گنجور

 
 
 
ابوسعید ابوالخیر

تا بردی ازین دیار تشریف قدوم

بر دل رقم شوق تو دارم مرقوم

این قصه مرا کشت که هنگام وداع

از دولت دیدار تو گشتم محروم

ظهیری سمرقندی

ایمن مشو ای حکم تو از حکم سدوم

از تیر سحرگاه و دعای مظلوم

اوحدالدین کرمانی

ای گوهر فضل و علم و دریای علوم

از رای تو شد دُرج دو گوهر منظوم

در هفت فلک ندید و در هشت بهشت

نُه چرخ چو تو پیشرو ده معصوم

امامی هروی

ای نه فلک از کلک تو در تحت رقوم

وی یافته از تو رونق احکام نجوم

نی نی غلطم، غلط که جز خط تو نیست

امروز محیط مرکز علم علوم

مولانا

بر شاه حبش زنیم و بر قیصر روم

پیشانی شیر برنویسیم رقوم

ما آهن لشکر سلیمان خودیم

جز در کف داود نگردیم چو موم

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه