارد در پوست - هر لحظه هزار مغز سرگشتهٔ اوست

    عطار » مختارنامه » باب بیست و هفتم: در نومیدی و به عجز معترف شدن » شمارهٔ ۵:عشق تو که ذرّه ذرّه تابنده بدوست - هر حکم که او کرد، چو او کرد نکوست

    عطار » مختارنامه » باب چهلم: در ناز و بیوفائی معشوق » شمارهٔ ۱۵:جانا! چو ز سر تا قدمت جمله نکوست - سر تا قدم جهان ترا دارم دوست

    عطار » مختارنامه » باب چهل و پنجم: در معانیی كه تعلق به گل دارد » شمارهٔ ۱۳:گل بین که گلابِ ابر میدارد دوست - وز خنده چو پسته مینگنجد در پوست


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۰۸:ایزد که جهان به قبضهٔ قدرت اوست - داده‌ست ترا دو چیز کان هر دو نکوست

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۰۹:چشمی دارم همه پر از دیدن دوست - با دیده مرا خوشست چون دوست دروست

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۱۰:دنیا به جوی وفا ندارد ای دوست - هر لحظه هزار مغز سرگشتهٔ اوست

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۱۱:شب آمد و باز رفتم اندر غم دوست - هم بر سر گریه‌ای که چشمم را خوست

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۱۲:عشق آمد و شد چو خونم اندر رگ و پوست - تا کرد مرا تهی و پر کرد ز دوست

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۱۳:غازی به ره شهادت اندر تک و پوست - غافل که شهید عشق فاضلتر ازوست

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۱۴:هر چند که آدمی ملک سیرت و خوست - بد گر نبود به دشمن خود نیکوست

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۱۵:آنرا که حلال زادگی عادت و خوست - عیب همه مردمان به چشمش نیکوست

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۱۶:عالم به خروش لا اله الّا هوست - عاقل به گمان که دشمنست این یا دوست


  53. عطار » مختارنامه » باب دوازدهم: در شكایت از نفس خود » شمارهٔ ۵:عمری چو فلک ز تگ نمیفرسودم - تا همچو زمین کنون فرو آسودم


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۳۱:آن دم که حدیث عاشقی بشنودم - جان و دل و دیده را به غم فرسودم

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۳۲:عمری به هوس باد هوی پیمودم - در هر کاری خون جگر پالودم

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۳۳:من از تو جدا نبوده‌ام تا بودم - اینست دلیل طالع مسعودم

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۳۴:هرگز نبود شکست کس مقصودم - آزرده نشد دلی ز من تا بودم


  54. عطار » مختارنامه » باب دوازدهم: در شكایت از نفس خود » شمارهٔ ۱۵:گاهم ز سگ نفس مشوش بودن - گاهم ز سر خشم بر آتش بودن

    عطار » مختارنامه » باب چهلم: در ناز و بیوفائی معشوق » شمارهٔ ۳:بر خاکِ درت پای در آتش بودن - خوشتر بودم کز دگری خوش بودن


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۳۲:دنیا نسزد ازو مشوش بودن - از سوز غمش دمی در آتش بودن


  55. عطار » مختارنامه » باب دوازدهم: در شكایت از نفس خود » شمارهٔ ۲۱:ای نفس فرو گرفته سر‌تا‌سر تو - آلوده نجاستِ منی گوهرِ تو

    عطار » مختارنامه » باب بیست و ششم: در صفت گریستن » شمارهٔ ۲۴:تا جان دارم حلقِ من و خنجر تو - با جان چکنم گر نکنم در سر تو


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۷۲:جان و دل من فدای خاک در تو - گر فرمایی به دیده آیم بر تو


  56. عطار » مختارنامه » باب دوازدهم: در شكایت از نفس خود » شمارهٔ ۳۵:گه خلوت بینِ هفت گلشن بودم - گه گوشه نشینِ کنجِ گلخن بودم


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۳۵:در وصل تو پیوسته به گلشن بودم - در هجر تو با ناله و شیون بودم


  57. عطار » مختارنامه » باب شانزدهم: در عزلت و اندوه و درد وصبر گزیدن » شمارهٔ ۸:چون درد ترا تا به ابد درمان نیست - گر شاد شوی به قطع جز نقصان نیست

