گنجور

 
 
 
ابوسعید ابوالخیر

آنجا که ببایی نه پدیدی گویی

آنجا که نبایی از زمین بر رویی

عاشق کنی و مراد عاشق جویی

اینت خوشی و ظریفی و نیکویی

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از ابوسعید ابوالخیر
مسعود سعد سلمان

ای گل نه ز گل ز دل همی بر رویی

دل را ز همه غمان فرو می شویی

ای گل تو عقیق رنگ و مشکین مویی

بر آب روان زیاده استی گویی

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مسعود سعد سلمان
خیام

چندان که نگاه می‌کنم هر سویی

در باغ روان است ز کوثر جویی

صحرا چو بهشت است ز کوثر کم گوی

بنشین به بهشت با بهشتی رویی

عین‌القضات همدانی

ای آنک همیشه در جهان می‌​پویی

این سعی ترا چه سود دارد گویی ؟

چیزی که تو جویان نشان اویی

با تست همی، تو جای دیگر جویی!

انوری

با دل گفتم گرد بلا می‌پویی

بنشین که نه مرد عشق آن مه‌رویی

دل گفت ز خواب دیر بیدار شدی

خر جست و رسن برد کنون می‌گویی

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه