چون عهده نمیکند کسی فردا را
یک امشب خوش کن دلِ پر سودا را
مینوش به نور ماه ای ماه که ماه
بسیار بتابد که نیابد ما را
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
لغزش به بخش حاشیههای شعر |
|
لغزش به بخش تصاویر نسخههای خطی، چاپی و نگارههای هنری مرتبط با شعر |
|
لغزش به بخش ترانهها و قطعات موسیقی مرتبط با شعر |
|
لغزش به بخش شعرهای همآهنگ |
|
لغزش به بخش خوانشهای شعر |
|
لغزش به بخش شرحهای صوتی |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
به اشتراکگذاری متن شعر جاری در گنجور |
|
مشابهیابی شعر جاری در گنجور بر اساس وزن و قافیه |
|
مشاهدهٔ شعر مطابق قالببندی کتابهای قدیمی (فقط روی مرورگرهای رومیزی یا دستگاههای با عرض مناسب) |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
چون عهده نمیکند کسی فردا را
یک امشب خوش کن دلِ پر سودا را
مینوش به نور ماه ای ماه که ماه
بسیار بتابد که نیابد ما را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون عهده نمیشود کسی فردا را
حالی خوش دار این دل پر سودا را
همین شعر » بیت ۱
چون عهده نمیکند کسی فردا را
یک امشب خوش کن دلِ پر سودا را
چون عهده نمیشود کسی فردا را،
حالی خوش کن تو این دلِ سودا را،
همین شعر » بیت ۱
چون عهده نمیکند کسی فردا را
یک امشب خوش کن دلِ پر سودا را
گفتم صنما لاله رخا دلدارا
در خواب نمای چهره باری یارا
گفتا که روی به خواب بی ما وانگه
خواهی که دگر به خواب بینی ما را
چون عهده نمیشود کسی فردا را
حالی خوش دار این دل پرسودا را
می نوش به ماهتاب ای ماه که ماه
بسیار بتابد و نیابد ما را
دلبند سمنبرست گلرفتارا
شیرین سخنا ماه شکر گفتارا!
هر چند که هیچ یاد ناری ما را
روز تو خجسته باد یارب یارا!
این سودایی که میدواند ما را
هرگز نتوان نشاند این سودا را
گویند که خویش را فرود آر آخر
دربند چگونه آورم دریا را
ای باد سحر خبر بده مر ما را
در ره دیدی آن دل آتشپا را
دیدی دل پرآتش و پرسودا را
کز آتش بسوخت صد خارا را
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.