    عطار » مختارنامه » باب بیست و نهم: در شوق نمودن معشوق » شمارهٔ ۳۷:چون راه تو را هیچ سر و پایان نیست - این درد من سوخته را درمان نیست

    عطار » مختارنامه » باب چهل و دوم: در صفت دردمندی عاشق » شمارهٔ ۱۲:در عشقِ تو برخویشتنم فرمان نیست - وین درد مرا به هیچ رو درمان نیست


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۴۸:هرگز المی چو فرقت جانان نیست - دردی بتر از واقعهٔ هجران نیست


  58. عطار » مختارنامه » باب شانزدهم: در عزلت و اندوه و درد وصبر گزیدن » شمارهٔ ۱۵:مردی چه بوَد‌؟ رند و مقامر بودن - آزاد ز اول و ز آخر بودن


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۳۱:سهلست مرا بر سر خنجر بودن - یا بهر مراد خویش بی سر بودن


  59. عطار » مختارنامه » باب شانزدهم: در عزلت و اندوه و درد وصبر گزیدن » شمارهٔ ۲۰:گر همچو فلک سالک پیوسته شوی - آخر چو زمینِ پست بنشسته شوی


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۰۹:گر صید عدم شوی ز خود رسته شوی - ور در صفت خویش روی بسته شوی


  60. عطار » مختارنامه » باب هفدهم: در بیان خاصیت خموشی گزیدن » شمارهٔ ۲۱:هر چند ترا محرم اسراری نیست - صبری میکن که عمر بسیاری نیست


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۵۲:جانا به زمین خاوران خاری نیست - کش با من و روزگار من کاری نیست


  61. عطار » مختارنامه » باب هشدهم: در همّت بلند داشتن و در كار تمام بودن » شمارهٔ ۴۱:گر هست درین راه سر بهبودت - بر باید خاست از سر هستی زودت


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۸:ای دل چو فراقش رگِ جان بگشودت - منمای به کس خرقهٔ خون آلودت


  62. عطار » مختارنامه » باب نوزدهم: در ترك تفرقه گفتن و جمعیت جستن » شمارهٔ ۶:شد از تو جهان بیرخ آن ماه سیاه - گو شو که جهان سیاه گردد بیماه

    عطار » مختارنامه » باب سی‌ام: در فراغت نمودن از معشوق » شمارهٔ ۳۰:اندهگن توییم از دیری گاه - در ما نگر، ای مرا ز اندوه پناه

    عطار » مختارنامه » باب سی و پنجم: در صفت روی و زلف معشوق » شمارهٔ ۱۰:ای روی چو آفتابِ تو پشت سیاه - بی پشتی تو مه ننهد روی به راه


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۹۹:اندر شش و چار غایب آید ناگاه - در هشت و دو اسب خویش دارد کوتاه

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۰۰:ای خاک نشین درگه قدر تو ماه - دست هوس از دامن وصلت کوتاه

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۰۱:ای زاهد و عابد از تو در ناله و آه - نزدیک تو و دور ترا حال تباه

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۰۲:اینک سر کوی دوست اینک سر راه - گر تو نروی روندگان را چه گناه


  63. عطار » مختارنامه » باب بیستم: در ذُلّ و بار كشیدن و یكرنگی گزیدن » شمارهٔ ۱۵:خود را به محال خود دچار آیی تو - چون خاک رهی چه باد پیمایی تو

    عطار » مختارنامه » باب سی و پنجم: در صفت روی و زلف معشوق » شمارهٔ ۲۳:ای نرگسِ صفرا زده سودائی تو - تر گشته و تازه پیشِ رعنائی تو


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۹۱:من میشنوم که می‌نبخشایی تو - هر جا که شکسته‌ایست آنجایی تو


  64. عطار » مختارنامه » باب بیستم: در ذُلّ و بار كشیدن و یكرنگی گزیدن » شمارهٔ ۲۵:امروز چو جمله عمر ضایع کردی - فردا چکنی به خاک و خون میگردی


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۳۹:من کیستم از قید دو عالم فردی - عنقا منشی بلند همت مردی


  65. عطار » مختارنامه » باب بیستم: در ذُلّ و بار كشیدن و یكرنگی گزیدن » شمارهٔ ۲۸:چون بحر، ز شوق راز جان، میجوشم - لیکن ز خود و ز دیگران میپوشم


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۵۳:عیبم مکن ای خواجه اگر می نوشم - در عاشقی و باده پرستی کوشم


  66. عطار » مختارنامه » باب بیست و یكم: در كار با حق گذاشتن و همه از او دیدن » شمارهٔ ۲۱:هر دل که زحکم رفته فرسوده شود - افسوس که فرسودهٔ بیهوده شود


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۹۴:آن رشته که بر لعل لبت سوده شود - وز نوش دهانت اشک آلوده شود


  67. عطار » مختارنامه » باب بیست و دوم: در روی به آخرت آوردن و ترك دنیا كردن » شمارهٔ ۲۵:دل از طربِ زمانه برداشتنیست - و افزون طلبی ما کم انگاشتنیست


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۵۶:دایم نه لوای عشرت افراشتنی‌ست - پیوسته نه تخم خرمی کاشتنی‌ست


  68. عطار » مختارنامه » باب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر » شمارهٔ ۳۳:یک ذره چو آن حکم دگرگون نشود - بیمرگ کسی به راه بیرون نشود


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۰۰:یک ذره ز حد خویش بیرون نشود - خودبینان را معرفت افزون نشود


  69. عطار » مختارنامه » باب بیست و پنجم: در مراثی رفتگان » شمارهٔ ۱۳:بر خاک تو چون بنفشهام سر در بر - بیبرگ گلت چو حلقه ماندم بر در

    عطار » مختارنامه » باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد » شمارهٔ ۴۴:این گنبد خاکستری پر اخگر - گه در خونم کشید و گه خاکستر

    عطار » مختارنامه » باب سی و پنجم: در صفت روی و زلف معشوق » شمارهٔ ۴۵:جانا! ز همه جهان نشستم برتر - سربازان را چو دیده هستم در خور

    عطار » مختارنامه » باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع » شمارهٔ ۱۲:شمع آمد و گفت: عزّت من بنگر: - در زیر نهاده شمعدان طشتی زر


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۱۹:یا رب به دو نور دیدهٔ پیغمبر - یعنی بدو شمع دودمان حیدر


  70. عطار » مختارنامه » باب بیست و ششم: در صفت گریستن » شمارهٔ ۳۹:از رشک تو، کاغذین کنم پیراهن - تا سایهٔ تو نگرددت پیرامن


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۴۷:عاشق من و دیوانه من و شیدا من - شهره من و افسانه من و رسوا من

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۵۸:رازی که به شب لب تو گوید با من - گفتار زبان نگرددش پیرامن


  71. عطار » مختارنامه » باب بیست و ششم: در صفت گریستن » شمارهٔ ۴۱:دل را که شد از یک نظر دیده خراب - بنگر که چگونه باز شد رشته ز تاب


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۹:گه میگردم بر آتشِ هجر کباب - گه سر‌گردانِ بحرِ غم همچو حباب

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۱:بر تافت عنانِ صبوری از جانِ خراب - شد همچو ر‌کابْ حلقهٔ چشم از تب و تاب


  72. عطار » مختارنامه » باب بیست و هفتم: در نومیدی و به عجز معترف شدن » شمارهٔ ۱۱:عمری بدویدم از سر بیخبری - گفتم که مگر به عقل گشتم هنری

    عطار » مختارنامه » باب بیست و هفتم: در نومیدی و به عجز معترف شدن » شمارهٔ ۲۷:ای دل! تو چو مردان به رهِ پرخطری - زان درویشی که از خطر بی خبری

    عطار » مختارنامه » باب بیست و نهم: در شوق نمودن معشوق » شمارهٔ ۶۹:دیرست که در کوی تو دارم گذری - گر وقت آمد به سوی من کُن نظری

    عطار » مختارنامه » باب سی و پنجم: در صفت روی و زلف معشوق » شمارهٔ ۱۴:ای گم شده درحسنِ تو هر دیدهوری - گوئی که ز حسنِ خود نداری خبری

    عطار » مختارنامه » باب سی و هشتم: در صفت لب و دهان معشوق » شمارهٔ ۲۷:گفتم:‌«شکری از دهنت، درگذری - ناگه ببرم تا که بیابم دگری»

    عطار » مختارنامه » باب چهل و سوم: در صفت دردمندی عاشق » شمارهٔ ۱۱:بیم است که نُه پردهٔ گردون سحری - برهم سوزم ز سوز دل چون جگری

    عطار » مختارنامه » باب چهل و پنجم: در معانیی كه تعلق به گل دارد » شمارهٔ ۱۱:چون برگِ گلت بدید گلبرگِ طری - شق کرد قَصَب به دست بادِ سحری

    عطار » مختارنامه » باب چهل و پنجم: در معانیی كه تعلق به گل دارد » شمارهٔ ۲۸:گل گفت: که با گلابگر هر سحری - اول پیکان نمودم آخر سپری

    عطار » مختارنامه » باب چهل و پنجم: در معانیی كه تعلق به گل دارد » شمارهٔ ۳۴:افکند گلابگر ز بیدادگری - صد خار جفا در ره گلبرگ طری

    عطار » مختارنامه » باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع » شمارهٔ ۴۱:شمع آمد و گفت: کشتهام هر سحری - پس سوخته هر شبی به دست دگری

    عطار » مختارنامه » باب چهل و نهم: در سخن گفتن به زبان پروانه » شمارهٔ ۱۳:پروانه به شمع گفت: آخر نظری - شمعش گفتا: ز من نداری خبری


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۴۸:ای خالق ذوالجلال هر جانوری - وی رهرو رهنمای هر بی خبری

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۴۹:دستی نه که از نخل تو چینم ثمری - پایی نه که در کوی تو یابم گذری

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۵۰:هنگام سپیده‌دم خروس سحری - دانی که چرا همی کند نوحه‌گری


  73. عطار » مختارنامه » باب بیست و هفتم: در نومیدی و به عجز معترف شدن » شمارهٔ ۲۱:گاهی به کمال برتر از خورشیدم - گه در نقصان چو ذرّهای جاویدم


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۳۹:در خواب جمال یار خود میدیدم - وز باغ وصال او گلی می‌چیدم


  74. عطار » مختارنامه » باب بیست و هفتم: در نومیدی و به عجز معترف شدن » شمارهٔ ۲۹:جانی که به راه رهنمون دارد رای - وز حسرت خود میان خون دارد جای

    عطار » مختارنامه » باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع » شمارهٔ ۳۵:شمع آمد و گفت: ماندهام بی سر و پای - سر سوخته پای بسته نی بند و گشای

    عطار » مختارنامه » باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع » شمارهٔ ۵۴:شمع آمد وگفت: آمدهام شب پیمای - تا بو که از آتش برهم در یکجای


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۲۴:ای خالق ذوالجلال و ای بار خدای - تا چند روم در به در و جای به جای


  75. عطار » مختارنامه » باب بیست و هفتم: در نومیدی و به عجز معترف شدن » شمارهٔ ۳۹:جانا زغمت بسوختی جان، ما را - نه کفر گذاشتی نه ایمان، ما را


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۰:یا‌رب مکن از لطف پریشان ما را - هر چند که هست جرم و عصیان ما را


  76. عطار » مختارنامه » باب بیست و نهم: در شوق نمودن معشوق » شمارهٔ ۳۴:جانا چو نه پنهان و نه پیدا باشی - با ما باشی دائم و بی ما باشی

    عطار » مختارنامه » باب سی و چهارم: در صفتِ آمدن معشوق » شمارهٔ ۵:دوش آمد و گفت: چند تنها باشی - گر قطره نباشی همه دریا باشی


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۶۵:گه شانه کش طرهٔ لیلا باشی - گه در سر مجنون همه سودا باشی


  77. عطار » مختارنامه » باب بیست و نهم: در شوق نمودن معشوق » شمارهٔ ۴۸:ای تیرگی زلف توام دین افروز - وی روشنی روی توام راه آموز

    عطار » مختارنامه » باب چهل و ششم: در معانیی كه تعلّق به صبح دارد » شمارهٔ ۲۹:امشب بر ماست آن صنمِ جان افروز - ای صبح! مشو روز و مرا جان بمسوز

    عطار » مختارنامه » باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد » شمارهٔ ۳۹:گفتی چه کنم تا شب من گردد روز - وز نورِ سوادِ فقر گردم فیروز

    عطار » مختارنامه » باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد » شمارهٔ ۵۸:گر هست دلت سوختهٔ جان افروز - از شمع میانِ سوختن عشق آموز


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۵۲:دانی که مرا یار چه گفته‌ست امروز - جز ما به کسی در منگر دیده بدوز


  78. عطار » مختارنامه » باب سی‌ام: در فراغت نمودن از معشوق » شمارهٔ ۵:گفتم: چه کنم ز پای در میآیم - زان پیش که هر روز به سر میآیم


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۸۰:با یاد تو با دیدهٔ تر می‌آیم - وز بادهٔ شوق بی‌خبر می‌آیم


  79. عطار » مختارنامه » باب سی‌ام: در فراغت نمودن از معشوق » شمارهٔ ۷:گفتم: چو تو بردی سبق اندر خوبی - بگزیدمت ازدو کون در محبوبی


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۳۰:یا پست و بلند دهر را سرکوبی - یا خار و خس زمانه را جاروبی

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۳۱:یا سرکشی سپهر را سرکوبی - یا خار و خس زمانه را جاروبی


  80. عطار » مختارنامه » باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد » شمارهٔ ۵۰:آواز به عشق در جهان خواهم داد - پس شرحِ رُخِ تو بیزبان خواهم داد


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۸۶:در سلسلهٔ عشق تو جان خواهم داد - در عشق تو ترک خانمان خواهم داد


  81. عطار » مختارنامه » باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد » شمارهٔ ۶۰:گاهی ببریدی و گهی پیوستی - گاهی بگشادی و گهی در بستی

    عطار » مختارنامه » باب چهل و پنجم: در معانیی كه تعلق به گل دارد » شمارهٔ ۲۳:گل گفت که چند اوفتم در پستی - بیرون تازم با سپری از مستی


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۳۲:عهدی به سر زبان خود بربستی - صد خانه پر از بتان یکی نشکستی


  82. عطار » مختارنامه » باب سی و دوم: در شكایت كردن از معشوق » شمارهٔ ۳۱:تا در دل من آتش عشقِ تو فروخت - از نیک و بد جهان مرا چشم بدوخت


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۰:آنروز که آتشِ محبت افروخت - عاشق روشِ سوز ز معشوق آموخت


  83. عطار » مختارنامه » باب سی و سوم: در شكر نمودن از معشوق » شمارهٔ ۴۴:جانا! جانم ز قعر دریای حضور - دُرّی عجب است غرق چندینی نور


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۳۲:امروز منم به زور بازو مغرور - یکتایی من بود به عالم مشهور

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۳۳:ای پشت تو گرم کرده سنجاب و سمور - یکسان به مذاق تو چه شیرین و چه شور

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۳۴:ای در طلب تو عالمی در شر و شور - نزدیک تو درویش و توانگر همه عور

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۳۵:خورشید چو بر فلک زند رایت نور - در پرتو آن خیره شود دیده ز دور

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۳۶:گر دور فتادم از وصالت به ضرور - دارد دلم از یاد تو صد نوع حضور


  84. عطار » مختارنامه » باب سی و چهارم: در صفتِ آمدن معشوق » شمارهٔ ۲۸:دی میشد و دل رها نمیکرد به کس - برخاسته صد فغان هر گوشه که بس


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۵۵:الله، به فریاد من بی کس رس - فضل و کرمت یار من بی کس بس

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۵۶:ای جملهٔ بی کسان عالم را کس - یک جو کرمت تمام عالم را بس

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۵۷:نوروز شد و جهان برآورد نفس - حاصل زبهار عمر ما را غم و بس


  85. عطار » مختارنامه » باب سی و پنجم: در صفت روی و زلف معشوق » شمارهٔ ۵:ای واقعهٔ عشقِ تو کاری مشکل - خورشیدِ رُخَت فتنهٔ جان، غارتِ دل


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۹۴:پرسید کسی منزل آن مهر گسل - گفتم که: دل منست او را منزل

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۹۵:درماند کسی که بست در خوبان دل - وز مهر بتان نگشت پیوند گسل

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۹۶:شیدای ترا روح مقدس منزل - سودای ترا عقل مجرد محمل

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۹۷:ای عهد تو عهد دوستان سرِ پُل - از مهر تو کین خیزد و از قهر تو ذُل

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۹۸:در باغ کجا روم که نالد بلبل - بی تو چه کنم جلوهٔ سرو و سنبل


  86. عطار » مختارنامه » باب سی و پنجم: در صفت روی و زلف معشوق » شمارهٔ ۲۷:عشق رخ تو که کیمیای خطرست - از یک جو او دو کون زیر و زبرست


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۸۰:در عالم اگر فلک اگر ماه و خورست - از بادهٔ مستی تو پیمانه خورست

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۸۱:سوفسطایی که از خرد بی‌خبرست - گوید عالم خیالی اندر گذرست


  87. عطار » مختارنامه » باب سی و پنجم: در صفت روی و زلف معشوق » شمارهٔ ۵۹:مشکین رسنت چو پردهٔ ماه شود - بس پرده نشین که زود گمراه شود


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۹۲:گفتی که شب آیم ارچه بیگاه شود - شاید که زبان خلق کوتاه شود


  88. عطار » مختارنامه » باب سی و پنجم: در صفت روی و زلف معشوق » شمارهٔ ۶۱:گفتی که اگر میطلبی تدبیری - هرچت باید بخواه بیتأخیری


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۵۹:یا شاه تویی آنکه خدا را شیری - خندق جه و مرحب کش و خیبر گیری

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۶۰:یا گردن روزگار را زنجیری - یا سرکشی زمانه را تدبیری


  89. عطار » مختارنامه » باب سی و پنجم: در صفت روی و زلف معشوق » شمارهٔ ۷۴:بیچاره دلِ من که غمِ جانش نیست - در درد بسوخت و هیچ درمانش نیست


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۴۴:در سینه کسی که راز پنهانش نیست - چون زنده نماید او ولی جانش نیست


  90. عطار » مختارنامه » باب سی و هفتم: در صفت خط و خال معشوق » شمارهٔ ۴:گفتم: دل من ببردی ای جادو وش! - گفتا: چکنم تو دل ندادی خوش خوش

    عطار » مختارنامه » باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع » شمارهٔ ۱۹:شمع آمد و گفت: چند باشم سرکش - بر پای بمانده به که تا سوزم خوش

    عطار » مختارنامه » باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع » شمارهٔ ۹۲:شمع آمد وگفت: چون درآمد آتش - سر در آتش چگونه باشم سرکش


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۶۵:تا در نزنی به هرچه داری آتش - هرگز نشود حقیقت حال تو خوش

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۶۶:چون ذات تو منفی بود ای صاحب هش - از نسبت افعال به خود باش خمش


  91. عطار » مختارنامه » باب سی و هفتم: در صفت خط و خال معشوق » شمارهٔ ۸:از تیرِ غمت بسی جگر دوخته‌ای - بر مشک خطت بسی جگر سوخته‌ای

    عطار » مختارنامه » باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد » شمارهٔ ۸۵:ای شمع! اگرچه مجلس افروخته‌ای - اما تن نرم و نازکت سوخته‌ای


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۲۵:دارم صنم چهره برافروخته‌ای - وز خرمن دهر دیده بردوخته‌ای

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۲۶:من کیستم آتش به دل افروخته‌ای - وز خرمن دهر دیده بردوخته‌ای


  92. عطار » مختارنامه » باب سی و هفتم: در صفت خط و خال معشوق » شمارهٔ ۱۸:دوش آمد و گفت: «آمده‌ام حور سرشت - تاختم کنم ملکت حوران بهشت»

    عطار » مختارنامه » باب چهل و چهارم: در قلندریات و خمریات » شمارهٔ ۱۵:از بس که دلم بسوخت زین کاردرشت - روزی صد ره به دست خود خود را کشت

    عطار » مختارنامه » باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع » شمارهٔ ۱۶:شمع آمد و گفت: با چنین کار درشت - تاکی دارم نهاده بر لب انگشت


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۵۸:سیمابی شد هوا و زنگاری دشت - ای دوست بیا و بگذر از هرچه گذشت

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۵۹:آنرا که قضا ز خیل عشاق نوشت - آزاد ز مسجدست و فارغ ز کنشت

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۶۰:هان تا تو نبندی به مراعاتش پشت - کو با گل نرم پرورد خار درشت


  93. عطار » مختارنامه » باب سی و هشتم: در صفت لب و دهان معشوق » شمارهٔ ۵:ای کرده پسند از دو جهان چاره منت - حقّا که دریغ دارم از خویشتنت


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۷۳:صد شکر که گلشن صفا گشت تنت - صحت گل عشق ریخت در پیرهنت


  94. عطار » مختارنامه » باب سی و هشتم: در صفت لب و دهان معشوق » شمارهٔ ۱۳:ای ماه به چهره یا گلی یا سمنی - وز خوش بوئی شکوفه یا یاسمنی


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۹۹:گر در یمنی چو با منی پیش منی - گر پیش منی چو بی منی در یمنی


  95. عطار » مختارنامه » باب سی و هشتم: در صفت لب و دهان معشوق » شمارهٔ ۳۰:گفتم: «شکریم ده مسلمانی نیست» - گفتا: «جان ده که نرخ پنهانی نیست


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۵۵:گبریست در این وهم که پنهانی نیست - برداشتن سرم به آسانی نیست


  96. عطار » مختارنامه » باب سی و نهم: در صفتِ میان و قدِ معشوق » شمارهٔ ۷:جائی که چنان خطّ سیه رنگ آید - شک نیست که پای حسن در سنگ آید

    عطار » مختارنامه » باب چهلم: در ناز و بیوفائی معشوق » شمارهٔ ۱۹:گفتم که اگر دلِ تو یک رنگ آید - در بر کشیم گرچه ترا ننگ آید


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۱۲:در دوزخم ار زلف تو در چنگ آید - از حال بهشتیان مرا ننگ آید


  97. عطار » مختارنامه » باب چهل و دوم: در صفت دردمندی عاشق » شمارهٔ ۶:جانا! تو کجائی که نیازم بینی - وین نالهٔ شبهای درازم بینی


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۰۱:باز آی که تا صدق نیازم بینی - بیداری شبهای درازم بینی


  98. عطار » مختارنامه » باب چهل و چهارم: در قلندریات و خمریات » شمارهٔ ۴۷:دل گرچه ز عمر پیش خوردی دارد - می ده که دلم هنوز گردی دارد


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۰۲:از دفتر عشق هر که فردی دارد - اشک گلگون و چهر زردی دارد


  99. عطار » مختارنامه » باب چهل و چهارم: در قلندریات و خمریات » شمارهٔ ۷۱:تا چند درین مقام بیدادگران - روزی به شبی شبی به روزی گذران


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۱۴:دنیا گذران، محنت دنیا گذران - نی بر پدران ماند و نی بر پسران


  100. عطار » مختارنامه » باب چهل و پنجم: در معانیی كه تعلق به گل دارد » شمارهٔ ۴۵:گل گفت که در خاک چرا ننشینم - چون از زر خود دست تهی می‌بینم


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۶۵:یادت کنم ار شاد و اگر غمگینم - نامت برم ار خیزم اگر بنشینم


  101. عطار » مختارنامه » باب چهل و ششم: در معانیی كه تعلّق به صبح دارد » شمارهٔ ۸:چون هم نفسِ همه کسی هر جاییست - پس هم نفست خموشی و تنهاییست


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۵۷:ای دیده نظر کن اگرت بینایی‌ست - در کار جهان که سر به سر سودایی‌ست


  102. عطار » مختارنامه » باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد » شمارهٔ ۱۲:ای جان و دلم به جان و دل مولایت - از جای شدم ز عشق یک یک جایت


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۷۴:دی زلف عبیر بیز عنبر سایت - از طرف بناگوش سمن سیمایت


  103. عطار » مختارنامه » باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد » شمارهٔ ۳۸:گر میسوزم مرا مکن چندین عیب - کاتش دارم چو شمع دایم در جیب


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۶:ای آینهٔ حسن تو در صورتِ زیب - گردابِ هزار کشتی صبر و شکیب


  104. عطار » مختارنامه » باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد » شمارهٔ ۵۰:شمعم که ز خود نهان فرو میگریم - میخندم و هر زمان فرو میگریم


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۸۹:شمعم که همه نهان فرو می‌گریم - می‌خندم و هر زمان فرو می‌گریم


  105. عطار » مختارنامه » باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد » شمارهٔ ۷۳:ای شمع سرافراز چه پنداشته‌ای - کز سرکشی خویش سر افراشته‌ای


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۲۷:آنم که توام ز خاک برداشته‌ای - نقشم به مراد خویش بنگاشته‌ای


  106. عطار » مختارنامه » باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع » شمارهٔ ۵:شمع آمد و گفت: این چه عذاب است مرا - کز آتش و از چشم پرآب است مرا


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۰:در دیده به جای خواب آب است مرا - زیرا که به دیدنت شتاب است مرا


  107. عطار » مختارنامه » باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع » شمارهٔ ۱۷:شمع آمد و گفت: چون منم دشمنِ من - کوکس که به گازی ببُرد گردنِ من


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۵۳:ای آنکه تراست عار از دیدن من - مهرت باشد به جای جان در تن من


  108. عطار » مختارنامه » باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع » شمارهٔ ۳۲:شمع آمد و گفت: چند از افروختنم - وز خامی خود سوختن آموختم


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۰۹:بر لوح عدم لوایح نور قدم - لایح گردید و نه درین سر محرم

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۱۰:گر پاره کنی مرا ز سر تا به قدم - موجود شوم ز عشق تو من ز عدم

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۱۱:من دانگی و نیم داشتم حبهٔ کم - دو کوزه نبید خریده‌ام پارهٔ کم

    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۱۲:از گردش افلاک و نفاق انجم - سر رشتهٔ کار خویشتن کردم گم


  109. عطار » مختارنامه » باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع » شمارهٔ ۶۶:شمع آمد و گفت: دامنی تر داری - زیرا که نه رهرُوی نه رهبر داری


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۵۴:گیرم که هزار مصحف از بر داری - با آن، چه کنی که نفس کافر داری


  110. عطار » مختارنامه » باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع » شمارهٔ ۶۷:شمع آمد و گفت: آمده‌ام  رنگ آمیز - بر چهره ز ابر آتشین طوفان ریز


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۵۴:دل خسته و جان فگار و مژگان خونریز - رفتم بر آن یار و مه مهرانگیز


  111. عطار » مختارنامه » باب پنجاهم: در ختم كتاب » شمارهٔ ۷:رفتیم و ز ما زمانه آشفته بماند - با آن که ز صد گهرِ یکی سفته بماند


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۳۱:اسرار وجود خام و ناپخته بماند - وآن گوهرِ بس شریف، ناسفته بماند


  112. عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۲۰ - الحكایة ‌و التمثیل:کوفئی را گفت مرد راز جوی - مذهب تو چیست با من باز گوی


    ابوسعید ابوالخیر » ابیات پراکندهٔ نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » تکه ۷:چون مرا دیدی تو او را دیده‌ای - چون ورا دیدی تو دیدی مر مرا


  113. عطار » وصلت نامه » بخش ۳۸ - فی الرباعیات در فنای عاشق:ای پاکی تو منزه از هر پاکی - قدوسی تو مقدس از ادراکی


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۷۱:ای آنکه به کنهت نرسد ادراکی - کونین به پیش کرمت خاشاکی


  114. عطار » تذکرة الأولیاء » ذکر شیخ ابوسعید ابوالخیر:من بی‌تو دمی قرار نتوانم کرد - احسان ترا شمار نتوانم کرد


    ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۱۱:من بی تو دمی قرار نتوانم کرد - احسان ترا شمار نتوانم کرد